حقوق متقابل ملت و حکومت در نگاه علوی
کد خبر: 3986942
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۲
سیداحمدرضا خضری در گفت‌وگو با ایکنا تشریح کرد؛

حقوق متقابل ملت و حکومت در نگاه علوی

استاد تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران، با بیان اینکه از منظر امام علی(ع)، حکومت ابزاری برای احقاق حق، اجرای عدالت و دفاع از مظلوم و نیز عاملی برای ایجاد امنیت، رفاه و آسایش مردم است، گفت: در برابر حق مردم، والی نیز بر مردم حقوقی دارد و یکی از آن‌ها این است که مردم از او اطاعت و فرمان‌برداری کنند.

خضریبه گزارش ایکنا، «حق» و «تكليف» دو واژه‌ای هستند كه اثر متقابل بر يكديگر دارند. وقتی اين دو واژه در بحث حكومت در مقابل يكديگر قرار می‌گیرند، بحث حقوق متقابل مردم و حكومت مطرح می‌شود.

در حكومت اسلامی رعايت حقوق متقابل مردم و حكومت از مهم‌ترین مباحثی است كه باید به آن پرداخته شود. بهترين الگو در اين زمينه، حكومت حضرت علی(ع) است، زیرا با وجود تمامی سختی‌ها و مشقت‌ها، همواره اين حقوق به‌ عنوان یک اصل حكومتی در سرلوحه برنامه‌هایشان قرار داشته است. از جمله حقوق مردم از نگاه آن حضرت، حق نصيحت و خيرخواهی، آزادی، عدالت و برابری و مساوات، امنيت، نظارت، تعليم و تربيت و حفظ کرامت‌ها و ارزش‌های انسانی است. همچنین مردم ملزم به وفای به عهد، اطاعت كامل از حاكم و نیز اجرای اصل نصيحت و خيرخواهی نسبت به رهبر هستند. لذا دانستن اين حقوق و رعايت آنها برای جامعه‌ای كه مبانی نظری و فكری و عملی آن براساس تعاليم اسلامی و وحيانی طراحی ‌شده الزامی است.

در همین راستا سیداحمدرضا خضری، استاد تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با ایکنا، اظهار کرد: رابطه بین حکومت و مردم دوسویه است؛ یعنی در طول تاریخ از نظر عقلا و حکما، همان‌طور که حکومت بر مردم حقوقی دارد مردم هم بر حکومت و حاکمیت حقوقی دارند و همیشه دارا بودن یک‌سری حقوق با وظایفی همراه است؛ بنابراین اگر قرار باشد حکومت حقی بر مردم داشته باشد، در برابر آن وظایفی هم در برابر مردم دارد و اگر قرار باشد مردم حقی بر حکومت داشته باشند، در برابر آن وظایفی هم در برابر حکومت دارند.

حاکم مالک مردم نیست، وکیل است

خضری ضمن اشاره به سخنان حضرت امیر در رابطه با حقوق مردم و حاکمیت، گفت: از بررسی و مطالعه دقیق نهج‌البلاغه می‌توان نمونه‌های فراوانی را از این رابطه دوسویه و حقوق و وظایف حکومت و مردم یافت. از آنجا که جایگاه و حقوق مردم نزد امام علی(ع) بسیار مهم بوده است (حتی مهم‌تر از حقوق حاکم بر مردم)، ایشان نخست به جایگاه مردم و حقوق آن‌ها در برابر حکومت پرداخته‌اند. در اندیشه امام علی(ع) حکومت حق مردم است، یعنی حکومت و قدرت به‌ مثابه یک حق است که از جانب مردم به ‌صورت امانت در اختیار حاکم قرار می‌گیرد؛ بنابراین حاکم مالک مردم نیست، بلکه وکیل مردم است و این مردم‌اند که یکی از حقوق خود یعنی حکومت را به حاکم واگذار می‌کنند و حاکم از طرف آن‌ها امانتدار حکومت است و فقط زمانی به‌درستی از آن استفاده می‌کند که به دنبال احقاق حق باشد و از ظلم پیشگیری کند و در گام دوم اسباب آسایش، امنیت، رفاه و زندگی مطلوب را برای مردم فراهم کند. بدین ترتیب چون مردم این حق را به حاکم واگذار می‌کنند، باید رضایت داشته باشند، اگر راضی نباشند، قطعاً حکومت حاکم مشروع نخواهد بود.

استاد تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران تصریح کرد: بنابراین رضایت مردم اهمیت دارد و امیرالمؤمنین(ع) بر آن تأکید کرده‌اند. به همین دلیل ایشان در خطبه مشهور شقشقیه می‌فرمایند: «چون مردم خودشان خواستند، چون رضایت داشتند، چون با رضایت و خواست و میل خودشان حکومت را به من واگذار کردند، من حکومت را پذیرفتم. بنابراین حکومت برای من هیچ ارزشی ندارد، جز اینکه احقاق حق کنم، جز اینکه جلوی ظلم را بگیریم، جز اینکه بتوانم از مردم دفاع کنم، جز اینکه بتوانم امنیت مردم را تأمین کنم.»

رئیس انجمن ایرانی تاریخ اسلام به لزوم شایسته‌سالاری در حکومت اسلامی پرداخت و گفت: به همین دلیل در اندیشه و رویکرد امام علی(ع) به حکومت، ویژه‌خواران، رانت‌خواران، خویشاوندان، نزدیکان و دوستان هیچ نقشی نداشتند، مگر آنکه شایسته این کار می‌بودند. ایشان می‌فرمایند: «حکومت حق و امانت مردم است، من نمی‌توانم در امانت مردم خیانت کنم و آن را در اختیار برادر، برادرزاده، داماد، عروس، فامیل و گروه همفکر خود قرار دهم. من باید حکومتی را که حق مردم است به دست اهل و افرادی که شایسته آن هستند واگذار کنم.» بدین ترتیب امیرالمؤمنین(ع) والیان و کارگزاران خود را با دقت و حساسیت انتخاب می‌کردند و تمام کوشش خود را به کار می‌بستند که افرادی در مسند قدرت قرار گیرند که مانند ایشان امانت‌دار حق مردم باشند.

قلبت را از محبت مردم پر کن

استاد تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران در ادامه از عهدنامه مشهور مالک اشتر سخن به میان آورد و بیان کرد: علی(ع) در نامه 53 نهج‌البلاغه که به عهدنامه مالک مشهور است و امام آن را به مالک اشتر دادند تا حاکم مصر شود، می‌فرمایند: «قلبت را از محبت مردم پر کن.» یعنی هنوز که به مصر نرفتی و نمی‌دانی چه سرزمینی است و مردمانش را نمی‌شناسی، قلبت را از محبت مردم آن سرزمین پُر کن چه رسد به افرادی که می‌شناسی؛ البته آنان جای خود دارند. بر همین اساس متوجه نگاه آینده‌نگرانه و ژرف امیرالمؤمنین(ع) می‌شویم. ایشان در جای دیگری می‌فرمایند: «از خشم نسبت به مردم پرهیز کن و خشونت نورز و با آنان به‌درستی رفتار کن.» همچنین در عهدنامه‌ای که ایشان به ابن‌ عباس دادند مشابه همین موارد را اظهار می‌کنند و می‌فرمایند: «از خشم و خشونت نسبت به مردم پرهیز کن.» علاوه بر این، در جای دیگری از نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «در برابر مردم نرم‌خو، گشاده‌رو، فروتن و متواضع باش.» تمامی این موارد نشان می‌دهد که امام علی(ع) نسبت به مردم احساس وظیفه می‌کند و آنان را در نگاه خود محترم می‌داند. به همین دلیل از منظر امام علی(ع)، حکومت ابزاری برای احقاق حق، اجرای عدالت و دفاع از مظلوم و نیز عاملی برای ایجاد امنیت، رفاه و آسایش مردم است.

