قرآن و علوم زيستي/20
پراكندگي جانوران/ اشاره به جغرافياي جانوري در قرآن
به‌گزارش خبرگزاري بين‌المللي قرآن(ايكنا) از اردبيل، شرايط جوي و جغرافيايي همواره تأثيرات مستقيمي بر زندگي جانداران داشته است. به‌گونه‌اي كه حتي انقراض گونه‌هايي را معلول تغييرات آب و هوا مي‌دانند. بر اساس آنچه از قرآن‌كريم استنباط مي‌شود، پراكنده شدن گونه‌هاي مختلف جانوري نيز بر روي زمين، بعد از نزول باران‌هايي رخ داده و يك سري تغييرات بعد از پديد آمدن كوه‌ها بوجود آمده است. همچنين طبق نظريه داروين همه موجودات(گياهان و جانوران) از يك شكل اوليه كه حيات در آن دميده شده(يعني ذي‌روح شده است) اشتقاق يافته و بنابراين همه موجودات زنده جدي مشترك داشته و در طول زمان دودمان‌هاي مختلفي از آن جد مشترك اوليه حاصل آمده است. با قبول تمام نظريات دانشمندان علم زيست‌شناسي جهان كه سال‌ها عمر خويش را صرف تحقيقات در اين زمينه نموده‌اند، نظريه تكامل به وضوح در نهايت ما را به وجود خداوند رهنمون مي‌سازد چرا كه اين تغييرات در پشت پرده خود گواه از خدايي دارند كه تمام تغييرات با اراده او انجام گرفته و در حال حاضر نيز در حال انجام است. چنانچه به عبارت «وَيَخْلُقُ مَا لاَتَعْلَمُونَ» دقت نماييم و چنانچه بپذيريم هدف اين عبارت قرآني اشاره به فرآيند تغيير و تحول جانداران است، دقيقا مي‌توانيم بگوييم قرآن كريم نيز بدين تغيير و تحولات جانداران اشاره نموده و مويّد اين مطلب است.

تأثير تغييرات جوي و جغرافيايي بر پراكندگي جانوران
شرايط جوي و جغرافيايي همواره تأثيرات مستقيمي بر زندگي جانداران داشته است. به‌گونه‌اي كه حتي انقراض گونه‌هايي را معلول تغييرات آب و هوا مي‌دانند. گرم شدن هوا، سرد شدن آن، خشك‌سالي،‌ به راه افتادن سيلاب‌ها، همه و همه به‌ويژه اگر براي مدتي ادامه يابد مي‌تواند تغييرات اساسي را بر محيط زيست و جانداران آن بر جاي بگذارد. بر اساس آنچه از قرآن‌كريم استنباط مي‌شود يك سري تغييرات، پراكنده شدن گونه‌هاي مختلف جانوري بر روي زمين، بعد از نزول باران‌هايي رخ داده و يك سري تغييرات بعد از پديد آمدن كوه‌ها بوجود آمده است(3).
آيه قرآني
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»«همانا در آفرينش آسمآن‌ها و زمين، و در پى يك‌ديگر آمدن شب و روز، و كشتي‌هايى كه در دريا روانند با آنچه به مردم سود مى‌‏رساند، و(همچنين‏) آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين را پس از مردنش زنده گردانيده، و در آن هر گونه جنبنده‏اى پراكنده كرده، و(نيز در) گردانيدن بادها، و ابرى كه ميان آسمان و زمين آرميده است، براى گروهى كه مى‏‌انديشند، واقعاً نشانه‏‌هايى(گويا) وجود دارد»(سوره بقره، ايه 164).
آيا منظور اولين باران‌ها بوده است؟ يا اشاره به باران‌هايي دارد كه در برهه‌اي از زمان و با ويژگي‌هاي خاصي به وقوع پيوسته‌اند؟ اين آيه و سؤالات مربوط به آن مي‌تواند موضوع تحقيق چندين ساله دانشمندان باشد، اما آن‌چه به اجمال در اين‌جا مي‌توان از آن سخن گفت اين است كه اولاً آيا اين تغييرات سبب پيدايش گونه‌هاي مختلف شده‌اند و يا گونه‌هاي مختلف وجود داشته و پس از اين تغييرات شرايط براي گسترش و فرآواني آن‌ها فراهم‌تر شده است؟ ثانياً با ارايه نمونه‌هاي ملموسي كه امروزه در جريان است و به وقوع مي‌پيوندد، فهم بهتري از آيه به‌تصوير كشيده مي‌شود.

