جامعه ایرانی با خطر آماس زوال اجتماعی روبروست / ضرورت رویکرد طبیبانه به آسیب‌های اجتماعی
کد خبر: 3954734
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۶
مصطفی معین:

جامعه ایرانی با خطر آماس زوال اجتماعی روبروست / ضرورت رویکرد طبیبانه به آسیب‌های اجتماعی

رئیس نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی با بیان اینکه جامعه ایرانی با خطر آماس زوال اجتماعی روبروست، بر ضرورت رویکرد طبیبانه به آسیب‌های اجتماعی تأکید کرد.

به گزارش ایکنا، آئین افتتاحیه نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی روز چهارشنبه، ۲۹ بهمن‌ماه به صورت زنده در فضای مجازی برگزار شد.

میرطاهر موسوی، دبیر علمی  این همایش، با اشاره به اینکه مسئله شهرنشینی و شهرگستری به عنوان انقلاب عظیم بشری طی دو قرن اخیر، اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است، گفت: در بخشی از کشورهای جهان و شهرهایی که شکل گرفته است، شهرنشینی مبتنی بر یک الگو و نظریه است و از نظریه متناسب با وضعیت آن جامعه پیروی می کند. در عین حال تجربه نشان داده است که در این نوع کشورها و جوامع، فرایند شهرنشینی و شهرگستری و البته فرایند تکمیلی شهرگرایی در یک بازه زمانی نسبتاً طولانی و در طی یک یا دو قرن اتفاق افتاده است، اما در بعضی از کشورها و جوامع، شهرنشینی و شهرگستری از الگو و یا نظریه متناسب و معینی برخوردار نبوده است.

وی افزود: شهرنشینی و شهرگستری علی‌رغم پیشینه و دیرینه فرهنگی و تمدنی و سابقه شهرنشینی در ایران در دوره جدید از الگو و نظریه مشخصی برخوردار نیست و دچار یک اغتشاش فضایی و سرزمینی در این مورد شده ایم. ایران در مسیر تندباد شهرنشینی شتابان از سال ۱۳۴۰ به این سو قرار گرفته است. شهرنشینی که با شهرگستری همراه است اما با شهرگرایی قابل قبولی در عین حال روبرو نیستیم. در این میان با کاهش همبستگی و کاهش اعتماد اجتماعی و امید به آینده و نهایتاً سرمایه اجتماعی روبرو هستیم و به تدریج با روندهای زوال، فرسایش و گسیختگی در حوزه نظم اجتماعی در بخش‌های مختلف مواجه می‌شویم و نشانه‌گیری ابتدایی این رویه به سمت اخلاق و فرهنگ شهرنشینی و ایجاد تشتت و تزلزل در سرزمین است.

موسوی ادامه داد: در شناخت روند شهرگستری و شهرنشینی در ایران می‌توانیم چهار مقطع مهم را مورد توجه قرار دهیم؛ نخستین مقطع، اجرای قانون اصلاحات ارضی یعنی از حدود سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ است که شاهد مهاجرت سیل‌آسا و پخشایش و توزیع نامتناسب جمعیت در عرصه و سرزمین ایران به سمت شهرهای بزرگ پایتخت و حاشیه‌ها هستیم. این مقطع ۱۷ ساله، نقطه آغازین شهرنشینی شتابان در دوره نوین است. انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و فوران فوق‌العاده انتظارات مقطع دوم شهرنشینی و شهرگستری است که با مهاجرت بسیار وسیعی به تهران و شهرهای بزرگ مواجه شدیم که کمابیش هنوز هم ادامه دارد. مقطع سومی که چهره شهرنشینی و شهرگستری در ایران را در بخش‌های قابل توجهی تغییر کمی و کیفی داد، پیامدهای ناشی از جنگ تحمیلی است. جنگ تحمیلی، نظام توزیع جمعیت و مهاجرت را در ایران مختل و پر شدت کرد. موضوع مهم دیگر نیز سیاست‌های پسا جنگ است. این سیاست ها مربوط به ۳۰ سال اخیر است و برخی از این سیاست‌ها با عنوان سیاست‌های شبه لیبرالیستی نام می‌برند یا برخی از آن به سیاست‌های مبتذل شبه‌لیبرالیستی یاد کنند چون چارچوب‌های لیبرالیسم را نیز این سیاست‌ها ندارد و در یک حالت به هم ریخته و آشفته قراردارد.

دبیر علمی نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی برای این سیاست‌ها از عنوان سیاست‌های نابسامان، متنوع و متعارضی که بعد از جنگ طی ۳۰ سال اخیر در کشور در حوزه شهرنشینی و شهرگستری داشته‌ایم، یاد کرد و گفت: در سال ۱۳۴۰ تعداد ۱۸۱ شهر در ایران داشتیم اما در سال ۱۳۹۹ حدود ۱۳۰۰ شهر داریم؛ یعنی چند برابر افزایش جمعیت، شهرگستری و تعداد شهرها افزایش پیدا کرده است که به نظر می‌رسد پدیده نادری است. پدیده نادر دیگری که جامعه ایران را دچار یک نوع ماکروسفالی و میکروسفالی شهری کرده است، پیدایش ۹ کلانشهر طی یک بازه زمانی کمتر از ۴۰ سال است؛ این پدیده پدیده بسیار نادر و در عین حال در نوع خود نگران‌کننده است که عملاً تعادل سرزمینی ایران را برهم زده است.

وی ادامه داد: در یک بازه زمانی ۶۰ ساله که از نظر برنامه‌ریزی‌های جمعیتی و سرزمینی بازه چندان طولانی نیست، نسبت جمعیت شهرنشین و روستا نشین در ایران کاملاً معکوس شده است و حدود ۷۲ درصد جمعیت روستانشین در دهه ۴۰ به ۷۲ درصد جمعیت شهری و کمتر از ۳۰ درصد جمعیت روستایی تبدیل شده است. این موضوع سبب شده است تا اخلاق نیم‌بند شهری که ما داشتیم و آن اخلاق پایدار سنتی روستایی، هردو دچار زوال و اشکالات جدی و نسبی شده است. در عین حال اتفاقی نیز در بخش اقتصاد افتاده است که روستاها از حالت خوداتکائی، تولید و بهره‌وری قابل‌قبول در کنار شهرها به جمعیتی مصرف کننده تبدیل شده‌اند. این همان پدیده‌ای است که نظام سرمایه‌داری کشورهای جهان سوم سابق یا کشورهای در حال توسعه فعلی برای تأمین بازار مصرف خود تعقیب می‌کرده است.

موسوی بیان کرد: موضوع مهم دیگر را شکل‌گیری پدیده روستاشهرها در ایران خواند که کمتر به آن پرداخته‌ و توجه می‌شود. در چنین وضعیتی با نوعی تداخل روبروییم که گویا دو نوع زندگی جمعی شامل زندگی قدیم و زندگی جدید در یک سرزمین شکل می‌گیرد. در حالی‌ که در جامعه غربی، انسان قدیم مرده و انسان جدید و معاصر متولد شده است. البته ما در جامعه ایران به دنبال از بین بردن انسان قدیم و متولد شدن یک انسان سر تا پا جدید نیستیم ولی به هر حال روستاشهرها ترکیبی ناهمگون است که در قالب دو نوع زندگی جمعی متفاوت اکثر استان‌های بزرگ ما را تحت شعاع خود قرار داده است و شاید بتوان گفت چندصد روستاشهر در کشور داریم که بخشی از ۱۳۰۰ شهر ما را شامل می‌شود. مطلب دیگر توسعه حاشیه نشینی یا به تعبیر دقیق‌تر مسکن نامطلوب و غیررسمی در ایران است که به‌‌طور تهدیدآمیزی نظم زندگی جمعی ایران را تهدید می کند. آمارهایی که امروزه عنوان می‌شود، حاکی از وجود ۲۰ میلیون حاشیه‌نشین و بدمسکن در کشور است که شامل ۱۲ میلیون بدمسکن و ۸ میلیون حاشیه نشین می‌شود. این بدمسکنی ضمن اینکه به عنوان مانع توسعه یک تهدید به شمار می‌رود یک کار کرد مثبت و فرصت‌آفرین قصدنشده دارد و آن این است که از شورش‌های شهری جلوگیری می‌کند.

وی نکته دیگری که در بین سیاستگذاران، برنامه‌ریزان و مدیران شهری و برنامه‌ریزان اجتماعی به شدت مورد غفلت واقع شده است را نزدیک شدن اندازه متن و حاشیه به یکدیگر عنوان و تصریح کرد: ما در تعدادی از استان‌ها نظیر البرز دیگر نمی‌توانیم بگوییم که حاشیه نشینی و بد مسکنی یک پدیده فردی در بخشی از استان است. بلکه اندازه حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی و بدمسکنی به حدی گسترش پیدا کرده است که تنه به تنه متن شهر می‌زند. الگوی تمام عیار این موضوع نیز استان البرز و شهر کرج است که حداقل ۳۰ درصد حاشیه نشین و بد مسکن در این استان وجود دارد.

دبیر علمی نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در ادامه به جایگاه انجمن ایرانی اخلاق و فناوری پرداخت و گفت: این انجمن با برگزاری نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در میانه این گرفتاری است که آرام آرام رو به گسترش است. در تلاشیم با برگزاری این همایش، پروژکتورها را بتابانیم تا بخشی از این مسائل روشن تر شود. این‌ها مواردی است که به شدت اخلاق و فرهنگ شهرنشینی و تشکیل سرمایه اجتماعی مناسب در شهرها را تهدید می‌کند. انجمن اخلاق در علوم و فن‌آوری تلاش می‌کند با برگزاری این همایش بیم‌ها و البته امیدها بپردازد. به چالش ها و در عین حال فرصت‌ها بپردازد و در قالب این همایش بتواند شهرگرایی و اخلاق و فرهنگ شهرنشینی را مورد توجه بیشتر قرار دهد. این همایش با در نظر گرفتن ۱۱ محور کاربردی تلاش می‌کند یک گفت‌وگوی عمومی را شکل دهد تا به یک توافق جمعی در کاهش مشکلات برسیم.

وی افزود به این منظور گروهی را مسئول جستجوی متون مرتبط با اخلاق و فرهنگ شهر نشینی کردیم که نهایتاً به حدود ۵۰۰ متن مرتبط با اخلاق و فرهنگ شهرنشینی برخوردیم؛ اما متأسفانه در غربالگری نهایی کمتر از 10 مورد از این محورها اختصاصا به اخلاق و فرهنگ شهرنشینی پرداخته بود. انجمن اخلاق خوشبختانه توانسته است بر موضوعی متمرکز شود که فضای بسیار بزرگی برای کار کردن است. دست اندرکاران این همایش دو نکته محوری را در شورای سیاستگذاری مورد نظر داشتند؛ نخست اینکه بتوانیم به الگویم تعاملی از سنت و مدرنیته دسترسی پیدا کنیم‌. اخلاق و فرهنگ شهرنشینی به زعم ما از بین بردن سنت ها و جایگزین کردن الگو های به کلی جدید نیست. ما به الگوی متعاملی فکر می‌کنیم که در قالب یک دیالکتیک عام و خاص اتفاق افتد و تجارب مدنیت خود را بر تجارب مدنیت معاصر تطبیق دهیم تا یک الگوی سازگار با متن ایرانی را تعریف کنیم. هدف دوم دسترسی به کدها و شاخص های عینی و عملیاتی و پیاده کردن اخلاق فرهنگ و زیست شهری است تا این همایش بتواند نتایج را در اختیار برنامه‌ریزان سیاستگذاران مدیران ذیربط قرار دهد.

موسوی در پایان گفت: در فرصت دو روزه همایش ۶۵ سخنرانی تدارک دیده شده است که علاقه‌مندان با مراجعه به سایت همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی به این سخنرانی‌ها دسترسی خواهند داشت.

همچنین، در ادامه این همایش، مصطفی معین، رئیس نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی نیز طی سخنانی بیان کرد: همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی که به همت انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فن‌‎آوری و مشارکت مؤثر حدود ۱۰ نهاد علمی و دانشگاهی، مدنی، عمومی و دولتی طی مدت دو سال به بررسی زمینه‌ها، چشم‌اندازها و ضرورت های اخلاقی شهر و شهرنشینی در حوزه‌های مختلف پرداخته است، اکنون با حضور اندیشمندان و محققان برجسته ایرانی طی دو روز به صورت نیمه حضوری و مجازی، نتایج و دستاوردهای این مطالعات را البته با نگاه به آثار بیماری کرونا بر این حوزه‌ها ارائه می‌دهد.

وی افزود: شهر که در وضعیت مطلوب آن فضای مناسب اجتماعی، فرهنگی و زیستی برای انسان است، تحت تأثیر عوامل مختلف انسانی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، فرهنگی و اخلاقی و فرآیندهای ناشی از ظهور و بروز مسایل نو و حل نشدن مسائل کهنه و مزمن به محیطی مخاطره‌انگیز و ناامن از نظر ذهنی و عینی تبدیل شده است. به این اعتبار «شهرنشینی» را که اکنون مستعد آسیب‌پذیری‌های گوناگون مانند سوانح طبیعی، تصادفات و مشکلات اجتماعی است، باید در مواجهه با تهدیدهای جدید و جدی نظیر ابتلای عمومی به بیماری نوظهور و عالم گیر کرونا ، هم از مناظر مختلف مورد توجه قرار داد.

این استاد دانشگاه در ادامه از منظر یک طبیب به طرح و بررسی برخی چالش‌ها و راهکارها و ضرورت‌های اخلاق و فرهنگ شهرنشینی پرداخت و با اشاره به ضرورت آسیب‌شناسی شهرنشینی در ایران عنوان کرد: رشد شتابان و بدقواره شهرها در ایران، روند شهرنشینی و شهرگرایی را به صورت ناموزون و نامتوازن و ناهمزمان پیش برده است، به گونه‌ای که به رغم تحولات مختلف، حیات شهری امروز کلان‌شهرها و حتی شهرهای کوچک ما مملو از عدم تعادل‌های فضایی، اجتماعی و زیست محیطی شده و سلامت تن و روان تحت تأثیر همین دسته از تهدیدهای انسانی و کالبدی دچار اختلال شده است.

وی مهمترین آسیب‌های مشهود شهری را دسته‌بندی و تصریح کرد: تشدید چهره تبعیض‌آمیز شمالی-جنوبی شهرها که در یک سوی طیف آن کاخ‌نشینی‌ها و در سوی دیگر آن خیابان‌خوابی‌هاست، رشد حاشیه‌نشینی که دربرخی کلان شهرها تا یک‌سوم جمعیت آن‌ها را در بر گرفته و بنا به آمارهای رسمی بین 11 تا 18 میلیون نفر را شامل شده است. در جهان نیز اکنون گفته می شود که بیش از یک میلیارد تن از انسان‌ها در این بخش قرار گرفته اند و به تعبیری «جهان چهارم» را تشکیل داده اند. تخریب محیط زیست و تشدید انواع آلودگی های زیستی ، فضایی جسمی و روانی و رشد عوامل و فرآیندهای گسیخته‌ساز که زمینه‎های عینی آن‌ها به صورت «کاهش توان تولید و ثروت و رفاه» ، «فقر و نابرابری»، «بیکاری و بی ثباتی شغلی»، «فساد سازمان یافته» مشاهده می‌شود و زمینههای ذهنی و نگرشی آن‌ها را بصورت «رشد فردگرایی»، «مادی شدن نظام ترجیهات ارزشی»، «تضعیف نظام هنجارهای اخلاقی و قانونی» و نتیجتاً عمومی تر شدن احساس زوال اجتماعی، احساس ناامیدی و عدم اطمینان از آینده و اغتشاش‌های هنجاری( آنومی) می توان دید.رشد فضاهای بی‌دفاع شهری که به تعبیر جامعه شناسان فضاهایی مستعد وقوع جرم و ناامنی و ناهنجاری‌های اجتماعی هستند و در آنها به ویژه کودکان، زنان، سالمندان و اقشار محروم در معرض آسیبهای بیشتری قرار می‌گیرند.

معین ادامه داد: بنا به پژوهش‌های ارزنده جامعه‌شناسانه‌ای که انجام گرفته است، جامعه ایرانی به طور عام و جامعه شهری به طور خاص مواجه با خطر آماس زوال اجتماعی است که ناظر به چهار عنصر نگرشی شامل بدبینی نسبت به آینده یا یأس اجتماعی، احساس تبعیض و نابرابری همه جانبه، احساس زوال ارزش‌های اخلاقی و قانونی و فرسایش اعتماد عمومی است.در چنین وضعیتی، فرد با نگرانی‌ها و اضطراب‌های روز افزونی رو به روست؛ خانواده در معرض سست شدن پیوندهای خانوادگی، کوتاه شدن عمر خانواده و افزایش طلاق روبه رو می شود و در سطح مدنی و شهروندی هم پیوند شهروندان، گروه‌ها و طبقات اجتماعی دچار اختلال می گردد. به تعبیر طبیبانه حال شهر و نه حال جامعه شهری خوش نیست.

رئیس نخستین همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی در بخش دیگری از سخنان خود بر ضرورت رویکردی طبیبانه به بیماری‌های اجتماعی یا آسیب‌های اجتماعی تأکید و بیان کرد: از نظر پزشکان، تشخیص و علت‌یابی بیماری شرط لازم برای درمان درست است؛ اگر تشخیص به درستی انجام گیرد، هم انجام درمان و هم اقدام پیشگیری میسر است. البته در تشخیص به عوامل زمینه ای و محیطی باید توجه بیشتر داشت و در اینجاست که نقش اقتصاد، نقش مدیریت، نقش سیاست، نقش اجتماع، نقش فرهنگ و نقش اخلاق اعم از آنکه مستقیم تأثیرگذار باشند یا غیر مستقیم، مهم است. بنا به این رویکرد من فهرستی از مجموعه مؤثر در به هم خوردن نظم اخلاق و فرهنگی را مطرح می‌کنم. نخستین موضوع فقر و نابرابری است؛ جامعه شهری ما مواجه با تشدید فاصله‌های طبقاتی و شکل‌گیری مدام حس فرودستی و تحقیر اجتماعی است. گروه هایی که قدرت، سرمایه و منابع اجتماعی بالاتری در شهرها دارند در روند تحولات شهری دامنه تاثیرگذاری بیشتری پیدا می‌کنند و متقابلاً گروه‌ها و طبقات پائینتر با احساس بی‌قدرتی بیشتر روبه‌رو می‌شوند.

وی بیان کرد: از سویی حاشیه‌نشینی و روند رشد مهاجرت‌های بی‌رویه تغییرات اقلیمی از قبیل خشکسالی و تحولات جمعیتی و محدودیت فر صت‌های شغلی و رشد بیکاری موجب جابجایی جمعیت به حاشیه شهرهای بزرگ شده و ترکیب‌های قومی خاصی را به وجود آمده است. حاشیهنشینان و ساکنان مناطق فقیرنشین معمولا در موقعیتهای تثبیت نشده زندگی می‌کنند و در برابر اتفاقات ناگهانی مثل بیماری آسیب‌پذیر و بی‌پناه می‌شوند. نابرابری‌های فضایی و توسعه نامتوازن و ناپایدار شهرها دیگر موضوع مهم در این خصوص است؛ در تحولات شتابان شهرگرایی و شهرنشینی، ساخت‌ها و بافت‌های کالبدی شهرها در معرض تغییرات فراوان و عمدتا گسیخته از حیات شهری و معناهای جمعی زندگی و تراکم نامتوازن جمعیت و محله های ناآشنا برای شهروندان قرار می‌گیرند. بد قوارگی کالبدی شهرها بر مناسبات و ارتباطات اجتماعی و نهایتا بر اخلاق شهری اثرگذار شده است. موضوع دیگر نیز فردگرایی خودخواهانه است و رشد فردگرایی و گرایش به کسب ارزش‌های مادی دو روند اصلی در تغییرات اجتماعی ایران است که بیش و پیش از هر جا در شهرها خود را نشان می‌دهد. این گرایش در رشد اجتماعی بر نهادهای اصلی جامعه مثل خانواده، سیاست و حتی دینداری تأثیر گذاشته و ارزش‌های دیگرخواهانه، مسئولیت‌پذیری و پایبندی به اخلاق را در سطوحی به مخاطره انداخته است.

