به گزارش ایکنا، دهمین و آخرین نشست از سلسله نشستهای «آرامشبخشی عاشورا» که به همت کانون توحید برگزار میشود، شب گذشته 27 مردادماه، همزمان با شب عاشورا با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سعید رهایی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با موضوع «امام حسین(ع)، احیاگر جامعه انسانی» برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی این استاد دانشگاه را میخوانید.
بحثی که امشب پی میگیریم این است که هدف اباعبدالله(ع) و یکی از اهداف اصلی ایشان زنده کردن انسانها و آموزش حیات طیبه به همه انسانها بوده است. اصولا قرآن هدف پیامبر اکرم(ص) و هدف وحی الاهی را این میداند که انسانها بیاموزند چگونه زندگی کنند تا از نعمتهای دنیا بهره ببرد و به آسایش و آرامش برسند و در آخرت از حیات طیبه برخودار شوند. هدف امام حسین(ع) چیست؟ چرا آمده است و چنین صحنهای را در مکانی به اسم کربلا و در زمانی با عنوان عاشورای سال 61 هجری آفریده است. اصولا ما در این واقعه چه جایگاهی داریم و چگونه باید از این واقعه بهره ببریم. برای پاسخ به این سوال باید به چهار مرحله توجه کنیم. مرحله اول نگرشمان به نهضت امام حسین(ع) است. مرحله دوم این است که اهداف اصیل دین چیست. مرحله سوم این است که معاویه چه فضایی را ایجاد کرد که اقتضا میکرد امام چنین حرکتی داشته باشد. مرحله چهارم هم هدف امام حسین(ع) است.
هر کس از منظری به امام حسین(ع) نگاه کرده است؛ نگرش برخی سوگوارانه است. سوگواری به عنوان یک زاویه خوب است ولی نمیتواند هدف باشد. برخی از منظر سیاسی به قیام امام حسین(ع) نظر کردند، مثل کسانی که میگویند امام حسین(ع) قیام کرد تا حکومت اسلامی ایجاد کند. گاهی از منظر روابط اجتماعی به آن نگاه میکنیم، برخی هم از دیدگاه عارفانه به امام حسین(ع) نگاه کردند. گاهی میگویند امام حسین(ع) آمده بود شهید شود و خود شهادت منزلتی است؛ حقیقت این است که نهضت امام حسین(ع) بالاتر از این است. شهادت مقصد نیست، شهادت عاقبت کسی است که در راه خدا حرکت کرده است. هدف این حرکت نمیتواند شهادت یا تشکیل حکومت باشد، وقتی ما به امام نظر میکنیم نباید واقعه کربلا را به عنوان یک واقعه تراژیک ببینیم. باید اگاهانه و مقصودطلبانه به این ماجرا نگاه کنیم و ببینیم امام برای چه حرکت کرده است و از ما چه انتظاری دارد.
گرچه کربلا و عاشورا یک مصیبت است ولی در ضمن آن یک هدایت برای بشریت بود و پرده نفاق را درید. این واقعه به مردم نشان داد عیب شما چیست، عیب حاکمان چیست، پس باید شاکرانه به این واقعه بنگریم چنانکه در انتهای زیارت عاشورا میگوییم خداوندا، تو را به خاطر این مصیبت سپاسگزارم. عزای امام حسین(ع) باید عزای شاکرانه باشد یعنی وقتی از مجلس برمیخیزیم از آن بهره برده باشیم و انسان بهتری شده باشیم؛ به علاوه باید نگاه ما نگاه عملگرایانه باشد یعنی در عمل من تاثیر بگذارد و من تغییر کنم و هدایت شوم؛ چراکه هدف اصلی دین، هدایت انسان است. همه این داستان برای هدایت است، هدایت به چه؟ هدایت به یک زندگی انسانی و الاهی، یک زندگی پر از آرامش و عدالت. آنجا که به تعظیم واقعه کربلا امر شدیم، این بزرگداشت به این خاطر است که خود ما بزرگ شویم.
