اندر حکایت تبلیغ فیلم‌های ایرانی از شبکه‌های ماهواره‌ای

همزمان با شبانگاه اولین روز شهریورماه خبری روی خروجی سایت‌ها و خبرگزاری‌ها رفت که به نوعی مشابه آن را چند ماه پیش شنیده بودیم. در آن خبر آمده بود که چند تهیه‌کننده برای نمایش تیزرهای فیلم‌شان با محرومیت مواجه شده‌اند و فیلم‌هایی نظیر «آدت می‌کنیم» حتی چند روزی از اکران عمومی باز ماند، اما در جدیدترین خبر، دادستانی چند فیلمساز و دفتر پخش فیلم را از ادامه کار باز داشته است.

در حکم مربوطه آمده است که بارکد، دراکولا، زاپاس، دختر، آبنبات چوبی عنوان فیلم‌های مد نظر هستند که دادستانی حکم‌های آنها را به علی سرتیپی، مصطفی کیایی، عبدالله علیخانی، محمدرضا صابری و امیر پروین حسینی، تهیه‌کنندگان یا پخش‌کنندگان این آثار ابلاغ کرده است، اما بحث اصلی ما به این فیلم‌ها مربوط نمی‌شود، بلکه به شکلی کلی‌تر می‌خواهیم موضوع مورد نظر را مورد بررسی قرار دهیم. 

هر کشوری برای خود قوانینی دارد که رعایت آن احکام برای تمام اقشار جامعه ضروری است، به ویژه در میان هنرمندان و اقشار تحصیلکرده این پایبندی شکلی جدی‌تر به خود می‌گیرد، چون آنها برای جامعه پیرامون خود الگو هستند و رفتارشان از سوی بسیاری از مردم مورد تقلید قرار می‌گیرد. اتفاقی که تنها به ایران مربوط نمی‌شود، بلکه در همه جای جهان، بازیگران و فیلمسازان جزء چهره‌های پرطرفدار هستند.

فیلم بارکد 

با توجه به توضیح فوق بر کسی پوشیده نیست که فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای از سوی کشورمان مورد تایید نیست، چون اغلب آنها از سوی سرمایه‌گذارانی حمایت و تامین می‌شوند که دشمنی آنها با ایران اسلامی بر همگان آشکار است، برای همین چگونه می‌توان تصور کرد در چنین شرایطی، عده‌ای از سینماگران بخواهند که آثار خود را از این کانال معاند تبلیغ کنند؛ البته این اقدام تنها یک منفعت‌طلبی مادی نیست، بلکه تاثیرات سیاسی و فرهنگی مخربی نیز به همراه دارد.

بزرگترین آسیب پخش تیزر فیلم‌های ایرانی در شبکه‌های ماهواره‌ای این است که به نوعی با پخش و تبلیغات فیلم‌های جمهوری اسلامی ایران در کانال مربوطه، به ظاهر به آنها وجاهت می‌بخشیم؛ در صورتی که این شبکه‌ها به هیچ وجه مورد تایید قانون و کشورمان نیست.

فیلم زاپاس

درباره آسیب‌های دیگری که در اثر این اتفاق ممکن است روی دهد، می‌توان اظهار نظرهای متعددی کرد، اما همه این نظرات روی یک نکته تاکید دارند و آن هم اینکه هیچ سینماگر یا دفتر پخشی اجازه همکاری با این شبکه‌ها را ندارد، اما باز هم جای سوال دارد که چرا چنین قوانین روشنی از سوی برخی ـ البته برخی ـ سینماگران نادیده گرفته می‌شود؟

در پایان باید در نظر داشت که مصالح ملی هر کشوری، مهمترین رکن برای تمامی افراد آن به شمار می‌آید، پس سینماگران ما هم به جای سفسطه و مظلوم‌نمایی بیایند و به قوانین کشور خود متعهد باشند و راه‌های بهتری برای تبلیغات انتخاب کنند که هم به صنعت سینما کمک شود و هم اینکه فرهنگ و قانون ما به دلیل آن تبلیغ آسیب نبیند.