شاید اولین حسادت را در برخورد شیطان بتوان عنوان کرد، آن زمان که خدای متعال دستور داد در برابر آدم سجده کند و همه فرشتگان اطاعت کردند ولی شیطان از فرمان الهی سرپیچی کرد، در تاریخ زندگی بشر نیز این حس مذموم را در رفتار قابیل نسبت به هابیل میتوان دید.
خدای متعال در آیه 27 از سوره مبارکه مائده بر داستان آن اشاره کرده است: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»؛ «و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفتحتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفتخدا فقط از تقواپيشگان مىپذيرد».
پیامبر عظیم الشان اسلام درباره مذموم بودن حسد میفرماید: «خداوند به موسی بن عمران فرمود : مبادا بر مردم حسد بری، درباره آنچه من به آنها دادهام از فضل خودم. چشمانت را به دنبال آن دراز مکن و دل خود را به دنبال آن روانه مساز، زیرا آنکه حسد برد نعمت مرا بد داشته و از آن قسمتی که میان بندههایم کردم، جلو گرفته و هر که چنین باشد من از او نیستم او هم از من نیست» و یا امام باقر(ع) میفرماید: «اِنَّ الحَسدَ ایَاکُلَ الایمانَ کَما تَاکُلَ النّارَ الحَطَب»؛ «حسد ایمان را میخورد همانگونه که آتش هیزم را» همچنین امام جعفر صادق(ع) میفرماید: «اصول الکُفر ثَلاثَه: الحرص و الاستکبار و الحسد»؛ «اساس کفر سه چیز است: حرص ، تکبر و حسد». حضرت علی(ع) نیز فرمود: بخیلان و حسودان لایق مصاحبت و همنشینی نیستند. همچنین در نهجالبلاغه میفرمايد: «وَ لاتحَاسَدُو، فَانَّ الحَسَدَ يَأکلُ الاْيمَانَ کَمَا تَأکلُ النارُ الحَطبَ»؛ «حسد نورزيد که حسد ايمان را نابود مي کند، آن گونه که آتش هيزم را ميخورد و خاکستر ميسازد.»
از جمله آیاتی که در آن حسد مذموم شده است آیه 109 از سوره مبارکه بقره است که میخوانیم: «وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛«بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو مىكردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست».
آیه 54 از سوره مبارکه نساء: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا»؛ «بلكه به مردم براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مىورزند در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم».
آنقدر این حس، زشت و ناپسند شمرده شده است که در آیه 5 از سوره مبارکه فلق میخوانیم: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ «و از شر [هر] حسود آنگاه كه حسد ورزد» هر چند طبق قول مفسران این سوره در رابطه با چشمزخم نیز هست زیرا رابطه نزدیکی بین حسادت و چشمزخم نیز میتواند وجود داشته باشد.
بر این اساس باید گفت حسود، در واقع دشمن نظام آفرينش و مخالف مواهب و اکرام الهی نسبت به بندگان است و چنين امری با ايمان کامل، سازگار نيست. مومن هیچگاه سعادت خود را در سلب نعمت از ديگران نمیببيند، بلکه اگر ايمان راسخ به خدا دارد، بايد همانند آن نعمت ها، يا افزون بر آنها را، از پروردگار بطلبد.
سعیده مصطفوی/ ایکنای زنجان