محمد صادقی، بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن( ایکنا) با بیان اینکه عاشورا موضوعی است که در قلبهمه ایرانیان، فارغ از اینکه کجای دنیا زندگی میکنند، جا دارد، گفت: اهمیت عاشورا سبب میشود که این مفهوم همیشه بر فیلمها و سریالهایی که به عاشورا میپردازند، سنگینی کند. در این عرصه «مختارنامه» از آن دست کارهایی است که توانسته نمونه خوبی در این حوزه باشد. دلیل این موفقیت نیز تنها در یک بخش خلاصه نمیشود، چون در حوزه نمایش موفقیت یک کار در گرو عوامل مختلف است که هر کدام همچون زنجیر به یکدیگر وصل هستند.
وی افزود: اما به هر حال، امتیاز اول این کار در فیلمنامه قوی آن است. در این حوزه به شدت دارای بار دراماتیک و جذاب است که سبب شده کار تا پایان برای تماشاگران قابل پیگیری باشد. این امتیاز در شرایطی است که بسیاری از کارهای نمایشی بعد از چند هفته، پایانش برای تماشاگران قابل پیشبینی است. در کنار فیلمنامه، به عواملی دیگری هم میتوان اشاره کرد؛ از جمله کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس و... که هر کدام در میان تولیدات تلویزیونی جزء آثار فاخر به حساب میآید.
بازیگر سریال «مختارنامه» ادامه داد: من امکانات و نحوه پخشی که برای این سریال انتخاب شده را دلیلی دیگری برای موفقیت این کار میدانم. بعد از تمام نقاط برتر «مختارنامه»، باید صحنههای عاشورایی این سریال را هم از شاهکارهای این مجموعه دانست که به شدت تماشاگر را تحت تاثیر قرار میدهد. من شخصاً در صحنهای را که اسب اباعبدالله(ع) بدون سوار از نبرد بازمیگردد، هرگز فراموش نمیکنم و اولین بار به شدت تحت تأثیر آن قرار گرفتم. از این دست صحنهها در «مختارنامه» کم نبود که هر کدام عاملی بوده برای این مخاطبان جذب این کار شوند.
وی درباره جلوههای بصری «مختارنامه»، صحنههای نبرد و اینکه تا چه حد این بخش در موفقیت این سریال نقش داشته بیان کرد: برخی از اعتراضات نسبت به این سریال در زمان پخش پیش آمد که خشونتها در این کار بیش از آن است که باید میبود. درباره درستی یا نادرستی این موضوع فعلا بحث نمیکنیم، چون موضوع مفصلی است، اما همین اندازه میگویم که این قبیل تصاویر (صحنههای نبرد) عاملی است که بخشی از مخاطبان به ویژه جوانان را جذب خود میکند و نادیده گرفتن آن در حقیقت چشمپوشی از بخش مهمی از مخاطبان برنامههای تلویزیونی است. با این توضیح من تنها وجود صحنههای نبرد و خشونت زیاد فیلم را عامل موفقیت و جذابیت این سریال نمیدانم.
بازیگر فیلم سینمایی «ابراهیم خلیلالله» ادامه داد: درباره تاثیرگذاری این سریال هم، همین اندازه باید گفت که در بسیاری از صحنههای این فیلم به ویژه آنجاهایی که مربوط به کربلا بود، تمام بازیگران تحت تاثیر قرار بودند، البته این تاثیرپذیری به نحوی نبود که کار متوقف شود، اما به هر حال روی کار تاثیر مستقیم داشت. برای خود من نیز در کارهای بسیاری که موضوعی تاریخی و مذهبی داشت، به وقوع پیوست. نمونه اول آن در فیلم ابراهیم خلیل الله(ع) روی داد که من به شدت تحت تاثیر برخی از سکانسها قرار گرفتم. آنجایی که حضرت ابراهیم(ع) مجبور بود فرزند خود را در بیابان رها کند یا اینکه فرزندش را به قربانگاه ببرد.
صادقی اضافه کرد: در «ستاره خضرا» هم چنین اتفاقی روی داد. آنجایی که راهب با سربریده ابا عبدالله(ع) تنها میماند، ناخودآگاه انسان از فضا و پیرامون خود رها میشود و تحت تاثیر آنچه روی داده و مستند نیز است قرار میگیرد. این اتفاق در سریالی که من نقش امیر کبیر را ایفا میکردم، هم به نوعی دیگر رخ داد.
وی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه دوست داشت جز نقش عبدالله مطیع، نقش چه کس دیگری را در «مختارنامه» بازی میکرد؟ گفت: من سه مرحله، برای بازی در این سریال دعوت شدم. در مرحله اول، ابتدای کار بود، ولی چون من مشغول به کار بودم نتوانستم به آن پاسخ مثبت دهم. درضمن هیچگاه نفهمیدم که برای چه نقشی انتخاب شده بودم. در مرحله دوم نقشی بود که با آن ارتباط برقرار نکردم و سومین بار همین نقش عبدالله بن مطیع بود که به عقیده من بهترین انتخاب برای من در آن زمان بود.
وی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه از میان «مختارنامه» و «ولایت عشق» بازی در کدامیک برای وی لذتبخشتر بوده است؟ گفت: اگر از دیدگاههای شخصی خودم بخواهم به کار بنگرم، باید بگویم که نقشی که در «ولایت عشق» بازی کردم، پیچیدگیهای بسیار بیشتری داشت، اما نقشم در «مختارنامه» این پیچیدگی را نداشت و تنها به واسطه درامپردازی فیلمنامهنویس، بزرگ شده بود. با این وجود باز هم معتقدم که مقایسه این دو کار به هیچوجه درست نیست، چون من به عینه میدیدم که برای هر دو کار تا چه حد زحمت کشیده شد.