مقصود از تسبیح توأم با رضایت و کراهت چیست؟
کد خبر: 3968896
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۳
آیت‌الله مدرسی تشریح کرد:

مقصود از تسبیح توأم با رضایت و کراهت چیست؟

آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی با اشاره به آیاتی که تسبیح موجودات را از روی رضایت و یا کراهت مورد اشاره قرار داده است، گفت: تمام مخلوقات در تمام لحظات در برابر خداوند خاضع هستند. این خضوع گاهی با رضایت است و گاهی از سر ناچاری. یک کافر و طاغی را فرض کنید، نظام بدن و سلول‌های او مطیع خداوند است، هر چند او نافرمان باشد.

ارسال/ مقصود از تسبیح توام با رضایت و کراهت چیست؟ رضایت؛ شرط سعادتبه گزارش ایکنا، آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی، مرجع تقلید و مفسر قرآن، 13 اردیبهشت‌ماه در دهمین جلسه تفسیر سوره مبارکه رعد به تفسیر آیه 14 و 15 این سوره پرداخت. در ادامه متن سخنان ایشان از نظر می‌گذرد؛

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

«لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ * وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ؛ دعوت حق براى اوست. و كسانى كه [مشركان‌] جز او مى‌خوانند، هيچ جوابى به آنان نمى‌دهند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب بگشايد تا [آب‌] به دهانش برسد، در حالى كه [آب‌] به [دهان‌] او نخواهد رسيد، و دعاى كافران جز بر هدر نباشد. و هر كه در آسمان‌ها و زمين است -خواه و ناخواه- با سايه‌هايشان، بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مى‌كنند».(رعد/۱۴و۱۵)

مگر این نیست که تمام مخلوقات نسبت به خالق عظیم یکسانند. چه شده است که انسان بین باقی مخلوقات آزادی دارد؟ چرا بقیه مخلوقات اگر از اوامر الهی سرپیچی کنند، مجازات می‌شوند، ولی انسان حداقل در دنیا مهلت دارد و سریع مجازات نمی‌شود؟

خداوند متعال انسان را نمونه‌ای مختلف از باقی مخلوقات خلق کرد و به او اراده و عقل داد. در مقابل شیطان بر او مسلط است. اگر انسان با توجه به آزادی و قدرت انتخابی که دارد، بتواند انتخاب صحیحی داشته باشد، مخلوق برتر می‌شود که خداوند فرموده: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب‌ها] برنشانديم، و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم، و آنها را بر بسيارى از آفريده‌هاى خود برترى آشكار داديم».(اسراء، ۷۰)

دو معنا از دعوت خداوند

در آیه قبل خداوند قادر و عالم به کسانی که جدال می‌کنند هشدار می‌دهد و سپس می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» بدین معنی که خداوند حق بوده و دعوت او نیز حق است. دعوت به دو معناست؛ نخست: اگر خدا را دعا کنیم استجابت می‌کند. زیرا رحمت او واسع است. خداوند می‌فرماید: «وَاسْأَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ»؛ «و از فضل خدا درخواست كنيد». (نساء، ۳۲) و نیز می‌فرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛ «و هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مى‌كنم، پس [آنان‌] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند». (بقره، ۱۸۶)

پیامبران نیز به همین امر دعوت کرده‌اند. انسان وقتی با گفتن یک «یا الله» می‌تواند خود را به خدا برساند، چرا تعلل می‌کند؟ چرا با تکبر و غرور از خدا دور می‌شود؟ مشکل انسان این است که راه مستقیم را ترک می‌کند و به بیراهه می‌رود.

دوم: راه‌کارهای خداوند برای انسان مفید است و کسانی که راه اشتباه می‌روند و از هوا و هوس و شیطان تبعیت می‌کنند، به جایی نمی‌رسند. «وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ». کسانی که از این دعوت سرپیچی می‌کنند، به دنبال مخلوقات می‌روند، بت پرستی می‌کنند و یا به دنبال طاغوت می‌روند، هیچگاه به جایی نمی‌رسند: «إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ». خداوند مثالی مطرح می‌کند، می‌فرماید مانند کسی که لب رودی نشسته و می‌تواند آب بنوشد، ولی این کار را نمی‌کند و تنها دست خود را در آب فرو می‌برد، با این کار تشنگی او رفع نمی‌شود و این تنها یک آرزوست. عالم خلقت بر مبنای آرزو خلق نشده است. همه چیز بر اساس حق استوار شده است، حق خداست و باید از او درخواست کرد.

«وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ». کافران هر چه دعا کنند، دعای آنها در گمراهی است، زیرا راه درست را تشخیص نداده‌اند و از حقیقت دور شده‌اند. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «العامِلُ عَلى غَيرِ بَصيرَةٍ كالسّائِرِ عَلى غَيرِ الطّريقِ، لا يَزيدُهُ سُرعَةُ السَّيرِ اِلّا بُعداً؛ هركس كه بدون بصيرت و آگاهى، عمل كند، مانند كسى است كه بيراهه مى‌رود، هرچقدر كه عجله كند، از هدف، دورتر مى‌گردد». (اصول کافی، ج۱، ص۸۶)

منظور از سجود در آیه 15 سوره رعد

«وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ». معنی سجود، به خاک افتادن است. سجود در این آیه استعاره از خضوع، خشوع و فروتنی کامل است. در اینجا کلمه «مَن» به معنی ذو العقل است. و طبق آیه، صاحب عقل اهمیت دارد و تمام مخلوقات به مقداری شعور و قدرت دارند که خدا را عبادت کنند. «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»؛ «و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او مى‌گويد، ولى شما تسبيح آنها را درنمى‌يابيد». (اسراء، ۴۴)

«طَوْعًا وَكَرْهًا». اگر دقت کنیم، درک می‌کنیم که تمام مخلوقات در تمام لحظات در برابر خداوند خاضع هستند. این خضوع گاهی با رضایت است و گاهی از سر ناچاری. یک کافر و طاغی را فرض کنید، نظام بدن و سلول‌های او مطیع خداوند است، هر چند او نافرمان باشد.

در ادامه آیه «ظِلال» به معنی سایه و «الْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» به معنی صبحگاه و پیش از غروب است. در این دو زمان خورشید افقی می‌تابد و سایه‌ها مشخص می‌شود. سایه‌ها هم برای خدا خاضع هستند. برخی گفته‌اند سایه انسان تجلی اوست. یک معنی عمیق‌تر نیز وجود دارد و آن اینکه هر انسانی سایه دارد، روح او و شعاعی که اطراف اوست، سایه اوست. یعنی هر بعدی از ابعاد مخلوقات در حال سجود است. بنابراین وقتی تمام وجود در حال سجود و خضوع است، چرا باید سرپیچی و نافرمانی کنیم؟ چرا باید با کراهت تسلیم حق باشیم؟

از این فراز مطلبی استفاده می‌شود، انسان مؤمن باید سعی و تلاش خود را بکند و پس از آن به هر آنچه که از جانب خداوند به او برسد رضایت داشته باشد، در این حالت سعادتمند می‌شود.

انتهای پیام
captcha