مارادونا در قاب سیاست؛ آمریکاستیز و حامی فلسطین
کد خبر: 3937607
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۸
قاسم جعفری در یادداشتی بیان کرد:

مارادونا در قاب سیاست؛ آمریکاستیز و حامی فلسطین

مارادونا در عالم سیاست با صراحت اعلام کرد با هر چیزی که نشان آمریکایی دارد میانه خوبی ندارد. دونالد ترامپ را به دلیل سیاست کینه توزانه اش علیه کشورهای آمریکای لاتین عروسک خیمه شب بازی خواند و در مسئله فلسطین نیز بیان کرد که همواره در صف اول حمایت از قضیه عادلانه ملت بزرگ فلسطین است؛ بابت ایستادن در کنار مردم مظلوم فلسطین و سپر کردن سینه اش در برابر رفتار طاغوتی شیطان بزرگ برای همیشه ممنونش خواهیم بود.

قاسم جعفری

به گزارش ایکنا، قاسم جعفری، سخنگوی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، در یادداشتی به مناسبت درگذشت «دیه گو مارادونا» به بررسی شخصیت این اسطوره فوتبال از منظر سیاست، ضدیت با آمریکا و حمایت از فلسطین پرداخته است که متن آن به شرح ذیل است:

اسطوره فوتبال بود، یعنی همان اندازه که ما حاج قاسم، شهید قدس، را ارج می نهیم، فوتبالی ها و بلکه ورزش دوستان او را تکریم می کنند (از قدیم گفته اند در مثل مناقشه نیست، و الا حاج قاسم کجا و دیگران). شهرت افسانه ایش تا حدی بود که انگار خیلی ها باورشان نمی شد او در جمع آدم های ساکن زمین دیده شود. طنز جالبی است؛ می گویند وقتی به دلیل عوارض افسردگی پس از ترک اعتیاد در یک مرکز روان درمانی بستری بود به هنگام خروج گفت اینجا اگر اگر کسی ادعا کند «چه گوارا» یا «گاندی» است باور می کنند؛ وقتی من صادقانه می گفتم «مارادونا» هستم همین دیوانه ها مسخره ام می کردند! انگار او آنجا فهمیده بود که با گرفتاری در دام دیو اعتیاد چه بلایی بر سر خود آورده است و چه امید هایی را ناامید کرده است.

خیلی ها از دریبل هایش، دویدن هایش، زیبا گل زدن هایش و به ویژه دو گل به یادماندنی که در جام جهانی ۱۹۸۶ به انگلیس زد یاد می کنند. انگار یکی از آن گل ها را با دست زده بود و از آن به بعد انگلیسی ها نامش را دست شیطان گذاردند و آرژانتینی ها دست خدایش خواندند؛ چون تو گویی علاوه بر بازی فوتبال انتقام اشغال جزایر فالکلند را از دولت تاچر گرفته بود.

این حرف ها از من که هیچ تخصصی در فوتبال ندارم در واقع حجی کردن تفسیر و تحلیل های صاحب نظران است اما برایم جالب بود که او در عین حال از عالم سیاست دور نبوده است. در سال ۲۰۰۵ در اعتراض به حضور بوش پسر در کنفرانس مشترک کشورهای دو بخش شمال و جنوب قاره آمریکا با پیراهنی ظاهر شد که شعار «بس کن بوش» بر رویش نقش بسته بود و او را قاتل و خونریز توصیف کرده بود. سال ۲۰۰۷ در مصاحبه تلویزیونی با صراحت اعلام کرد با هر چیزی که نشان آمریکایی دارد میانه خوبی ندارد. دونالد ترامپ را به دلیل سیاست کینه توزانه اش علیه کشورهای آمریکای لاتین عروسک خیمه شب بازی خواند و پیروزی تیمش را در یکی از مسابقات تقدیم نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، کرد که زیر شدیدترین فشارهای آمریکایی ها بود. او گفت آمریکایی ها به دلیل داشتن بمب اتم فکر می کنند ژاندارم عالمند و می توانند همه را تحت سلطه بگیرند اما خواب این گردن کشان هرگز تعبیر نمی شود و قادر نیستند ما را خریداری کنند. دولت آمریکا به دلیل همین مواضع سال ها بود که وی را ممنوع الورود کرده بود. رابطه بسیار نزدیکی با فیدل کاسترو داشت؛ در روز مرگش گریست و از او با عنوان «پدر معنوی» یاد کرد و جالب است که او هم در سالروز مرگ رهبر کوبا جان داد. او کلا از نمادهای مبارزه با ایالات متحده در آمریکای لاتین؛ چه گوارا، کاسترو، هوگو چاوز، مادورو و غیره، حمایت می کرد و حتی در انتخابات سال ۲۰۱۷ با صراحت اعلام کرد من و خانواده ام سربازان مادورو و در کنار او هستیم.

سیاست ورزی مارادونا در مسئله فلسطین بعد جذاب تری دارد؛ در ۲۰۱۱ پس از تمرین با تیم اماراتی در حال ترک استادیوم بود که جوانانی فلسطینی به تشویقش پرداختند و یکی از آنان عبای بومی فلسطینی را به او هدیه داد، از ته دل خندید جوان را در آغوش گرفت و فریاد زد: «زنده باد فلسطین». یک سال بعد اعلام کرد؛ «مفتخرم که به سرزمین فلسطین دعوت شده ام. من همواره در صف اول حمایت از قضیه عادلانه ملت بزرگ فلسطین خواهم ماند. همه باید در کنار آنان بایستیم. مردم فلسطین را مثل نوه هایم دوست دارم و با کمال میل به میان آنان می روم و مهم نیست که کسانی عصبانی می شوند.» به قول عوام کاش بلای او به جان حکام خود فروخته و خائن عرب می خورد که این روزها برای عادی سازی روابط با صهیونیست ها هروله می کنند. مارادونا در حاشیه جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه اعلام کرد: «من فلسطینی ام. قلب من فلسطینی است.»

محمود درویش، شاعر معروف فلسطینی، که بیش از سی دفتر شعر دارد و در اعتراض به پیمان خیانت بار اسلو در سال ۱۹۹۳ از سازمان تحت امر یاسر عرفات کناره گرفت، سال ها قبل به هنگام بازگشت مارادونا از سفر یک ماهه به فلسطین در بدرقه اش چنین سرود: «پس از رفتنش چه باید کرد؟ حال که به او عادت کرده ایم و با پاهای معجزه آفرینش قلبمان می تپد و آرام می گیرد. بعد از او با چه کسی شب نشینی کنیم؟ یک ماه تمام همدمش بودیم و از تماشاگری ساده به عشاقش مبدل شدیم؛ دیگر با کی انس بگیریم؟ او قهرمانی بود که لیاقت مدح و ثنا را داشت. نمی دانم با رفتنش به نفع چه کسی فریاد بکشیم و اشک شوق نثارش کنیم؟ او خواسته درونمان را شعله ور کرد. به ما فهماند که نیاز به یک قهرمان داریم تا همراهی اش کنیم، با دستانمان تشویقش کنیم و برای پیروزی اش به دعا بایستیم، جهت سلامتی اش حرز بر گردن آویزیم و از شکست او و آرزوهای مان نگران باشیم.»

اینک او رفت و ما چه می دانیم در عالم ماندگار پرونده اش چیست و سر و کارش با کدام سرنوشت است اما بابت ایستادن در کنار مردم مظلوم فلسطین و سپر کردن سینه اش در برابر رفتار طاغوتی شیطان بزرگ برای همیشه ممنونش خواهیم بود. بله، دفاع از مظلوم و خصم ظالم بودن یک قاعده انسانی است و محدود به دین و سرزمین و زمان خاصی نمی شود. آنان که آزادگی را می فهمند و از فطرت الهی بالکل فاصله نگرفته اند بالاخره در بزنگاه های اساسی زندگی در صف سپاه خیر می ایستند و در حد وسع با شرور گلاویز می شوند.

افسوس و دو صد حسرت! بسیاری از سلبریتی های دیار ما کجا سیر می کنند و بسیاری از نام و نشان داران دنیا کجا ؟!

یا حق!

انتهای پیام
captcha