به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآنی (ایکنا)، «تحریفشناسی تاریخ امام حسین(ع) با رویکردی کتابشناسانه» عنوان یادداشتی از محمد صحتی سردرودی، پژوهشگر حوزه عاشوراشناسی است که بخش اول که شامل بررسی کتابهای تحریفساز در باب تاریخ امام حسین(ع) و واقعه عاشورا و فصلی از بخش دوم آن در باب آثار تحریفستیز که به معرفی و بررسی «لؤلؤ و مرجان» اختصاص داشت، از نظر خوانندگان گذشت.
بخش پیشین این یادداشت را اینجا بخوانید!
فصلی دیگر از بخش دوم این یادداشت، در معرفی سه اثر تحریفستیز دیگر، در ادامه میآید:
ثورة التنزیه
سیدمحسن امین عاملی که بیشتر با کتاب بزرگش «اعیان الشیعه»، شناخته میشود، درباره امام حسین(ع)، عاشورا و عزاداری چندین کتاب نوشته است که به ترتیب نام برده میشود:
1. لواعج الأشجان / 1329ق؛
2. الدرّ النضید فی مراثی السبط الشهید / 1331ق؛
3. اصدق الاخبار فی قصّة الأخذ بالثار / 1331ق؛
4. المجالس السنیّه، در پنج جلد / 1345ـ1340ق؛[1]
5. اقناع اللائم علی إقامة المآتم / 1344ق؛
6. التنزیه لأعمال الشبیه / 1346ق. [2]
هریک از این کتابها، بیش از یک بار و بعضی چندین بار تجدید چاپ و همراه با تکمیل و اضافات منتشر شده است که «التنزیه» آخرینِ آنها و حاوی آخرین آرای سیدمحسن امین در عاشوراپژوهی است. به این ترتیب، میتوان گفت که پژوهشگران را لازم است در استناد به آثار پیشین سیدامین، التنزیه را پیوسته پیش چشم داشته باشند و آن کتابها را با این کتاب بسنجند.
البته از این سخن نباید چنان پنداشته شود که آثار پیشین امین، از نظر علمی ـ پژوهشی، چندان فربه و غنی نیستند و یا مانند بسیاری از مقاتل، تألیف صرفاند. این پندار صحیح نیست؛ بلکه سید محسن امین، همه این کتابها را برای اصلاح و با تهذیب و تنزیه تاریخ عاشورا و امام حسین(ع) نوشته است تا آنجا که از تحریفهای پیش گفته شده، مشکل میتوان در میان آنها یافت. سید خود درباره مفصلترین آنها مینویسد: «والمجالس السنیّة إنّما ألّفناها لتهذیب قراءة التعزیة واصلاحها من العیوب الشائنة والمحرّمات الموبقة من الکذب وغیره، وانتقاء الأحادیث الصحیحة الجامعة لکلّ فائدة.[3]»[4]
افزون بر المجالس السنیّه درباره دیگر کتابهایش مینویسد: «أنّنا نسعی جهدنا ونصرف نفیس أوقاتنا وعزیز أموالنا فی تألیف الکتب وطبعها ونشرها، ...، قصداً لتهذیب الأحادیث التی تقرأ فی اقامة العزاء من کلّ کذب وعیب وشینٍ، لیکون الذاکرون من الخطباء الذین تستجلب قراءتهم الأنظار و... مفخراً للشیعة، لا عاراً علیهم ولتکون قراءتهم عبادة خالصة من شوب الکذب الموجب لانقلابها معصیةً.[5]»[6]
سیدمحسن امین هرگز از تحریفهای عاشورا و عزاداری غافل نبوده و همواره از این «گناه آشکار» و «معصیت کبیره» مینالید و تا میتوانست در تطهیر شعائر حسینی از تحریفها و خرافهها میکوشید و دیگران را نیز از این فاجعه فرهنگی برحذر میداشت؛ آن چنانکه پیشتر در دیباچه المجالس السنیّه، با عنوان «مقدمة مهمّه» نوشته بود: «بیشتر ذاکران، احادیثی در مصائب و غیر آن میسازند که هرگز مورّخ یا مؤلفی آنها را ننوشته است. بعضی از احادیث صحیح را مسخ میکنند یا متن آنها را کم و زیاد میکنند، زیرا که تأثیر کارشان را بر نفوس شنوندگان که به درستی و نادرستی اخبار نادانند، مشاهده میکنند. تا آنجا که همانها بر سر زبانها میافتند و در محافل و انجمنها پذیرفته میشوند و در میان مردم، شهرت مییابند، بیآنکه بازدارندهای باشد، و حال آنکه همین اکاذیب، اهلبیت(ع) را به خشم میآورد و راه سرزنش را به روی عیبجویان بازمیکند. آنان (اهل بیت(ع)) با دروغگویی خشنود نشوند، که خدا و رسولش نیز آن را نپسندند، ایشان به پیروانشان گفتهاند که برای ما زینت باشید و بر ما ننگ نباشید.
