فقر در نگاه امیرالمؤمنین علی(ع)؛ مرگ اکبر + فیلم
کد خبر: 3966610
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۱
درس‌گفتار گزیده‌ای از نهج‌البلاغه / 11

فقر در نگاه امیرالمؤمنین علی(ع)؛ مرگ اکبر + فیلم

جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه دین با اشاره به فرازهایی از نامه 45 نهج‌البلاغه، به موضوع فقر و تأثیرات آن در جامعه از دیدگاه امام علی(ع) پرداخت.

به گزارش ایکنا، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان امسال، پای درس‌گفتار «گزیده‌هایی از نهج‌البلاغه» از زبان عماد افروغ، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه دین نشسته‌ایم.

عماد افروغ در یازدهمین قسمت این مجموعه با موضوع «فقر؛ مرگ اکبر» به بحث در رابطه با موضوع فقر و تأثیرات آن در جامعه از دیدگاه امام علی(ع) پرداخت که مشروح آن را در ادامه می‌بینید و می‌خوانید.

در ادامه بحث‌هایی که در مورد عدالت اجتماعی و حساسیت شدید امیرالمؤمنین(ع) نسبت به بیت‌المال و توجه به اقشار محروم و فرودست جامعه داشته و از خطبه‌های متفاوت حضرت امیر(ع) نیز بهره‌مند شدیم، به یک نامه و چند حکمت قصار دیگر اشاره می‌‎کنم.

امام علی(ع) در نامه 45 نهج‌البلاغه و خطاب به عثمان‌بن‌حنیف که فرماندار بصره بوده و در میهمانی یکی از ثروتمندان شرکت کرده بود، این‌گونه می‌فرمایند: «به من گزارش داده‌اند که مردی از سرمایه‌داران بصره تو را به میهمانی خویش فراخوانده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه‌های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند. گمان نمی‌کردم میهمانی مردی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند. اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره می‌خوری. پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی‌دانی دور بیفکن و آنچه را که به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری، مصرف کن».

همچنین، در همین راستا چند حکمت از مجموعه نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع) را برگزیده و تقدیم می‌کنم. یکی از این حکمت‌‌ها حکمت 163 نهج‌البلاغه است که امام علی(ع) در سخن کوتاهی می‌فرمایند « الْفَقْرُ الْمَوْتُ‌ الْأَكْبَر؛ فقر مرگ بزرگ است». این حکمت بدان معناست که مرگی که سراغ ما می‌‎آید، مرگ اصغر است، اما کسی که با فقر دست و پنجه نرم می‌کند، گویی با مرگ بزرگ می‌جنگد. همین عبارت کوتاه حضرت امیر(ع) جایگاه فقر در جامعه را به خوبی نشان می‌دهد.

حکمت دیگری از نهج‌البلاغه که در ارتباط با این موضوع بیان شده، حکمت 319 است. امیرالمؤمنین(ع) در این حکمت خطاب به فرزندشان محمد بن حنفیه می‌فرمایند: «ای فرزند! من از تهی‌دستی بر تو هراسناکم. از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است». این بدان معناست که باید در جامعه به فقرا و محرومان و مسئله محرومیت‌زدایی توجه داشته باشیم. امام خمینی(ره) دیدگاه بسیار قابل تأملی درباره محرومیت دارند و در این رابطه می‌فرمایند: «فکر نکنید استکبار به خاطر فرهنگ استکبارستیزی با شما دشمن است. اینطور نیست، بلکه به خاطر سیاست‌های محرومیت‌زدایی با شما دشمن است. یعنی اگر دست از این سیاست و فقرستیزی بردارید، دیگر دشمنی با شما نخواهد داشت».

حکمت دیگری که برای امروز و در رابطه با این مسئله مدنظر انتخاب کردم، حکمت 328 نهج‌البلاغه است که حضرت امیر(ع) در این حکمت، ارتباط متقابل و نسبت بین سرمایه‌داران و فقرا را معلوم می‌کند. امام علی(ع) می‌فرماید: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده است. پس فقیری گرسنه نمی‌ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید».

در یک حیات اجتماعی که همه اقشار و طبقات با هم مرتبط هستند و این ارتباط را امام علی(ع) نیز در نامه مالک اشتر به زیبایی بیان می‌کنند، چطور می‌توان تصور کرد که سرمایه‌دار سرمایه خود را بدون ارتباط با سایر اقشار به دست آورده باشد. به هرحال حیات اجتماعی، حیات و ارتباطی متقابل است، یعنی در این حیات و ارتباط متقابل است که عده‌ای سرمایه‌دار می‌شوند و عده‌ای نیز نمی‌شوند. معلوم است که حقی از محرومان بر دوش سرمایه‌داران است که باید این حق را از طرق مختلف همچون بیمه، مالیات و اهرم‌های دیگر به دست آورد.

این‌ مسائل از جمله موضوعاتی در جامعه است که باید به آن توجه شایسته‌ای شود که متأسفانه این‌گونه نیست. یک تئوری وجود دارد که برای توجیه دستمزد بالایی که به برخی از مشاغل می‌دهند، این‌گونه بیان می‌کند که برخی مشاغل، شغل‌هایی ویژه و خاص هستند و چون هر کسی سراغ آن‌ها نمی‌رود، باید پاداش ویژه‌ای به صاحبان آن مشاغل داد؛ در صورتی که همه مشاغل با هم ارتباط دارند. همچنین، چرا پاداش‌ها باید مادی بوده و معنوی نباشد. ما حتی به این تئوری‌های جدید که علیه به اصطلاح تئوری کارکردگرایی مطرح شده، توجه نمی‌کنیم و بیشتر سراغ پاداش‌های مادی را گرفته و از پاداش‌های معنوی که به ارضای حس متعالی درونی بازمی‌گردد، کمتر توجه می‌کنیم.

حکمت بسیار مهم دیگری در این زمینه که در نهج‌البلاغه آمده است، حکمت 437 است که در جلسه بعدی به طور مفصل بدان خواهیم پرداخت.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha