ناصربخت: مجالس تعزیه از 500 به 30 رسیده است/ سهم اندک نمایش اصیل ایرانی + صوت
کد خبر: 3994427
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۳۵
تعزیه و جایگاه امروزی/ 9

ناصربخت: مجالس تعزیه از 500 به 30 رسیده است/ سهم اندک نمایش اصیل ایرانی + صوت

یک پژوهشگر تعزیه گفت: متأسفانه در سال‌های اخیر واحد تعزیه حذف شده و تنها در زیرمجموعه تاریخ نمایش در ایران به تعزیه نگاه می‌شود که نشان می‌دهد سهم نمایش‌های ایرانی در تئاتر این سرزمین کم‌رنگ شده است.

محمدحسین ناصربخت دارای مدرک دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس است. این هنرمند به‌جز نگارش نمایشنامه‌ و کارگردانی تئاتر، در حوزه مدیریت نیز مدتی اداره انتشارات نمایش را بر عهده داشته است.

«دفتر تعزيه: مجالس منسوب به ميرانجم»، «نقش ‌پوشی در شبيه‌خوانی: اصول و قواعد بازيگری در شبيه‌خوانی»، «مجموعه مجالس تولد امام حسين (ع): وداع مدينه و حج بدل به عمره» (با همکاری داود فتحعلی بیگی) و مجموعه نمایشنامع‌های تالیفی «کنار ریل» و «قصه گرگ گرسنه» نام شماری از کتاب‌های منتشر شده ناصربخت است.

با وی که اطلاعات زیادی در حوزه تعزیه دارد درباره این هنر و جایگاه امروزی و آسیب‌های آن به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

محمدحسین ناصربخت، کارگردان و نویسنده تئاتر در گفت‌و‌گو با ایکنا گفت: تعزیه در لغت به معنای سوگواری است. اگر با این معنا بخواهیم تعزیه را بررسی کنیم باید بگوییم تعزیه بعد از شهادت امام حسین(ع) در جامعه شیعی شکل گرفته، اما مفهوم دیگری که بیشتر در حوزه بحثمان قرار می‌گیرد تعزیه به‌عنوان نمایشی است که از دل عزاداری‌ها بیرون و در اواسط دوره صفویه در قرن دهم هجری پدید آمده است. قدیمترین سند نیز در این رابطه متنی مربوط به سال 1136 هجری است که هم‌زمان با دوره سقوط صفویه می‌شود.

وی افزود: درباره عزاداری‌های امام حسین (ع) نیز قدیمی‌ترین سندها به قرن چهارم و دوره آل‌بویه مربوط می‌شود. جالب است بدانید عزاداری‌هایی که انجام شده به آیین کهن ایرانی شباهت دارد. سوگ سیاوشون از جمله این آیین‌های باستانی است. جدا از این توضیحات آنچه باعث شد تعزیه شکل گیرد رشد سنت‌های سوگواری، ادبیات مذهبی، حماسه‌ها، مقتل‌ها و سنت شبیه‌سازی بود.

این پژوهشگر تعزیه دوره قاجار را عصر اوج تعزیه توصیف کرد و گفت: تعزیه به مفهوم شبیه‌خوانی در دوره قاجار به‌ویژه بعد از راه‌‌اندازی تکیه دولت شکل گرفت. بعد از تشکیل تکیه دولت متونی رایج می‌شود که تنها واقعه عاشورا را در برنمی‌گیرد، بلکه ادبیات یا تاریخ ما را شامل می‌شود.

تعزیه نوعی از درام است

این پژوهشگر تئاتر در پاسخ به این سؤال که درام چه جایگاهی در تعزیه دارد؟ بیان کرد: تعزیه هم نوعی از درام است. برخی درام را به درام ارسطویی منسوب می‌کنند درحالی‌که نظریه‌های جدید معتقدند در نظریات افلاطونی هم نوعی درام را شاهد هستیم.  در شرق، وضعیتی متفاوت است چون سنت‌های نمایشی با آنچه بر پایه سنت ارسطویی شکل گرفته متفاوت است. امروز برخی از کارشناسان سعی می‌کنند از اروپامحوری در حوزه تئاتر پرهیز کنند و سایر توصیفات درام را هم مدنظر قرار دهند. در ضمن در شبیه‌خوانی با یک نوع درام روایی رو‌به‌رو هستیم که آن درام مبتنی بر سنت روایتگری در ایران شکل می‌گیرد. بنابراین از قرن 12 هجری به بعد ما متون نمایشی در حوزه شبیه‌خوانی داریم.

این مؤلف کتب نمایشی متذکر شد: در متونی که از تعزیه بر جامانده با غنای خوبی رو‌به‌رو هستیم، چون ریشه تاریخی دارد اما این حالت را شاید در دیگر حوزه‌های نمایش شاهد نباشیم. درباره جایگاه تعزیه در دانشگاه هم باید اذعان کنم به این هنر تنها در بین دیگر موضوعات نمایشی توجه می‌شود. البته در دهه 60 و 70 واحد مجزایی تحت عنوان تعزیه وجود داشت که تدریس می‌شد ولی متأسفانه در سال‌های اخیر واحد تعزیه حذف شده و تنها در زیرمجموعه تاریخ نمایش در ایران به تعزیه نگاه می‌شود! این امر نشان می‌دهد سهم نمایش‌های ایرانی در تئاتر این سرزمین کم‌رنگ شده است.

کد

این مدرس دانشگاه تأکید کرد: برای اینکه این مشکل برطرف شود ما نیازمند تأسیس رشته‌ای هستیم که به‌صورت اختصاصی به نمایش‌های بومی بپردازد؛ اتفاقی که در دیگر کشورهای دنیا نیز رخ می‌دهد. برای مثال در ژاپن یا هند نمایشی بومی به شکلی جدی در دانشگاه‌های هنر مورد توجه هستند.  لازم به ذکر است برای بحث آموزش باید از متخصصان خبره بهره بریم؛ به‌ویژه که دیگر روش‌‌های آموزش سینه‌به‌سینه منسوخ شده است.

نویسنده «تعزيه: مجالس منسوب به ميرانجم» یادآور شد: هرچند مورخان ایرانی در دوره‌هایی مثل صفویه، به تعزیه بی‌توجه بودند اما در دوران قاجار، با حمایت رسمی حکومت از هنر تعزیه تعدادی از بزرگان حکومتی چون اعتمادالسلطنه و عبدالله مستوفی در کتاب‌های خود به تعزیه توجه کردند. در دوران جدید، صرفاً پهلوی اول مانع اجرای تعزیه می‌شد، اما در دوره‌های دیگر، به ویژه از دهه 40 به بعد هنرمندانی چون بهرام بیضایی، علی نصیریان و مردم‌شناسانی چون صادق همایونی از نظرگاه‌های مختلف به تعزیه اهمیت دادند. برخی از محققان خارجی مانند چلکوفسکی، پیتر بروک و روبرتو چولی هم به ایران آمده و با تعزیه آشنا شدند. جالب این‌که از تعزیه برای اعتلای هنر خود بهره‌های بسیاری هم بردند.

نویسنده نمایشنامه «قصه گرگ گرسنه» اضافه کرد: در دهه 50 سمیناری جهانی درباره تعزیه برگزار شد و چند نفر از مهم‌ترین و اثرگذارترین محققان و هنرمندان ایرانی و جهانی با استفاده از علوم جدید تعزیه را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. همچنین  پس از جنگ جهانی دوم در هنر غربی رنسانسی صورت گرفت و بسیاری از هنرمندان به آیین‌های باستانی رجعت کرده و همچنین آیین‌های نمایشی شرقی را بسیار مورد توجه قرار دادند. این هنرمندان با تحقیق بر جنبه‌های هنری تعزیه و برخی دیگر از هنرهای نمایشی سنتی در شرق، به حل معضلات هنر خود پرداختند.

ناصربخت در بخش دیگری از سخنانش  تأکید: روند تکاملی تعزیه تا زمان تشکیل تکیه دولت شکل کاملاً مطلوبی داشت. در آن مقطع وقتی تعزیه در معرض دید مستشرقین قرار گرفت معتقد بودند از دل تعزیه می‌توان به درام ایرانی دست یافت، اما از دوره پهلوی به دلیل محدودیت‌هایی که ایجاد شد تعزیه روند تکاملی خود را از دست داد. یکی از آسیب‌های دوران پهلوی بر تعزیه کاستن زمان تعزیه بود، چون تعزیه‌خوان‌ها مجبور بودند برای دور ماندن از چشم مأموران حکومتی در زمان‌های کوتاه تعزیه اجرا کنند.


بیشتر بخوانید:

هاشمی: تعزیه از اصالت خود منحرف شده است

تعزیه با گذشت زمان تازه‌تر می‌شود


این مولف یادآور شد: مستشرقان و جهانگردان به نوعی سفرای کشور خود در ایران بودند و وظیفه داشتند هر چیزی را که مناسب تشخیص داده‌اند برای کشور خود ببرند. این سفرا همچنین هر اتفاق جالبی را نیز ثبت و ضبط می‌کردند. نمایش تعزیه نیز برای آنها بسیار جالب بوده و توصیف آن را در کتاب‌های خود آورده‌اند. نگاه این جهانگردان و مستشرقان نسبت به تعزیه، یک نگاه بی‌طرفانه بوده، اما چون هویت فرهنگی ایران را به‌طور دقیق نمی‌شناختند، در تاویل یا تفسیرهای خود از تعزیه دچار اشتباهاتی شدند.

وی ادامه داد: بی‌توجهی به تعزیه تا دهه 40 ادامه پیدا کرد ولی با حمایت‌های هنرمندان داخلی و خارجی تعزیه مجدد اجرا شد اما این تعزیه شکل نزولی داشت. متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی هم بیشتر شکل مناسبتی تعزیه حفظ شد. در همین رابطه با از دنیا رفتن برخی از پیشکسوتان تعزیه، مشکلات تعزیه شکل جدی‌تر به خود گرفت. برای نمونه درگذشته نزدیک به 500 مجلس تعزیه داشتیم که اجرا می‌شد، ولی امروز تعداد این مجالس به 30 یا 40 مجلس خلاصه‌شده است! امیدوارم در چنین شرایط، بنیادی شکل گیرد که تا تجربه‌های ازدست‌رفته در تعزیه تجدید شود.

آسیب‌های تعزیه

این نمایشنامه‌نویس درباره آسیب‌هایی که در تعزیه وجود دارد هم‌چنین توضیح داد: درگذشته تعزیه به شکل سینه‌به‌سینه آموخته می‌شد، اما امروز به دلیل اینکه بسیاری از اساتید باقی مانده، تعداد محدودی از مجالس تعزیه را می‌شناسند همچنین به دلیل اینکه برخی از این اساتید تحت تأثیر آثاری که در سینما یا تلویزیون می‌بینند، هستند ابداعاتی انجام می‌دهند که نوعی واپس‌گرایی محسوب می‌شود. این وضعیت در شرایطی است که ما حرکت روبه‌جلو را در هنر تئاتر بسیاری از کشورها می‌بینیم.

ابداعات بی‌اساس

این پژوهشگر تعزیه تأکید کرد: ابداعات غلط را در موسیقی‌های تعزیه نیز می‌توانیم مشاهده کنیم این درحالیست که موسیقی تعزیه متکی به موسیقی دستگاه مقامی کشورمان است، همچنین وجود وسایل الکتریکی و ورود آنها به تعزیه نیز باعث شده قدرت شبیه‌خوان‌ها در خواندن اشعارشان با گذشته متفاوت شده است. مجموعه این مشکلات روی تعزیه تأثیرات بسیار بدی گذاشته است.

ناصربخت در پایان تصریح کرد: نکته دیگر به فضایی که در آن تعزیه اجرا می‌شود مربوط است، یعنی اگر فضای آیینی حاکم بر تعزیه نباشد آنچه اجرا می‌شود نخواهد توانست مخاطب را تحت تأثیر خود قرار دهد. بهترین محل برای اجرای تعزیه، تکیه‌ها هستند، برای همین اجرا در امکانی که به لحاظ دینی کارکرد لازم را ندارند منجر به اتفاقاتی خوب در تعزیه نخواهد شد.

انتهای پیام
captcha