6 اصل سوره توبه درباره وظایف مردم در جامعه اسلامی + صوت
کد خبر: 4102750
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۱

6 اصل سوره توبه درباره وظایف مردم در جامعه اسلامی + صوت

عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با اشاره به وظایف مردم در جامعه اسلامی طبق سوره توبه گفت: جامعه اسلامی باید شش اصلِ مدیریت محبت و ولایت، دافعه نسبت به شرک، ارباب غیر خدا اخذ نکردن، در حرکت و جهاد کندی به خرج ندادن، با صادقین بودن و در مبارزه با شرک و کفر غلظت و جدیت داشتن را رعایت کنند تا جامعه انسجام لازم را برای اقامه دین داشته باشد.

هانی چیت‌چیانبه گزارش خبرنگار ایکنا، هشتمین جلسه از سلسله جلسات تدبر در سوره مبارکه توبه(برائت) با عنوان «شناخت عارضه‌های جمعی و شیوه مواجهه با آن» و با موضوع «‌بخش دوم وظایف آحاد مردم در حفظ انسجام جامعه‌» با تدریس هانی چیت‌چیان، عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران شب گذشته، ششم آذرماه در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.

وی در ابتدا با اشاره به خطاب‌های «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» در سوره توبه بیان کرد: این خطاب‌ها وظایفی است که آحاد جامعه باید نسبت به آن‌ها اهتمام داشته باشند. دو تا از این خطاب‌ها را در جلسه گذشته با هم خواندیم. اولی آیه 23 بود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى مگيريد و هركس از ميان شما آنان را به دوستى گيرد آنان همان ستمكارانند»، که خلاصه‌اش می‌شود اینکه فرد باید محبت خودش را تحت ولایت الهی مدیریت کند.

چیت‌چیان ادامه داد: دومین آیه نیز آیه 28 بود که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بى ‏نياز مى‏ گرداند كه خدا داناى حكيم است»، نکته اینکه شرک در نزد انسان مؤمن باید آلوده در نظر گرفته شود و باید مهم باشد که جامعه پیرامون خود را از این آلودگی در امان نگه دارد.

کثیف بودن شرک در نزد خدا

این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با اشاره به سؤال یکی از حاضران مبنی بر اینکه آیا «إِنَّمَا» در این آیه حصر ایحاد می‌کند و چطور حصری ایجاد می‌کند؟ گفت: در دلالت «إِنَّمَا» مباحث اختلافی وجود دارد، ممکن است قطعیت رابطه را برساند، ولی اگر معنای حصر را بخواهیم بگیریم درستش این است که از شرک جز نجاست حاصل نمی‌شود، انگار که مشرک غیر از نجاست چیز دیگری نیست، اصل جدال با خود شرک است. بزرگترین بی‌طهارتی عالم شرک است. متأسفانه یکی از مشکلاتی که حتی الان هم در مجامع اسلامی و مسلمانان وجود دارد، همین است که خیلی چیزهایی دیگر هم هستند که به نظرمان کثیف‌تر از شرک هستند، اما شرک در نظر خدا از همه چیز کثیف‌تر است.

وی افزود: اینقدر شرک برای بچه مسلمان دافعه ندارد که از آن اعلام برائت کند. انسان مؤمن باید این روحیه را داشته باشد که به خاطر اینکه اتفاق بدی در مسیر مبارزه برایش می‌افتد نباید از مسیر حق دور شود، از نگرانی اینکه مشرکان نقش‌هایی در اجتماع دارند نباید از این نگران باشند، چون خدا از فضلش انسان را بی‌نیاز می‌کند. شرک به لحاظ واژه‌ای مقابل توحید است، در این سوره منافق و مخلفون و مشرکی دارد که مذمتش می‌کند و مؤمن را هم تمجید می‌کند که وصف او دقیقاً عابدانه است و تعبیر از مسلمان به این معنی در مقابل مشرک نداریم. این طور نیست که هرکس لباس اسلام دارد، مؤمن است، انگار که یک مؤمن موحدِ عابدِ زحمت‌کش با توجه به جامعه وجود دارد که شاخص است. نجاست به خود شرک برمی‌گردد، درست است که «الْمُشْرِكُ» شخصیت خاصی است، اما نجس بودن نسبت به شرک است.

چیت‌چیان با اشاره به آیه بعدی با خطاب «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به آیه 34 سوره توبه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى‌خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى‌دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى‌كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى‌كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده» اشاره کرد و گفت: اول باید ببینیم احبار و رهبان چه کسانی هستند؟ این آیه خیلی آیه جدی‌ای است، در آیات قبل گفته شده که احبار بزرگان دینی یهود و رهبان بزرگان دینی مسیحیت هستند، اگر به آیات قبلی برگردیم در موردشان صحبت کرده است. «وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ؛ و يهود گفتند: عزير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست اين سخنى است [باطل] كه به زبان مى‌آورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‏‌اند شباهت دارد، خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده می‌شوند» (توبه/30).

این قرآن‌پژوه ادامه داد: در آیه 31 آمده «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ...» مردم آن‌ها را ارباب خود گرفتند، خیلی جمله مهمی است، بحث سر این «اخذ» است. یک ایرادی خود اینها دارند ولی شما چرا اخذ کردید. «... وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ؛ و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست منزه است، او از آنچه [با وى] شريك مى‏ گردانند» (ادامه همان آیه) طرف مسیحی و اهل کتاب است، اما کاری می‌کند که خدا به آن شرک می‌گوید. چرا؟ چون آن‌ها را ارباب گرفتند در حالی که خدا اله واحد است و نباید اله دیگری می‌گرفتند، «يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ؛ مى‏‌خواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند، ولى خداوند نمى‏‌گذارد تا نور خود را كامل كند هر چند كافران را خوش نيايد»، (توبه/32) اراده کرده بودند که نور خدا را با فوت خاموش کنند، اما خدا می‌خواست نورش را تمام کند، «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد تا آن را بر هر چه دين است، پيروز گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند»، (توبه/33) خدا صراحتاً به اینها مشرک می‌گوید.

معنی احبار و رهبان

وی اظهار کرد: احبار افراد قدرمند یهود بودند که در طراحی نقشه‌ها و برنامه‌ها و دشمنی با جریان حق بسیار فعال بودند و برای همین همیشه سحر به اینها نسبت داده می‌شد و مردم هم از آن‌ها حساب می‌بردند. رهبان برعکس اینها هستند، مثل کشیش‌های مسیحی و منزوی هستند، خیلی کاری به دنیا ندارند و بزرگان مسیحیت نوعاً رویکردی منزوی داشته و گوشه‌گیر هستند مردم هم فکر می‌کنند چقدر زاهد و باتقوا هستند، خدا در مورد هر دو می‌گوید که در حال چاپیدن مردم هستند. ولی مدل‌هایشان فرق می‌کند، راه خدا را سد می‌کنند، طلا و نقره برای خود جمع می‌کنند و با اینکه ثروت زیادی جمع کرده‌اند، اما ذره‌ای هم برای جریان حق هزینه نمی‌کنند. اینها در خود مسیحیت و یهودیت مسبوق به سابقه است، در یهودیت با سحر مردم را ارعاب می‌کردند و در مسیحیت نیز خودشان را ترسا نشان می‌دادند. هر دوی اینها در درون جامعه اسلامی هستند و جزء بزرگان جامعه به حساب می‌آیند، مشرک ظاهری نیستند، یک عده با سیاستمدار و شبکه کردن کارشان را انجام می‌دهند و جوری مافیا درست می‌کنند که ترجیح می‌دهی او را ارباب بگیری، در دنیای حق و در جریان توحید این دو گروه همیشه وجود داشته‌اند.

بنا بر این گزارش، یکی از حاضران به طرح سؤال خود با توجه به بخشی از آیه 34 که مربوط به اندوختن طلا و نقره است، با این مضمون پرداخت که با توجه به شرایط مردم و جامعه آیا نمی‌شد، گنبد امام رضا(ع) طلا نبود اما باشکوه بود؟ چیت‌چیان در پاسخ بیان کرد: این گنبدها شمش طلا نیستند، بلکه صرفاً لایه‌ای از طلا روی سفال کشیده شده و دلیلش هم در معماری این است که طلا کمترین واکنش را با اکسیژن می‌دهد و این نما برای مدت زمان طولانی می‌ماند. اگر همه طلاهایش را جمع کنید، اینقدر زیاد نیست. یک ایده، ایده معماری بوده است. ممکن است حالا بگویید الان تکنولوژی‌های دیگری برای حفط نما آمده است. من نمی‌خواهم سؤال شما را حذف کنم، بلکه می‌خواهم بگویم ماجرا جمع کردن طلا در یک جایی نبوده بلکه معمار اینطوری فکر می‌کرده است. 

وی افزود: در زمان ساخت گنبدها مردم طلاهایشان را می‌آوردند و در کارگاه طلاهای مردم را آب می‌کردند، حتی بعضی‌ها نذرشان این بوده، به سؤال شما می‌شود فکر کرد، اما بعضی از تطبیق‌ها به نظرم درست نیست. آن چیزی که برای احبار و رهبان می‌گوییم در حقیقت جمع کردن طلا و نقره در یک منظومه است، از آن برای سد سبیل الله و ... استفاده می‌کردند اما در بسیاری از این اماکن مشرفه برای دعوت از مردم به دینداری استفاده شده است، اما ممکن است آدم فکر کند و راه بهتری هم پیدا کند. می‌شد ایده بهتری هم باشد چنانچه در مساجد قدیمی‌تر مدل‌های دیگری هم هست، و‌لی در تطبیق دادن طلاهای امام رضا(ع) با گوساله سامری باید همه جزئیات را هم لحاظ کرد. این با آن یکی نیست چون بقیه مؤلفه‌هایش با آن یکی نیست.

فرد سؤال کننده سؤالش را اینگونه تکمیل کرد که آیا وقتی به آیه‌ای برمی‌خوریم که چنین چیزی را به عنوان مذمت مطرح می‌کند نباید نسبت به این موضوع مراقبت بیشتری داشته باشیم؟ که چیت‌چیان پاسخ داد: بسیاری از مصالحی که در ساخت مکان‌های مقدس مصرف شده، تقریباً همه‌شان موقوفات مردمی است، موقوفه هم اینطور است که شما دوست داری مالت را مثلاً تن کعبه ببینی. این عبارت را هم در قرآن داریم که «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»(اعراف/31)، این آیه اصرار دارد که اتفاقاً مسجد باید زیباترین خانه یک شهر باشد، باید زینت داشته باشد، زیبایی می‌تواند زینت هم باشد نه فقط معماری.

این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران به ادامه مباحث سوره توبه پرداخت و بیان کرد: گاه می‌شود بزرگانی به دلیل سیاسی‌کاری یا به دلیل معنویت‌های ساختگی ارباب مردم می‌شوند، آن آدم ربوبیت می‌کند، یعنی مردم مبنای او را به جای مبنای خدا اجرا می‌کنند، چهار تا شاخصه دارند؛ اموال مردم را به ناروا مى‌‏خورند، مردم را از راه خدا باز مى‌دارند، طلا و نقره جمع می‌کنند و ثروت خود را در راه خدا هزينه نمى‌كنند. خیلی مهم است که ما اینها را بشناسیم و در مبارزه با دشمن بیرونی دچار تله اینها نشویم. این جامعه است که نباید اتخاذ ارباب کند، اینکه آن آدم در جامعه است یک مسئله است، مسئله دیگر این است که شما چرا اتخاذ ارباب کردید؟ در جریان حرکت‌های دینی که مثال بارزش در قرآن قوم ثمود است یک نفر شتر را کشت، اما می‌گوید همه‌شان باعث شدند این شتر کشته شود. همه مردم آن یک نفر را مبعوث کردند، جامعه‌ کاری کرد که او موج‌سواری کند. لذا وقتی عذاب می‌آید همه قوم را عذاب می‌کند. گاه یادمان می‌رود که مردم هستند که یک چیز را بالا می‌برند یا پایین می‌آورند.

در خدمت توحید بودن زینت مساجد

وی با اشاره به آیه 18 «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ؛ مساجد خدا را تنها كسانى آباد مى كنند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسيده‏ اند پس اميد است كه اينان از راه‏يافتگان باشند» گفت: مطلب دیگری اینجا وجود دارد که مربوط به آدم‌ها نیست بلکه در مورد مسجد است. موضوع شعائر الهی است، در این مورد دستوراتی داریم که مساجد باید گرامی داشته شوند چون محل عبادت مردم هستند و زینت در خدمت توحید است، زینتی که فرد را به معنویت برساند. از سوی دیگر صاحب‌منصبان باید در اوج ساده‌زیستی باشند و شعائر الهی از سوی دیگر باید زینت داشته باشد، اما آیا شیوه‌های دیگری برای زینت وجود دارد یا طلاکاری تنها شکل زینت است؟

چیت‌چیان با بیان اینکه در جامعه اسلامی افرادی در موقعیت اربابی قرار می‌گیرند، عنوان کرد: در مورد دستوراتی صحبت می‌کنیم که آحاد جامعه باید روی آن دقت کنند. تأکید خدا در این آیه در مورد احبار و رهبان این است که اکثر افرادی که چنین گوشه‌گیری و سیاسی‌بازی‌های تابلویی انجام می‌دهند، قریب به اتفاقشان ریگی به کفششان است، آنی که در عرفانی هست خبری هم ازش پخش نمی‌شود که بخواهند ببینندش. اغلب اینها یک ریگی به کفششان است و خدا می‌فرماید «يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ؛ روزى كه آن [گنجينه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پيشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ كنند [و گويند] اين است آنچه براى خود اندوختيد پس [كيفر] آنچه را مى‏ اندوختيد بچشيد»، (توبه/35) آن چیزی که با این شیوه جمع کرده‌اند جز آتش برایشان نمی‌شود.

وی گفت: خداوند در آیه 119 می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد»، که به نحوی جمع‌بندی مطالب قبلی است. تا الان چهار مطلب داشتیم اول، مدیریت کردن محبت، دو، دافعه نسبت به شرک و پلید دانستن آن و اینکه نترسد از اینکه با شرک روبه‌رو شود، سه، ارباب غیر خدا اخذ نکردن حتی اگر احبار و رهبان باشد، چهار، در حرکت و جهاد تندی و سنگینی به خرج ندادن، یعنی چالاک بودن، یعنی عدم رضایت به حیات دنیا، چرا به حیات دنیا راضی شدید. در این آیه با صادقین بودن بسیار نکته مهمی است که دستور داده شده است. صادق کسی است که باور و عملش با هم کاملاً انطباق دارد، اگر ادعای ایمان دارد واقعاً در رفتار و درونش هم توحید را دارد، اگر نماز و روزه می‌گیرد، واقعاً امساک از گناه دارد، اگر ادعای اسلام می‌کند واقعاً تسلیم حکم خداست، نشان می‌دهد که یک عده در جامعه واقعاً صادق هستند. شاید من نتوانم صادق باشم اما باید مع الصادقین و در جبهه آن‌ها باشم. اگر مؤمنین نخواهند اینطور باشند نمی‌شود جامعه انسجام داشته باشد.

