انقلاب اسلامی نیازمند زنان برجسته‌ای نظیر بانو امین بود

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، آیت‌الله حائری شیرازی در سومین کنگره بزرگداشت بانو متجهد امین، به بیان سخنانی در خصوص اخلاق و سیر و سلوک این بانوی فرهیخته پرداخت.

وی اظهار کرد: حضور یکپارچه بانوان در این همایش نشان ارادات آنان به بانو امین است و آن مرحومه شایسته چنین استقبالی است. در اسلام هرجا مردان بزرگی برخاستند، به کمک زنان بزرگی کار را پیش بردند. رسول خدا(ص) با خدیجه(س)، امیرالمومنین علی(ع) با فاطمه(س) و حسین ابن علی با زینب کبری(س) رسالت خود را پی گرفتند.

وی با اشاره به اینکه انقلاب نیازمند چنین زنان ارزشمندی بود، ادامه داد: ما در ردیف امام راحل چنین شخصیتی را داشتیم. امام می‌گوید که در هیچ کجای جهان دیده نشده است که زن با کودکی در آغوش، به میدان جهاد بیاید که ملت ما این کار را انجام داد. الان هم در کنار رهبر انقلاب باید در میان خانم‌ها همراهی برای ایشان و در کنار ایشان پیدا شود.
وی افزود: باید دید چرا چنین شد، چرا بانو امین به صورت استثناء مطرح شد و چرا این به صورت قانون عام جامعه در نیامد. قرآن قسمتی از این مشکلات را بر دوش خود بانوان می‌گذارد. بانوان خودشان را دست کم می‌گیرند و هر چه مردان تلاش کنند که زنان چنین نباشند، در رفع این مسئله موفق نمی‌شوند. چون این کمبود باید به دست خود زنان برطرف شود و این یک امر عقلی است.
آیت‌الله حائری شیرازی عنوان کرد: هر جامعه‌ای باید خودش تکریم خود را احیاء کند. تکریم زنان را فقط زنان می‌توانند به دست آورند. زن عمران یک کسی است که در دعا می‌گوید خداوندا! تو سمیع و علیمی که او می‌گوید منظور وی به ذات خدا است و این دو صفت برای دیگران بالعرض است. با این وجود، در مقام هدیه، درباره مریم به خدا گفت: من او را آزاد کردم و می‌خواهم او را وقف تو کنم، از من بپذیر و خداوند در پاسخ گفت: من مریم را قبول کردم و این قبول کردن، قبول معمولی نبود، بلکه قبول احسن و فوق‌العاده بود.
وی ادامه داد: امام راحل با تاسیس مدارس دینی بانوان خدمت بزرگی به آنها کرد. زنان در گذشته به ندرت در این مسیر قرار می‌گرفتند. طی استقرایی که بنیاد شهید در خانواده شهدا انجام داده، مادران شهدا زنان استثناء دانسته شده‌اند.
حائری شیرازی با بیان این‌که کسی که می‌خواهد در مقام عرفان و سیر سلوک پذیرفته شود، لازمه‌اش تلاش و رویش است، گفت: شخصی نزد شیخ قاضی درس عرفان می‌خواند و بعد از چند جلسه دیگر نیامد. شیخ قاضی احوال او را جویا شد و وی گفت: من تاثیر از این مجالس ندیده‌ام و دیگر نمی‌آیم. شیخ به او گفت: تو از خود بیرون نیامده بودی تا به عرفان برسی. کسی که می‌خواهد نزد خدا بیاید، باید از خود عبور کند و مشکل انسان همین عبور از خود است. وقتی همراه انسان همه‌جا می‌آید مشکل ایجاد می‌شود.کسی که بدنش آغشته به روغن باشد، در اقیانوس کبیر هم غسل کند، پذیرفته نمی‌شود و با رفتن در اقیانوس رحمت، خشک بیرون می‌آید.
وی ادامه داد: انسان چگونه می‌تواند با چشمی که دچار معصیت است، خدا را ببیند. مجنون با چشمی که غیر لیلی را دیدی، چگونه می‌توانی لیلی را ببینی، در حالی که آن را با اشک طاهر نکرده‌ای. چشمی که کثرت را دیده، چگونه می‌تواند وحدت را ببیند؟ در مقایسه حضرت ابراهیم و امام حسین(ع) می‌توانیم به جایگاه طهارت پی ببریم. ابراهیم موحد است و در تمام تعلقاتی که دارد، خدا را از همه چیز ارزشمندتر می‌داند. وی در هشتادسالگی صاحب فرزندی می‌شود که در سیمای او نور پیامبری دیده می‌شود. خدا دستور می‌دهد ابراهیم(ع) زن و فرزند را به جایی که الان که خانه خدا است، ببرد. او زن و فرزند را در جایی می‌گذارد که دوست و دشمنی در آنجا وجود ندارد و پاداش او چشمه زمزمه بود. اما امام حسین(ع) زن و فرزند را به جایی می‌برد که تنها دشمنان هستند.

وی با بیان این‌که جایزه امام حسین(ع) چشمه‌ای در بیت‌الحرام بود، افزود: خانه خدا قلب حسین(ع) بود. خدایی که فراتر از آسمان و زمین است، چگونه می‌شود در کعبه جای گیرد. بنابراین قلب تو مثل کعبه و صدر تو مسجد الحرام است و کعبه اصلی همینجاست.
وی در پایان گفت: من به دفاع شخصی از این بانو نپرداختم و دفاع مکتبی کردم و کوشیدم در مورد هدف بانو امین سخن بگویم، نه صرفا شخصیت وی.