نگاهی به گونه‌های مختلف واژه «اشجار» در قرآن
شجره در قرآن كريم در انواع مختلفی ذكر شده است كه به مهم‌ترين اشجار در اين كناب الهی اشاره می‌كنيم:
1- شجره خبيثه: وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الأرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ (٢٦)
و مثل سخنی ناپاك چون درختی ناپاك است كه از روی زمين كنده شده و قراری ندارد. (ابرهيم /26)
كلمه خبيثه همان كلمه كفر و شرك، همان گفتار زشت و شوم، همان برنامه‌های گمراه كننده و غلط، همان انسان‌های ناپاك و آلوده و خلاصه هر چيز خبيث و ناپاك است، به روايتی از امام محمدباقر(ع) اين مثل (درخت پليد ) برای بنی اميه است.
2- شجره خلد: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لا یَبْلَى (١٢٠)
پس شيطان او را وسوسه كرد، گفت: «ای آدم، آيا تو را به درخت جاودانگی و ملكی كه زايل نمی‌شود، راه نمايم؟‏» (طه /120)
شجره خلد همان درختی است كه حضرت آدم (ع) از خوردن آن ممنوع شدند.
3-شجره زقوم: اِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (٤٣) طَعَامُ الأثِيمِ (٤٤)
مسلماً درخت زقوم... (دخان /43) غذای گنهكاران! است؛) (دخان /44)
زقوم نام گياهی تلخ و بدبو و بدطعم است كه دارای برگ‌های كوچكی است و در سرزمين تهامه از جزيره عرب می‌رويد، گياهی است كه شيره تلخی دارد كه وقتی به بدن اصابت كند متورم می‌شود. در واقع غذای دوزخيان است.
4- شجره طيبه: أَلَمْ تَرَ كَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا كَلِمَةً طَیِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ (٢٤)
آيا نديدی خدا چگونه مثل زده: سخنی پاك كه مانند درختی پاك است كه ريشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است؟» (ابراهيم /24)
در كتاب كافی از امام صادق (ع) در تفسير جمله «كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» چنين نقل شده است: پيامبر (ص) ريشه اين در خت است و اميرمؤمنان علی (ع) شاخه آن و امامان كه از ذريه آن‌ها هستند شاخه‌های كوچك‌تر و علم امامان ميوه اين درخت است و پيروان با ايمان آن‌ها برگ‌های اين درختند.
در روايتی ديگر شجره طيبه به درخت پاكيزه در بهشت تعبير شده كه اين درخت پاكيزه حضرت محمد (ص) است و شاخه آن حضرت علی (ع) و برگ آن حضرت فاطمه(س) و ميوه آن حضرت حسن و حسين (ع) هستند.
5- شجره مباركه: مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَلا غَرْبِیَّةٍ (٣٥)
از درخت پربركت زيتونی گرفته شده كه نه شرقی است و نه غربی؛ (نور/35)
از درخت زيتون به عنوان شجره مباركه ياد شده است چون منافع آن زياد است يا روغن آن بهتر می‌سوزد، يا اولين درختی است كه پس از طوفان نوح روييد و محل روييدن آن جايگاه انبيا بوده است يا هفتاد پيامبر از جمله ابراهيم (ع) آن را مبارك ساخته‌اند.
در خبری از اميرمؤمنان علی (ع) می‌خوانيم: ما افقر بيت ياتدمون بالخل و الزيت و ذلك ادام الانبيا: خانه‌ای كه در آن از سركه و روغن زيتون به عنوان نان خورش استفاده می‌كنند هرگز خالی از طعام نمی‌شود و اين غذای پيامبران است.
در حديثی از امام علی بن موسی الرضا (ع) آمده است: «نعم الطعام الزيت، يطيب النكهه و يذهب بالبلغم و يصفی اللون و يشد العصب و يذهب بالوصب و يطفی الغضب»؛ روغن زيتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو و بلغم را برطرف می‌سازد، رنگ صورت را صفا و طراوت می‌بخشد، اعصاب را تقويت كرده، بيماری و درد و ضعف را از ميان می‌برد و آتش خشم را فرو می‌نشاند.
6-شجره ملعونه: وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاكَ إِلا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِيدُهُمْ إِلا طُغْیَانًا كَبِيرًا (٦٠)
و ياد كن هنگامی را كه به تو گفتيم: «به راستی پروردگارت بر مردم احاطه دارد» و آن رويايی را كه به تو نمايانديم و نيز آن درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمايش مردم قرار نداديم و ما آنان را بيم می‌دهيم، ولی جز بر طغيان بيشتر آن‌ها نمی‌افزايد. (اسرا/60)
الف – شجره ملعونه قوم سركش يهود هستند، آن‌ها همانند درختی هستند با شاخ و برگ فراوان اما مطرود درگاه پروردگار.
ب - در بسياری از تفسيرهای شيعه و اهل تسنن نقل شده كه شجره ملعونه، بنی اميه هستند
ج- در تفاسير ديگر منظور از شجره ملعونه، شجره زقوم است كه درختی است كه در بن جهنم می‌رويد و ثمره‌ای ناگوار و رنج‌آور دارد و خوراك گناهكاران است.
7- شجره موسی: درختی كه از آن به حضرت موسی (ع) ندا آمد كه: مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (٣٠)يك درخت ندا داده شد كه: «ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانيان! (قصص/ 30)
*****************************
پی نوشت‌ها:
1- قرآن كريم
2- تفسير نمونه، آيت‌الله مكارم‌شيرازی
3- تفسير الميزان، علامه طباطبايی
4- فرهنگ‌نامه لغات قرآن، يوسف حريری