سینمای جنگ مدتهاست عاری از قهرمان شده، این معضل در حالیست که در گذشته نه چندان دور این ژانر به واسطه حضور قهرماناش بیشترین میزان مخاطب را داشت، ولی با گذشت زمان به بهانه واقعنگری به سوی تصویری خنثی از جنگ رفتیم و نتیجه نیز چیزی شد که هم اکنون شاهدش هستیم، اما در چنین فضایی، فیلمی به نام «تک تیرانداز» ساخته شد که در آن قهرمان به درستی تصویر شده است. این اثر نوروز از سیما روی آنتن رفت و با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شد. در این راستا خبرگزاری ایکنا میزگردی را با حضور برخی از عوامل این فیلم شامل علی غفاری (کارگردان)، ابراهیم اصغری (تهیهکننده) و عبدالرضا نصاری (بازیگر) انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
غفاری: برای این فیلم پیشتولید طولانی را پشت سر گذاشتیم. برای همین این فرصت فراهم شد تا بسنجیم به چه طریق میخواهیم به این حوزه ورود کنیم. حاصل ارزیابیهای انجام شده این بود که به طریقی روایتگر فیلمی باشیم که همانند گذشته نبوده، بلکه فرم و ساختار جدید داشته باشد تا بتواند مخاطب را با هر نوع سلیقهای به سمت خود جذب کند.
سالهاست میگویند سینمای دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد اما ما سعی کردیم نشان دهیم میشود با یک قصه پرکشش و جذاب، تماشاگر را به سمت این تولیدات کشاند، هرچند به دلیل عدم اکران سینمایی موقعیتی پیش نیامد تا ببینیم آیا این کار ظرفیت کشاندن مخاطب را به سینما دارد یا خیر؟ البته این مهم را دریافتم که مخاطبان تلویزیون در شکل گستردهای کار را پسندیدند. درباره استقبال مردم همین اندازه بگویم که طبق نظرسنجی سیما این کار پرمخاطبترین فیلم تلویزیون در ایام نوروز بود.
اصغری: خوشحالم سینما را با فیلم «مردی شبیه باران» که یک کار دفاع مقدسی است شروع کرده و در ادامه نیز همین روند را ادامه دادم. در این میان فیلمسازی از شخصیتهای حقیقی هشت سال دفاع مقدس برایم رویکردی ویژه بود، چون دوست داشتم جوانان این کشور با بزرگانی چون؛ برونسی، کاوه یا زرین آشنا شوند. درباره این فیلم باید اضافه کنم طرح این کار ابتدای دهه 90 به دستم رسید. از این طرح خوشم آمد، چون درباره تک تیراندازی بود که در سینمای دفاع مقدس تا به حال کمتر به آنها توجه شده بود. نکته دیگری که درباره خودم میتوانم بگویم این است که در سینما وقتی فیلم دفاع مقدسی وجود نداشته باشد، سراغ دیگر موضوعات خواهم رفت، وگرنه ترجیحم این است تا زمانی که در این زمینه موضوع و قصه وجود دارد در آن فعالیت کنم.
اصغری: در جنگ بسیارند قهرمانانی نظیر شهید زرین که با رشادتهای خود گاهی مواقع به تنهایی اتفاقاتی خاص را رقم زدند، اما مهم اینجاست چگونه درباره قهرمانان فیلم ساخته شود؟ خوشبختانه با مهارتهایی که آقای غفاری دارند این اتفاق در «تک تیرانداز» به گونهای جذاب رخ داد. گواه این امر نیز استقبال گستردهای است که از این فیلم به عمل آمد. معتقدم «تک تیرانداز» جز خوبهای سینمای دفاع مقدس است.
اصغری: یکی از راههای که عراقی توانستند سالها در مقابل ما مقاومت کنند فاکتور ترس بود که به نیروهای خود تحمیل میکردند، چون اگر ترس از صدام نبود، معتقدم عراق بیش از یک سال نمیتوانست در مقابل ایران مقاومت کند. گواه این امر که خود شاهدش بودم به عملیات کربلای 5 مربوط میشود. بعد از این عملیات شنیدم عراق 120 نفر از فرماندهان خود را اعدام کرده است!
غفاری: بگذارید به توضیحات آقای اصغری اضافه کنم که بسیاری از مواقع نیروهای عراقی به واسطه وحشتشان از اعدام در ارتش باقی میمانند. بهترین مثال در این رابطه نیز فیلم سینمایی «گذرگاه» است که به وضوع آنچه که در ارتش عراق رخ میداد را میبینیم. نکتهای دیگر در این میان وجود دارد آنهم اینکه با فاصله گرفتن از جنگ و رابطهای که ما با مردم عراق برقرار کردیم دیگر نمیشود بسیاری از اتفاقات را نشان داد. در این میان اگر هم قرار است مسئله نشان داده شود به نیروهای بعثی تعمیم داده میشود.