دروغپردازان و کسی که از آنها بپذیرد یا تأییدشان کند، همگی گناه آشکاری را مرتکب شدهاند. فانّ الله لا یطاع من حیث یعصی ولا یتقبّل الله إلا من المتّقین؛ و دروغ از آن گناهان بزرگی است که مهلک میباشد، مخصوصاً اگر بر پیامبر(ص) و اهلبیت پاکش باشد.»[7]
اما کتاب مورد بحث که بیشتر «رسالة التنزیه» و یا «التنزیه لأعمال الشبیه» خوانده میشود، به تازگی به ضمیمه چندین مقاله مربوط به کتاب و با نامِ «ثورة التنزیه» منتشر شده است که ارجاعات ما نیز در این مقاله به همین چاپ اخیر خواهد بود. کتاب، افزون بر متن، حاوی مقالههایی است با این عناوین:
1 ـ حرکات الاصلاح عندالمسلمین الشیعه، به جای مقدمه و از گردآورنده (محمدقاسم حسینی نجفی) است؛
2 ـ مواقف من الرساله، از همو؛
3 ـ سیدُ «العلویّین» و «الامویّین»، از جعفر خلیلی؛
4 ـ ارتفع إلی مصاف اکابر الرجال...؛ از حکمت هاشم، رئیس دانشگاه دمشق؛
5 ـ الالتزام فی فکر الامامین الشیخ محمد عبده والسید محسن الامین، از محمدسعید الرحیل؛
6 ـ لو کان فی الاسلام من مثله عدد الأنامل...؛ از وجیه بیضون؛
7 ـ زعیم من زعماء الروحانیّة فی هذا الشرق، از مجلة العرفان.
امّا تفاوت مهمی که میان لؤلؤ و مرجان و «رسالة التنزیه» دیده میشود، از این قرار است که اولی فقط به اخبار ساختگی و روضههای دروغین میپردازد. به عبارت دیگر بیشتر به باورها و روضهها و گفتهها معطوف است در حالی که دومی پیشتر و بیشتر به کردارها و رفتارها (آداب عزاداری و روضهخوانی) میپردازد و در ضمن هم به احادیث ساختگی و تحریفات مشهور شده نیز اشارتهایی دارد که در نیم صفحه مینویسد[8] که ما تفصیل آن را به اختصار میآوریم:
1. از زبان امام حسین(ع) ساخته اند که در شب عاشورا، یکی پرسید چرا از خیمه بیرون آمدهاید، در پاسخ گفت: «خرجتُ أتفقّد هذه التلاع مخافة أن تکون مظناً لهجوم الخیل علی مخیمنا یوم یحملون وتحملون».
سید محسن امین بلافاصله میپرسد: «اگر این خبر، ساختگی نیست، پس ما را راه نمایند که در چه کتابی این حدیث است؟ و در کدام روایت ضعیف یا صحیحی آمده است؟».
روضهخوانانی که این خبر ساختگی را نقل میکنند ـ از آنجا که گفتهاند دروغگو را حافظه نباشد ـ آن را از «هلال» یا «هلال بن نافع» روایت کنند و هلال را از یاران بسیار نزدیک امام حسین(ع) پندارند؛[9] غافل از اینکه کسی که از یاران امام حسین(ع) بود، «نافع بن هلال» بود، نه هلال بن نافع که از سپاه عمر بن سعد بود.
2. سخنی که از زبان شمر ساختهاند که به امام حسین(ع) گفت: «بعدک حیاً یا ابن الخارجی»!
3. «أنّ البرد لا یزلزل الجبل الأصم ولفحة الهجیر لا تجفف البحر الخضم»؟!
4. «أیّ جرح تشده لک زینب»؟!
5. «آمدن زینالعابدین [از کوفه به کربلا] برای دفن پیکر پدرش با قبیله بنیاسد.»
6. «گفتوگوی حضرت زینب(س) با ابوالفضل العباس آنگاه که شمر برای او، و برادران مادریاش، اماننامه آورد.»
7. داستان درّة الصدف.
8. قصّه پرندگانی که بالهای خود را با خون امام حسین(ع) آغشتند و به مدینه رفتند تا فاطمه صغری از دیدن آنها، کشته شدن پدرش را فهمید.
سید محسن امین پس از شمردن این احادیث ساختگی یا داستانهای دروغین، مینویسد: «أو غیر هذه من الأحادیث الکثیرة التی تقرأ علی المنابر وهی من الکذب الصراح.[10]»[11]
انتشار رساله التنزیه در عراق و لبنان و ایران، بسیار کارآمد و تأثیرگذار بود. از طرفی دانشوران و اندیشمندان را به بازخوانی مقتل امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا و عزاداری فراخواند و از طرفی دیگر روضهخوانان و نوحهنویسان را به شدت، به جنبوجوش انداخت. این دسته در حالی که خود را «علوی» مینامیدند، سیدمحسن امین و تأییدکنندگان کتابش را «اموی» خواندند.[12]
شگفت اینکه در میان دانشمندان نیز اختلاف افتاد. برخی چون شیخ احمدرضا و شیخ سلیمان ظاهر، از علمای جبل عامل، و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، مرجع مقتدر وقت و جعفر الخلیلی، نویسنده معروف، از نجف، و شیخ مهدی قزوینی در شهر بصره، و سید هبةالدین شهرستانی در بغداد، از سید محسن و کتابش، جانبداری کردند، تا آنجا که سیدابوالحسن اصفهانی به حرمت برخی از اعمال خرافهای در عزاداری و عاشورا، فتوا داد. بعضی دیگر نیز چون عبدالحسین شرفالدین و شیخ عبدالله سبیتی و شیخ مرتضی آلیاسین در صف مخالف بودند![13]
در هند و ایران هم قضیه از همان قرار بود که در عراق و لبنان بود. دهها کتاب و رساله در ردّ یا تأیید «رسالة التنزیه»، تألیف و منتشر شد. در ایران جلال آلاحمد ـ گویا در نخستین تجربه قلمی و نویسندگی خویش ـ آن را به فارسی ترجمه و با عنوان «عزاداریهای نامشروع» منتشر ساخت که بلافاصله توسط بازاریان و روضهخوانان از بازار کتاب، گردآوری و سوزانده شد.[14] از آن پس همیشه نایاب بود تا ده سال پیش (1371ش) با همان عنوان (عزاداریهای نامشروع) به سعی سید قاسم یاحسینی در بوشهر، نشر شروه، تجدید چاپ و منتشر شد. اما مثل اینکه این بار نیز به همان بلای پیشین گرفتار آمد و کتاب بلافاصله پس از انتشار ناپدید و نایاب شد.
حماسه حسینی
این کتاب، نخست در سال 1360 شمسی به کوشش محمدحسین حقجو، از پنج نوار سخنرانی استاد مطهری، پیاده و با نام «فریادهای شهید مطهری بر تحریفهای عاشورا» منتشر شد. سپس با افزودن چندین سخنرانی دیگر و به ضمیمه یادداشتهای استاد مطهری پیرامون عاشورا و امام حسین(ع)، در سه جلد و با عنوان حماسه حسینی نشر یافت و چنان با استقبال مردم مواجه شد که اینک چاپ چهلویکم آن در بازار کتاب دیده میشود.[15] افزون بر اینکه جلد هفدهم مجموعه آثار استاد مطهری نیز حاوی همان کتاب (حماسه حسینی) است که خود آن هم چند بار ـ تاکنون پنج بار ـ تجدید چاپ شده است، و ما در این مقال به آن (مجموعه آثار، جلد 17) ارجاع میدهیم.[16]
کار استاد مطهری در باب تحریفهای عاشورا بیشتر مستند به پژوهشهای محدّث نوری است که از او بسیار تأثیر پذیرفته و او را برای اینکار (تحریفستیزی) فراوان ستوده است تا آنجا که میتوان گفت استاد مطهری در «حماسه حسینی» کتاب لؤلؤ و مرجان را شرح کرده و با این کار، نظر پژوهشگران را بیش از پیش معطوف آن ساخته است. استاد مطهری در یادداشتهای خویش مینویسد: «کتاب لؤلؤ و مرجان در نوع خود کتاب بینظیری است و از یک تبحّر واقعی مؤلف مرحومش حکایت میکند، بحث خود را در دو قسمت قرار داده و از عهده هر دو نیکو برآمده است: اخلاص، صدق.» (17/591).
