نهضت عاشورا نزاع میان دین و بازیگران دینی بود/ اتفاق نظر شیعه و سنی درباره امام حسین(ع)
کد خبر: 4076270
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۹
محمد اسفندیاری تبین کرد:

نهضت عاشورا نزاع میان دین و بازیگران دینی بود/ اتفاق نظر شیعه و سنی درباره امام حسین(ع)

محمد اسفندیاری، نویسنده و عاشوراپژوه بیان کرد: معتقدم جنگ امام حسین(ع) با طرف مقابل، جنگ شیعه و سنی نبود و امام حسین(ع) به شیعیان اختصاص ندارد. نزاع وی با طرف مقابل مانند نزاع فلان حاکم شیعه صفوی با فلان حاکم سنی عثمانی نبود بلکه نزاع دین با بازیگران دینی بود. 

محمد اسفندیاریبه گزارش خبرنگار ایکنا، محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه و سرپرست دانشنامه امامت، شب گذشته 14 مردادماه در نشست «چراغی دیگر» با موضوع «چیستی نهضت عاشورا» به سخنرانی پرداخت.
متن سخنان وی در ادامه می‌آید:
 
تاریخ بشر از دیرباز تاکنون همیشه با جنگ‌های فراوان سپری شده و ایامی که بشریت نجنگیده بسیار استثنا بوده است. ویل دورانت هم در کتاب «درس‌های تاریخ» آن ایام که جنگ نبوده را مشخص کرده وگرنه همیشه در دنیا جنگ وجود داشته است. علاوه بر این وقایع بسیار مهمتر در گوشه و کنار تاریخ رخ داده است و هر واقعه تحت تأثیر واقعه دیگر قرار گرفته و فراموش می‌شود و آنقدر رخدادها در جهان زیاد هستند که چیزی که امروز برای ما خبر است فردا دیگر خبر محسوب نمی‌شود.
رخدادها در طول تاریخ همانند طوفان شن هستند که وزیدن می‌گیرند و باعث فراموشی رویدادهای گذشته می‌شوند اما یک سلسله وقایع هستند که در تاریخ دفن نشده‌اند و واقعه کربلا از این وقایع است. 

چرا واقعه عاشورا در کربلا زمین‌گیر نشد؟

عرب‌ها سنتی داشتند و آن اینکه روزهایی که در آن جنگ در می‌گرفت را به صورت دقیق ثبت و ضبط می‌کردند و به آن «ایام العرب» می‌گفتند و کتاب‌های زیادی هم در این مورد نوشته شده است. محققان این ایام را شمرده‌اند و تقریبا از 750 تا 1700 مورد را ضبط کرده‌اند. بسیاری از این ایام فراموش شده است مثلا ما روز جنگ احد یا جنگ بدر یا خندق را فراموش کرده‌ایم اما واقعه عاشورا از آن وقایعی است که فراموش نشد. به عبارت دیگر عاشورا در کربلا زمین‌گیر نشد بلکه زمین و زمان را در نوردید و بعد از قرن‌ها هنوز مردم آن روز را به یاد دارند. 
 
دلایل متعددی وجود دارد که چرا این روز فراموش نمی‌شود و چرا عاشورا یک پیچ مهم تاریخی است. یکی از دلایل همین مظلومیت امام حسین(ع) است و به همین دلیل از امام سجاد(ع) روایت شده که هیچ روز مانند آن روز نیست. عین این جمله را از عبدالله بن عمر یعنی فرزند خلیفه دوم نقل کرده‌اند. وی امام را همراهی نکرد و به ایشان گفت شما در خانه بنشینید؛ تا امام را از قیام بازدارد اما همین عبدالله بن عمر می‌گوید چنین روزی فراموش ناشدنی است. مولوی در مثنوی به قول یک نفر دیگر اشاره و می‌گوید «پیش مؤمن ماتم آن پاک روح/ شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح». یکی دیگر از دلایل اینکه این واقعه به فراموشی سپرده نشده این است که یک نفر با کمترین عِده و عُده روبه‌روی یک حکومت ایستاد که زر و زور و تزویر را در اختیار داشت. 
 
از قیام امام حسین(ع) باید درس‌های فراوانی بگیریم وگرنه فایده‌ای ندارد که صرفاً این واقعه را برای ما نقل کنند. ما باید گذشته را چراغ راه آینده بدانیم وگرنه رخدادهای تاریخی برای ما صرفاً یک سرگرمی یا کارناوال عزا خواهند بود.
دکتر شریعتی در مشهد، بسیار درخشید و وقتی سخنرانی می‌‌کرد تعداد زیادی از مردم و دانشجویان حضور پیدا می‌کردند. رؤسای یکی از دانشکده‌ها از این وضعیت ناراحت شد و گفت من جوابش را می‌دهم. وی مرحوم مجتبی مینوی که از بزرگترین محققان ایران‌زمین و مسلمان هم بود را دعوت کرد تا از تاریخ سخن بگوید و اینگونه دکتر شریعتی کمرنگ شود. مینوی در آن سخنرانی گفت این همه از امام حسین(ع) سخن می‌‌گویند چه ربطی به ما دارد در حالی‌که دو قبیله دعوا کرده‌اند. یکی از دانشجویان بلند شد و گفت من از این صحبت شما حالت تهوع پیدا کردم. 

