لزوم غربالگری در روایات مرتبط با پیوند ظاهر و باطن قرآن کریم
کد خبر: 3936836
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۷
حجت‌الاسلام مصطفی بروجردی بیان کرد:

لزوم غربالگری در روایات مرتبط با پیوند ظاهر و باطن قرآن کریم

پژوهشگر قرآنی اظهار کرد: در روایات مربوط به ظاهر و باطن قرآن کریم با روایاتی مواجه هستیم که مشکلات سندی جدی دارند و باید غربالگری شوند و به آنها استناد نکنیم.

مصطفی بروجردی

به گزارش خبرنگار ایکنا، کرسی «پیوند ظاهر و باطن قرآن با تکیه بر آیات و روایات» امروز سوم آذرماه با حضور محمدحسین بیات، عضو هیئت‌ علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبایی، حسین کلباسی‌اشتری، عضو هیئت ‌علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی بروجردی، عضو هیئت‌ علمی دانشکده روابط‌ بین‌الملل وزارت خارجه و پژوهشگر قرآنی برگزار شد. متن سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی بروجردی در ادامه می‎آید:

در باب ظاهر و باطن قرآن در طول تاریخ مباحث زیادی وجود داشته است که جناب آقای دکتر بیات اشاره‌ای به آن داشتند. البته با نگاهی عمیق‌تر متوجه خواهیم شد که توجه به باطن کتب آسمانی به قبل از اسلام هم بر می‎گردد و ما در میان مسیحیان و یهودیان، کسانی را داریم که این دیدگاه‌ها را مطرح کردند. واقعیت این است که بحث باطن قرآن کریم از منظر روایات خیلی شفاف و روشن مطرح نشده است و به تعبیر دیگر، تبیین جامع و مانعی از باطن قرآن کریم در احادیث نمی‎بینیم.

در برخی از احادیث، منظور از ظاهر قرآن کسانی هستند که قرآن در میان آنها نازل شده و منظور از باطن قرآن کسانی هستند که به روش قرآن عمل می‎کنند. در برخی از احادیث آمده که مراد از معانی باطنی قرآن تمامی چیزهایی است که از ظاهر لفظ برنمی‌آید؛ همانند جزئیات دقیق بهشت و دوزخ. در کتاب بحارالانوار به این موضوع اشاره شده است، اما در این بیان توضیح داده نشده که نسبت این معانی ظاهری با باطن قرآن چیست؟

در بیان‌های ناظر به جنبه باطنی قرآن، موارد زیادی دیده می‌شود که معنای مطرح شده با سیاق آیه سازگار نیست، بلکه گاهی معنای استعاری یا مجازی برای لفظ آیه اشاره شده است. همچنین گاهی مضامین نیز مورد نقد است، لذا علامه طباطبایی موارد زیادی را مورد مناقشه سندی قرار می‌دهند. مرحوم ملاصدرا نیز شرط قبول معنای باطنی را فقط سازگاری آن با قرآن و سنت می‎داند، نه هماهنگی با ظاهر لفظ و آیه.

بر این اساس، روایات مختلفی داریم که باطن قرآن در تمام آنها مطرح است و نکته دیگر اینکه باطن بر معانی و مصادیق غیر ظاهری قرآن قابل تطبیق است. نکته دیگر اینکه باطن شامل حوزه‌ای از معانی و مصادیق است که فهم آن برای غیر از راسخان علم میسر نیست و در نهایت اینکه باطن برای همگان قابل هضم نبوده و برخی از معانی ظاهری برای مفسران قابل درک است.

دکتر بیات مباحث مختلفی را در مورد دیدگاه قرآن کریم، روایات و تعدادی از فیلسوفان و عرفا و مفسران اشاره کردند، اما به نظرم یکی از مشکلات بحث ایشان این است که این بحث ظاهر و باطن قرآن استقرای تامی نشد، بلکه باید از ابعاد مختلفی دیده می‎شد، به ویژه باطنی‌ها و اسماعیلی‌ها کسانی هستند که در زمینه بطون قرآن دیدگاه‌های خاصی دارند که باید به آن پرداخته می‌شد.

نکته دیگر اینکه بحث ایشان فاقد نگاه تاریخی بود؛ یعنی بستر رشد موضوع ظاهر و باطن در طول تاریخ چگونه بوده و در واقع چه چیزی در ذهن مسلمانان وجود داشته که باعث پدید آمدن چنین مباحثی شده است و مشکل سوم در ارائه دکتر بیات این بود که اگر فیلسوف یا مفسری حرفی می‌زند، ما باید به استدلال توجه کنیم اما بنده در فرمایشات ایشان در زمینه بیان دیدگاه‌های فیلسوفان در زمینه ظاهر و باطن، صرفاً اشاره دیدم، نه استدلال.

اگر قرار است این موضوع را بفهمیم، باید استدلال فیلسوفان در زمینه ظاهر و باطن قرآن کریم را درک کنیم. همچنین در بحث روایات نیز باید اشاره کرد که روایات ما یک‌دست نیست، بلکه ابعاد مختلفی دارند. همه این روایات را نمی‌توان به یک گونه ارزیابی کرد، بلکه تحلیل محتوا و بررسی سندی اهمیت زیادی دارد؛ از جمله در همین روایات مربوط به ظاهر و باطن قرآن کریم با روایاتی که مشکلات سندی جدی دارند، مواجه هستیم که باید غربالگری شوند و به روایاتی که از نظر متنی و سندی مشکل دارند، استناد نکنیم. بنده در همین زمینه نیز مشاهده نکردم که ایشان تحلیل محتوا یا سندی ارائه دهند.

انتهای پیام
captcha