بررسي فرآيند پراكندگي
اگر فرض بر اين است كه نقاط خاصي از زمين آمادگي پروراندن حيات را داشته است نه همه جاي آن، بنابراين بايد حيواناتي در آن نقاط پديد آمده و سپس به قسمت‌هاي ديگر رفته باشند، علاوه بر اين از ماده «بث: پراكندن، منتشر كردن»(1)، در آيه شريفه به ذهن متبادر مي‌شود كه جانداران اول مجتمع بوده‌اند و سپس پراكنده شده‌اند. حال با توجه به اين‌كه در برخي آيات اين كلمه به صورت مضارع(يَبُثُّ) به كار رفته است كه دلالت بر زمان حال و استمرار مي‌كند، بايد هم اكنون نيز اين قانون، گسترش داشته و چرخش و پراكنده شدن موجودات ادامه داشته باشد. همان‌طوري كه خداوند در آيه چهارم سوره مباركه جاثيه مي‌فرمايد: «وَفي‏ خَلْقِكُمْ وَما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ»«و در آفرينش شما و آنچه از جنبندگان پراكنده مى‌كند، نشانه‌‏هايى است براى گروهى كه يقين مى‌‏آورند».
و اگر آيه فوق را با آيه هشتم سوره نحل «وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَة وَيَخْلُقُ مَا لاَتَعْلَمُونَ»«اسب‌ها و استرها و الاغ‌ها را(آفريد) تا بر آن‌ها سوار شويد و زينت شما باشد، و چيزهايي مي‌آفريند كه نمي‌دانيد»؛ ضميمه كنيم، ممكن است اين نكته به دست آيد كه هنوز هم در زمين نقاطي وجود دارد كه مخلوقات جديد در آن به وجود مي‌آيند و در زمين پراكنده مي‌شوند، در حالي كه ما از آن بي‌خبريم(3).
مطلب ديگر اين‌كه وقتي نقاط مختلف كره زمين شرايط گوناگوني، از بيابان تا دريا و... را دربر‌ مي‌گيرد، پراكندگي بايد همراه با سازگاري دروني موجودات باشد، بنابراين آيا ابتدا تغييرات آب و هوايي به وقوع پيوسته و بعد موجودات تغيير يافته‌اند؟
بر اساس نظريه تكامل، يا اول شرايط دروني آن‌ها متناسب با نوعي آب و هوا شده و آن‌گاه با تغييرات جوّي هريك به سمت آب و هواي مورد علاقه خود رفته‌اند. آيه شريفه وقوع پراكندگي در خارج را پس از تغييرات آب و هوايي مي‌داند، اما نسبت به اين موضوع ساكت است. 
تغييرات زيست محيطي كه با گرم شدن كره زمين در زمان حاضر رخ مي‌دهد نظريه دوم را تأييد مي‌كند، يعني بايد مبتني بر علاقه(تطابق) دروني خود موجودات باشد، زيرا اگر موجودي از درون به آب و هوايي تطابق نداشته باشد به چه دليل بايد به سمت آن كشيده شود؟ از سوي ديگر اگر آن علاقه(تطابق) و نياز به حدي شديد باشد كه در ابتدا و قبل از پديد آمدن شرايط جديد يك وابستگي تام را ايجاد كند، موجود زنده در همان شرايط قبلي از بين خواهد رفت. پس آن‌چه از مجموع مطالب به دست مي‌آيد اين است كه در ابتدا نياز يا علاقه‌اي(نوعي تغيير) ژنتيكي در برخي موجودات وجود داشته كه آن‌ها را به سمت نوعي آب و هوا راغب كرده است، اما اين مسأله به‌‌قدري قوي نبوده كه امكان زيستن در نوعي آب و هواي ديگر را از آنان سلب كند، پس از آن و با پيش آمد شرايط جديد، از آن استقبال كرده و هر موجود به سمتي كه به آن تمايل بيشتري داشته كشيده شده است، سپس با گذشت زمان آن خصوصيت در او تقويت و شدت گرفته است(3).
نكته ديگر اين است كه آيه مورد بحث، اين پراكندگي را پس از باران‌هايي مي‌داند كه تحولاتي را در پوشش گياهي زمين به‌همراه داشته است، زيرا مي‌فرمايد: «فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»؛ در نتيجه اين‌گونه برداشت مي‌شود كه زمين يا آن قطعه از زمين، قبلاً بياباني مرده بوده اما بارآن‌هايي بر آن باريده و با رويش گياهان زنده شد و بدنبال آن موجوداتي را به سمت خود كشانده است يا به‌فرض مثال اگر هم از قبل موجوداتي دو زيست يا بياباني در آن زندگي مي‌كرده‌اند، باعث جدا‌سازي و رشد گونه‌هايي شده است كه با پوشش گياهي و آب و هواي سرد و مرطوب سازگاري بيشتري دارند(3).
قرآن در دو آيه به اين تغييرات مي‌پردازد، ابتدا مي‌فرمايد خداوند باران‌هايي را نازل كرد و زمين را زنده كرد و جانوران را در آن پراكند(بقره/ 164) و در آيه ديگر مي‌فرمايد: «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ» «آسمآن‌ها را بى‌‏هيچ ستونى كه آن‌را ببينيد خلق كرد و در زمين كوه‏هاى استوار بيفكند تا(مبادا زمين) شما را بجنباند، و در آن از هرگونه جنبنده‏اى پراكنده گردانيد، و از آسمان آبى فرو فرستاديم و از هر نوع(گياه‏) نيكو در آن رويانيديم. اگر واژه«من» را در هر دو تبعيضيه بگيريم، چنين به‌دست مي‌آيد كه اولاً كوه‌ها به عنوان عاملي جغرافيايي نقش مستقلي در گسترش جانداران داشته‌اند و ثانياً برخي جانوران با پديد آمدن كوه‌ها گسترش يافته‌اند و برخي با نزول بارآن‌هاي ويژه.
به هرحال، بعضي تغييرات محيطي، تغييرات وسيعي را نيز در بافت‌ زيستي آن به‌همراه داشته است. آيه 164 بقره به يكي از آن موارد كه شايد اولين يا از مهم‌ترين آن‌ها بوده اشاره گويايي داشته و آيه 10 سوره مباركه لقمان نيز به ديگري اشاره كرده است. جا دارد براي درك بهتر اين تحولات، نمونه‌هاي ملموسي ارائه گردد، گرچه اين نمونه‌ها مربوط به زمان حاضر و گرم شدن كره زمين است، اما تصويري كه از مجموع آن به دست مي‌آيد كمك شاياني به درك اين تحولات خواهد داشت(3).

تكامل جانوران در زيست‌كره چشم‌گيرتر است
زيست‌كره لايه نازكي واقع در روي زمين است كه جانداران ساكن آن‌را شامل مي‌شود. حيات از آن‌رو بر روي زمين ايجاد شده است كه عوامل مساعد فرآهم بوده‌اند(5) كه در قرآن كريم نيز و در آيات مورد بحث به تعدادي از اين عوامل ايجاد كننده حيات در كره‌ زمين مانند بارآن‌ها و كوه‌ها و وجود آب و ... اشاره شده است. مخصوصا آب كه نقش اصلي و اول در ايجاد حيات در كره زمين داشته است. در كل وجود خورشيد، وجود آب، دماي مناسب، وجود دماي مناسبي از عناصر مختلف و به لايه اوزون كه مانع رسيدن اشعه فرابنفش مرگ‌بار به زمين مي‌شود اشاره كرد. محيط زمين و جانداران موجود بر روي آن‌، باهم و كنار هم تكامل يافته و هر كدام اثر عميقي بر ديگري نهاده‌اند. زيست‌كره با اجزاي زنده و غيرزنده خود چيزي ايستا نبوده بلكه از هر جهت متحمل تغييراتي شده است كه در اين ميان تكامل جانوران حالتي چشم‌گيرتر دارد(5).
جانوران اصولا از يك منبع پيدايش اوليه به نقاط مختلف زمين روي آورده و در آن ساكن شده‌اند. گاهي وجود موانع طبيعي سبب جدايي جمعيت‌هاي جانوري از يك‌ديگر شده است. در اين گونه موارد، جابه‌جا شدن قاره‌ها يك عامل مهم و موثر از پراكنده‌سازي جانوران و تكامل مستقل آن‌ها در نقاط دور از هم به‌شمار مي‌روند. جدا بودن پستانداران كيسه‌دار مثال مناسبي براي اين نوع جدايي است. وجود پل‌هاي موقت خشكي هم راه خوبي براي عبور جانوران و پراكندگي آن‌ها در قاره‌هاي مختلف به‌شمار مي‌روند(5). 
الگوي پراكندگي امروزي جانوران(جغرافياي جانوري) 
مطالعه جغرافياي جانوري وابسته به اين است كه معلوم شود چرا جانوران الگوي پراكنش امروزي را دارند. اين پراكندگي چگونه است و كدام عوامل در اين ميان دخالت دارند؟ بيشتر جانوران اصولا به مناطق كم وسعتي محدود مي‌شوند اما آدمي و جانوراني چون موش خانگي و سوسري‌ها كه همراه ما به‌سر مي‌برند تقريبا مي‌توانند در همه مناطق روي زمين زندگي كنند. توضيح اين‌كه چرا الگوي پراكندگي جانوران بصورت امروزي است، آسان نيست. زيرا زيستگاه‌هاي مشابه در روي قاره‌هاي مختلف ممكن است توسط جانوران غير مشابهي اشغال شده باشد. يك گونه خاص ممكن است بدين سبب در محل خاصي كه زيستگاه جانوران مشابه خودش است يافت نشود كه سدهايي مانع ورود آن باشند يا آن كه ساكنان فعلي از ورود آن جلوگيري كنند.
شواهد فسيلي نشان مي‌دهند كه جانوران در محل‌هايي زندگي مي‌كرده‌اند كه امروزه نظاير آن‌ها را در چنان محل‌هايي نمي‌يابيم. در اين ميان، فرآيند نابودي نقش مهمي دارد. اما بسياري از گروه‌ها اخلافي از خود برجاي نهاده‌اند كه به نواحي ديگر كوچ كرده‌اند. مثلا اجداد شتر در آمريكاي شمالي ساكن بوده‌اند و فسيل آن‌ها در روي اين قاره يافت مي‌شود. اما در عصر پلئيستوسن از راه آلاسكا به‌سوي آسيا و سپس آفريقا رفته‌اند. البته در آمريكاي جنوبي هم نژادهاي شتر موسوم به لاما، آلپاكا، گواناكو و ويكونا وجود دارد. عصر پلئيستوسن در 7/1 ميليون سال قبل شروع شد و 11 هزار سال پيش به پايان رسيد. نسل شتر در آمريكاي شمالي در حدود 10 هزار سال قبل يعني در زمان پايان آخرين عصر يخبندان رو به نابودي رفت(5).
محیط زیست پراکنش جغرافیایی گونه‌ها را محدود می‌کند. موجودات زنده تغییرات فضایی و دمایی محیط زیست را با کمک تنظیم آب و دمای بدن و بوسیله کاوش برای دست‌یابی به راه‌های حفظ انرژی جذب شده در سطوح نسبتاً بالا جبران می‌کنند. با این‌حال برای این‌که تا چقدر ارگانیسم‌ها می‌توانند ناپایداری زیست محیطی را جبران کنند، محدودیت‌هایی وجود دارد. عوامل بسیاری پراکنش موجودات را تحت تأثیر قرار می‌دهند که کل این عوامل به دو دسته خلاصه می‌شوند: 1) عوامل زنده مربوط به فعالیت‌های موجودات زنده که بر محیط زیست و یا پراکنش موجودات دیگر تأثیر می‌گذارند مانند: مهاجرت، شکار، بیماری و 2) تأثیرات غیر زنده موثر بر محیط زیست ارگانیسم مانند: دما، سطوح اكسيژن يا Ph(9).
سطح زمين در معرض تغيير دائم است. بسياري از مناطقي كه امروزه بصورت خشكي هستند، در گذشته زير آب بوده‌اند. دشت‌هاي حاصلخيز ممكن است روزي به بيابان تبديل شوند و رشته كوه‌ها ممكن است در محل‌هايي ايجاد شوند كه قبلا مسطح بوده است. پوشش يخ ممكن است از مناطق وسيعي عقب‌نشيني كند و هواي آن نواحي گرم‌تر شود. در آنجا جنگل برويد. بروز تغييرات زمين‌شناختي در چگونگي توزيع جانوران و گياهان در روي زمين موثر بوده است(5).
در مورد پراكندگي جانوران بر روي زمين دو نظريه ارائه شده است. بر اساس يكي از اين دو نظريه، جمعيت جانوران از جايگاه اوليه خود به جايگاه‌هاي جديد مهاجرت كرده‌اند و در اين ميان، از محل‌هايي كه براي زندگي آن‌ها مناسب نبوده است گذشته‌اند(نظريه پراكنده سازي) و نظريه دوم معتقد به بروز تغييرات محيطي و جداسازي گونه‌هايي است كه قبلا هم در كنار هم مي‌زيسته‌اند(نظريه وايكاريانس). وايكاريانس ممكن است شامل تغييرات آب و هوايي باشد كه زيست‌گاه‌هاي مناسب براي زندگي افراد يك گونه را قطعه قطعه مي‌كنند يا اين‌كه حركات فيزيكي توده‌هاي خشكي يا آبراهه‌ها را شامل مي‌شود و جمعيت‌هاي مختلف يك گونه را از هم جدا مي‌كُند(5).

تعيين حد و مرز انتشار جانوران بسيار مشكل است
تعيين انتشار جانوران كار آساني نمي‌باشد، زيرا عوامل زيادي در انتشار جانوران موثر هستند. بعضي از جانوران جهت تامين مواد غذايي به مناطق اطراف محيط زيست‌شان منتشر مي‌شوند. در بعضي از جانوران تامين مواد غذايي باعث انتشار آن‌ها نمي‌شود بلكه جهت ازدياد و تكثير به محيط‌هاي اطراف محل زيست‌ خود انتشار و پس از تخم‌ريزي و توليد‌مثل، مجددا به محل زندگي اصلي باز مي‌گردند. بنابراين همان‌طوري كه جستجوي غذا تنها علت انتشار نيست، بلكه تكثير نيز نمي‌تواند تنها علت انتشار جانوران باشد. 

