فیلم | سلام کردم و با اشک کوله را بستم
فارسی العربیة English Français Türkçe
کد خبر: 3994382
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۲
چندرسانه ای » گزارش و مستند
لینک کپی شد
با کاروان خورشید/ 25

فیلم | سلام کردم و با اشک کوله را بستم

با کاروان خورشید در راهیم و آرام آرام به اربعینی که در راه است می‌رسیم. سلام مرتضی حیدری آل کثیر را در این قسمت می‌شنویم.

کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی
انتهای پیام
مطالب مرتبط
فیلم | کار جهان و جمله خلق جهان درهم است..
فیلم | روزی شبیه روز عزایت که دیده است؟
فیلم | کدام واژه توانسته در تو حل شده باشد
فیلم | گل‌ها همه آماده ابراز وجودند
فیلم | ماه اگر از روی زین به خاک بیفتد...
فیلم | سلام کردم و با اشک کوله را بستم
فیلم | من همینم همین؛ زخم ناایستای زمین
فیلم | چرا هیچ دستی جز دو دست بریده بیرق نور را برنیفراشت؟
فیلم | 72 اختر زدند از کهکشان بالا
فیلم | آمدم دست به دامان تو باشم زینب (س)
فیلم | میان زوزه تیر و هیاهوی شمشیر
فیلم | دارد از این های و هو نبض زمان می‌ایستد
فیلم | می‌دود تیغ که با خون خدا دست دهد
فیلم | از آب هم مضایقه کردند کوفیان
فیلم | دیگر چه ترس؟ نیزه سرهاست پشت سر
فیلم | ای آب‌ها در کربلا باید بسوزید
فیلم | نهان است از بس که پیداست زینب(س)
فیلم | ترسم این است که بسیار شود کم شدنت
فیلم | کشاندی کوه را با کهربای «قل هو الله»ت
فیلم | قاب تنهایی‌ات از سرخ‌ترین منظره‌هاست
فیلم | چه خواندی ای گلوی تشنه؟ دریا شوکران برداشت
فیلم | تنها امید تشنه‌لبان ای عموی آب
فیلم | قلب کمان حرمله هم تیر می‌کشد
فیلم | امکان بوسه نیست بر آن جسم پرپرش
فیلم | دوبیتی‌وار می‌سوزند چشمان غزلگویم
فیلم | این العطش که می‌شنوم مال خیمه نیست
فیلم | آیات محکم تو کجا کوفیان کجا؟
فیلم | نام حسین آمد و هستی وضو گرفت
فیلم | حیات‌بخشتر از رفتنت نبود مماتی
فیلم | بار غربت را کسی از روی دوشش برنداشت
گزارش خطا
بازدید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
نظرات بینندگان
captcha