محمدحسن مبينیزاده، رئیس گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی دانشگاه قم در یادداشتی به نقش فرهنگ در تحقق شعار سال به شرح زیر است:
حدوداً 10 سال متوالی است که شعار سال جمهوری اسلامی ایران در موضوعات اقتصاد و تولید ملی تعریف میشود، مباحث فراوانی در خصوص علل نامگذاری سالها بدین ترتیب و فلسفه آن بیان شده که در این یادداشت قصد تبیین مجدد آنها را ندارم، آنچه مورد نظر نگارنده است، نقش فرهنگ در تحقق شعار سال است.
فرهنگ را سبک و شیوه زندگی مردم یک جامعه تعریف میکنند بنابراین کاملاً بدیهی است تا زمانی که فرهنگ جامعه اصلاح نشود، سایر شئون جامعه نیز اصلاح نخواهد شد، بر همین مبنا تحقق سیاستهای کلان جامعه مانند شعارهای سال نیز در گرو اصلاح فرهنگ جامعه است.
شعار سال، مسیر کلی نظام و اولویت آن را بر همگان مشخص میکند و لازمه تحقق آن نیز حرکت عموم جامعه در راستای شعار سال و اقبال عمومی برای رسیدن به این هدف است، این مطلوب زمانی حاصل میشود که رفتار جامعه تغییر محسوسی پیدا کند یعنی جامعه به سمت هدف تعیین شده گام برداشته و حرکت کند.
از سوی دیگر بر این اصل نیز تاکید میکنم که لازمه تغییر رفتار جامعه، تغییر باورها و اعتقادات جامعه است، به عبارتی روشن و واضح، وقتی جامعه به سمت هدف حرکت میکند که باور و اندیشه او ساخته و آماده باشد و به آن هدف باور پیدا کرده باشد، این باورها و اعتقادات همان عناصری هستند که فرهنگ جامعه را شکل می دهند؛ بنابراین برای تحقق شعارهای سال چارهای جز تبدیل آن به فرهنگ جامعه نداریم.
در این مسیر، بسیاری از تفکرات و باورهای غلط وجود دارد که طبیعتا باید اصلاح شود و در مرحله بعد نیز لازم است باورهای صحیح در جامعه تبیین شود، به گونهای که اکثر اعضای جامعه پذیرای آنها باشد، آنگاه است که مردم بدون نیاز به محرک و مشوق و یا تهدید وارد عرصه خواهند شد و اهداف تعیین شده با کمترین هزینه محقق میشود.
مسئولان، متولیان امر، فعالان بخشهای مختلف، مبلغان و دلسوزان باید توجه کامل داشته باشند شعار سال زمانی محقق میشود که به گفتمان اصلی جامعه تبدیل شود، باورهای مردم اصلاح شود و آحاد ملت نسبت به تحقق آن احساس نیاز و وظیفه کنند، اگر چنین اقدامی انجام شود به هدف میرسیم؛ در غیراین صورت فقط چندین همایش و سمینار برگزار کردهایم، مقداری شعار دادهایم و در نهایت نیز اتفاق قابل ملاحظه و مطلوبی در جامعه رخ نداده است.
به عنوان مثال، در زمینه اشتغالزایی، کارآفرینی و تولید باید باورهای مردم اصلاح شود؛ مردم به این باور برسند که تولیدکننده بودن یک ارزش است و مصرفگرایی ضدارزش، مسئولان نیز به این باور برسند که سیستم آموزشی کشور باید کودکان، نوجوانان و جوانان را به سمت مهارتآموزی، کارآفرینی و تولید کنندگی تشویق کند و مدرکگرایی به عنوان عملی نازل و کم ارزش معرفی شود.
جامعهای به سمت کارآفرینی و تولید حرکت میکند که این مسائل به عنوان باورهای او تعریف شده باشد، وقتی فرهنگ مصرفگرایی، تجملگرایی و اعتماد به محصولات خارجی در جامعه نهادینه شده باشد، با هزاران همایش و سمینار و سخنرانی هم به سمت تولید کردن و استفاده از تولیدات داخلی قدم برنمیدارد، چون این موارد مخالف باور اوست، به همین علت است که برای سرباززدن از این مسائل هزاران بهانه و توجیه میبافد، مانند اینکه جنس داخلی کیفیت ندارد ولی اگر همان موارد به فرهنگ جامعه تبدیل شود، قضیه برعکس میشود.
انتهای پیام