يك مثال از پراكندگي جانداران
جزيره كاراكاتائو در 43 كيلومتري جاوا(java ) قرار دارد. بر اثر آتش‌فشاني كه در سال 1883 ميلادي در اين جزيره اتفاق افتاد، همه جانوران به غير از گونه‌اي كرم نابود شدند. در نتيجه اين انفجار سطح جزيره از يك لايه ضخيم خاكستر پوشيده شد. سه سال پس از انفجار در سطح جزيره لايه‌اي از جلبكهاي سبزـ آبي مشاهده گرديد، و بعدها حدودا 17 گونه گياه ديگر نيز مشاهده گرديد. در نهايت در سال 1907 تعداد گونه‌هاي گياهي به 114 رسيد و اين گياهان با گياهاني كه قبل از آتش‌فشان و انفجار در آن جزيره يافت مي‌شدند، متفاوت بودند. 
از نظر جانوران، در سال 1889 عنكبوت‌ها، سخت‌بال‌پوشان، پروانه‌ها و يك نوع آفتاب‌پرست(Varanus salvator) ديده شده‌است. در سال 1908 تنوع جانوران با افزايش سريع به 262 گونه رسيد كه از بندپايان، خزندگان و پرندگان تشكيل شده بود. در بررسي‌هايي كه در سال‌هاي 21-1920 انجام گرديد، تنوع جانوران به 573 گونه افزايش يافته بود. فون اين جزيره در مقايسه با جزيره‌هاي اطراف 60% غني‌تر بوده‌است و از علل مهم آن انتقال بسياري از جانوران و گياهان از طريق هوا، موش‌ها و آفتاب‌پرست‌ها توسط قايق‌ها و چوب‌هاي شناور در آب بوده‌است. بعضي از بررسي‌ها نشان داده‌ است كه بسياري از جانوران موجود در اين جزيره از جزايري كه در فاصله 5/18 كيلومتري قرار دارند به اين محل آمده‌اند(10).
اين مثال نشان مي‌دهد كه حد و مرز انتشار جانوران را به راحتي نمي‌توان تعيين كرد. با اين‌كه انتشار در كليه جهات انجام مي‌گيرد، ولي طريقه آن در كليه جهات مشابه نمي‌باشد. زيرا در جانوران قدرت انتشار يكسان نمي‌باشد. ساختار فيزيكي جانداران و ارتباط شيميايي آن‌ها با محيط در تعيين قدرت انتشار و حد و مرز آن نقش اساسي را ايفا مي‌كنند(10).

«...و در زمين كوه‏هاى استوار بيفكند تا(مبادا زمين) شما را بجنباند»/ كوه‌ها عامل آرامش زمين
واژه‌هاى«جَبَل» و «جِبال» در مجموع 39 بار در قرآن به كار رفته‌اند. قرآن، كوه‌ها را نگهدارنده‌هاى زمين(7) معرفى كرده است (نباء، 7؛ نازعات، 32)، گويا سرسخت‌ترين پديده طبيعى زمين، كوه‌ها هستند كه در مَثل‌هاى قرآنى به شكل‌هاى گوناگون از آن‌ها ياد شده است(براى نمونه: ابراهيم، 46؛ حشر، 21)، به‌خصوص در تمثيل‌هاى بيانگر فرا رسيدن قيامت(طه، 102، 105؛ طور، 9 - 10؛ قارعه، 4 - 5). همچنين در قرآن از اجتماعات انسانى در كوه‌ها و خانه‌سازى اقوام پيشين در آن‌ها ياد شده است. با اين‌حال زندگى در كوه‌ها نيز مانع از نزول عذاب بر اقوام ستمكار نشده است. 
کوه‌ها که سر به آسمان کشیده و ریشه‌های آن به یک‌دیگر پیوسته است، از یک سو هم‌چون زرهی زمین را دربرگرفته، زمین را در برابر فشار داخلی و فشارهای ناشی از جزر و مد خارجی حفظ می‌کنند، از سوی دیگر جلوی اصطکاک قشر هوا با زمین را گرفته و پنجه در هوا انداخته و آن‌را با خود به گردش در می‌آورد و از سوی ديگر طوفآن‌ها و بادهای عظیم را کنترل می‌کنند.
به این ترتیب وجود كوه‌ها از جهات مختلف به اهل زمین آرامش می‌بخشد. درست است که تمام آب‌های گوارا از باران است، ولی کوه‌ها مهم‌ترین نقش را در آن ایفا می‌کنند، بسیاری از چشمه‌ها از کوه‌ها می‌جوشد و سرچشمه بسیاری از نهرها و شط‌های عظیم از برف‌های متراکمی است که بر قله‌های کوه‌ها می‌نشیند و مهم‌ترین ذخایر آبی انسآن‌ها را تشکیل می‌دهد. قله کوه‌ها به خاطر دوری از سطح زمین همیشه سرد است و می‌تواند ذخایر برف را سالیان دراز در خود جای دهد تا به تدریج در پرتو آفتاب، آب شود و به صورت نهرها جریان یابد(6).

نمونه‌اي از تغييرات و جريانات زيستي/ زمين و از بين رفتن آن توسط انسان
گرم شدن زمين يكي از اثرگذارترين تغييرات آب و هوايي در حوزه علوم زيستي است كه منجر به اخلال در زادآوري جانوران و مهاجرت آن‌ها شده و انتقال بيماري‌ها را افزايش مي‌دهد. به‌طور مثال در چند سال اخير، تلفات بيماري مالاريا افزايش پيدا كرده، چون تك‌سلولي عامل اين بيماري كه در پشه مالاريا زندگي مي‌كند، گرمادوست بوده و در هواي گرم رشد و تكثير بيشتري دارد. گرم شدن كره زمين گاه باعث تغييرات قابل توجهي مي‌شود كه در انتها منجر به انقراض موجودات خواهد شد. بطور مثال با گرم شدن هوا، جمعيت لاك‌پشت‌ها ممكن است به‌صورت تماماً ماده ظاهر شوند، چون جنسيت در تخم لاك‌پشت‌ها با دماي آب تعيين مي‌شود. از سوي ديگر بالا آمدن آب درياها، در نتيجه ذوب يخ‌هاي قطبي و از بين رفتن تخم و لانۀ لاك‌پشت‌ها در سواحل درياها موجب انقراض آن‌ها مي‌شود. همچنين افزايش دماي آب بر جمعيت جانوراني مانند وال‌ها، پنگوئن‌ها و كاكايي‌هاي پاسياه نيز تاثيرگذار خواهد بود، چرا كه تعداد موجوداتي مانند كريل‌ها كه غذاي اصلي اين جانوران هستند، با افزايش دماي آب‌ها كاهش يافته است.
به‌علاوه به‌علت گسترش بيابآن‌هاي آفريقا، پرندگان هنگام عبور از آن با يك پرواز طولاني مواجه مي‌شوند و چون دست‌رسي به زيستگاه‌هاي متفاوت و منابع گوناگون در طول مهاجرت براي آن‌ها مقدور نيست، آسيب جدي متوجه آن‌هاست. تغيير در برخي از شاخص‌هاي مهاجرت چون زمان، مكان و طول سفر به اثبات رسيده است. گاه به سبب تغييرات آب و هوايي، افراد يك گونه مهاجرتِ دسته جمعي را ترك مي‌كنند و يا به مكآن‌هايي مهاجرت مي‌كنند كه تا پيش از آن به‌عنوان مكآن‌هاي عبور اتفاقي ثبت شده بود. 
بنابراين نبايد تعجب كرد كه ماهي‌هاي ساكن جنوب مانند«كولي» و «ساردين» هم اكنون در آب‌هاي شمالي يافت مي‌شوند، زيرا ماهي‌ها نمي‌توانند دماي بدن خود را تنظيم كنند(بعلت خونسرد بودن) و توزيع و پراكنش آن‌ها وابسته به دما بوده و به‌همين سبب به اين‌گونه مهاجرت‌ها تن مي‌دهند. پرنده‌اي چون «زنبورخوار اروپايي» هم كه قبلاً در آلمان كمياب بود، اكنون به‌طور مداوم در اين سرزمين زادآوري مي‌كند. در انگلستان قوهايي كه به شكل 7 پرواز مي‌كردند و نويدبخش زمستان بودند، به دسته‌هاي دوتايي تقليل يافته‌اند. بايد گفت دلايل احتمالي آن گرم شدن هواي قاره و نبود بادهاي شمال شرقي است كه پيش‌تر، به مهاجرت آن‌ها كمك مي‌كرد. 
تغيير الگوي بادها نيز مهاجرت را براي گنجشك‌سانان منطقۀ كارائيب به‌علت وجود طوفآن‌هاي بسيار شديد بهاره ‌مشكل كرده است. تعداد زيادي پروانه«مونارك» كه هرساله در تعداد ميليوني از آمريكا و كانادا به سمت مكزيك مهاجرت مي‌كردند، با عبور از اقيانوس اطلس راه خود را  به سمت انگليس حدود ۵٠٠٠ كيلومتر دورتر تغيير دادند. كاهش غذاي وال ِاقيانوس اطلس شمالي، در نتيجه تغييرات شديد جريآن‌هاي اقيانوسي، باعث ورود غير منتظره آن به آب‌هاي كانادا شده است. بنابراين در حالي‌كه تغييرات آب و هوايي براي برخي گونه‌ها سودمند است، گونه‌هاي ديگر را با خطر انقراض مواجه مي‌كند، به‌طور نمونه خرس قطبي با گرم‌شدن قطب، زيستگاه اصلي خود را از دست داده است و جايي براي مهاجرت ندارد. مطالعات نشان مي‌دهد تعداد گونه‌هايي كه بايد با آب‌هاي سرد سازش پيدا كنند، به طور چشم‌گيري كاهش يافته است(2).

