مرتضی رضوانفر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی در گفتوگو با ایکنا، به تشریح دلایل ماندگاری نوروز و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی این جشن باستانی پرداخت و گفت: امسال نوروز گستردهتر و خاصتری را در جهان خواهیم داشت که یکی از دلایل مهم این مسئله حضور مردم افغانستان در کشورهای مختلف جهان به دلیل مهاجرتهای گسترده است. قبلاً فقط نوروز توسط ایرانیها و گروههایی از آذریها، تاجیکها، ازبکها و حتی پاکستانیها برگزار میشد ولی امسال خیل عظیم خانوادههای افغانی در کشورهای مختلف بر حدت و شدت برگزاری این آئین میافزایند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از وی سؤال میکنند که چرا نوروز از میان انواع جشنها و مناسبتهای ایران باستان ماندگار شده است؟ گفت: دلیل این مسئله مطمئناً اهمیت و گستردگی نوروز است. ما مطمئن هستیم که مردم خودشان آئینها را حفظ میکنند و آئینها با بخشنامه و دستور از بالا حفظ نمیشود. مردم آئینی که فکر کنند کاربرد، کارکرد و فایده دارد، خودشان حفظ میکنند و برعکس اگر احساس کنند که آئینی کارکرد خود را از دست داده است مردم خودشان به مرور و خودجوش حذف میکنند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی تصریح کرد: بنابراین اگر نوروز هزاران سال بین مردم ایران ماندگار شده دلیل آن این است که مردم احساس کردهاند کارکردهای مختلفی دارد که سایر آداب، رسوم و جشنها نداشته است. نوروز که یک جشن است حتی زمانی که با عزاداریهای ماههای محرم و صفر همزمان شده بازهم برگزار شده است و خود مردم تنظیم کردهاند که در این ایام بخشهایی که شادیآفرین است و ممکن است با عزاداریها منافات داشته باشد، کاهش دهند.
وی ادامه داد: من یک تئوری دارم و آن این است که شاید دلیل اینکه نوروز در ایران خانگی و درونی است و در سایر کشورها بیرونی، همین همنشینی و قرابتی است که گه گاه بین این جشن و عزاداری برقرار شده است. در 12 کشوری که عضو نوروز هستند و دو کشور چین و مغولستان که درخواست دادهاند به این 12 کشور پیوند بخورند، تقریباً بیش از 90 درصد آئینهای نوروز بیرون از منزل در میدانها، کوچهها و ... برگزار میشود ولی در ایران نوروز ما درونی و داخل منزل است، سفره انداخته میشود و دید و بازدید صورت میگیرد. من این تئوری را دارم که علت اصلی این مسئله همنشینی و قرابتی است که بین این جشن و عزاداریها طی هزاران سال شکل گرفته است و مردم خودشان یک برنامه عمل چیدهاند و به طور خودجوش آن را کنترل کردهاند.
رضوانفر اضافه کرد: یکی از دلایلی که نوروز هزاران سال باقی مانده، میترائیسم و زرتشتیگری رفته و اسلام آمده و نوروز توانسته حفظ شود و حتی از یک آئین مذهبی به آئین عرفی و تا حدی سکولار تبدیل و شکلهای غیرمذهبی آن باقی بماند و شکل میترائی و زرتشتی خود را از دست بدهد، انطباق آئین نوروز با فطرت انسان است. همانطور که در نوروز محیط و طبیعت نو میشود انسانها هم این تغییر را در خودشان شکل میدهند. اما به چه صورت؟ ما میبینیم که مردم ابتدا در چهارشنبهسوری جاهایی که ممکن است میکروبها و آلودگیها به عنوان پلشتیها و دیوان انباشته شود به صورت یک حرکت دسته جمعی میسوزانند و در کنار رفع بیماری و پلشتی به سمت نو شدگی میروند یعنی لباس و وسایل جدید تهیه میکنند که به نظر من یک حرکت فطری است.
وی ادامه داد: نوروز یک آئین انسانی است. یعنی فقط جشن نیست، بلکه آئینی است که فقط یک بخش آن جشن است یا جشنی است که الزاماً همیشه با آن خنده و قهقهه همراه نیست، بلکه بخشهایی انسانی دارد. مثلاً افرادی جمع میشوند و زندانیها را آزاد میکنند، به بیماران سر میزنند و به ایتام رسیدگی میکنند. حتی به مزار درگذشتگان میروند و ارتباطشان را با هویت و تاریخ خانوادگی خودشان برقرار میکنند. لذا نوروز غیر از حالت فطری، بخشی انسانی هم دارد که به ماندگاری آن کمک کرده و به حدی پویا است که میتواند خود را با رمضان، محرم، صفر، ایام فاطمیه و ... منطبق کند.
رضوانفر از دیگر کارکردهای نوروز که باعث ماندگاری آن شده را تحکیم خانواده دانست و گفت: در ایام نوروز حداقل سه نسل درگیر عنصر نوروز هستند. افراد با فامیلهایی که شاید در طول سال آنها را نبینند مرتبط میشوند و خانواده گسترده شکل میگیرد و حتی با همسایگان مرتبط میشوند و همه اینها خاطراتی را ایجاد میکند. میدانیم که خاطرات یک عنصر مهم در تعلقات اجتماعی و فرهنگی افراد است یعنی انسان احساس میکند ریشه در آب و خاک دارد.
وی ادامه داد: از دیگر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نوروز ارتباط میان ادیان است. در ایام نوروز مسیحی، یهودی، زرتشتی و اهل سنت و شیعه از هر مذهبی که در ایران حضور دارند یا خودشان را ایرانی و متعلق به نوروز میدانند همه حول محور فرهنگی نوروز جمع و با هم مرتبط میشوند و به هم سر میزنند. لذا میتوانیم بگوییم نوروز بهترین بستر گفتوگوی ادیان در ایران فرهنگی است. میدانیم یک جریان ایرانهراسی و فارسیستیزی حتی در کشورهای فارسیزبان شکل گرفته و این همزیستی مسالمتآمیز ادیان در یک منطقه به نام ایران و ایران فرهنگی بستر مهمی است که بشود از قابلیتها و کارکردهای نوروز استفاده کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی یکی دیگر از کارکردهای فرهنگی و اجتماعی نوروز را مبارزه با جهانیسازی و غربگرایی دانست و گفت: جهانیسازی با جهانی شدن فرق دارد. جهانی شدن ممکن است مزایای زیادی داشته باشد از جمله دامن زدن به اقتصاد آزاد، گسترس رسانهها و ... . ولی در حوزه فرهنگی، جهانی شدن آسیبهای زیادی میزند که ما نام آن را جهانیسازی گذاشتهایم. در جهانیسازی مردم الگوی غربی را برای زندگی خود انتخاب میکنند. مثلاً استفاده از ماکارونی، پیتزا، همبرگر، چیپس و ... رشد میکند، بازیها همه گیم میشود و دیگر خبری از بازیهای محلی نیست و پوشاک همه غربی میشود و همه کت و شلوار، تی شرت و ... میپوشند.
وی تشریح کرد: در جهانیسازی حتی آرزوهای بشر هم شبیه به هم میشود. مثلاً همه میخواهند در یک دانشگاه مطرح درس بخوانند، تعطیلات خود را به یک منطقه خاص بروند و آرزوها و جهانبینیهای آنها یک شکل میشود. لذا برای اینکه منفعل نباشیم نیاز به عناصری داریم که با قدرت بتواند در برابر آداب و رسوم غربی بایستد.
رضوانفر با اشاره به جهانی شدن جشن ولنتاین، گفت: حتی کشورهایی مثل کره، ژاپن و چین که میبینیم فیلمهای ساخت این کشورها چقدر به سنتها، پوشاک، آداب و رسومشان تأکید دارد، به شدت به سمت آمریکایی شدن پیش میروند. هالووین، کریسمس و سایر جشنهای غربی نیز به شدت از طریق رسانهها در حال جهانی شدن است. ما برای اینکه هویت و ایرانی بودن خودمان را حفظ کنیم نیاز به جشنهایی داریم که به قدرت نوروز بتواند در مقابل آئینهای غربی مقابله کند.
وی تصریح کرد: نوروز نماد قدرتمند بیان و تجلی تنوعات فرهنگی است. بر اساس کنوانسیون 2003 یونسکو بهترین راه مبارزه با خشونت، غربگرایی، همشکل شدن و بیهویتی، حفظ خرده فرهنگها و تنوعات فرهنگی است. در حوزه میراث ناملموس پنج بخش داریم. زبان و گویش، نمایش و موسیقی، آئینها و آداب و رسوم، فناوریها و دانش سنتی و هنرهای سنتی و صنایع دستی. نوروز همه این پنج حوزه میراث ناملموس را دارد و ما کمتر آئینی در جهان داریم که همه این حوزهها را در بر بگیرد.
رضوانفر به این مسئله نیز اشاره کرد که در یونسکو معتقد هستیم که تفاوتهای فرهنگی باعث صوت و گفتوگو است نه تشابهات. نوروز در عین اینکه در بین کشورهای متعدد تشابه دارد اما به دلیل تفاوتهای فرهنگی که بین اجرا و برگزاری نوروز در کشورهای مختلف است، متفاوت هم هست و هر کشور و قومی در آن سهمی دارند. لذا نوروز این ارزش را دارد که در عین تشابه در دل خودش انواع خردهفرهنگهای متفاوت را نیز حفظ کند.
وی به همزمان شدن نوروز و رمضان طی قرنهای متمادی و واکنش مردم به این مسئله نیز اشاره و اظهار کرد: مردم طی قرنها این مسئله را مدیریت کردهاند و دید و بازدیدها و پذیراییهایشان را به بعد از افطار موکول میکنند و رمضان را نیز به عنوان جشن میشناسند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی دیگر کارکرد مهم نوروز در جامعه ایرانی را هویتبخشی و حفظ اصالت دانست و گفت: «تا ریشه در آب است امید ثمری هست». هیچ آئینی مثل نوروز نداریم که اینقدر تحول در زندگی مردم ایجاد کند، 11 ماه بازار تولید میکند تا یک ماه فروش داشته باشد، تحول در خانهها، پوشاک، ارتباطات فامیلی و رفتار ایجاد میشود و هیچ آئینی به این اندازه در زندگی مردم تغییر ایجاد نمیکند. حتی آئین کریسمس تا این حد در زندگی مردم گستردگی ندارد. کریسمس از نظر جغرافیایی گستردهتر از نوروز هست اما از نظر محتوای درونی به گستردگی و تأثیرگذاری نوروز نیست.
وی در پایان گفت: در نوروز سنتها و آداب و رسوم را نهادینه میکنیم و با انتقال به فرزندان و نسلهای آینده نوعی جامعهپذیری را یاد فرزندانمان میدهیم که چگونه با فامیل، همسایهها و طبیعت ارتباط برقرار کنند. نمونه همین مسئله را در رمضان هم شاهد هستیم و به فرزندانمان یاد میدهیم چگونه آئینی مثل رمضان و نوروز را با هم تلفیق کنند به همین دلیل معتقد هستم هیچ عنصری در ایران به تحکیم اصالت و هویت فرهنگی تا این حد منجر نمیشود.
گفتوگو از محسن مسجدجامعی
انتهای پیام