به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، سرتیپ خلبان فرجالله براتپور، لیدر یکی از عملیاتهای بزرگ نیروی هوایی در طول دفاع مقدس است که این عملیات توسط خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوست. عملیاتی که این خلبانان برای انجام آن، مسافتی سه برابر حد عادی را طی و در مرز عراق و اردن، بیش از 48 هواپیما و تجهیزات نظامی پیشرفته رژیم بعث عراق را سرنگون کردند.
وی در سال 1324 در کنگاور متولد شد. بعد از دیپلم به دانشکده خلبانی رفت و در مهر 1347 پس از گذراندن تحصیلات در ایران و آمریکا به درجه ستوان دومی نایل شد که بعد از آن شروع به پرواز با هواپیمای F5 در رادارهای تاکتیکی کرد. مهر سال 1357 برای آموزشهای مدیریتی به آمریکا رفت و دو ماه مانده به انقلاب به کشور برگشت.
30 تیر سالروز شهادت عباس دوران، بهانهای شد که یادی نیز از خلبانان اسطورهساز زنده داشته باشیم و گفتوگویی را با سرتیپ براتپور، لیدر عملیات حمله به H3 ترتیب دهیم.
سه ماه نخست جنگ را نیروی هوایی اداره کرد
سرتیپ براتپور با تاکید بر اینکه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در سه ماه نخست جنگ تحمیلی اداره دفاع از مرزهای کشور را به تنهایی برعهده گرفته بود، گفت: در سه ماه نخست جنگ تحمیلی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی با تمام نیروهای ارتش عراق میجنگید و جایگزین سایر نیروهای ارتش بود.
وی ادامه داد: بیشترین تعداد اسرا و شهدای ارتش در دفاع مقدس متعلق به نیروی هوایی است و شاید اگر حماسهسازی امثال عباس دوران، عباس بابایی و اردستانی نبود، امروز خوزستان از خاک ایران جدا شده بود.
براتپور تصریح کرد: نیروی هوایی بیش از سایر نیروهای ارتش در بطن جنگ حضور فعال داشت و روزی 350 تا 400 سورتی پرواز را انجام میداد.
وی درباره شروع جنگ تحمیلی توضیح داد: در اول شهریورماه مطمئن بودیم که جنگ اتفاق میافتد و گزارش آن را هم داده بودیم که عراق آماده جنگ است. حتی در آن ایام عراق برخی نقاط مرزی ما را گرفته بود و برخی مواضع مانند شهر مهران را نیز هدف قرار داده بود، اما مسئولان توجهی به این اخبار نمیکردند. حتی یک بار شش فروند هواپیما با لیدری خودم و به دستور فرماندهان ارتش نقطهای را بمباران کردند تا نیروی زمینی برود آن را پس بگیرد، اما آنها عقب نشینی نکردند. دلیل این بود که ما در ارتش فرماندهی قوی نداشتیم و در تقسیم نیروها مشکل وجود داشت. در سطح فرماندهی هم خیلی از فرماندهان جابهجا و برخی نیز اعدام شده بودند و سیستم ارتش به هم خورده بود. صدام فکر کرد مردم با نظام نیستند، نیروهای مسلح هم ضعیف هستند و ظرف یک هفته به تهران میرسند. اما وقتی حمله اتفاق افتاد همه ملت حواسشان جمع شد. خلبانانی داشتیم که از ارتش اخراج شده بودند، اما وقتی جنگ شد همه برگشتند و گفتند هیچ پولی نمیخواهیم و فقط میخواهیم برای کشورمان بجنگیم. آن روزها تمام فشار جنگ هم روی نیروی هوایی بود که متاسفانه اسمی هم از آن نیست.
سرتیپ براتپور یادآور شد: این نیروی هوایی بود که ارتش عراق را زمینگیر کرد. در حالی که در حالت عادی یکی از وظایف نیروی هوایی حمایت از نیروی زمینی است و کار اصلیاش برتری هوایی و هدف قرار دادن فرودگاهها، پایگاههای هوایی، مخابرات و ... است. اما به خاطر اینکه ما در نیروی هوایی بیش از حدود وظایف کار کردیم، در همان ماه اول جنگ بیشترین تلفات را دادیم و بعد از آن بود که نیروی زمینی و سایر نیروها وارد شدند.
حضور 54 هواپیما از چهار پایگاه هوایی در حمله به H3
لیدر عملیات حمله به H3 درباره این عملیات توضیح داد: عملیات در 15 فروردین 1360 انجام شد. این عملیات دو بار دیگر میخواست انجام شود که نشد؛ دفعه اول در آبان سال 59 بود و به دلیل لو رفتن در میانه انجام، متوقف شد. مرتبه دوم هم رهبری دسته با سرهنگ گلچین، فرمانده پایگاه همدان و از بهترین خلبانان آن دوره بود. در مرحله سوم، شهید فکوری، بنده و سرهنگ گلچین و یکی دیگر از دوستان را خواست و گفت که این عملیات باید انجام شود.
وی افزود: اطلاع پیدا کرده بودیم که عراق یکسری از هواپیماهای ساخت انگلیس با ارزش خود را در 3 پایگاه نزدیک مرز اردن مستقر کرده است تا در وقت لزوم از آنها استفاده کند. آن هواپیماها عبارت بود از هواپیمای استراتژیک توپولوف 22 که میتوانست از بغداد برود و مشهد را موشکباران کند و برگردد، میگ 25، سوخو 24، میگ 22 و... . ما برای این کار 2000 کیلومتر باید میرفتیم و 2000 کیلومتر هم برمیگشتیم. از طرفی در سوریه هم نمیتوانستیم فرود بیاییم و باید برمیگشتیم. فرماندهان جنگ هم مخالف سوختگیری در سوریه بودند و باید در شرق و غرب عراق خودمان دو بار از هواپیمای مادر در ارتفاع پایین سوختگیری میکردیم. در نهایت این عملیات حدود 450 دقیقه طول کشید و با وجود طی کردن این مسیر طولانی توانستیم دشمن را غافلگیر کنیم.
سرتیپ براتپور گفت: درمجموع 54 هواپیما از چهار پایگاه هوایی در عملیات شرکت داشتند. برای اولین بار بود که در دنیا در ارتفاع پایین از هواپیما سوختگیری شد و حتی در پیشرفتهترین کشورهای دنیا چنین عملیاتی امکان انجام نداشت. در آن عملیات 48 فروند هواپیمای عراقی، دو آشیانه و دو رادار از بین رفت، اما ما آسیب چندانی ندیدیم و کسی هم شهید نشد. واقعاً در آن روزها همه دنیا در مورد آن عملیات صحبت میکردند.