به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نخستین جایزه کتاب بلخ عصر روز 28 بهمن با حضور ابوذر ابراهیمیترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و افتخار حسین عارف، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری برگزار شد.
سیدعباس صالحی در این مراسم با بیان اینکه روابط میان دو ملت ایران و افغانستان مربوط به دوره اساطیری و زمانهای گذشته است، گفت: این روابط فراتاریخی بوده و به روایت فردوسی، زال پسر سام با رودابه محراب کابلی ازدواج میکند و قهرمان شاهنامه از دل آن برمیخیزد و بعدها که شاهنامه سندیت مییابد، روابط این دو ملت پیش و پس از اسلام تدوام ویژهای مییابد.
وی افزود: در کتیبههای هخامنشیان، نام اقوام آریایی که میآید، تعداد اقوام افغانستانی و ایرانی قابل توجه است و بعدها پس از اسلام این دو مجموعه با هم خندیدهاند، گریستهاند، شادی کرده و غمهایی را بین خود تقسیم کردهاند و آنگاه که حمله مغول آغاز شد، بلخ و نیشابور با هم فرو ریختند و جامعه و جوامعی را در فراق تمدنی خود نهادند.
شاعران ایران و افغانستان، حلقه وصل زبانی، فرهنگی و قومی هستند
صالحی با اشاره به اشتراکات فراوان این دو ملت اظهار کرد: این دو ملت اشتراکات و ارتباطات متعددی را با هم داشته و دارند و گذشته از این، تاریخ درازمدت زبان فارسی، علقه مشترک بعدی بین این دو است.
وی ادامه داد: زبان فارسی زبان رسمی میان سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان است. ایران و افغانستان با این زبان حرف میزنند، مینویسند و گفتارشان با یکدیگر آشناست و زبان شعر پیونددهنده بین این دو ملت است و زمانی که استاد خلیلالله خلیلی به ایران آمد، این شعر را سرود: «مژده ای شیراز من بوی بهار آوردهام/پیک گلزار دلم، پیغام یار آوردهام»، از این رو باید گفت که شاعران دو ملت ایران و افغانستان در طول تاریخ حلقه وصل زبانی، فرهنگی و قومی بوده و هستند.
معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد تصریح کرد: در حوزه آئینها، مراسمها و حوزه فرهنگ عمومی مشترکات بین دو ملت گسترده و اشتراکات دینی و عقیدتی بین این دو عمیق است و وقتی اسلام را پذیرفتند با عمق رگ و خون پذیرفتند و به آن وفادار بوده و ماندهاند. حضور جریان شیعی مقتدر در افغانستان همچون ایران نیز از مشترکات دیگری است که با انقلاب اسلامی نیز قرابت دیگری ایجاد کرده و پژواک فراملی در جهان بود.
شعر و ادبیات افغانستان ملهم از ایران است
صالحی با اشاره به ابعاد مختلف تأثیرگذار در روابط میان ایران و افغانستان بیان کرد: شعر و ادبیات برادران افغانستانی ملهم از ایران بوده و عملاً بخشی از شعاع انقلاب اسلامی در ادبیات این کشور نمایان شده است و امروز به سختی میتوان شعر و ادبیات انقلاب را از سرزمین جغرافیایی ایران و افغانستان جدا کرد و هر دو با لحنی مشابه از امتداد وجودی آن سخن میگویند.
وی افزود: ملت ایران و افغانستان در فضای این سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دغدغه استقلالخواهی در مقابل فزونطلبی فزاینده شرق و غرب داشتهاند و این دو ملت، چند دهه برای استقلال و در مقابل فزونخواهی، چه مارکسیستی و چه لیبرالی و غربی مقاومت کردهاند، کینهای که استکبار جهانی از هر دو ملت دارد، بابت استقلالخواهی آنهاست و هر دو درگیر جریانهای تکفیری و خشونتگرا هستند. جریانی که نمیخواهد اسلام با وجهه رحمانی به نمایش درآید. این جریانهای تندرو افراطی در این سه دهه مشکل و معضل هر دو ملت بودهاند.
صالحی ادامه داد: این اشتراکات گسترده ایجاب میکند که توجهات جدیتری به آن صورت گیرد و چالشهایی که در برابر امتداد اشتراکات وجود دارد، فرصتی دیگر میخواهد تا درباره آنها بحث شود، اما در این زمینه یادآوری نکاتی را ضروری میدانم؛ یکی نگرشهای افراطی قومی و مذهبی است که این نگرشها تلاش میکند با مشترکات به مبارزه برخیزد و این نگرشها چه در ایران و چه در افغانستان مانع ارتباط هویتی دو جامعه است.
تأکید صالحی بر تشکیل پارلمان فرهنگی مشترک
وی در ادامه گفت: همچنین کلیشههای غلط و برداشتهای نادرست از جامعه مانع تداوم ارتباطات مطلوب است و کسانی که به تداوم این ارتباطات میاندیشند، باید بکوشند با تدابیر، این ارتباطات عمیق و گسترده شود و تحرکات رسانهای افزایش یابد تا همبستگیهای فرهنگی این دو ملت ارتقا پیدا کند.
معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد در این راستا پیشنهادهایی را ارائه داد و گفت: تشکیل مرکز مطالعات ایران و افغانستان اقدامی است که هم برای مباحث میراثی و آیندهنگرانه بوده و این دو ملت باید از یک پشتوانه مطالعاتی عمیقتری برخوردار باشند و نهادهای فرهنگی میتوانند به این امر کمک کنند. از سوی دیگر باید یک پارلمان فرهنگی میان دو ملت ایران و افغانستان شکل بگیرد؛ چرا که مفاخر فرهنگی این دو ملت کم نیستند و این پارلمان میتواند راهی را برای ارتباط گستردهتر و عمیقتر باز کند.