به گزارش خبرنگار ایکنا، ملوک خادمی، عضو هیئت علمی و رئیس بسیج اساتید دانشگاه الزهرا(س)، سهشنبه چهاردهم اردیبهشتماه، در جلسه تفسیر جزء بیست و یکم قرآن کریم به ایراد سخن پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
جز بیست و یکم شام شامل سوره «عنکبوت» از آیه ۴۶ به بعد، سوره «هود»، «روم»، «لقمان»، «احزاب» و «سجده» است. بنده سوره احزاب از آیه ۹ تا ۲۵ را انتخاب کردهام و دلیلش هم این است که در سوره احزاب بحث منافقان و جنگ پیغمبر و مخصوصاً جنگ احزاب یا خندق مطرح است. آیات اول در این سوره به منافقون اشاره دارد. در ابتدای این سوره آمده است: «یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا؛ اى پيامبر از خدا پروا بدار و كافران و منافقان را فرمان مبر كه خدا همواره داناى حكيم است و آنچه را كه از جانب پروردگارت به سوى تو وحى مىشود پيروى كن كه خدا همواره به آنچه مىكنيد آگاه است».
جنگ احزاب جنگ بزرگی بود که پیامبر(ص) با مشرکان و کافران داشتند. خداوند در آیه نهم این سوره تأکید کرده است: «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد نعمت خدا را بر خود به ياد آريد آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست» خداوند میفرماید لشکرهایی را به سوی شما و برای یاری شما فرستادهام که شما این لشکرها را نمیبینید تا دشمنان شما را شکست دهند. خداوند در آیه بعدی سوره احزاب فرموده است: «إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛ هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى] شما آمدند و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهايى [نابجا] مىبرديد» این آیه تاکید بر این دارد که شدت جنگ و درگیری آنقدر زیاد بوده که این ویژگیها را برای جبهه مسلمانان ذکر کرده که برخی از شماها گمانهای بد به خدا بردید. خداوند در آیه بعدی تأکید میکند که در واقع هدف این بود که مؤمنان در آزمایش قرار بگیرند.
در اینجا لازم است مختصری درباره شرایط جنگ احزاب اشاره کنم تا مشخص شود مؤمنان در چه شرایطی بودند. جنگ احزاب یکی از جنگهای پیامبر(ص) است که در سال پنجم هجری و بعد از جنگ بدر و احد رخ میدهد و در حقیقت یهودیان یک قوم به نام بنی نضیر که قبلاً به علت تخلفاتی که کرده بودند از سوی پیامبر رانده شده بودند به مکه رفته و با قریش و ابوسفیان صحبت کردند که ما آمادگی داریم تا قبایل یهودی را متحد کرده و علیه پیامبر بجنگیم. قریش پیشنهاد آنها را قبول میکند و بسیاری از قبایل یهودی با این گروه مشرکان متحد میشوند و تصمیم میگیرند به مدینه حمله کنند.
سپاه آنها گفته شده حدود ۱۰ هزار و در برخی گزارشات ۲۴ هزار نفر بودند و تجهیزات زیادی از جمله ۱۵۰۰ شتر و ۳۰۰ اسب داشتند. آنان تصمیم گرفتند حمله کنند و یکی از افرادی که مطلع شده و جانبدار مسلمانان بوده، پیامبر را مطلع میکند که مشرکین با این ساز و کار میخواهند به شما حمله کنند. پیامبر(ص) با اصحاب خود مشورت میکنند و تصمیم میگیرند برج و بارو برای دفاع درست کنند.
در این اثنا سلمان فارسی به رسول خدا پیشنهاد میکند که ما در کشور خودمان برای اینکه با لشکرهای با تعداد نفرات زیاد مقابله کنیم خندق حفر میکنیم تا آنها نتوانند عبور کنند لذا پیامبر پیشنهاد را میپذیرند و تقسیم کار بین افراد انجام میدهند و هر قسمت را به یک قبیله میسپارند تا خنده را حفر کنند و خود پیامبر اولین کسی بودند که وارد شدند و در کنار بقیه کار کردند.
وقتی خندق حفر میکنند به سنگ بزرگی برخورد کردند که نمیتوانستند جابهجا کنند که پیامبر آمدند و وقتی ضربهای زدند یک جرقه پخش شد که آن را دلیل یک پیروزی بزرگ برای مسلمانان دیدند و گفتند من میبینم که روم و ایران به تسخیر مسلمانان درآمده است. در همین جا بود که منافقان شروع به فتنه انگیزی کردند و گفتند حضرت محمد وعده گشایش قصرهای کسری و قیصر را میدهد در حالی که ما در وضعیت بسیار بدی قرار داریم و این برای ما جای سؤال است که چرا پیامبر چنین وعده ناصحیح به ما میدهد.
اما در آیات قرآن هم به این اشاره شده که منافقان چگونه با این موضوع برخورد میکنند. در آیه ۱۲ و 13 سوره احزاب آمده است: «وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا؛ و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است مىگفتند خدا و فرستادهاش جز فريب به ما وعدهاى ندادند و چون گروهى از آنان گفتنداى مردم مدينه ديگر شما را جاى درنگ نيست برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مىخواستند و مىگفتند خانههاى ما بىحفاظ است و[لى خانههايشان] بىحفاظ نبود [آنان] جز گريز [از جهاد] چيزى نمىخواستند» این نکته مهمی در جنگ احزاب بود که لازم بود به آن اشاره کنم. اما همانگونه که اشاره شد خداوند امدادهای خود را به مسلمانان رساند.
این جنگ ۱۵ روز طول کشید و نکته جالب توجه این است که عمر بن عبدود که هزار نفر را برابری میکرد در این جنگ با قدرت تمام شرکت میکند و از اولین کسانی است که از خندق رد میشود و برای حضرت علی(ع) رجزخوانی میکند. حضرت علی بلند میشوند که برخورد کنند که پیامبر(ص) از ایشان میخواهند که برای مبارزه بلند نشوند اما اصرار می کنند در نهایت به ایشان اجازه میدهند با وی مبارزه کند. پیامبر شمشیر خود را به حضرت علی(ع) داده و اجازه میدهند وارد جنگ شوند. البته حضرت علی(ع) قبل از جنگ به عمر بن عبدود میگوید ایمان بیاور که او نمیپذیرد و کشته میشود. وقتی هم کشته میشود پیامبر میفرماید ارزش کاری که حضرت علی(ع) انجام داده بسیار بالاست و با عبادت ثقلین برابر میکند. در هنگام رزم هم میفرمایند تمام کفر در مقابل تمام ایمان برخاسته است.
البته در این جنگ تلفات زیاد نبوده و شش تن از مسلمانان و هشت تن از کفار کشته میشوند اما اتفاقی که میافتد این است که به پیامبر(ص) اطلاع میدهند طوفان شده و بسیاری از چادرهای مشترکان دچار آتشسوزی شده است. پیامبر(ص) میفرمایند اینها دیگر وارد جنگ با ما نمیشوند بلکه ما سراغ آنها می رویم که بعدها منجر به فتح مکه میشود. کسانی که به مدینه مشرف شدهاند مساجدی را در این مکان دیدهاند که یکی از آنها مسجد فاطمیه، مسجد سبعه و مسجد حضرت زهرا(س) است.
نکته دیگر در این جنگ که در آیه ۱۶ به آن اشاره شده، این است: « قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا؛ بگو اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد هرگز اين گريز براى شما سود نمىبخشد و در آن صورت جز اندكى برخوردار نخواهيد شد» ماجرا این است که یکی از قبایل یهودی یعنی قبیله بنی قریظه به پیغمبر گفته بودند در این جنگ بیطرف میمانیم و با شما کاری نداریم اما در اواسط جنگ، کافران آنها را تطمیع میکنند و از بی طرفی در میآورند و این منجر به نگرانی مسلمانان میشود. در این شرایط عدهای از منافقین که میبینند اوضاع خراب است میخواهند از جنگ فرار کنند و بهانه میآورند که خانههای ما امنیت ندارد و باید به مدینه برگشته و از خانواده مراقبتکنیم. پیامبر(ص) البته اجازه میدهند عدهای برای دفاع از خانوادهها به شهر بروند.
در آیه ۲۳ سوره احزاب آمده است: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ از ميان مؤمنان مردانىاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند» این آیه درباره مومنانی است که پایداری میکنند و به شهادت میرسند. همچنین بر تزویر و بدعهدی منافقان تاکید زیادی می شود.
