ردپای رژیم صهیونیستی در بحران الجزایر و مراکش
کد خبر: 4010839
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۸

ردپای رژیم صهیونیستی در بحران الجزایر و مراکش

بحران در روابط میان الجزایر و مراکش در چند ماه گذشته از اختلافات مرسوم فراتر رفته و به قطع کامل روابط رسیده است و کشورهای عربی و مسلمان هیچ تلاشی برای میانجی‌گری و حل این بحران نداشته‌اند.

ردپای رژیم صهیونیستی در بحران الجزایر و مراکشبه گزارش ایکنا به نقل از تی ار تی عربی، الجزایر پایان ماه آگوست گذشته به دلیل آنچه سیاست‌های خصمانه مراکش در قبال این کشور خواند، قطع روابط دیپلماتیک با مراکش را اعلام کرد.

علی‌رغم رد این اتهامات توسط رباط، بحران یاد شده منجر به قطع کامل و حتی تعطیلی پروژه خط انتقال گاز طبیعی از الجزایر به اروپا از طریق خاک مراکش شد که در مرحله بعد از بحران کرونا تأثیری منفی، بر ذینفعان این خط به ویژه مراکش و اسپانیا خواهد داشت. اگرچه تأثیر آن بر الجزایر کمتر است چرا که این کشور دارای یک خط مستقیم دیگر برای انتقال گاز از طریق دریای مدیترانه به اروپاست.

اختلاف دوجانبه بر سر صحرای غربی، عادی‌سازی روابط مراکش با رژیم صهیونیستی، حمایت الجزایر از آرمان فلسطین و مخالفت این کشور با عضویت رژیم صهیونیستی در اتحادیه آفریقا منجر به بحرانی همه‌جانبه در روابط این دو کشور شده، از سویی غیاب کشور‌های عربی و مسلمان برای میانجی‌گری میان دو همسایه بیش‌از پیش برجسته شده است.

علاوه بر بعد دوجانبه مربوط به اختلافات سیاسی با ماهیت تاریخی در موضوع صحرای غربی، دو واقعیت مهم در بحران اخیر قابل‌ ذکر است؛ حضور پررنگ رژیم صهیونیستی در این بحران و فقدان حضور کشورهای عربی و مسلمان برای میانجی‌گری بین این دو کشور همسایه است. این در حالی است که کشورهای اروپایی به ویژه اسپانیا در این بحران حضور چشمگیری دارند.

در زمینه تأثیر رژیم صهیونیستی نمی‌توان هم‌زمانی میان عادی‌سازی روابط مراکش و این رژیم و گرم شدن روابط دو طرف در زمینه‌های مختلف و بحران اخیر و تأثیر عادی‌سازی روابط را بر این بحران نادیده گرفت.

الجزایر از نظر تاریخی همواره بر حمایت از آرمان فلسطین تأکید داشته و این موضوع به یکی از ویژگی‌های این کشور از ابتدای استقلال آن از فرانسه تبدیل شده است. از این رو، تعجب‌آور نبود که الجزایر موضع اصولی در مورد عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی در پیش بگیرد، این موضع مبتنی بر ابتکار اجلاس بیروت در سال 2001 بود که عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را منوط به توافقنامه صلح نهایی و قابل‌قبول برای فلسطینیان می‌کرد که در آن تشکیل کشور مستقل فلسطین با حاکمیت کامل به پایتختی قدس شرقی و اتخاذ یک راه‌حل عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطینی بر اساس قطعنامه 194 سازمان ملل تضمین می‌شود. روشن است که این موضع اصولی با موضع مراکش سازگار نیست که بدون هیچ پیش‌شرطی روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی ساخت.

در زمینه روابط مستقیم دوجانبه، الجزایر معتقد بود که مراکش، در موضوع صحرای غربی عمدتاً به دنبال قلدری بوده است، به ویژه اینکه این کشور مستقیماً در توافقنامه عادی‌سازی سه‌جانبه با آمریکا و اسرائیل حضور داشت و تلاش کرده است از توان امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در راستای فشار بر الجزایر بهره ببرد.

در این زمینه می‌توان به استفاده مراکش از برنامه اسرائیلی «پگاسوس» به منظور جاسوسی از تلفن مقامات برجسته، نمایندگان مجلس، فعالان و خبرنگاران در الجزایر اشاره کرد.

«یائیر لاپید» وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی نیز به نوبه خود در جریان سفر به مراکش و در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه این کشور با انتقاد و تحریک الجزایر علناً به دنبال دامن زدن به اختلاف و ریختن هیزم بر آتش بحران بود، وزیر امور خارجه مراکش نیز هیچ واکنشی به این اظهارات تحریک‌آمیز نداشت.

علاوه بر این، نگرانی الجزایر در مورد بهره‌برداری رژیم صهیونیستی از روابط خود با مراکش برای نفوذ به آفریقا را نمی‌توان رد کرد چرا که این نفوذ بر منافع الجزایر تأثیر منفی می‌گذارد. از این رو می‌توان رد عضویت اسرائیل به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا و رهبری الجزایر در تلاش برای لغو آن را درک کرد.

این در حالی است که مخالفان و موافقان عادی‌سازی در الجزایر و حتی خود مراکش از برنامه‌های اسرائیل برای دامن زدن به اختلافات بین دو کشور به منظور تضعیف آن‌ها و حتی تجزیه آن‌ها در درازمدت براساس سیاست دیرینه رژیم صهیونیستی سخن می‌گویند که کشورهای عربی را به طور کلی یک تهدید راهبردی برای خود می‌داند.

از سوی دیگر، مراکش این اتهامات را رد می‌کند و تأکید دارد که عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی موضعی مستقل است که با هدف تضعیف الجزایر انجام نشده است و از سویی نیز بر حمایت مراکش از آرمان عادلانه فلسطین تأثیر نمی‌گذارد. سفر اخیر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را به نوعی می‌توان تلاش مراکش برای تأکید بر این موضوع دانست.

با این حال و با وجود حضور پررنگ رژیم صهیونیستی در این بحران، کشورهای عربی و مسلمان هیچ تلاشی برای میانجی‌گری و حل این بحران نداشته‌اند، بخشی از این کشورها خود درگیر بحران‌های بزرگ از قبیل جنگ داخلی یا بحران اقتصادی هستند، برخی دیگر نیز مانند امارات متحده عربی میانجی اصلی برای عادی‌سازی روابط مراکش و رژیم صهیونیستی بوده‎اند که از سوی کشورهای عربی مهمی مانند عربستان سعودی، مصر و اردن نیز به صورت مخفیانه و آشکارا مورد تأیید و حمایت قرار گرفته است.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha