به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی شب گذشته 16 خرداد در نشستی با حضور جمعی از اساتید، طلاب و دانشجویان گفت: با توجه به اینکه سرنوشت اسلام در گرو سرنوشت مناسبات شیعه و سنی است، رها کردن اندیشه حساس تقریب به حال خود و واگذاشتن آن به دست شرایط فکری شبههآلود به هیچ روی به صلاح نیست. از این رو باید شبهات و مشکلات علمی فراروی آن را در فضاهای علمی نقد، بررسی و برطرف کنیم.
وی ادامه داد: نباید اندیشه مهم تقریب را در فضای برزخی و کج دار و مریز نگاه داشت؛ رفتارهای کج دار و مریز در فضای سیاستگذاری معنا دارد، ولی نسبت به یک اندیشه که یا باید نفی آن و یا اثبات آن را پذیرفت، معنا ندارد و خاستگاه ناهنجاریهای مناسباتی میشود.
وی ادامه داد: مصلحت هر یک از شیعه و سنی بر دو دسته است، یکی مصلحت منعزل از مصلحت اسلام و امت اسلامی است؛ به این معنا که هر یک از این دو مذهب به صورت انعزالی و جدای از امت اسلامی بخواهند مصلحتی را برای خود تعریف و دنبال کنند که این غلط اندر غلط است.
مبلغی یادآوری کرد: پیگیری مصالح بریده و بیاعتنا به سرنوشت امت اسلامی مشکلآفرین است و راه آن از تفرقه میگذرد و مگر امکان دارد بخشهای مهمی از امت اسلامی با دوری از تقریب، جامعه را پر از کینه، اختلاف، قتل، تکفیر، کشتار و رودروی هم ایستادن قرار دهند و بتواند در این فضا خود را جلو ببرد. باید بدانیم سرنوشت شیعه و سنی به وضعیت اسلام و به یکدیگر گره خورده است.
وی با اشاره به اینکه دومین نوع مصلحت، مصلحت در چارچوب وفاداری به امت و ساختارهای امت است، گفت: این مصلحت به آن معناست که اگر در سایه تقریب روابط اجتماعی درست میان جامعه اسلامی شکل گرفت، در آن زمان هرکس کالای خود را بدون تنش عرضه کند و دو طرف احساس کنند امکانات حضور سالم بینشان توزیع شده است و هر یک بیتنش و به صورت طبیعی میتوانند همدیگر را تحمل کنند و کالای خود را ضمن احترام به دیگری عرضه نمایند و به هر حال نشکستن روابط اجتماعی باید به عنوان خط قرمز باشد.
وی گفت: تقریب اندیشه خوبی است، ولی یک اندیشه کامل، جامع، پاسخگو برای وضعیت اسفبار ارتباطات اجتماعی و مناسبات اجتماعی کنونی بین شیعه و سنی نیست. معتقدم، تقریب اندیشه سالم، ممکن و مشروعی است و باید هم باشد و جدا از مشروعیت، وجوب هم دارد، ولی مشکل این است که این اندیشه، به تنهایی به صحنه آمده است و نمیتواند از پس وضعیت امروزی برآید.
وی افزود: در این زمینه باید دست به یک نظریهپردازی بزنیم و جایگاه تقریب را در یک منظومه فکری فراتر و بزرگتر تعریف کنیم در آن صورت، تقریب هم میتواند نقش و سهم خود را به عنوان جزئی از آن منظومه فکری ایفا نماید.
تقریب دست کشیدن از اعتقاد خود نیست
وی ادامه داد: برخی فکر میکنند تقریب به معنای دست کشیدن اتباع مذاهب از اندیشهها و عقاید خود است و این تعریف از تقریب، ذهنیت نادرستی است. تقریب اصولا کاری با اندیشه ندارد و هرگز سراغ دست کشیدن از اندیشه (همه یا بخشی از آن) و یا مخفیسازی اندیشه ندارد.
وی اظهار داشت: تقریب مربوط به فضای رفتار است؛ یعنی عواطف اسلامی را از فضای جامعه شیعی محض یا سنی محض بیرون بردن و نسبت به همدیگر عاطفه ورزیدن، و به تعبیری شیعه و سنی را نسبت به هم دارای عاطفه کردن. این همان چیزی است که پیامبر اسلام در جامعه ایجاد کرد در جامعه علوی هم میبینیم که شیعه و سنی حضور داشتند و نسبت به هم روابط و عواطفی داشتند.
وی افزود: تقریب طرفین را نسبت به عقاید هم آگاه میکند، چون جهل منشاء جدایی است و اگر ارتباطات علمی و آشنایی علنی متقابل و متبادلی نسبت به هم صورت گیرد، جهلها برطرف میشود و این تقریب علمی است.
نفی غیر در قرن دوم طبیعی بوده نه تکفیری
وی گفت: شیعه و سنی بر پایه نفی یکدیگر بنا نشدهاند، در جامعه اسلامی نفی دو اندیشه کلامی که در ورای مذاهب بوده، در تجربه صدر اسلامی نفی طبیعی بوده نه نفی تکفیری، تعصبی و نفی دارای بازتابهای اجتماعی.
مبلغی خاطرنشان کرد: بهترین قرن قابل مطالعه برای وضعیت مناسبات اجتماعی اسلامی قرون اولیه اسلام است. در این قرنها شیعه و سنی (و البته نه حاکمان) کنار هم زیسته و هیچ کدام دیگری را به خاطر مذهب نفی نکرده است.
تکفیر در متون شیعه و سنی قرون اولیه نبوده است
وی خاطرنشان کرد: نفی اجتماعی مبتنی بر تکفیر، دشمنی و عدم وحدت که امروزه گاه بروز پیدا میکند در نصوص دینی، متون دینی شیعه و سنی و حوادث تاریخی قرن اول و دوم و سوم نبوده است.
وی ادامه داد: شیعه و سنی باید یک بازاندیشی را نسبت به متون و نصوص و ارتباطات دو مذهب در فضای جامعه اسلامی داشته باشند و این شدنی است. نفی تعصبآمیز دیگری امری ذاتی وهویتی برای هیچ یک از شیعه و سنی نیست که بگوییم که قابل جدا شدن نیست. تاریخ این را تحمیل کرده است، اگر به صدر اسلام بازگردیم به نمونه همزیستی شیعه و سنی کنار هم به صورت واضح بر میخوریم.
مبلغی خاطرنشان کرد: شیعه و سنی باید به فضایی بیاندیشند که به رغم اختلافات فکری همدیگر را اجزای جامعه اسلامی ببینند. باید به عصری بازگردیم که شیعه و سنی به ذهنشان اصلا خطور نمیکرد که اختلاف مذهبی آنان به فضای ارتباطات، مناسبات و روابط آنها سرایت کند.
وی ادامه داد: اگر بنا باشد ارتباطات اجتماعی بر پایه دو فکر همطراز برقرار شود هیچ جامعهای نباید شکل بگیرد چون افراد جامعه باهم مخالف و مختلف هستند.
وی گفت: قواعد تعامل باید به گونهای تعریف شود که بتوانند کنار هم، با هم بسازند. لطافت جامعه، حیات و پویایی جامعه مبتنی بر تنوع است و قرار نیست همه یک دست باشند چرا که خداوند چنین چیزی را خلق نکرده است.
وی گفت: معتقدم تقریب اندیشه مشروع، ممکن، واجب، به مصلحت ولی یک اندیشه بدون حامی و جدا شده از یک فضا و منظومه فکری است. این اندیشه به تنهایی به صحنه آمده است و طبعا غیر قادر برای درمان وضعیت کنونی جامعه اسلامی است.
همزیستی اندیشهای بشری است
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با اشاره به ضرورت تقریر و تبیین نظریه «تعایش»، اظهار داشت: همزیستی قبل از اینکه دینی باشد، امر بشری است، انسانها بر اساس تجربه زندگی و ارتکازات خود، تغافل نسبت به هم را مبنای زندگی اجتماعی قرار میدهند و عدم تعرض به اندیشه مخالف را مبنا قرار میدهند تا زندگی به صورت اجتماعی و جمعی شکل بگیرد.
مبلغی یادآور شد: ارتباطات اجتماعی بر پایه کنار آمدن، تغافل و تحمل یکدیگر شکل میگیرد، چون منافع مشترک طرفین بر این است و اگر قرار باشد دو طرف بر اساس اندیشههای خود سر به سرهم بگذارند همزیستی شکل نمیگیرد.
وی با اشاره به اینکه تعایش اسلامی ریشه در وضعیت عقلایی دارد، گفت: اگر نصوص دینی ناظر به تعایش فعال شود این اندیشه میتواند در جامعه جایگاه جدی خود را باز کند.
یک سوم تعایش، تغافل است
مبلغی با اشاره به روایتی از امام باقر (ع) در مورد تعایش گفت: حضرت امام باقر (ع)، فرمودند «یک سوم تعایش، تغافل است» اگر میخواهیم زندگی مشترک داشته باشیم، باید تغافل کنیم. تعایش با زیرکی و رعایت خطوط قرمز، حفظ و مراعات آن، شکل میگیرد.
وی با اشاره به اینکه خطوط قرمز و سازکار تعایش زود شناخته میشود، خاطرنشان کرد: شیعه و سنی، حوزههای علمیه، علما و مصلحان اسلامی باید به سمت تقریر و تبیین تعایش به عنوان یک امر عقلایی که زود درک و فهم میشود بروند.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس بیان کرد: وقتی این وضعیت پا بگیرد، خیلی از متون و نصوص دینی که مربوط به نگاه اجتماعی و تعایش است، احیا میشوند. به دلیل اینکه نگاه ما بیشتر اختصاصی بوده است؛ یعنی شیعه با شیعه و سنی با سنی بوده است، نصوص قرآنی و روایی دارای نگاه تعایشی مهمل و معطل گذاشته شده است و ناشناخته مانده است.