در خطبه ۱۹۴ نهجالبلاغه نیز امیرالمومنین(ع) راجع به منافقان می فرمایند: ای بندگان خدا شما را به ترس از خدا سفارش میکنم و از منافقان بر حذر می دارم. حضرت علی در این بخش اشاره به صفات منافقان میکنند و مسلمانان را از خطرات آنها آگاه میسازند. ایشان میفرمایند خودشان خطا کارند و دیگران را به خطا وادار میکنند و گمراه هستند و دیگران را نیز گمراه میکنند، اینها کسانی هستند که هر زمان به شکلی در میآیند تا منافع خود را تامین کنند. اینان در جمع نمازگزاران نمازگزار به نظر میرسند.
امام همچنین در توصیف آنان میفرمایند؛ هنگامی که با افراد با ایمان ملاقات میکنند میگویند ما ایمان آوردیم و هنگامی که با افراد شیطان صفت خلوت میکنند میگویند ما با شماییم و ما فقط آنها را مسخره میکنیم. البته این در آیه قرآن کریم نیز آمده است. امیرالمومنین(ع) میفرمایند اینها از هر وسیلهای برای فریفتن شما استفاده میکنند و در هر کمینگاهی به کمین شما مینشینند، دلهایشان آلوده و بیمار و ظاهرشان را برای شما پاک نگه میدارند، پنهانی گام برمیدارند، همچون خزندهای در لابهلای بوتهها مخفی میشوند و برای درهم شکستن شماره هر وسیلهای استفاده میکنند.
ایجاد شایعه، تردید و تزلزل در صفوف مؤمنان، پاشیدن تخم بدبینی و فساد از کارهای منافقان است و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به شما غافل نمیمانند. در رفاه و آسایش مردم حسد میورزند و بر ناراحتی آنان میافزایند و پیوسته تخم ناامیدی و یأس در دلها میپاشند.
قرآن کریم میفرماید ایجاد یأس و بدبینی برای تضعیف ارادهها و درهم شکستن قدرت جهاد و مقاومت یکی دیگر از حیلههای منافقان است تا با مأیوس کردن مسلمانان از پیشرفت و موفقیت آنان جلوگیری کنند. منافقان انواع تملقات را به کار میبرند تا در دل مردم نفوذ کرده و خود را دوست همه قلمداد کنند؛ حتی کسانی که با هم اختلاف دارند و در دو قطب مخالف هستند و از این طریق به فتنهانگیزی ادامه میدهند. به همدردیهای دروغین آنها و اشک تمساح ریختن و نامهای آنها در مصائب مومنین باید شک کرد. امیرالمؤمنین(ع) ویژگی دیگر منافقان را شخصیت دوگانه و عدم تناسب ظاهر و باطن، گفتار و رفتار و دوگانگی در همه چیز میدانند.
نتیجهای که از این مجموعه گرفته میشود این است که منافقان از طریق بزرگنمایی توانایی دشمن و کوچک شمردن توانایی مؤمنان و بزرگنمایی موانع و مشکلات سعی در تضعیف مسلمانان دارند. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب همین ویژگیها را اشاره کردند و فرمودند: مقابله با تلاش تبلیغاتی دشمن و دنبالههای داخلی آنها در مأیوس نمودن مردم اصلیترین و مهمترین ویژگی جهاد جوانان است. نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است بدون این کلید اساسی برای همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت.
ایشان فرمودند: فعالترین برنامههای مخالفان معیوب سازی مردم و مدیران از آینده کشور است و این در قالب خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه و وارونه نشان دادن واقعیت و پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیبهای کوچک و کوچک نشان دادن محسنات بزرگ برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمن است. ملتی که نسبت به تواناییهای خود برای عبور از مشکلات ناامید شود به طور کاملاً طبیعی سازش با دشمنان و وابستگی به بیگانگان را تنها راه نجات و پیشرفت خود میداند بنابراین هدف نهایی جریان نفاق از این بزرگنماییها القای اندیشه سازش با دشمنان و وابستگی به بیگانگان است.
قرآن کریم مکرر به مسلمانان سفارش کرده که حواسشان را جمع کرده و مواظب باشند متزلزل نشود. همچنین قرآن وعده پیروزی داده است. خوشبختانه ما در جریان بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از امدادهای غیبی را دیدهایم که از جمله آنها بادهایی بود که آمریکاییها را در طبس فراری داد و ابزارهای آنها را از بین برد. اینها امدادهای الهی است که البته خداوند فرموده است وقتی به شما کمک میکنم که ایمان و پایداری داشته باشید و متزلزل نشوید. امیدواریم در این شرایط سختی که کشور ما قرار دارد هم این ایمان و پایداری مردم باعث شود که خداوند بر ثواب مردم بیفزاید.
انتهای پیام