به گزارش ایکنا، یکی از موضوعات بسیار مهم که در دنیای امروز مطرح میشود، استفاده بهینه از رسانههای دینی نوین در قالبهای مختلف از جمله شبکههای اجتماعی، ماهوارهها و ... است؛ چراکه توسعه دنیای رسانهای همانگونه که زمینه را برای هجمه شدید دشمنان شیعه فراهم کرده، میتواند به عنوان ابزاری برای رسانهای شدن جریانهای مذهبی به ویژه حادثه عظیم عاشورا و رساندن پیام سرور و سالار شهیدان به جهانیان در دسترس همگان قرار گیرد.
پیام عاشورا برای تمامی جهانیان و آزادگان دنیا در طول تاریخ همان است که در زیارت اربعین آمده است. امام حسین(ع) خون خود را هدیه کرد نه برای بخشش گناهان ما مردمان، بلکه برای این مهم تا انسانها از جهل، گمراهی و بیعدالتی نجات یابند. پیام عاشورا برای ما این است که اگر به سمت شعارهای واقعی برویم، جامعه عادلانهتر و مهربانتر خواهد بود. امروز این پیام عاشورا نه فقط برای جامعه اسلامی، بلکه برای جامعه بشری نیز کاربرد دارد.
شهادت امام حسین(ع) تشیع را وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود کرد و مرحله دوم تاریخ تشیع رقم خورد. با مروری بر تاریخ، درمىیابیم که نهادها و گروههای شیعی بعد از شهادت حضرت شکل گرفتند و به همان نسبت که نهضت عاشورا در رشد فرهنگ تشیع نقش داشت، فرهنگ شیعی نیز از آبشخور فرهنگ و معارف نهضت عاشورا سیراب و تغذیه شد.
لذا زنده نگهداشتن هر ساله یاد و خاطره عاشورا و برپایی مجالس عزاداری، جانی دوباره بخشیدن و طراوتی نو دادن به آموزههای معصومان(ع) است. فراگیرترین فلسفه قیام امام حسین(ع) را مىتوان در مبارزه با ستم، ستمکاران و ستمپذیری دانست. امام(ع) هم ظلم را مىشناسد و هم آن را مىشناساند و هم با آن درگیر مىشود و حاضر نمىشود زیر یوغ ظالمان و پرچم آنان زندگی کند. در مقابل، عدل و انصاف را مىفهمد و آن را تعلیم مىدهد و برای گسترش عدل و حکومت عادلان، تلاش مىکند. این ویژگی به دین و مرام و مسلک خاصی منحصر نیست و همه عدالتخواهان و آزادىجویان را در گستره خویش جای مىدهد. مقوله عزاداری رسانهای شیعی برای زنده نگهداشتن این خصلت انسانی و نمادی از خروش و خیزش بر ضد ستمگران است.
در رابطه با موضوع نقش رسانههای دینی جدید در بازسازی رسانهای عاشورا برای زندگی مدرن امروزی به گفتوگو با مهدی کاموس، پژوهشگر حوزه دین و جامعه پرداختیم که مشروح آن را در ادامه مشاهده میخوانید.
ایکنا ـ برای بهرهگیری بهینه از فضای رسانهای جدید به ویژه فضای مجازی برای تبلیغ فرهنگ عاشورایی چه باید کرد؟
رسانههای نو در گرو دو عامل فراگیر فناوریهای نو و جهانیشدن هستند. فناوریها در فضای سایبری رفتار مشارکتکنندگان را مدیریت میکنند و فرآیند جهانیشدن، فناوریها را به سوی پلتفرمهای جدید هدایت میکند. از این رو، تبلیغ دین و امور دینی از آموزههای اعتقادی تا مراسم و مناسک مذهبی، همگی از نوع رابطه پیروان ادیان با فرایند جهانی شدن و چگونگی مشارکتشان در فضای رسانههای نو متأثر هستند.
بسیاری از افراد تبلیغ دینی در رسانههای نو را همانند رابطه دین با رسانههای غیر سنتی مانند رادیو، تلویزیون، سینما و ... میبینند و به دنبال همان راهبردهای تبلیغی در رسانه غیر سنتی مثل تلویزیون در رسانههای نو هستند. در این دیدگاه ابزارگرایانه به رسانه، صرف ارائه محتوای دینی در رسانهها میتوان به تبلیغ دینی و رسانه دینی رسید. در این دیدگاه تصور میشود با ارائه محتوای عاشورایی مانند مداحی یا ارائه پستهای عاشورایی یا استوریهای مذهبی و مناسبتی، تبلیغ فرهنگ عاشورایی ممکن میشود.
در دیدگاه دیگری تصور میشود دین و رسانه در تولید محتوا و معنا با یکدیگر در تعامل هستند و مشارکتکنندگان به میزان دسترسی به فناوریهای نو، توان تولید محتوا دارند و میتوانند تبلیغ کنند. در این دیدگاه تعاملی، مبلّغان تصور میکنند با خریداری پلتفرمها و نرمافزارها یا طراحی پلتفرمهای بومی و جدید میتوانند مزیت نسبی در تبلیغ دین را به دست بیاورند.