وی مینویسد: «کتاب لؤلؤ و مرجان حاجی نوری یک نوع قیام به وظیفه به نحو شایسته است که این مرد بزرگ کرده است و ما امروز از نتیجه کار این مرد بزرگ، استفاده میکنیم.» (17/613).
درست است که اگر استاد شهید، زنده میماند و خود به تنظیم این یادداشتها و آن سخنرانیها میپرداخت، کارش بسیار پر بارتر از آن میبود، اما همین که منتشر شده است هم بسیار مفید و راهگشا است و هم میتواند تحریفستیزان و عاشوراپژوهان را به کار آید و راه نماید.
بعضی از مباحثی که در حماسه حسینی، پیرامون تحریفات مطرح شده، چنین است:
1. تحریف هدف امام حسین(ع) (17/32)؛
2. معنی تحریف و انواع آن (17/65ـ68)؛
3. تحریف از نظر موضوع (17/69)؛
4. دو مسؤولیت بزرگ مردم (17/72)؛
5. نمونههایی از تحریفات در شکل این حادثه (17/74)؛
6. عوامل تحریف (17/84ـ97)؛
7. تحریفات معنوی حادثه کربلا (17/102ـ110)؛
8. وظیفه ما در برابر تحریفها (17/117)؛
9. هم خواص مسؤولند و هم عوام (17/120)؛
10. خطر تحریف (17/123)؛
11. تحریف مخصوص ما ایرانیها (17/124)؛
12. وظایف علمای امت (17/128)؛
13. دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری (17/128)؛
14. جرح راوی (17/131)؛
15. آیا امام حسین(ع) دستور خصوصی داشت؟ (17/472)؛
16. دو چهره حادثه کربلا (17/481)؛
17. سؤالات درباره نهضت حسینی (17/538ـ541)؛
18. یادداشتهایی درباره تحریفات عاشورا (17/620ـ581)؛
19. تأثیر افکار مسیحی در حادثة کربلا (17/664)؛
و بعضی اخبار ساختگی و موارد تحریف شده از دیدگاه استاد مطهری به این ترتیب است:
1. «اسقونی شربةً من الماء...» (17/664)؛
2. آب آوردن ابوالفضل در کودکی برای امام حسین(ع) (17/74)؛
3. «جلال و کوکبه پادشاه حجاز» هنگام خروج از مدینه (17/75)؛
4. «قصه لیلا، مادر حضرت علیاکبر» و اینکه «اصلاً لیلایی در کربلا نبوده» (17/75ـ76)؛
5. افسانه عروسی قاسم که «در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد.» (17/77 و598)؛
6. دروغ بودن حضور هاشم مرقال در کربلا (17/78)؛
7. روضة اربعین و اینکه «اصلاً راه شام از کربلا نیست، راه شام به مدینه از خود شام جدا میشود.» (17/79ـ586)؛
8. «یک داستان جعلی و تحریفی درباره امام زینالعابدین(ع)» که در قالب یک روضه سوزناک ساخته شده و حاصلی جز اتّهام بیخبری بستن به امام سجاد(ع) در پی ندارد و «جعل و دروغ است» (17/97)؛
9. افسانه پراکنده شدن همراهان امام حسین(ع) در شب عاشورا که «این مطلب را هیچ تاریخی تأیید نمیکند، تنها اشتباه صاحب ناسخ است.» (17/256)؛
10. داستان شیر و فضّه (17/585)؛
11. داستان فاطمه صغری (17/586)؛
12. داستان دختر یهودی که افلیج بود و قطرهای از خون اباعبدالله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت (همان)؛ و...
در لابلای «یادداشتهای استاد مطهری» که با همین عنوان تاکنون 9 جلد از آن منتشر شده است، یادداشتهایی نیز در این باره دیده میشود، مانند:
1. تحریفات و ارجاع «به کتاب نفیس الاخبار الدخیلة علامه شیخ محمدتقی شوشتری»(2/77)؛
2. تحریف کلمه (2/77ـ82)؛
3. حسین وارث آدم (3/218ـ221)؛
4. خطابه و منبر (3/324ـ358)؛
5. روحانیّت (4/551ـ561).
نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری
«نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری»[17] نام کتابی است از استاد صالحی نجفآبادی که آن را نخست برای پاسخگویی به انتقادهای استاد مطهری پیرامون کتاب شهید جاوید ـ اثر پر آوازه و جنجال برانگیز خویش ـ نوشته است. سپس در مقابله به مثلی مفصّل، آرای او، و بسیاری از روضههایی را که در آخر سخنرانیهایش خوانده بود، بررسیده و به نقد کشیده است.
