آن لحظه که جشن نیزهها برپا بود
در گوشهای از خرابهای غوغا بود
طفلی به قنوت چشمهایش میگفت
تنها گل آرزوی من بابا بود
شاعر: مهدی حاجیانپناه (شفق)