زمینه‌سازی ظهور شرک توسط مسلمان‌های بداخلاق

چیت‌چیان در ادامه سخنانش با بیان اینکه این روزها با دانش‌آموزان و دانشجویان بسیاری ارتباط دارد، بیان کرد: وقتی کنکاش می‌کنی می‌بینی که بزرگترین ریشه نارضایتی بچه‌های دانش‌آموز و دانشجو بر می‌گردد به مادر، پدر و معلمی که ادعای اسلام داشته اما بدرفتار بوده، دانش‌آموز می‌گوید آقا من را به چی دعوت می‌کنی؟ اگر آحاد جامعه اسلامی در باورشان صادق نباشند آن وقت جربان نفاق، مخلفون و ... هم شکل می‌گیرند و هم فرصت فعالیت پیدا می‌کنند. اکثر قریب به اتفاق نوجوانانی که ما با آن‌ها کار داریم دارای خانواده‌های از هم پاشیده هستند. بچه مسلمانی که ادعای اسلام دارد، اما اسلام را درست رعایت نمی‌کند زمینه ظهور و بروز شرک را مهیا می‌کند. او در جامعه اسلامی نقطه ضعف ایجاد می‌کند، اشکال از شیوه زیستن بچه مسلمان‌هاست. نمی‌شود که بچه مسلمان باشی اما اخلاق نداشته باشی.

وی با اشاره به آخرین آیه با خطاب «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» در این سوره، آیه 123 سوره توبه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است» را خواند و گفت: این آیه، خیلی آیه جالبی است و تأکید دارد بر جدیت و غلظت داشتن در مبارزه با شرک و کفر. خطاب این آیه به آدمی است که محبت‌هایش را مدیریت کرده یعنی خودش شرک ندارد، اربابی غیر خدا هم نگرفته، اهل کندی و تنبلی هم نیست، به شدت هم با تقواست و در برخورد با شرک هم غلظت دارد. همراه با صادقین هم است. جدیت انسان با تقوا، فرق می‌کند با غلظت منی که بداخلاق هستم و تقوا هم ندارم و غیر خدا را هم ارباب می‌گیرم و اگر جایی هم می‌خواهم، غلظتی نشان دهم، منیت‌هایم هم پشت غلظت‌هایم هست، اینجا بهتر است غلظت به خرج داده نشود. آیا به این اندازه که جدیت دارید، صادق هم هستید؟ از آن طرف باید غلظت هم داشت، بعضی‌ها از یک دینداری حرف می‌زنند که در آن جدیت نیست، کار فرهنگی است اما نه اینکه طراحی طوری باشد که هیچ جایی نیاز به درگیری و مقابله نیست.

چیت‌چیان اظهار کرد: جامعه اسلامی باید این شش اصل ـ مدیریت محبت و ولایت، دافعه نسبت به شرک و پلید دانستن آن، ارباب غیر خدا اخذ نکردن، در حرکت و جهاد کندی و سنگینی به خرج ندادن، با صادقین بودن و در مبارزه با شرک و کفر غلظت و جدیت داشتن ـ را رعایت کنند تا جامعه انسجام لازم را برای اقامه دین داشته باشد، اگر این‌ها را اجرا نکنند، حاکمیت دینی قدرت اقامه دین را از دست می‌دهد، اگر یک جایی حکومت دینی نتوانست حکومت دینی را پیاده کند، آحاد جامعه اسلامی قطعاً مسئول هستند چون قدرت حکومت اسلامی را برای اقامه دین ضعیف کرده‌اند. نشدن‌های جامعه اسلامی تقصیر خودمان بوده است. ما الان در اجرا دچار اشکال هستیم نه در مبانی، البته اشکال در اجرا هم جرم کمی نیست، همین کوتاهی در اجرا ریشه بسیاری از انحرافات است.

یادآور می‌شود، این جلسات یکشنبه‌های هر هفته بعد از نماز مغرب و عشا صرفاً به صورت مجازی در مسجد کوی دانشگاه تهران به نشانی خیابان کارگر شمالی، روبه‌روی خیابان پانزدهم برگزار می‌شود. پخش زنده جلسات نیز از طریق لینک https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/madresedoa در دسترس قرار می‌گیرد.

کد
انتهای پیام
captcha