پيامدهاي منفي تغيير اقليم جهان
در صورت تغيير اقليم در آينده‌اي نه چندان دور، مردم جهان با تغييرات عمده‌اي در وضعيت كره زمين از جمله ذوب شدن يخ‌هاي قطبي، افزايش ارتفاع آب‌هاي آزاد، تغيير در نوع نزولات، كيفيت آب(ميزان املاح)، رژيم آبي رودخانه‌ها، كاهش آب ذخيره پشت سدها در اثر افزايش ميزان تبخير، افزايش آب گرفتگي اراضي حاشيه رودخانه‌ها و بسياري مناطق ساحلي و جزاير، انقراض و تهديد هزاران گونه گياهي و جانوري كه توانايي سازش با تغييرات جديد را ندارند، تغيير در فرآيندهاي طبيعي چرخه حيات و... مواجه خواهند بود. اين تاثيرات مخرب هر روز شديدتر و بيشتر مي‌شود و اين در حالي است كه ما هر روز آگاه‌تر مي‌شويم كه اگر پديده تغيير اقليم با همين روند ادامه يابد، چه بسا روزي شاهد انقراض گونه انساني نيز بر روي اين كره خاكي باشيم(8).

نتيجه‌گيري
طبق نظريه داروين كه امروزه از نظرات بسيار دقيق و مقبول در علم زيست‌شناسي به‌شمار مي‌رود، نسل جانداران نمي‌تواند ثابت و بدون تغيير بماند و اين مطلبي است كه مي‌توان از قرآن كريم نيز استنباط نمود. نكته اصلي در تكامل دارويني كه امروزه بعنوان پايه اساسي علم تكامل محسوب مي‌شود، اين است كه جهان جانداران نه ثابت است و نه حالت چرخه‌اي دارد، بلكه بطور مداوم تغيير مي‌كند(5). تغيير هميشگي در شكل و گوناگوني حيات جانداران را كه در طول 600 تا 700 ميليون سال گذشته صورت گرفته است، مستقيما مي‌توان در فسيل‌ها جستجو كرد(لازم بذكر است در شماره 15 همين سلسله مباحث بطور مفصل در مورد فسيل‌ها بحث نموده‌ايم(11)). 
همچنين طبق نظريه داروين همه موجودات(گياهان و جانوران) از يك شكل اوليه كه حيات در آن دميده شده(يعني ذي‌روح شده است) اشتقاق يافته و بنابراين همه موجودات زنده جدي مشترك داشته و در طول زمان دودمان‌هاي مختلفي از آن جد مشترك اوليه حاصل آمده است(يعني همان شكل اوليه تبديل به گياهان، جانوران، قارچ‌ها و... شده است). از نظرات ديگر داروين نظريه مهم و مشهور انتخاب طبيعي است. يعني ميان افراد حاصل بر سر منابع مختلف حمايت كننده زندگي نوعي تنازع بقاء در مي‌گيرد. از آن‌جا كه هيچ دو جانداري كاملا مشابه نيستند و چون صفات تغييرپذير تا حدودي موروثي‌اند، صفاتي كه ارثي شدن آن‌ها باعث استفاده بهتر از منابع و در نتيجه بقا و توليد مثل مي‌شوند به نسبت مساوي به نسل بعد مي‌رسند.
در كل، طبق استناد به آيات قرآني و علم امروزي تمام جانداران و بخصوص تمام جانوران دائما در حال تغيير و تحول بوده و حالت ثبات ندارند. بطور مثال چانچه به خود انسان نيز در هزار سال گذشته دقت نماييم، ويژگي‌هاي ظاهري و ساختاري نسل انساني در هزار سال گذشته تفاوت‌هاي ملموس يا غير ملموسي نموده، به‌طور مثال طبق نظرات دانشمندان نسل انساني رفته رفته از لحاظ ارتفاع، كوتاه‌تر مي‌شوند، بطوري‌كه اجداد ما از لحاظ قامت و ارتفاع قد در مجموع بلندتر از نسل كنوني بوده‌اند. يا زيرگونه‌هاي مختلف يك گونه واحد دائما در حال تغيير و تحول و تطابق با شرايط زيست خود مي‌باشند به‌گونه‌اي كه برخي از آن‌ها به مرحله ايجاد گونه جديد مي‌رسند. يا پيدايش سويه‌هاي مقاوم و جديد باكتري‌ها به انواع آنتي‌بيوتيك‌ها از مثال‌هاي ديگر به‌شمار مي‌روند. يا حتي ويروس‌ها كه البته همه خصوصيات حيات را دارا نمي‌باشند، انواعي از آن‌ها به‌عنوان بلاي جان بشريت بشمار مي‌روند كه ويروس ايدز مثالي از اين مورد است كه قبلا چنين ساختاري در طبيعت وجود نداشته است. يا مطالعه دقيق اجداد اسب از عصر ائوسن تا عصر حاضر نشان مي‌دهد كه تغييراتي در جهت بزرگ شدن جثه، كامل شدن دندان‌هاي آسيا و كم شدن تعداد انگشتان در اسب‌ها رخ داده تا به شكل امروزي تبديل شده‌اند. به زبان ساده در طول زمان و سير تكاملي اسب‌ها گونه‌هايي كه صاحب صفات فوق(به هر طريق ممكن مثل جهش ژنتيكي يا غيره) مي‌شدند داراي قدرت و توان فرار بهتر از دست شكارچيان شده و بهتر مي‌توانستند ژنوم خود را به نسل بعدي منتقل نمايند و در تنازع بقايي كه داروين مطرح نموده، بهتر مي‌توانستند زنده بمانند. 
البته همه اين موارد در پشت پرده خود به‌طرز آشكاري گواه از خالق يكتايي دارند كه با اراده خود چنين نظمي در جهان پديد آورده است. با قبول تمام نظريات دانشمندان علم زيست‌شناسي جهان كه سال‌ها عمر خويش را صرف تحقيقات در اين زمينه نموده‌اند، نظريه تكامل به وضوح در نهايت ما را به وجود خداوند رهنمون مي‌سازد چرا كه اين تغييرات در پشت پرده خود گواه از خدايي دارند كه تمام تغييرات با اراده او انجام گرفته و در حال حاضر نيز در حال انجام است. همان‌طوري كه اشاره شد، در برخي آيات به واژه مضارع(يَبُثُّ) اشاره نموده است كه دلالت بر زمان حال و استمرار مي‌كند. يعني هم اكنون نيز گسترش و پراكنده شدن موجودات ادامه دارد. چنانچه به عبارت«وَيَخْلُقُ مَا لاَتَعْلَمُونَ» دقت نماييم و چنانچه بپذيريم هدف اين عبارت قرآني اشاره بدين موضوع است، دقيقا مي‌توانيم بگوييم قرآن كريم نيز بدين تغيير و تحولات جانداران اشاره نموده و مويّد اين مطلب است.
در مجموع بحث حاضر و تكامل جانوران و كل جانداران مبحث بسيار پيچيده و خطيري بوده و ذكر تمام جزئيات آن در يك مقاله امكان‌پذير نيست. در حد امكان در اين شماره از سلسله مباحث«قرآن و علوم زيستي» به بحث درباره تغيير و تحول جانداران و نيز فرآيند تكامل به زبان ساده به بحث پرداخته‌ايم كه مي‌تواند براي خوانندگان موثر واقع گردد. خوانندگان محترم مي‌توانند جهت كسب اطلاعات بيشتر به منابع تخصصي معرفي شده در يادداشت حاضر مراجعه نمايند. بدون شك استفاده از اشارات قرآني و علوم قرآني در زمينه تكامل جانوران و تطابق آنها با علوم روز مي‌تواند در پيشرفت علم تكامل كنوني نيز بسيار موثر باشد و اين موضوع بدون شك نياز به مطالعات دقيق و عميق و استفاده از نظرات صاحب نظران عالم در اين علوم دارد.
يادداشت از: تقي قاسمي خادمي، كارشناس ارشد بيولوژي جانوري و فعال قرآني.
منابع:
1) قرشي، سید على اكبر، قاموس قرآن، دارالكتب الإسلامیه، تهران، 1371 شمسي، چاپ ششم، أصل البَثِّ: التفريق وإثارة الشي‏ء كبث الريح التراب‏. المفردات/ 108. 
2) سايت «همشهري آنلاين»  www.hamshahrionline.ir/News/?id=30357 
3) نصیری، علی و محمدرضا، نقدی. 1390 . اعجاز و شگفتی‌هايي از قرآن در زیست جانوری. دوفصلنامه تخصصی قرآن و علم، سال پنجم، شماره 8.
4) قاسمي خادمي، تقي. زنبوران عسل جهان و ايران، انتشارات: نشر انتخاب، چاپ اول، 1391، تهران، ايران.
5) هيكمن، پي، اصول جانورشناسي، انتشارات مدرسه، ترجمه: حسين، دانش‌فر.
6) برگرفته از كتاب: میترا فرخ نژاد، اشارات و شواهد علمی در قرآن کریم، مشهد، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد و انتشارات سخن گستر، 1390.
7) التبيان، ج 10، ص 239؛ روح المعانى، ج 15، ص 205.
8) كفاش فرخد، نجمه، سلطاني بند، خسرو، تقي‌پور، شبنم. تاثير اقليم و تغييرات آن بر گونه‌هاي گياهي و جانوري، همايش ملي تغيير اقليم و تاثير آن بر كشاورزي و محيط زيست، اروميه، مرداد ماه 1390.
9) کمپبل، میشل، ریس: بیولوژی، ترجمه گروه مترجمان خانه زیست شناسی، خانه زیست شناسی،1390.
10) برگرفته از پايگاه اينترنتي: http://zoologica.blogfa.com/post-4.aspx
11) قاسمي خادمي، تقي. اعجاز علمي با دو كلمه/اشاره صريح قرآن به وجود فسيل‌ها، ايكنا، كد خبر: 3468573.