این دو دیدگاه در برابر دیدگاهی قرار دارند که معتقد است رسانههای غیر سنتی، آموزهها و مناسک دینی را رسانهایشده میکنند و رسانههای نو، دین را به دینرسانهای شده با رویکرد عرفی و شریعتزدا و تا حدودی نامقدس تبدیل میکنند.
آنچه در این دیدگاهها، مغفول مانده، بافت و زمینه فرهنگی مشارکتکنندگان، تاریخ اجتماعی ملتها و نقش قدرتهای سیاسی حاکم و وقایع کلان تاریخی جهان است. منظور این است که بازنمایی دین و امور دینی مانند مناسک عزاداری عاشورا و فراتر از آن فرهنگ عاشورایی در فضای سایبری و رسانههای نو متأثر از ویژگیهای جامعه تماشایی و جامعه شبکهای و از نوع بازنمایی برساختی است و کمیت و کیفیت آن را نوع و میزان مشارکتکنندگان و شدت تأثیرگذاری زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی تعیین میکنند. از اینرو، برای تبلیغ فرهنگ عاشور در رسانههای نو لازم است رسانههای نو و عوامل سازماندهی آن یعنی فناوری نو و جهانی شدن را شناخت و به فرآیند بازنمایی و ناپایداری گفتمانها در آن توجه کرد.
ایکنا ـ چگونه می توانیم از فضای رسانهای مدرن برای بهرهگیری از جریان عاشورا در زندگی روزمره استفاده کنیم؟
رسانههای نو، زندگی روزمره مشارکتکنندگان را براساس عادتها و رفتارهای پیشین آنها در جستوجوها، کامنتها، استوریها، ریتوئیتها، اشتراکگذاریها و ... میشناسند و براساس انتخاب پلتفرمها و شرکت در گروهها، زندگی روزمره آنها را شکل میدهند. از این رو، میزان دسترسی و تکرار نمادها و آموزههای عاشورایی در قالبهای متفاوت نوشتاری، صوتی، تصویری و مولتی مدیا، در زندگی روزمره نقش اساسی دارند، زیرا رسانهها در ظاهر به ما نمیگویند چگونه بیندیشیم، اما تعیین میکنند به چه فکر کنیم و چارچوبهای اندیشیدن را با عادیسازی، کلیشهسازی و گاهی آشنازدایی برای ما میسازند.
از سوی دیگر، رسانههای نو با امکان اظهار نظر دادن همگان درباره دین، به نوعی مباحث دینی را غیر تخصصی و عامهپسند میکنند. از همین رو، بسیاری معتقدند که رسانههای نو دین و دینداری را عرفی و امر قدسی را به تجربههای دینی تحویل میکنند، اما ظاهرا به این نکته توجه ندارند که همین عامهپسند شدن دین و دین خصوصیسازی شده براساس زمینهها و بافت فرهنگی مشارکتکنندگان، نوعی سبک زندگی و زندگی روزمره دینی و مذهبی را پدید آورده که در هویتسازی مشارکتکنندگان نقش دارد. از تصاویر پروفایلها، استوریها و پستها به عنوان مثالهای پیش پا افتاده تا انبوه دادهها میتوان این مفهوم را بررسی کرد.
منظور این است که رسانههای نو زمانها و مکانهای قدسی را در عین خصوصیسازی و رهاسازی از نهادهای رسمی و جمعی دینی، به طور کلی توسعه دادهاند و این توسعه زمانها و مکانهای قدسی و مناسک جمعی دینی، زندگی روزمره و عادتهای روزمرهشان را متأثر کرده است.
ایکنا ـ نقش رسانههای مدرن در رساندن پیام عاشورا به جهان امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟
عزاداری عاشورا تاریخ اجتماعی و هویت شیعه است و نباید آن را به منسک یا عملی مستحب تحویل کنیم. با این نگاه عاشورا در رسانههای نو حضوری هویتی دارد، زیرا هویت در مرزبندی خود با دیگران آشکار میشود و معنا مییابد. عاشورا در فضای سایبری هویت ما و راهبردهای واکنش ما با دیگران را در افقهای تاریخی نشان میدهد.
رسانههای نو به کمک پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مکرراً روایتهای نو میسازند و به همین دلیل در معناآفرینی اقتدار میدان را در دست دارند. در تبلیغ فرهنگ عاشورا در ابعاد جهانی، روایتهایی که مشارکتکنندگان از هویت شیعه میسازند، اهمیت دارد.
در ابعاد جهانی عاشورا، پیام عاشورا بر جنبههای سوگ، حماسه، عرفان و ... غلبه دارد و این پیام جهانی مبتنی بر مسائل جهانشمول و انسانی مانند حاکمیت حق است و در این فضا روایتهای برساخته بر آموزههای حقطلبی، آزادیخواهی و عدالتطلبی در سایه ایثار و شهادت برگرفته از حقیقت عاشورا، شکل میگیرند.