بگذارید نکتهای را بیان کنم. اگر سینمای جهان توانسته به موفقیت دست یابد دلیلش جسارتی است که آنها در ساخت آثارشان دارند، اما این کار برای ما فراهم نیست، چون اگر بخواهیم برخی موضوعات را در کارهایمان نشان دهیم متهم به سیاهنمایی یا ترویج خشونت میشویم. درباره جنگ نکتهای دیگر هم وجود دارد. آن هم اینکه، نیروهای ایرانی معمولاً دوست نداشتند اسیر شوند چون میدانستند در اسارت برخورد خوبی با آنها نخواهد شد، اما نیروهای عراقی اینگونه نبودند، زیرا میدانستند با آنان انسانی رفتار خواهد شد.
برای برخی از صحنههای این فیلم به من توصیههایی شد. برای مثال میگفتند که صحنه شهید شدن رزمندهها را توسط تک تیرانداز عراقی نشان ندهم، اما اگر ما اتفاقاتی که افتاده را نگوییم نسل امروز تصویری واقعی از جنگ نخواهد داشت. در سینمای جنگ عموماً به دنبال این هستند که نگاهی شخصی به آدمها شود، اما هیچگاه تلاش نشده تا وجه قهرمانانه رزمندگان را در فیلم سینمایی ببینیم. این امر سبب شد تا سینمای دفاع مقدس عاری از قهرمان شود، درحالیکه در میان نیروهای بسیجی ما قهرمانان بسیاری داریم که حرف زدن درباره آنها میتواند عاملی برای موفقیت این تولیدات باشد. نکتهای دیگری که روی آن تاکید دارم این است که اگر قرار است بعد از 30 سال ما نتوانیم به واقعیت جنگ بپردازیم پس چه زمانی قرار است این اتفاق رخ دهد؟
نصاری: خشونت و وحشیگری نیروهای بعثی قابل توصیف نیست، چون کارهایی که آنها کردند را به هیچ وجه نمیتوان توجیه کرد. این اتفاق تنها در جنگ ایران هم رخ نداد، بلکه در جنگ با کویت نیز آنها اعمال شرمآوری را انجام دادند. اما درباره فیلمهای پرتره در سینما دفاع مقدس؛ نیازی نیست در این کارها شعار داده شود، زیرا اگر تنها واقعیات جنگ را بیان کنیم کافیست تا مخاطب آن را باور کند. این نکته را اخیرا بار دیگر مشاهده کردم، چون افرادی برایم از محسنات فیلم گفتند که شاید ظاهر مذهبی هم نداشتند، اما واقعیت نشان داده شده در تک تیرانداز به اضافه ساختار و فرم خوب، آنها را جذب خود کرد.
برای در آوردن این شخصیت من از هیچ نمونه خارجی الگوبرداری نکردم، حتی فیلم «تک تیرانداز» آمریکایی را هم ندیدم، چون میخواستم، آنچه را میخواهم خلق کنم بر پایه دادههای فیلمنامه باشد. وقتی فیلمنامه این کار پیشنهاد شد من گفتم دیگر دوست ندارم نقش یک عراقی را بازی کنم، اما با صحبتهایی که آقای غفاری با من داشت فهمیدم این شخصیت با آنچه که تا به حال در فیلم دفاع مقدسی دیدهام فرق دارد. حرف وی را پذیرفتم و خوشحالم که این اعتماد به نتیجه مثبت منتهی شد.
برای خلق این شخصیت بسیار تلاش کردم تا آنچه خلق می کنم باورپذیر باشد. برای همین بارها با عراقیان مقیم تهران حرف زدم تا حتی روی لهجه هم با نقش همخوانی لازم را داشته باشم. درباره این فیلم این نقد مطرح میشد که کار هالیوودی است، اما به نظرم این امر اتفاقاً امتیاز فیلم محسوب میشود، چون نشان میدهد توانسته به استانداردهای جهانی نزدیک شود. همچنین به واسطه این جلسه میخواهم از تمامی عوامل «تک تیرانداز» عذرخواهی داشته باشم، چون با تاخیر در این کار حاضر شدم. این مسئله نیز به واسطه حضورم در سریال «نجلا» رخ داد.
اصغری: مردم واقعیات جنگ را دوست دارم، چون وقتی میبینند آنچه گفته میشود واقعا رخ داده، بیشتر برای قهرمانان خود احترام قائل میشوند. برای درک این موضوع، خوانندگان را به صفحه شخصی کامبیز دیرباز ارجاع میدهم، زیرا در اظهارنظرهای مردم، کاملاً از این فیلم استقبال شده و همگی روی یک نکته تاکید داشتهاند، آنهم اینکه آنها با چنین شخصیتی آشنا نبودند، اما «تک تیرانداز» برای آنها این امکان را فراهم آورد، بنابراین باید این دست فیلمها بیشتر تولید شود. بیتوجهی به این حوزه در دیگر حوزههای ارزشی نیز وجود دارد.
وقتی این فیلم را ساختم بسیاری آن را با «تک تیرانداز» آمریکایی ساخته کلینت ایستوود مقایسه کردند، اما آن فیلم به گفته کارگردانش آنگونه نشد که انتظار میرفت، چون تک تیرانداز آمریکایی برای رسیدن به هدفش حتی به زن و بچه هم شلیک میکرد. درباره بودجه این کار؛ با اندکترین سرمایه، بهترین کار را انجام دادیم. برای مثال فیلم سینمایی «استرداد» با 56 میلیارد ساخته شد، رقمی که وقتی هندیها از میزان آن در جشنوارهای که در کشورمان برگزار شد حضور داشتم، مطلع شدند باورشان نمیشد که با چنین پولی بتوان، فیلمی با این پروداکشن را ساخت.
غفاری: «تک تیرانداز» را تنها برای سکانس آخرش ساختم. آنجایی که این آیه قرآن «ما رَمَیتَ اِذ رَمَیت» (و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند) از زبان قهرمان فیلم بیان میشود. درباره سینمای دفاع مقدس باید اضافه کنم خیلی عجیب است که چرا هنوز بعد از 40 سال فیلمی درباره شهید همت ساخته نمیشود و یا اینکه بعد از چهار دهه تازه سریالی درباره شهید باکری در حال ساخت است. این چهرهها، تنها بخشی از قهرمانانمان هستند و بسیاری دیگر هم وجود دارند که نام آنها را هم نشنیدهایم. برای مثال در جنگ تکاوری با نام «محمدعلی صفا» داشتیم که از او به عنوان پادشاه تانک نام برده میشود و صدام برای سرش جایزه گذاشته بود. آرزوی من این است بتوانم فیلمی درباره ایشان بسازم، اما از هم اکنون میدانم خون به دل خواهم شد تا این کار تولید شود، زیرا ما برای آوردن چند تانک روی صحنه با مشکلاتی مواجه هستیم که بازگویی آن هم قابل تصور نیست.
برخوردی که با این فیلم شد این تصور را به وجود آورد که مسئولان دغدغه ساخت چنین کارهایی را ندارند. در «تک تیرانداز» ما سختیهای فراوانی را متحمل شدیم، هیچ کس حاضر نشد کوچکترین کمکی به ما کند، اما همان افراد هماکنون سینه جلو میدهند و از شهدایی چون شهید زرین حرف میزنند!
اصغری: فیلمهایی در این ورژن برای نمایش در پرده سینما ساخته میشود، ولیکن تاثیرات که شرایطی کرونایی روی اکران سینماها گذاشته و همچنین اصراری که مدیران سیما روی نمایش این فیلم در تلویزیون داشتند، سبب شد این فیلم از طریق بنیاد فرهنگی روایت فتح به مردم هدیه شود، ولیکن با این وجود این فیلم مطمئنا در سینماها اکران خواهد شد، زیرا معتقدم قشر سینماروی ما، تلویزیون نگاه نمیکنند و این فیلم در اکران عمومی با وجود اینکه در تلویزیون نمایش داده شده، با استقبال مواجه خواهد شد. درضمن برای این فیلم، اکران بینالمللی به ویژه نمایش در کشور عراق سیاستهایی اندیشیده شده تا بتوان برای فیلم درآمدزایی داشته باشد. لازم به ذکر میدانم تا بگویم این فیلم سینمایی با بودجهای معادل 10 میلیارد تومان تولید شده است.
غفاری: دوست دارم در این حوزه (دفاع مقدس) فیلم بسازم به شرطیکه آن فیلم بتواند در شان موضوعش باشد، وگرنه بزرگترین خدمت به فیلمی که میخواهد بدون امکانات، زندگی قهرمانان جنگ را روایت کند این است که، آن کار تولید نشود، پس اگر قرار است درباره جنگ فیلم ساخته شود باید از آن حمایت همهجانبه کرد. این نکته را به عنوان فردی میگویم که از سال 66 با فیلم «هراس» در این حوزه مشغول کار است. در این گفتوگو باید از زحمات بازیگر این فیلم آقای نصاری تشکر داشته باشم که در سختترین شرایط جلوی دوربین میرفت و با آمادگی بالا صحنهها را بازی میکرد، البته دیگر بازیگران فیلم هم حضوری بسیار موفق داشته به ویژه کامبیز دیرباز که با زانو درد کار را پیش میبردند.
نصاری: در خاتمه باید بگویم برای این زحمات بسیاری کشیده شد، اما افسوس که با توجه به ظرفیتهای بسیاری بالای این فیلم کار نتوانست آنگونه که باید در جشنواره فیلم فجر دیده شود.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام