همگام با سند تحول بنیادین؛ استقلال تعلیم قرآن کریم در کتاب و سنت

به گزارش ایکنا؛ پایگاه ‌اطلاع‌رسانی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش مطلب رضا نباتی؛ مؤلف كتاب‌های درسی قرآن را منتشر کرد: 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

همگام با سند تحول بنیادین

«استقلال تعلیم قرآن كریم» در كتاب و سنّت

اشاره

ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه، وزارت آموزش و پرورش را مكلف به اجرای سند تحول بنیادین كرده است:

«الف - دولت مكلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد: 1- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی كه كلیه اقدامات وزارت آموزش و پرورش بر اساس این سند انجام شود و اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد.»

آنچه باعث نوشتن این مقاله شد، تصمیمات اخیر سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در تغییرات بنیادین اسناد تحولی نظام است. تصمیماتی که علی القاعده، پیش از عملی شدن باید به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می رسید؛ چرا که سند برنامه درسی ملی اولین و مهمترین زیر نظام سند تحول بنیادین است و هرگونه انحراف از اسناد ملی به جای آنکه «تحول بنیادین» باشند، «تحول بنیانکن» خواهند بود و باعث بروز مسائل عدیده‌ای خواهد بود. لذا از سازمان پژوهش انتظار می‌رود به جای «خلق قانون و جعل قانون»، خود را امانتدار و مجری تمام قد قوانین مصوب بداند و كوچك‌ترین تغییر را منوط به مصوبه شورای عالی بداند.

یكی از دلایل اصلی استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم در اسناد تحولی، توجه به دلالت‌های قرآنی و روایی و سیره و سنت است. پیشینه تاریخی تعلیم قرآن کریم نشان از استقلال همیشگی این حوزه از صدر اسلام تا كنون دارد.

منبع مقاله: سایت سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی(نقد و بررسی)

مقدمه

علم قرائت قرآن كریم و «تعلیم قرآن» اولین و معتبرترین علم از علوم اسلامی است كه همزمان با نزول قرآن كریم، توسط پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله پایه‌گذاری شد. بررسی استقلال جایگاه آموزش قرآن كریم در كتاب و سنت، از آن جهت اهمیت دارد كه می‌تواند:

1 - در صیانت از سنت اصیل تعلیم قرآن كریم، در مقابله با هجمه‌های فرهنگی غرب كه در قالب مكاتب تربیتی جدید، آن را مورد استحاله و تخریب قرار می‌دهد، نقش‌آفرین باشد.

2 - در حفظ هویت «حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم» به عنوان یكی از حوزه های 11گانه مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی، به عنوان تجلی‌گاه مبانی نظری آموزش عمومی قرآن كشور نقش ایفا نماید و زمینه ارتقای و اصلاح منطقی این حوزه از تربیت و یادگیری را فراهم آورد.

3 - در رفع و دفع بدفهمی‌ها و كژتابی‌های فكری و روشی آموزش قرآن كه دامنگیر بسیاری از فعالیت‌های قرآنی كشور است، مؤثر واقع شود.

4 - به عنوان یكی از الگوهای مناسب تربیت اسلامی، الهام‌بخش اصلاح و رشد سایر حوزه‌های تربیت و یادگیری قرار گیرد. 

در حالی كه توجه به این اصل مهم كه آموزش و ترویج قرآن كریم در سنت نبوی و سیره علوی همواره مطرح بوده است، می‌تواند گره‌های كوری كه از دیر باز در ارتباط با قرائت و كتابت قرآن وجود دارد، بگشاید. روایات متعدد «قراء سبعه» نیز نشان می‌دهد كه پیامبراكرم صلی الله علیه و آله پیوسته درصدد تبیین ماهیت قرآن و آسان‌گیری آموزش آن بوده اند.(رجبی، سال 1381)

الف - استقلال تعلیم قرآن، در قرآن كریم

با توجه به آنچه گفته شد، پاسخ این سوال مهم و مبنایی می‌تواند خط سیر بحث را در مسیر صحیح تری هدایت كند :

  • جایگاه تعلیم قرآن, در قرآن کریم چیست؟

این كه قرآن کریم درباره خودش چه انتظاراتی از مسلمانان دارد و مسلمانان چه وظایفی نسبت به قرآن كریم دارند؟ از پرسش های اساسی است كه می تواند مبنای برنامه ریزی آموزشی و درسی در تعلیم قرآن كریم قرار گیرد. ( فصل‌نامه رشد آموزش قرآن كریم، ش23 ) توجه به دانشِ روشی آیات در كنار تبیین دانش مفهومی آن‌ها، انتظارات قرآن کریم در زمینه تعلیم قرآن را تا حدودی مشخص می‌‌کند که در این جا به صورت اجمال و با اشاره به برخی از آیات، به تعدادی از این انتظارات اشاره می‌شود:

1- قرائت 1: قرائت قرآن یک مفهوم عام و کلی است و در عین حال اوّلین و مهم‌ترین مرتبه و حداقل انس با قرآن کریم است.(موسوی بلده، سیدمحسن، 1378, ص17) در آیه 20 سوره مزمل تأكید دوباره بر خواندن قرآن و عمل به آنچه بیان شده آنقدر واضح و مشخص است كه نیاز چندانی به تفسیر و توضیح و تبیین ندارد و كاملاً بر استقلال خواندن قرآن دلالت دارد.