پس هدف اصیل دین این است که ما را هدایت کند و به ما بیاموزد چگونه زندگی کنیم، هدف دین ساختن فرد و جامعه و ساختن انسانهایی است که بتوانند چنان حکومت کنند که نتیجهاش پرورش انسانهایی باشد که بتوانند عدالت را برپا کنند. امام حسین(ع) هدفش همان هدف دین است، او آمده هدایتگر تاریخ باشد، نه تنها هدایتگر در زمان خودش. نباید امام حسین(ع) را فقط یک فرد یزیدستیز معرفی کنیم یا کسی که میخواهد حکومت تشکیل دهد. امام حسین(ع) نوری است که آمده است تمام تاریخ را روشن کند، آمده انسانهایی بسازد که این انسانها تمام زندگیشان مبتنی بر توحید است، توحیدی که به رحمت و رافت منتهی میشود، توحیدی که به عشق به هستی منتهی میشود، توحیدی که ما را از خودپرستی باز میدارد. توحیدی که چشم ما را باز میکند که دنیا یک ممر است، یک مقر نیست، توحیدی که آگاهی میبخشد و به انسان تشخیص میدهد. در نهایت مردم به این مرحله میرسند که میتوانند خودشان عدالت برقرار کنند.
امام حسین(ع) مدام از توحید میگفت؛ حکومتی حکومت حسینی است که مردم را با توحید آشنا کند، موحد بسازد و خداوند را تنها ارزش مطلق بداند و چیزی را ارزشمند بداند که در مسیر خدا باشد. انسان موحد تبلیغ خودش را نمیکند، خودش را بنده خدا میداند. امام حسین(ع) بزرگترین آیه توحید در زمان خودش بود. اگر توحید درست شد و مردم خدا را شناختند مورد بشارت قرار میگیرند؛ چنانکه قرآن میفرماید: «وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ؛ و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مىدارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد پس بشارت ده به آن بندگان من...» (زمر/17).
بحث سوم این است که معاویه چه میکرد؟ پدرش ابوسفیان سالها با پیامبر(ص) جنگید و با او مقابله کرد ولی نهایتا در فتح مکه به اجبار ایمان آورد. ابوسفیان از خاندانش میخواهد قدرت را به دست بگیرند و مانند گوی دست به دست کنند. معاویه چگونه میتوانست این کار را بکند؟ اینکه به اسم اسلام، اهداف ابوسفیان را دنبال کند. این بزرگترین خیانت است و خیانت، بدترین ظلمها است. معاویه فرد باهوشی است که توانسته با شناختی که از مردم دارد، از نقصهای اخلاقی و روانی که وجود دارد بهره ببرد و در مقابل امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بایستد به طوری که برخی مردم نادان به اشتباه بیفتند که کدام حق است؟ چهره تزویر چنان جلوه کرده که مردم نمیتوانند حق را تشخیص دهند. امام حسین میخواست نهضتی برپا کند تا مردم حقیقت را بشناسند. وقتی به او میگویند در مکه بمان و خودت را نجات بده، حضرت میفرمایند هدف من این نیست که خودم را نجات دهم. حسین(ع) میخواست امت را هدایت کند یعنی نشان دهد اسلام چیست و هدف اسلام کدام است.
اگر قرار است ما به نهضت امام حسین(ع) نگاه کنیم باید از این دیدگاه نگاه کنیم که ایشان از ما چه میخواهد؟ امام حسین(ع) از ما اصلاح میخواهد. به چه وسیله؟ با امر به معروف و نهی از منکر. امام حسین(ع) میخواهد سیره جدش را اجرا کند و رشد را نشان دهد. در رشد، هدایت است، نجات است، کمال هست. بر این اساس ما هم باید در زندگی فردی و اجتماعیمان آگاه باشیم، بر اساس آگاهی معرفت پیدا کنیم و بر اساس معرفت عمل کنیم.
انتهای پیام