این کتاب، پس از مقدمه در چهار بخش و به این ترتیب، تدوین شده است: در بخش اوّل، 12 نمونه از برداشتهای استاد مطهری، نقل و نقد شده، و «برداشتهای ابتدایی استاد» خوانده شده است؛ در بخش دوم، هفت مورد به عنوان «تناقضات» بررسی شده است؛ در بخش سوم 9 مصداق، برای «اشتباهات تاریخی» آورده شده است؛ در بخش چهارم، به 10 مورد تحریف پرداخته شده که همگی ناشی از «اعتماد استاد به منابع بیاعتبار» دانسته شده است.
خاتمه کتاب نیز در چهار بخش «پیام کتاب» خوانده شده که پیام اول و دوم، معطوف به شهید جاوید و انتقادهای منتقدان است، و در پیام سوم گفته شده است که «اعتماد به حافظه، منشأ اشتباه تاریخی»، «حدس، منشأ دیگری برای اشتباه تاریخی» و «عشق، عامل دیگری برای جعل تاریخ» است. در پیام چهارم نیز از «داستان شیر و فضّه»، «نقاط ضعف این داستان» و «ترویج فرهنگ افسانه» سخن گفته شده است.
با این کتاب، یک گام دیگر و مهم به سوی تهذیب تاریخ عاشورا برداشته شده است. در این نگرش اندیشهورانه، لایهای دیگر از تحریفهایی که با غبار گذشت قرون بر سیمای سرور شهیدان کشیده شده بود، نشان داده شده است.
از بحثهای مهم کتاب، بحث گستردهای درباره حسین بن حمدان جنبلانی است. وی یکی از جعلکنندگان احادیث است که اخباری نیز پیرامون امام حسین(ع) و عاشورا ساخته است (ص 317ـ295).
در کتاب، مطالب مهم فراوان به چشم میخورد که به بعضی اشارتی میرود:
1 ـ شهدای کربلا بیش از 72 نفر بودند (ص 257)؛
2 ـ اینکه گفته میشود: «أسرا درخواست کردند از قتلگاه عبور کنند»، مدرک معتبری ندارد و «در کتاب پر دروغ اسرار الشهاده» دیده میشود (ص 344)؛
3 ـ «بستن پاهای امام سجاد(ع) زیر شکم مرکب در این کتاب پر دروغ (اسرار الشهاده) ذکر شده است نه در منابع اصیل و معتبر تاریخی.» (ص 347)؛
4 ـ «ناسخ التواریخ، مطالب صحیح و غیر صحیح را به هم درآمیخته است و نمیتوان آن را به عنوان یک منبع معتبر تاریخی تلقی کرد، خصوصاً آنجاها که برای نقل خود، ذکر مدرک نکرده است» (ص 347)؛
5 ـ در نقل اینکه گفته میشود: «أسرا خود را از مرکبها به روی زمین انداختند!» فقط به شایعات، اعتماد شده است (ص 348).
6 ـ قصة صدقه دادن مردم کوفه به اسرای اهلبیت(ع)، مدرک معتبری ندارد.
فقط در «مقتل تقلّبی ابیمخنف» و در «کتاب پر افسانه نورالعین» و همچنین در کتاب منتخب طریحی که «بیاعتبار است» ذکر شده است (ص 362)؛
7 ـ ناله کردن فاطمه زهرا(ع) از داخل کفن و در آغوش کشیدن حسنین(ع) «داستانی ساختگی است.» (ص 379)
ادامه دارد ...
نوشته محمد صحتی سردرودی*، دانشآموخته حوزه علمیه قم
--------------------------------------------
پینوشتها
*وی از پژوهشگران عرصه علوم اسلامی به ویژه در تاریخنگاری عاشورا مدتی قلم زده است. تاکنون علاوه بر چندین مقالات که در نشریات علمی کشور به چاپ رسیده چندین عنوان کتاب نیز دربارة عاشورا و تاریخ اسلام از ایشان چاپ و منتشر شده است. وی هماکنون در کتابخانة بزرگ آیتالله مرعشی نجفی به تحقیق اشتغال دارد.
[1] جلد اول این کتاب، توسط محمدرضا جباران به فارسی ترجمه و با نام «شرح وصال»، از انتشارات امیرکبیر به تازگی منتشر شده است.
