به گزارش ایکنا؛ از آغاز سال تحصیلی جدید معاونت پرورشی آموزش و پرورش برای اجرای طرح ملی حفظ جزء سی با عنوان «طرح و شیوهنامه اجرایی نهضت ملی حفظ قرآن کریم» و با تأکید بر حفظ جزء سی قرآن با محوریت مدارس ابتدایی ابلاغیهای را ارسال کرده است. در همین راستا رضا نباتی، كارشناس برنامه درسی قرآن دفتر تأليف كتب درسی و از مؤلفان كتابهای درسی قرآن دوره ابتدايی، یادداشتی را تهیه کرده و در اختیار این خبرگزاری قرار داده است که از نظر میگذرد؛
اقدام معنادار شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور در ارسال نامه به «كلیه دستگاهها، نهادهای دولتی، عمومی و مردمی كشور» به منظور تمدید طرح ملی حفظ جزء سی تا سال 1398 به بهانه آماده نبودن زمینه اجرای كامل آن از فرار به جلوی این شورا در اعلام شكست طرح حكایت دارد.
طرحی كه طبق «سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن كشور» باید در سال 1397 برنامهریزی و در سال 1398 اجرا میشد؛ برخلاف بند دو راهبرد دوم و بند هفت راهبرد سوم در سال 1397 بدون برنامهریزی و هماهنگی اجرای سراسری شد.
حال كه متولیان امر با چنین تناقض آشكار قانونی و نیز مشكلات عدیده روبرو شدهاند، برای توجیه ناكامیهای متعدد و صرف هزینههای چندین میلیاردی سیاست فرار به جلو را پیش رو قرار دادهاند. این سیاست دو هدف اساسی را دنبال میكند:
1- وقتكشی و فرار از پاسخگویی در مقابل ضررها و زیانهای وارده
2- تعطیلی تدریجی طرح و زمینهسازی برای فراموشی تدریجی افكار عمومی از طرح مذكور
متأسفانه این رویه درباره طرحهای متعددی ازجمله «طرح 10 هزار مدرسه قرآن» و «طرح ملی حفظ نور» هم انجام شد و خوب هم جواب داد. یقیناً ادامه چنین سیاستبازیهایی به زمینگیر شدن بیشتر آموزش و فعالیتهای قرآنی در جامعه منجر خواهد شد.
اینكه دبیر محترم شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور، بدون در نظر گرفتن آسیبهای جدی چنین طرحهای ناآزمودهای برای فرار از شكست، اقدام به تمدید آن نماید باز هم برخلاف قانون است. (برای دریافت اطلاعات بیشتر خبر ایکنا به تاریخ سوم دی 97 با تیتر اقدامات وسیع طرح ملی حفظ قرآن در سال 98 مشاهده شود.)
در حالیكه بررسی راهبردهای مرتبط با حفظ قرآن در وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد:
الف - با توجه به بند 7 از راهبرد 3: «طراحی و تصویب برنامههای درسی متناسب با پایههای مختلف تحصیلی با محوریت حفظ توأم با درك مفاهیم و معارف قرآن در راستای تربیت حافظ قرآن كریم(سال 1398)»
1- اجرای این بند از منظر زمانبندی مصوب، مربوط به سال آینده یعنی 1398 است. لذا اختصاص ساعت درسی قرآن به طرح ملی حفظ در سال 1397(طبق بند مذكور) خلاف سند راهبردی و عجولانه بوده است.
2- با توجه به این راهبرد، تاكنون در زمینه طرح ملی حفظ قرآن، در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی(به عنوان متولی برنامهریزی درسی و آموزشی) نه طرحی ارائه و نه تصویب شده است. لذا تا زمانی كه برنامه جدیدی طرح و تصویب نشده است، برنامه درسی قرآن مصوب موجود، معتبر و لازمالاجراست.
3- طبق بند مذكور، محتوای طرح ملی حفظ جزء 30، تناسبی با برنامه درسی قرآن و پایههای تحصیلی دانشآموزان ندارد.
