اندر احوالات جشنواره فیلم فجر و برنامه هفت

سی‌و‌پنجمین جشنواره بین‌المللی فجر پنج‌شنبه شب(21 بهمن‌ماه) با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. این رویداد سینمایی نیز همانند گذشته موافقان و مخالفان خاص خود را داشت، اما جدا از تمام نظرات نمی‌توان از برخی نکات مثبت این جشنواره به‌سادگی گذشت، البته این رسانه (ایکنا) طی مدت برگزاری جشنواره فجر نقدهای مفهومی خود را مطرح کرد، اما بی‌انصافی است که ما بخواهیم چند نکته مثبت این دوره را نادیده بگیرم، لذا سعی می‌کنیم به چند مورد از نکات مثبت جشنواره اشاره‌ای مختصر داشته باشیم.

ابتدا در بحث اجرا، جشنواره این دوره نظم و انضباطی داشت که در سال‌های قبل کمتر شاهد آن بودیم. برای مثال در جشنواره سی‌و‌پنجم، برای اولین بار افراد نامربوط کمتر در کاخ جشنواره حضور داشتند، برای همین تماشای فیلم‌ها برای اهالی رسانه بسیار مطلوب‌تر شده بود و دیگر کسی به دلیل نبود صندلی، روی زمین نمی‌نشست. این مزیت نشان می‌دهد مسئولان برگزاری جشن توانسته بودند تا حدودی به جشنواره استاندارد بین‌المللی بدهند.

مطلب دوم به برگزاری جلسات پرسش و پاسخ مربوط می‌شود. در این دوره همانند سالن نمایش، افراد غیر مرتبط کمتر در سالن جلسات حضور داشتند و همه خبرنگاران می‌توانستند در زمانی که در اختیارشان است سؤالات خود را مطرح کنند. در ضمن نحوه اداره جلسات هم‌شکلی خوب داشت. محمود گبرلو مجری این جلسات با وجود این‌ که خود یکی از منتقدان مطرح کشور است زمان جلسات را به سؤالات خود اختصاص نمی‌داد، بلکه از همان ابتدا می‌خواست خبرنگاران سؤالات خود را مطرح کنند. این اتفاق یکی از نکات بسیار مثبت این جلسات بود.

نکته بعدی، کنترلی بود که به روی ورود افراد انجام می‌شد، چون در سال‌های گذشته معمولاً سالن جلسات به مکانی برای نمایش لباس‌های رنگانگ تبدیل شده بود به‌ویژه این اتفاقات از طرف خانمها شکلی عیان داشت، اما امسال سعی شده این معضل شدت کمتری داشت باشد، چون به‌هرحال عده‌ای به هر طریق ممکن سعی می‌کنند تابع قوانین نباشند، ولیکن آنچه امسال دیدیم در مقایسه با سال‌های قبل بسیار بهتر بود.

اما جدا از نکات مثبت می‌بایست به‌عنوان پیشنهاد یک نکته را مطرح کنم. آن‌هم اینکه در سال بعد مسئولان برگزاری ساعت نمایش فیلم‌ها را از 10 صبح آغاز کنند تا هم برای جلسات پرسش و پاسخ زمان بیشتری فراهم باشد، هم این‌که سئانس ساعت 23 حذف شود و آخرین نمایش ساعت 21 باشد، اتفاقی که در همه جای دنیا رخ می‌دهد. دلیل این اتفاق نیز به دلیل افزایش کیفیت کاری خبرنگاران حاضر است.