معین گفت: در چنین شرایطی وظایف سنگین تری به عهده «نهادهای آموزشی» و «رسانه‌ها» قرار می‌گیرد. که ان‌ها باید بتوانند از شکاف‌های فرهنگی بکاهند و در انتقال ارزش‌های فراگیر جمعی نقش‌آفرین شوند که به دلایل مختلف در انجام این مهم توفیق‌های لازم را نداشته‌اند. نقش موانع وضعف‌های برنامه‌ریزی و مدیریت شهری را نیز در این بین باید مورد توجه قرار داد؛جامعه شهری نیازمند سیاستگذاری اجتماعی عدالت‌محور، انسان محور و اخلاق محور است که خود را در همه جوانب زندگی شهری از حمل و نقل و ایاب و ذهاب گرفته تا زندگی‌های جمعی، خرید، رفت و آمد، تفریح، بهداشت و ... باید نشان دهد. در این زمیته ضعف‌ها و موانع اساسی وجود دارد که محققان و اندیشمندان این حوزه در این نشست به آن می‌پردازند.

وی سپس، به نقش اخلاق در پیشگیری و کنترل آسیب‌های اجتماعی پرداخت و با اشاره به اینکه اخلاق در هر سه مرحله تشخیص، پیشگیری و درمان بیماری‌های انسان و آسیب‌های اجتماع نقش محوری دارد، تصریح کرد: اساس امر اخلاقی جلب اعتماد، مشارکت و امید در فرایند رفع بیماری ها و حل مسائل و آسیب‌هاست، از این رو همه وجوه آن از اخلاق فردی تا اخلاق نهادی در سامان دادن اخلاقی به زندگی شهری و فرهنگ شهرنشینی مؤثرند.

معین در بخش دیگری از این سخنرانی اخلاق پزشکی را در چهار اصل آزادی و حق انتخاب بیمار، سودرسانی، عدم زیان رسانی و عدالت خلاصه و بیان کرد: اصل آزادی و حق انتخاب،هر شهروندی فراتر از مرزبندی‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، قومیتی، نژادی و ایدئولوژیک، از آزادی و حق انتخاب سرنوشت در چارچوب های قانونی برخوردار است. در واقع تبلور حقوق و آزادی های اساسی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرح در فصل سوم قانون اساسی از جمله حقوق و آزادی های فردی، اجتماعی، قضایی و امنیتی مردم را در فضای شهر و مسائل شهرنشینی مطلوب باید بتوان مشاهده کرد.

وی در تشریح اصل سودرسانی گفت: همانگونه که در حدیث شریف نبوی «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» آمده، اهتمام به خیررسانی به جامعه و رفع مشکلات آن‌ها، شرط مسلمانی دانسته شده است، اصل همدلی و همکاری و تعاون و احساس مسئولیت متقابل در میان شهروندان از شاخص های شهرنشینی اخلاقی است.طبق اصل عدم زیان رسانی نیز همانگونه که طبیب در تجویز دارو و درمان خود موظف به عدم ضرر و زیان رسانی به بیمار است، حاکمیت کشور و مدیران شهری نیز در سیاستگذاری‌‎ها و برنامه‌ریزی‌های خود در هیچ شرایطی نباید حقوق شهروندی و آسایش و امنیت شهرنشینان را در معرض مخاطره قرار دهند. اصل ۴۰ قانون اساسی بر همین موضوع تأکید کرده است که: «هیچ کس نمی‌تواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد».

وی اظهار کرد: تعمیم اصل عدالت در اخلاق پزشکی به امور اخلاقی و فرهنگ شهرنشینی، علاوه بر تأکید بر دسترسی برابر همه شهروندان به دارو و درمان و خدمات شهری، بر کنترل عوامل خطرزا در محیط زندگی و تمهید شرایط سالم اجتماعی توسط حاکمیت و مدیریت‌های شهری و پیشگیری اولیه از بیماری‌‎ها تأکید می‌کند. برابری و عدم تبعیض در همه جنبه‌های فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برای آحاد جمعیت شهری بر پایه اصل عدالت نیازمند برنامه‌ریزی در مدیریت‌های شهری است.

یادآور می‌شود، همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی روزهای ۲۹ و ۳۰ بهمن به صورت رایگان و مجازی برگزار می‌شود. تمام سخنرانی‌های این همایش در وبسایت همایش به نشانی اینترنتی Congress.iranethics.ir قابل دسترسی است.

انتهای پیام
captcha