ب - با توجه به بند 2 از راهبرد 2: «طراحی برنامه تشویقی - اداری ارتقاء صلاحیتهای حرفهای آموزش قرآن آموزگاران ابتدایی، دبیران قرآن، دینی و عربی متوسطه، مربیان تربیتی و سایر عوامل انسانی مرتبط با آموزش قرآن در كمیسیون و تصویب آن در مراجع مرتبط در آموزش و پرورش(سال 1397)»
1- طبق این بند از سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن كشور و با توجه به نزدیكی پایان سال 1397 این شورا باید توضیح دهد، تاكنون چرا كمیسیون آموزش عمومی قرآن به انجام وظیفه خطیر ارتقای صلاحیتهای حرفهای آموزش قرآن آموزگاران ابتدایی و دبیران قرآن، دینی و عربی متوسطه تعلل ورزیده است.
تذكر: لازم به ذكر است، آموزشهایی كه با موضوع آموزش روخوانی، روانخوانی و یا مفاهیم و حفظ به صورت غیرحضوری از طریق سامانههای اینترنتی انجام میگیرد، شامل تعریف صلاحیتهای عمومی است و به هیچ وجه نباید آنها را شامل دورههای ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلمان دانست. صلاحیتهای حرفهای شامل آن دسته از فعالیتهایی است كه در راستای وظیفه و مأموریت شغلی معلمان انجام میگیرد.
2- با توجه به اینكه محور هر تحولی تربیت نیروی انسانی ماهر است، آیا تقدم اجرای طرح ملی حفظ جزء 30 قرآن در تمامی مدارس ابتدایی سراسر كشور (65 هزار مدرسه ابتدایی، 390 هزار كلاس درس و برای بیش از هشت میلیون دانشآموز) توسط آموزگاران و دبیرانی كه اغلب حافظ جزء 30 نیستند.(یعنی فاقد بند صلاحیتهای حرفهای هستند) توجیه منطقی و علمی دارد؟!
3- ورود شورای توسعه فرهنگ قرآنی در برنامه درسی قرآن یعنی تبعیت از مراتب و مراحل پژوهشی، علمی و آموزشی مانند: ارائه طرح و تصویب اولیه، تولید راهنمای برنامه درسی، تولید و تدوین و اجرای آزمایشی برنامه و ارزشیابی برنامه درسی توسط متخصصان و نهایتاً تصویب و اجرای آن.
از این رو از منظر قانونی، علمی و مراحل برنامهریزی آموزشی و درسی، اجازه اجرای سراسری به چنین طرحی، هرگز به صلاح مدارس و دانشآموزان نبوده و نیست.
ج - با توجه به چشم انداز سند راهبردی توسعه آموزش عمومی كه به صراحت بیان میكند: دستیابی حداقل 50 درصد نوجوانان به توانایی خواندن همراه با فهم و تدبر در قرآن و انس و بهرهگیری از تعالیم آن در زندگی(در افق 1404)
1- این سؤال مطرح میشود: آیا شورای توسعه به بهانه اجرای طرح ملی حفظ قرآن، میتواند با تعطیل كردن زنگ رسمی و ساعت درسی «آموزش روخوانی و روانخوانی» دورههای ابتدایی، آن را در اختیار طرح ملی حفظ جزء 30 قرار دهد؟
قطعاً و قانوناً خیر؛ متأسفانه اتخاذ چنین تصمیم شتابزدهای نه تنها به تحقق این چشمانداز مهم و اساسی كمك نمیكند، بلكه كاملاً آن را مخدوش كرده است.
2- كسب مهارت خواندن، فهم اولیه و تدبر و نیز انس مستمر با قرآن كریم در واقع همان راهكارهای مندرج در سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی است. كتابهای درسی قرآن براساس همین اسناد تألیف و تدریس میشود.