[2] ثورة التنزیه «رسالة التنزیه، تلیها مواقف منها وآراء فی السید محسن الأمین» إعداد محمد القاسم الحسینی النجفی، بیروت، دارالجدید، عربی، چاپ اول، 1996م، 124 صفحة وزیری.
[3] «برای اصلاح تعزیهخوانی (مقتلخوانی) و پاکسازی آن از عیبهای زننده و کارهایی که عذابهای همیشگی را دربردارند مانند دروغ و مثل آن، و نیز برای پاکگزینی احادیث صحیحی که میتوانند هر فائدهای را در باب خود شامل شوند، مجالس السنیّه را تألیف کردیم.
[4] ثورة التنزیه، ص 30.
[5] «ما تلاش خود را به کار میگیریم و گرانبارترین فرصتهایمان و ارزشمندترین داراییهایمان را در تألیف، چاپ و نشر کتابها مصرف میکنیم با این هدف که حدیثهایی را که در عزاداریها میخوانند از هر دروغ؛ عیب و عاری، پاکسازی کرده باشیم. و چنان باشد که ذاکران و خطیبانی که مقتلخوانی آنان چشمها را به سوی خود میکشاند شیعه را موجبِ فخر باشند نه اینکه بر آنان عار آیند و ننگ گردند. و به این امید که مقتلخوانیِ آنها عبادتی باشد که از شائبة دروغی که موجب تبدیل عبادت در معصیت میگردد پاک و خالص باشد.»
[6] همان، ص 3ـ30.
[7] المجالس السنیّه، ج 1، ص 6ـ7.
[8] ثورة التنزیه، ص 32.
[9] الدمعة الساکبة، ج 4، ص 372.
[10] «و یا غیر از اینها از آن خبرهای بسیاری که بر بالای منبرها میخوانند در حالی که همه از باب دروغ آشکار میباشند.»
[11] ثورة التنزیه، ص 32.
[12] همان، مقالة «سید العلویین والامویین»، ص 57ـ65؛ اقناع اللائم، ص 33، به نقل از «السید الامین سیرته».
[13] اقناع اللائم، ص 33.
[14] کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ص 155ـ156 به نقل از: جلال آلاحمد، یک چاه و دو چاله.
[15] ترجمه و تعریب این کتاب نیز با عنوان «الملحمة الحسینیه» نشر یافته است که همان را استاد سید جعفرمرتضی عاملی در کتابی با نام «کربلاء فوق الشبهات» به نقد کشیده است و شگفت اینکه با تمسّک به قاعدهگونهای که میگوید: «تسامح در ادلة سُنَن رواست»! در توجیه ناموجّه بسیاری از تحریفهای رایج و عوامپسند به سختی کوشیده است، و با نادیده انگاشتن کتاب پر بار و معیاری که سخنان استاد مطهری در تحریفشناسی عاشورا به آن مبتنی است ـ یعنی کتب لوءلوء و مرجان ـ به انتقاد از کتاب حماسة حسینی پرداخته است در حالی که اگر میخواست اندیشهورانه و به صورت علمی ـ و صد البته نه عوامانه و افراط در احتیاط ـ پژوهش خویش را پیشبرد، میبایست که از فرع (حماسه حسینی) میگذشت و به اصل (لوءلوء و مرجان) میرسید.
و با توجه به اینکه ترجمة لوءلوء و مرجان به عربی نیز نشر یافته است، این کار برای استاد عاملی ممکن بود و با کارهای علمی و پژوهشهای پیشین و پر بار خود سید نیز همخوانی داشت و احتمال اینکه پس از انتشار کتاب مأساة الزهرا(س) مخاطب ایشان در آثارشان از تشنگان اندیشه به عوامالناس منسوب به شیعه مبدّل شده باشد دانشخواهان و پژوهشگران را بسیار دلآزار خواهد بود و این پندار از ساحت فرهیخته و تجربت ساز علامة عاملی ـ دام ظلّه الوافی ـ بسیار بعید است.
نگارندة این مقال، کتاب کربلاء فوق الشبهات را از طریق اینترنت دریافته و بررسیدهام و هر چه گشتهام در بازار کتاب پیدا نکردهام و به همین دلیل، بحث دربارة آن را بیش از این ادامه نمیدهم، این زمان بگذار تا وقتی دگر.
[16] مجموعه آثار، جلد 17 (حماسة حسینی)، مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، فارسی، چاپ اول، 1377ش / 1419ق،739 صفحة وزیری.
[17] نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری، صالحی نجفآبادی، تهران، انتشارات کویر، فارسی، چاپ اول، 1379ش، 460 صفحة وزیری.