نباید اطاعت محض و کورکورانه باشد

وی در پاسخ به این سؤال که مردم چه حقوقی نسبت به حاکم دارند؟ گفت: امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «والی هم بر مردم حق دارد.» این‌طور نیست که موضوع حقوق مردم و حکومت یک‌طرفه باشد و حاکم تنها برای مردم خدمت کند و وظیفه خود را انجام دهد و جامعه در رفاه، آسایش و امنیت باشد و حاکم آسیب‌ ببیند و خود را قربانی مردم کند. بنابراین در برابر حق مردم، والی نیز بر مردم حقوقی دارد و یکی از آن‌ها این است که مردم از او اطاعت و فرمان‌برداری کنند. قرار نیست حاکم برای مردم تلاش کند و شب و روز نداشته باشد و بعد هم مردم نافرمانی کنند؛ اگر قرار است که حاکم تلاش کند، مردم هم باید اطلاعت کنند. بنابراین از حقوق والی بر مردم، اطاعت آن‌ها و نیز خیرخواهی آن‌ها نسبت به حاکم است. مردم وظیفه ‌دارند که از حاکم حمایت و پشتیبانی کنند. یکی دیگر از وظایف مردم در برابر حاکم این است که نسبت به حاکم یک‌رو باشند و نفاق نورزند تا حاکم به پشتوانه اعتماد و پشتیبانی آنان بتواند وظایف خود را انجام دهد. در همین زمینه امام علی(ع) می‌فرمایند: «نباید اطاعت محض و کورکورانه باشد. این اطاعت باید آگاهانه باشد. مردم باید بررسی کنند که آیا حکومت به حقوق آنان رسیدگی کرده است بعد از آن اطاعت کنند. اطاعت مردم مشروط است، یعنی مادامی‌که حاکم در مسیر حق گام برمی‌دارد و بر همان آرمان‌ها و اصولی که از اول شرط کرده است پایبند باشد، باید مردم از او اطاعت کنند. اگر حاکم در میانه راه نافرمانی و بدعهدی کند و از تعهداتش سر باز بزند، دیگر لازم نیست مردم از وی اطاعت کنند.»

خضری افزود: اطاعت مردم نباید همراه با چاپلوسی و تزویر باشد، زیرا به‌ دور از صداقت و انسانیت است. می‌توان از سخن و رویکرد امام علی(ع) دریافت که اصلاً و ابداً لازم به چاپلوسی و تملق نیست. هر کس که تملق و چاپلوسی کرد، بدانید که ریگی به کفش دارد. اگر حاکم درست عمل می‌کند تأییدش کنید و بگویید درست عمل می‌کنی و نیازی به چاپلوسی، بزرگ‌نمایی و سیاه‌نمایی نیست. همچنین فرمان‌برداری باید همراه با انتقاد باشد، یعنی اگر موردی منفی در کار حاکم دیدید، از او انتقاد ‌کنید. بالاترین خیرخواهی این است که مردم به حاکم خود مسیر درست را نشان دهند و اگر او راه کج را انتخاب کرده است، خیرخواه او باشند و راه درست را به حاکم نشان دهند.

رئیس انجمن ایرانی تاریخ اسلام در پایان گفت: اگر مسیری که حاکم در آن قدم برمی‌دارد صحیح باشد، جامعه از آن سود می‌برد و خیر و صلاحش به جامعه می‌رسد و اگر خدای‌ ناکرده حاکم به سمت دره حرکت کند، همه جامعه را با خود به دره خواهد برد، مانند قطاری که راهبر آن به سمت پرتگاه هدایتش می‌کند و مسافران بگویند به ما چه ربطی دارد؟ یا هواپیمایی که خلبانش آن را به سمت کوه هدایت می‌کند، مسلماً مسافران آن هم در اثر برخورد با کوه می‌میرند. بنابراین اگر مردم خیرخواه حاکم باشند، به سود جامعه خواهد بود.

انتهای پیام
captcha