ایکنا ـ رسانههای مدرن چه تأثیری بر جریانسازی عاشورا و نهادینهشدن فرهنگ عاشورا در سطح جامعه دارند؟
در شبکههای اجتماعی هندسه موقعیتی گرهها یا همان مشارکتکنندگان مهم است، یعنی اینکه در شبکه اجتماعی چه کسی در کنار چه کسانی قرار دارد، اهمیت دارد و همینطور اندازه و شدت ارتباطات این عناصر با یکدیگر مهم است.
در دیدگاه ابزارگرایانه به رابطه دین و رسانه، حضور دین در فضای سایبری تقویتکننده مسائل بیرونی دینی است و رسانهها و فناوریهای نو، سازماندهی نمایش و بروز مناسک دینی، انواع و ابعاد دینداری را بر عهده دارند. در این دیدگاه رسانههای نو منجر به حضور حداکثری و البته مناسبتی و مناسکی عاشورا در سطح جامعه میشوند. در این نگاه خوشبینانه مشارکتکننده در فضای سایبری با اطلاعات جدید و آگاهی و حضور در طوفانهای سایبری و ... در تولید معنا و دانش دینی عاشورایی نقشآفرینی میکند.
در نگاه ذاتگرایانه و بدبینانه به رابطه دین و رسانه، رسانههای نو در جامعه شبکهای، امکان اظهار نظر با کمترین هزینه و در کمترین زمان با کمترین تخصص و تجربه را به هر ذینفعی میدهد. از این رو، همواره در فضای سایبری بیم این میرود که از امور قدسی مانند عزاداریهای عاشورایی، قداستزدایی شود، در حالی که قداست عاشورا در جامعه ما فقط یک امر دینی و اعتقادی نیست، بلکه امری فرهنگی و هویتی است.
در دیدگاه تعاملی، شبکههای اجتماعی سایبری با چند قطبی کردن فضا و اجازه بروز نظریات مختلف، امکان گفتمانسازی میدهند که منجر به افزایش دانش دینداری و انواع دینداری و تغییرات در ابعاد دینداری میشود و حضور در فضای سایبری در جریانسازی فرهنگ عاشورایی اهمیت دارد، زیرا گفتمانها را ناگفتهها و صداهای ناشنیده و روایت ناشده میسازند و اصولاً برای ایجاد گفتمانها باید سراغ ناگفتهها و جریانها با شدت کم رفت تا بتوان گفتمان جدیدی ساخت.
حالا با توجه این دیدگاهها اگر بخواهیم درباره تأثیر رسانههای مدرن بر جریانسازی عاشورا در فضای سایبری سخن بگوییم، باید به چند نکته توجه کنیم. اول اینکه میل و شهوت به خبر جدید و آخرین خبر که برخاسته از سرمایهداری اطلاعات در فضای سایبری است، مشارکتکننده را به «امر ناخواستگی» در فضای سایبری دچار میکند. این ناخواستگی در کنار اصل گمنامی منجر به بیتعهدی در ارسال و بازارسال خبر به دیگران و اظهار نظر بیتعهد درباره خبر دیگران و در نهایت بحران مشروعیت محتوا و معنا میشود.
در فضای سایبری، در هجوم اخبار و اطلاعات بیربط، غیر ضروری، نامهم و البته «ناخواسته» قرار داریم و در فضای سایبری خواست ما «ناخواستگی» است و عصاره سواد رسانهای در این است که در مسیر «ناخواستگی» در فضای سایبری قرار نگیریم. در جریانسازی و نهادینهکردن فرهنگ عاشورا از طریق رسانههای نو، توجه به سواد رسانهای شرط است، زیرا رسانهها تأثیرات به جا مانده از پدیدهها، تجربهها و احساسات ما مثلاً عزاداریهایمان را تغییر میدهند و بر انگارهها و ادراکات ما نیز تأثیر میگذارند.
دوم اینکه، در فضای سایبری، مشارکتکننده با امکاناتی مانند کامنت، لایک، فوروارد و ... وارد شبه واکنش و رضایت کاذب میشود و مانند توپجمعکنی است که تصور بازیگری و احساس گلزنی را دارد؛ در حالی که تماشاگر یا یاریگری بیش نیست و باید توجه داشته باشیم که امکان دارد مشارکتکننده با یک یا چند استوری و کامنت و ... احساس حضور در مناسک مثلاً عزاداری را داشته باشد.
سوم اینکه گفتمانها وابسته به بافت و زمینه هستند و متناسب با اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تغییر میکنند و عمل اجتماعی هستند و ربط نمادین امور جاری جامعه در فضای سایبری به عاشورا در صورت مخالفت مشارکتکنندگان با آن امور، بر انگاره عاشورا و کارکرد آن تأثیر موقتی میگذارد. در پایان اینکه جنبه مفقود ترویج فرهنگ عاشورا در فضای سایبری، ارتباط با خدا، انتخاب حق در برابر باطل و البته انتظار است. چنانچه در سراسر زیارت عاشورا ارتباط با خدا و « اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ»، «یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکمْ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ» و «أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ» را مشاهده میکنیم.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام