عبدالحمید قدیریان:
ظرفیت هنرهای تجسمی در انتقال پیام‌های دینی ناشناخته مانده است

عبدالحمید قدیریان، هنرمند عرصه تجسمی، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) گفت: واقعیت امر این است که در عرصه فرهنگ و هنر هنوز قادر نیستیم از توانایی‌های موجود به خوبی و برای منظور و پیامی که قصد انتقال آن را به مخاطب داریم، استفاده کنیم و این تنها به این علت است که امکاناتی که در اختیار داریم، به شکل درست شناسایی نکرده‌ایم تا بتوانیم از قابلیت‌های آن در جهت خواست و هدفی که داریم بهره‌برداری کنیم.
هنرهای تجسمی به واسطه تجسیم و تصویری که خلق می‌کند، دارای اهمیت است
وی ادامه داد: یکی از این عرصه‌های هنری شناخته‌نشده، هنرهای تجسمی است؛ هنر تجسمی نه به معنای مصادیق آن که در رشته‌های نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و ... تعریف می‌شود بلکه به معنای تجسیم و تصویری است که خلق می‌شود و پیش روی مخاطب قرار می‌گیرد.
قدیریان تصریح کرد: همچنان حتی در نزد بسیاری از هنرمندان و فعالان عرصه تجسمی، پرداختن به این هنر و خلق مجموعه‌ای از آثار جنبه تزئینی دارد البته زیبایی‌شناسی یا استتیک جزئی از ماهیت وجودی اثر هنری است که از نقطه نظر روانشناسی نظرگاه مخاطب را تلطیف کرده و به نوعی با هارمونی و نظامی که در عناصر اثر است موجب آرامش و تسکین روح می‌شود.
مدیر هنری مجموعه تلویزیونی «مریم مقدس(س)» در ادامه گفت: وجه دیگر این زیبایی‌شناسی هنری و ارتباطی که با مخاطب به این واسطه برقرار می‌کند؛ همانگونه که اشاره کردم انتقال پیام و منظوری به مخاطب است که در حوزه هنر متعهد دینی، پیام‌های منتقل شده از این ساحت، پیام‌های دینی و ارزشی به ویژه با هویت اسلامی است.
معماری شهری در شرایط کنونی بی‌هویت است و تناسبی با باور فرهنگی ایرانی ندارد
این هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز گفت: متأسفانه به دلیل عدم توجه به جنبه‌های کاربردی هنرهای تجسمی، شاهد نوعی از هم‌گسیختگی فرهنگی در این حوزه شده‌ایم که نمونه بارز آن بدعتی است که در معماری شهری با آن مواجهیم؛ شکلی نامأنوس با باورهای فرهنگی و اعتقادی ایرانی که هیچ هویتی ندارد و به نظر من نوعی شلختگی نمای شهری را موجب شده است و این در حالیست که در معماری اصیل ایرانی که انشعابی از هنرهای تجسمی در خلق تصاویر بدیع و زیباست، فلسفه‌ای وجود دارد و هر جزء به جزء آن بنا به معنا و مفهومی شکل گرفته است.
مدیر هنری فیلم سینمایی «ملک سلیمان(ع)» تأکید کرد: هنرهای تجسمی با ماهیت تصویری و نمادین آن از ارکان طراحی صحنه و فضا در سینما و حتی در صحنه‌های تئاتری است؛ گذشته از محتوای یک اثر سینمایی و نمایشی که در بازی بازیگران و گفتار آنها گنجانده شده است، نمایی که از طریق طراحی دکور و صحنه‌پردازی در معرض دید مخاطب قرار می‌گیرد نیز به نوعی مکمل روایتی است که سازنده اثر قصد انتقال مفاهیم آن را به مخاطب دارد.
عناصر تجسمی به کار رفته در سینما و تئاتر باید با آنچه که روایت می‌شود همخوان باشند
وی در ادامه گفت: این مسئله در حوزه آثار دینی و ارزشی بیشتر نمود پیدا می‌کند و توجه به این نکته که تا چه اندازه طراحی فضا و صحنه و بافت اجزای تشکیل دهنده آن که زیرمجموعه هنرهای تجسمی است با آنچه که در آن نقل و روایت می شود همخوانی و سنخیت دارد موضوعی است که می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و پیرامون آن مباحثی علمی مطرح شده و حتی وضعیت موجود آسیب‌شناسی شود.
قدیریان در پایان گفت: به هر حال در مورد عنصر تصویر که نخستین مواجهه مخاطب با آثار تجسمی در هر شکل آن از نقاشی گرفته تا مجسمه‌سازی است مسائلی وجود دارد که باید به ویژه این موضوع را از منظر قرآنی و دینی نیز مورد بررسی قرار داد تا به بهترین شکل و شیوه بتوان به جنبه‌های کاربردی هنرهای تجسمی در انتقال پیام‌های دینی و ارزشی پرداخت.