آیا الصاق ناجور طرح ملی حفظ جزء 30 به كتابهای درسی و ساعات آموزشی، بدون كاهش و یا جانمایی علمی و آموزشی در محتوای درسی و یا بدون افزایش زمان آموزش، تصمیمی معقول، منطقی و به صلاح است؟
د - در بند 1، 2 و 5 از راهبرد 1: بر تعامل هر چه بیشتر با وزارت آموزش و پرورش در سال 1397 برای فراهم آوردن زمینههای مناسب توجه به حفظ قرآن در سال 1398 تأكید شده است. در اینجا دو اشكال اساسی وجود دارد:
1- شورای توسعه به دلیل عدم توفیق لازم در راهاندازی مركز هماهنگی و توسعه آموزش عمومی قرآن كشور در وزارت آموزش و پرورش، همواره به جای تعامل با بخشهای علمی و پژوهشی و برنامهریزی و آموزش، با نهادها و بخشهای تبلیغی و ترویجی وارد مذاكره شده و در نتیجه بر عدم توفیقات خود میافزاید. در حالی كه خود ایشان خوب میدانند كه طبق شرح وظایف و مأموریتهای هر ارگان، رسالت آموزش و تعلیم با بخشهای آموزشی است تا تبلیغی و ترویجی.
2- سازمان پژوهش و برنامهریزی طبق مصوبه 828 شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، وظیفه تأیید و ابلاغ هر نوع طرح و برنامهای را(اعم از آموزشی و پرورشی و رسمی و فوق برنامه را برعهده دارد و باید پاسخگوی فعالیتهای این بخش نیز باشد. لذا از این سازمان انتظار میرود با بهرهگیری از راهكارهای قانونی خود، بدون كوچكترین ملاحظهای جلوی ادامه هرگونه فعالیت و طرح غیر مصوبی را بگیرد و چنانچه وظایف قانونی خود را اعمال نكند، باید پاسخگوی خسارات احتمالی باشد.
هـ - با توجه به بند 12 از راهبرد دوم: «تصویب و استقرار سازوكارهای لازم برای ارتقای جایگاه درس قرآن و اولویت آن در برنامه درسی مدارس (از سال 1397)»
1- با توجه به 2 ماه باقیمانده تا پایان سال 1397، نه تنها برای این اصل، جلسه و برنامهای برگزار نشده، بلكه طرح فعلی بدون هیچ ضابطهای بیشترین خسارت آموزشی و تربیتی را به درس قرآن وارد كرده است.
2- مهمترین سازوكاری كه میتواند به ارتقای جایگاه درس قرآن در وزارت كمك كند، دور كردن چشم طمع سایر بخشها به این ساعات پرارزش و نیز برخورد با تخریبكنندگان این درس در سالهای اخیر است كه به جای كمك به تقویت برنامه درسی قرآن، همواره آن را مورد لطف بی حد خود قرار دادهاند.
و- با عنایت به بند 2 از راهبرد ششم: «اجرای مطالعات لازم برای پیگیری تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن در برنامه و محتوای دروس مختلف دانشآموزان به ویژه عربی، دینی و فارسی(سال 1398)»
1- طرح ملی حفظ قرآن در حالی بدون مجوز به ساعات درسی قرآن ورود پیدا میكند كه قانوناً در سال 1398 باید مطالعات لازم برای تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن در برنامه و محتوای دروس وزارت آموزش و پرورش آغاز شود و در صورت تصویب و اتخاذ مصوبات لازم این وزارت و انجام هماهنگیهای لازم برای اجرای آزمایشی در سال 1399(با یك سال تأخیر) انجام گیرد.
2- یقیناً چنین نگاه شتابزدهای از سوی ارائهدهنده همین سند راهبری، باعث عدم اعتماد قاطبه فرهنگیان به این نوع تناقضات، دیدگاهها و شیوه عمل خواهد شد.
تذكر: بررسی سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن كشور نشان میدهد که این سند و نیز طرح ملی حفظ بشارت در وزارت آموزش و پرورش، مغایر با بند الف ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه است.
طبق بند الف ماده 63: «دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد:
1- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی که تمامی اقدامات وزارت آموزش و پرورش براساس این سند انجام شود و اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد.»
نتیجه
با توجه به آنچه گفته شد و با عنایت به وجود دیگر ابهامات مشابه در اصول، اهداف راهبردها، تنها میتوان گفت:
1- قرار نیست، مراكز تصمیمساز(چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور) كه قوانین و مقررات را تدوین و تصویب میكنند، خودشان وارد میدان عمل شوند و برای وزارتی چون آموزش و پرورش كه رسالت و مأموریت آن مشخص است، تكالیف اجباری داشته باشند. این برخلاف مصلحت نظام اسلامی و جایگاه ایشان است. این شورا باید براساس آنچه براساس آن به وجود آمده عمل كند. یعنی حمایت و پشتیبانی و مشورت برای تداوم مأموریتهای شغلی و حرفهای.
2- انتظار این است: اگر هم مقرر شد مراكز تصمیمساز(چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور) وارد میدان عمل شدند، حداقل خودشان بر اساس مصوباتشان عمل كنند؛ نه آن كه اولین افرادی باشند كه قوانین مصوب شورای عالی را نقض كرده یا دور بزنند.(مانند موارد تخلف شورای توسعه فرهنگ قرآنی درباره سند راهبردی آموزش عمومی قرآن)
3- این اشكال از ابتدای تشكیل شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور، به ایشان وارد است كه همواره به جای تعامل با بخشهای علمی و پژوهشی و آموزشی، همواره با بخشهای تبلیغی و ترویجی وارد تعامل و تصمیمسازی میشود. چنین تعاملی محكوم به سطحینگری و اتلاف منابع مادی و معنوی بوده است. (گذشته فعالیتهای متعدد همگی تأییدكننده همین مطلب است.) زیرا اغلب تصمیمات به دلیل آنكه جنبه علمی، پژوهشی و آموزشی ندارد و این بخشها هم نه تخصص و نه قدرت لازم در این بخش را ندارند، لاجرم به بهرهگیری از سلاح و اهرم قدرت و فشار این شورا(به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی و...) به سایر بخشهای برنامهریزی و آموزشی و اجرایی میشود. نتیجه چنین تحمیلی از قبل مشخص است.
4- چنین نگرشی باعث تزلزل شدید طرحهایی از قبیل طرح ملی حفظ قرآن میشود. طرحهایی كه از ضعف علمی و پژوهشی و برنامهریزی شدید رنج برده و دیگران را هم به رنج و سختی میاندازند. سطحینگری و سادهاندیشی و كلیشهگرایی تنها چند اشكال اولیه این نوع نگاه صرفاً تبلیغی و ترویجی است.
چنین تعامل یك جانبهای نه تنها به اتلاف سرمایه و شكست پی در پی اسناد ارزشمند تحولی نظام منجر میشود، بلكه جنبههای خطرناك چنین رویكرد ضعیف و شكنندهای به دینگریزی مخاطبان به ویژه 14 میلیون كودك و نوجوان كشور میانجامد. از این رو اجرای چنین اسنادی ابتدا به تحول در حوزههای مدیریت در این بخشها (البته با نگاهی كاملاً علمی و تخصصی) نیازمند است.
5- تذكر این مطلب ضروری است: آنچه به عنوان «اهداف آموزش عمومی قرآن» تدوین، تصویب و ابلاغ شده است.
اولاً - به كمك و پیشنهاد صاحبنظران و برنامهریزان كتابهای درسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی پیشنهاد و تولید شده است و ثانیاً - طبق گزارشهای مكتوب منتشره شورای توسعه فرهنگ قرآنی، برنامه و كتابهای درسی بیشتری هماهنگی و مطابقت با این اهداف را داشتهاند.
امید است كه با توجه به مأموریت شورای توسعه فرهنگ قرآنی به حمایت از آموزش عمومی قرآن در مسیر اصلی آن، یعنی ارتقاء و تقویت ساعات درسی و رسمی آموزش قرآن اقدام كند. لازمه چنین تحولی، عزم و اراده مدیران در توجه علمی و كارشناسی (به معنی واقعی) و پرهیز از اكتفا به ظواهر تبلیغی و ترویجی است. انشاءالله
انتهای پیام