 اما درباره برگزیدگان جشنواره هم باید گفت که هرساله وقتی اسامی برگزیدگان اعلام می شود، عده‌ای با آن مخالفت می کنند، چون فکر می‌کردند به‌نوعی برخی فیلم‌ها نادیده گرفته شده‌اند. برای مثال در برنامه هفت، بهروز افخمی به همراه منتقدان همفکرش در برنامه به‌شدت به روی انتخاب‌ها معترض بودند، درحالی‌که وقتی در سال‌های گذشت، بهروز افخمی خود داور بود، اعتراض‌ها پیرامون برگزیدگان بسیار زیاد بود! برای همین نمی‌توان به روی برخی اظهارنظرها توجه بیش‌ از حد کرد. برای درک بهتر مثالی می‌زنم. مسعود فراستی مجری برنامه هفت در نقدهای خود به‌نوعی به اکثر فیلم‌های جشنواره نقد توهین‌آمیز دارد! برای همین یک سؤال در ذهن ایجاد می‌شود، آیا اگر وی جز هیئت داوران بود می‌خواست به کدامیک از فیلم‌ها سیمرغ دهد؟

نکته دیگر در این مطلب به سخنان حجت‌الله ایوبی در برنامه شب بیستم بهمن‌ماه در برنامه هفت برمی‌گردد که در آن حرف‌های بسیار منطقی زد و مجری برنامه نیز می‌خواست با هوچی‌گری به روی رفتار بی‌ادبانه خود و منتقدانش در شب‌های گذشته سرپوش بگذارد. این اتفاقات در شرایطی است که رئیس سازمان سینمای گفت که اعضای هیئت انتخاب از افراد کار بلد سینما هستند و مسخره کردن آنها در برنامه هفت به‌نوعی توهین به سینماگران است. در همین رابطه مطلبی را متذکر می‌شوم. بهروز افخمی در شب‌ها گذشته هفت به روی دو تابعیتی بودن هیئت‌ داوران نقد داشت، اما در شبی که ایوبی در این برنامه حضور داشت گفت که به این مسئله مشکلی ندارد؟ نکته جالب دیگر برنامه هفت به حمایت همه‌جانبه افخمی از فیلم «ماجرای نیمروز» برمی‌گردد که به‌واقع فیلم خوبی است و هیئت‌ داوران هم در اندازه خودش فیلم را دید، اما آیا فیلم خوب دیگری نبود که افخمی توقع دارد همه جایزه‌ها به یک فیلم داده شود؟ آیا فیلم «بدون تاریخ، بدن امضا» فیلم بدی است که هیئت داوران نمی‌بایست آن را ببیند؟ از این دست سؤالات بسیار می‌توان مطرح کرد که جای مطرح کردن آن در این یادداشت نمی‌گنجد، اما همین اندازه می‌توان گفت که جشنواره قواعد و قوانینی دارد که وقتی فیلمسازان در آن حضور پیدا می‌کنند، می‌بایست به تصمیمات آن تن در دهند.

مطلب پایانی به مطلبی برمی‌گردد که در مطلب فوق به آن اشاره کردم، آن‌هم اینکه وقتی فیلمسازی فرم حضور در جشنواره را پر می‌کند، قبول می‌کند که چند نفر درباره فیلمش نظر دهند، برای همین می‌بایست به امضای خود احترام بگذارد، بنابراین وقتی برخی از کاندیداها اعتراض می‌کنند به‌نوعی بی‌ظرفیتی خود را نشان می‌دهند، والا اگر دوست نداشتند فیلمشان قضاوت شوند، چرا در جشنواره حاضر شدند؟ البته به‌شخصه این فیلمسازان را مقصر نمی‌دانم، بلکه معتقدم برنامه هفت به‌نوعی با رفتار نفاق انگیز خود چنین جوی را برای برخی سینماگران به وجود آورده است. سخن پایانی به بهروز افخمی و گروه فعلی هفت برمی‌گردد آن‌هم اینکه آقای افخمی وقتی شما به رئیس سازمان سینمایی پیشنهاد استعفا می‌دهید، خود خیلی زودتر باید این کار را بکنید، چون به‌اندازه کافی دیگران را با برنامه‌تان اذیت کرده‌اید، پس اجازه بدهید افرادی این برنامه را بگردانند که سینما را دوست دارند و همانند مسعود فراستی که تابه‌حال یک فیلم کوتاه هم نساخته، دیگران را بی‌سواد نمی‌داند.