اهمیت درس گرفتن از قیام امام حسین(ع)

واقع قضیه این است که اگر ما نتوانیم از قیام امام حسین(ع) درس بگیرم برای ما تبدیل به همان جنگ دو قبیله می‌شود بنابراین باید بتوانیم این واقعه را توشه راه کنیم.
هنگامی‌که علامه محمد قزوینی از اروپا به ایران آمد گفتند در دانشکده معقول و منقول برای وی یک درس تاریخ بگذارید که عده‌ای اعتراض کردند و گفتند تاریخ علم نیست که قرار باشد تدریس شود بلکه هرکسی تمایل دارد می‌‌تواند کتب تاریخی را بخواند. اما واقعیت این است که تاریخ یک علم است و امروزه همه برای آن سر تعظیم فرود می‌آورند چون باید از آن درس گرفت. بنابراین ما هم باید از امام حسین(ع) درس بگیریم.
 
درسی که همه اتفاق نظر دارند که می‌توانیم از قیام امام حسین(ع) بگیریم رد ظلم است. ابن ابی الحدید که از عالمان اهل سنت است می‌گوید امام حسین(ع) یک درس مهم به عرب آموخت که زیر بار ظلم یا زور نروید. به همین دلیل است که بعد از چهارده قرن مشاهده می‌کنیم خون امام حسین(ع) در زمین فرو نرفته بلکه این خون همواره می‌جوشد.
در مورد قیام امام حسین(ع) از زوایای مختلفی صحبت کرده‌اند که برخی از بحث‌های تحلیلی، سست و برخی قابل استفاده است. مدعای اول من این است که قیام امام حسین(ع) فرامذهبی بود یعنی همه مسلمانان می‌توانند از آن درس بگیرند و ربطی به شیعه ندارد. مدعای دوم این است که قیام وی ضمن اینکه دینی است به اعتباری فرادینی است یعنی غیر دینداران هم می‌توانند از آن درس بگیرند.
 
درباره مدعای اول باید بگویم که مذهب به شاخه‌های یک دین گفته می‌شود مثلا تشیع یک شاخه از دین اسلام و تسنن، اسماعیلیه و زیدیه، شاخه‌های دیگر هستند. معتقدم جنگ امام حسین(ع) با طرف مقابل، جنگ شیعه و سنی نبود و امام حسین(ع) به شیعیان اختصاص ندارد و نزاع وی با طرف مقابل مانند نزاع فلان حاکم شیعه صفوی با فلان حاکم سنی عثمانی نبود بلکه نزاع دین با بازیگران دینی بود. به تعبیر دکتر شریعتی، نزاع تسنن نبوی با تسنن اموی بود. امام درباره علت قیام خود می‌‌گوید من برای اعتلای «کلمه الله» رفتم. این دیگر ربطی به شیعه و سنی ندارد. 

قیام عاشورا دعوای شیعه و سنی نیست

امام حسین(ع) در جای دیگر می‌گوید من شما را به کتاب و سنت دعوت می‌کنم. پیامبر هم می‌‌فرماید حسین از من است و من از حسین هستم. برخی گفته‌اند اینکه پیامبر فرموده من از حسین هستم به خاطر به وجود آمدن اسلام از طریق پیامبر بوده اما امام حسین(ع) موجب بقا و ماندگاری اسلام شده است. عالمان اهل سنت کتاب‌های زیادی در شرح احادیث پیامبر نوشته‌اند. در یک سده اخیر یکی از علما برای حل مشکل این حدیث می‌گوید منظور این است که پیامبر و حسین از یک نور هستند و از هم جدا شده‌اند. اما واقعیت این است که منظور از این جمله پیامبر(ص) این است که دوستی با حسین دوستی با من و دشمنی با حسین به معنای دشمنی با من است.
 
واقعیت این است که اگر امام حسین(ع) «دگرخودِ» پیامبر بود یزید «دگرخودِ» معاویه و ابوسفیان بود. امیرالمؤمنان در نامه 64 نهج‌البلاغه خطاب به معاویه می‌‌فرماید شما با اکراه مسلمان شدید و از سر عشق به دین مسلمان نشدید. همچنین در جای دیگر می‌فرماید شما اصلاً اسلام نیاورده‌اید بلکه از سر ترس تسلیم شدید و کفر خود را نهان داشتید. یزید سه سال حکومت کرد و کارنامه فاجعه‌آمیزی داشت. وی در سال اول اهل بیت(ع) پیامبر را به شهادت رساند. در سال دوم شهر پیامبر یعنی مدینه را به خاک و خون کشید و در سال سوم نیز خانه خدا را به آتش کشید. بنابراین قیام امام حسین(ع) جنگ شیعه و سنی نبوده است.
 
نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که عاشورا نباید به جریانی علیه اهل سنت تبدیل شود و آنها هم سنی نبودند بلکه اموی بودند. حتی در میان اصحاب امام حسین(ع) از سنی‌های بسیار نامداری که با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت کرده بودند وجود داشتند که معروف‌ترین آنها زهیر بن قین است که در رکاب امام به شهادت می‌رسد. نمونه دیگر حر بن یزید ریاحی است که طرفدار خلفا بوده و عقیده‌اش هم از آنها برنگشته بلکه برای دفاع از مظلوم به سمت امام آمد بنابراین تردیدی وجود ندارد که بسیاری از اصحاب امام حسین(ع)، به معنای امروزی شیعه نبوده و از اهل سنت بوده‌اند.
 
اهل سنت هم امام حسین(ع) را بر سر نهاده و به وی احترام می‌گذارند اما سنت عزاداری در فقه اهل سنت وجود ندارد لذا برای پیامبر یا خلفا هم عزاداری نمی‌کنند. نتیجه دیگر این بحث این است که نباید ما شیعیان صف خود را از دیگر مسلمانان جدا کنیم. در مورد امیرالمؤمنین(ع) اختلافی داریم اما در مورد امام حسین(ع) که اختلافی نداریم و اهل سنت کتاب‌های بزرگی هم در مورد امام حسین(ع) نوشته‌اند. 
انتهای پیام
captcha