2- تلاوت2: یعنی رعایت آداب ظاهری و باطنی هنگام خواندن قرآن كریم(مانند احترام و عمل به قرآن)؛ این اصطلاح برای خواندن متون مقدس به کار می‌رود. ( دانشنامه قرآن، ج1 ص 261 ) در این جا نیز خواندن و فهمیدن قرآن و عمل به آن كاملاً موضوعیت دارد.

3- تدبر3:  تفکر در آیات و عبارات قرآن کریم، با توجه به نتایج و عواقب آن را شامل می‌شود. همانطور كه از بررسی آیات مربوط به تدبر در قرآن به دست می‌آید در زمینه تدبر نیز حوزه تعلیم قرآن كریم، كاملاً استقلال و موضوعیت دارد.

4- خشوع 4: به دنبال هدایت باطنی و تأثیرپذیری از آیات شریفه قرآن كریم است.

5- تأثیرپذیری1 : متجلی شدن آیات قرآن در رفتار و گفتار و افکار انسان، در اثر خواندن و فهم آیات شریفه

6- عمل به آیات قرآن 2: عمل به دستورات قرآن کریم در کلیه شئون زندگی. در این زمینه اغلب آیات از محكمات بوده و لذا خواندن و فهمیدن و تفكر و تدبر در آن كفایت می كند.

7- آموزش قرآن به دیگران3 : به عنوان یکی از وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این زمینه نیز اولین و اصلی‌ترین وظیفه پیامبر، خواندن(تلاوت) قرآن برای مردم است و مراتب دیگری مانند تزكیه و حكمت‌‌آموزی در درجات بعدی قرار می‌گیرند.

همانطور كه ملاحظه می‌شود با نگاهی گذرا به آیات شریف قرآن كریم، شیوه‌ها و راهكارهای متعددی برای «‌تعلیم كتاب الله» مطرح شده، كه هریك به تنهایی نیز كاملاً موضوعیت و استقلال معنایی دارد. لذا از تحمیل معارف اسلامی به این بخش‌های مستقل باید پرهیز نمود؛ مگر در مواردی كه تبیین آن می‌تواند مفیدتر و سازنده تر باشد. به عنوان نمونه، به چند مورد اشاره می‌شود:

 1- وَ قُرآنًا فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلَى مُكثٍ وَ نَزَّلناهُ تَنزیلًا ﴿106﴾ سوره اسراء

و قرآن را بخش بخش كردیم تا آن را با تأنّی و درنگ بر مردم بخوانی و آن را آنگونه كه باید، به تدریج نازل كردیم.

2-  وَ قالَ الَّذینَ كَفَروا لَو لا نُزِّلَ عَـلَیـهِ القُرآنُ جُمـلَةً واحِـدَةً، كَـذالِـكَ لِـنُـثَبِّـتَ بِـهِ فُـؤادَكَ، وَ رَتَّلـناهُ تَرتیـلًا ﴿۳۲﴾

و كسانى كه كافر شدند گفتند: چرا قرآن یكجا بر او نازل نشده است؟

این گونه [ما آن را به تدریج نازل كردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم و آن را به آرامى [بر تو] خواندیم.

3 وَ لا یَأتونَـكَ بِـمَـثَـلٍ إِلَّا جِئـناكَ بِالـحَقِّ، وَ اَحـسَنَ تَفـسیـرًا﴿۳۳﴾  سوره فرقان

و براى تو مثلى نیاوردند، مگر آنكه [ما] حق را با نیكوترین بیان براى تو آوردیم.

4-  لا تُـحَرِّك بِـهِ لِـسانَـكَ لِـتَعـجَـلَ بِـهِ ﴿16﴾

(ای پیامبر!) زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [ قرآن ] حرکت مده.

5-  اِنَّ عَـلَیـنا جَمـعَـهُ وَ قُرآنَـهُ ﴿17﴾

زیرا كه بر عهده ماست جمع كردن و حفظ آن در سینه تو و خواندن آن برای تو

6-  فَـاِذا قَـرَأناهُ، فَاتَّـبِع قُرآنَـهُ (18) سوره قیامه

پس چون آن را خواندیم، از آن پیروی كن.

این آیات و مجموعه زیادی از آیات و روایات شریف بر شیوه صحیح و بایسته تعلیم كتاب الله تاكید و دلالت دارد؛ تحقق این آیات و روایات مستلزم خواندن همراه با فهم و درك آن‌ها و سپس داشتن عزم راسخ برای انجام تغییر در شرایط موجود است. اما گره زدن خواندن و فهمیدن و تدبر اولیه با معارف اسلامی هیچگاه مورد تأكید نبوده و بلكه در مراتب و مراحل بعدی می‌تواند، راهگشا باشد.

نكته مهم: دانستن این مطلب جالب و در عین حال مهم است كه اغلب نكات و انتظارات یاد شده، در متن سند تحول بنیادین (راهكار 3-1) و سند برنامه درسی ملی (حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم و عربی) و نیز اهداف آموزش عمومی قرآن (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) مورد توجه قرار گرفته و لحاظ شده است. اكنون این وظیفه حوزه مستقل تربیت و یادگیری قرآن كریم در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی است كه به تبیین این اسناد و تبدیل آن به نظریه‌های تربیت و یادگیری بپردازد.

ب- استقلال تعلیم قرآن در سنت

این آیات و آیات مشابه دیگر، مبنای تفكری سنت نبوی و سیره علوی در این مسیر، محسوب می‌شوند. لذا طرح سوال دوم را می‌توان براساس آن مطرح و پیگیری نمود:

  • تعریف آموزش قرآن در سنت پیامبراكرم صلی الله علیه وآله چیست؟

تعلیم قرآن در مكتب پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله عبارت است از : خواندن آیات توسط معلّم و شنیدن و تكرار آنها توسط قرآن آموز تا جایی‌كه این امر منجر به انتقال آیات قرآن از قلب معلّم به قلب متعلّم گردد و متعلّم قرآن نیز چونان معلّم خود، حامل آیات الهی گردد.4

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در تعریف «قرآن‌آموز» می‌فرمایند: «مَن جَمِعَ القُرآنَ، فَكَاَنَّما اُدرِجَتُ النُّبوةَ بَینَ جَنبَیهِ اِلاَّنَّـهُ لایوحی اِلَیهِ» یعنی « كسی كه قرآن را در قلب خود جمع كند، گویی نبوت در درون سینه او جای گرفته است، با این تفاوت كه به او وحی نمی‌شود.»5 و نیز می‌فرمایند: «خَیرُكُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَهُ» یعنی «بهترین شما كسانی هستند كه به دنبال این باشند كه قرآن را بیاموزند و به دیگران آموزش دهند.» 6 و همچنین می‌فرمایند: «خَیرُكُم مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ أَقرَأهُ» یعنی « بهترین شما كسی است كه قرآن را بخواند و آن را به دیگران «اقراء» كند.»7            

سیر تطوّر آموزش قرآن در صدر اسلام

استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم در بررسی سیر تطور آموزش قرآن كریم در صدر اسلام و دوران زندگی ائمه معصومین علیهم السلام از چنان شفافیتی برخوردار است كه نیازی به تبیین ندارد. چه «سیره اقوالی» و چه «سیره افعالی» حضرات معصومین علیهم السلام همه دال بر استقلال تعلیم قرآن از سایر آموزش های دینی و اسلامی بوده است.

 مراحل هفتگانه تعلیم قرآن كریم، پس از بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله

 تعلیم قرآن كریم و تطوّر آن در دوران رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را می‌توان در هفت مرحله به صورت خلاصه چنین بیان كرد:

مرحله اوّل: نقطه آغازین آموزش قرآن كریم را می توان تعلیم آیات قرآن به نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله ازسوی جبرئیل امین علیه السلام دانست؛ طلیعه این مرحله در آغاز نزول آیات شریف اوّل تا پنجم سوره علق است كه می فرمایید: «اِقرَء بِاسمِ رَبِّكَ الَّذی خَلَقَ ...» خداوند در آیات اوّل تا چهارم سوره الرّحمن نیز به این مسأله اشاره می‌كند و خود را اوّل معلم قرآن معرفی می‌نماید و چنین می‌فرماید: «الرَّحمنُ، عَلَّمَ القُرآنَ». طبق اقوال و آراء مفسرین، پیامبراكرم صلی الله علیه و آله پس از شنیدن آیات شریف از زبان جبرئیل علیه السلام، آن ها را به خاطر می‌سپردند.

مرحله دوم: پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از دریافت آیات شریفه قرآن از جبرئیل و حفظ آن، موظّف شدند تا آن آیات را به مسلمانان بیاموزند. آیه 106 سوره اسراء به موضوع تعلیم قرآن به مسلمین توسط پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره دارد: «وَ قُرآنًا فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُكثٍ وَ نَزَّلناهُ تَنزیلًا» ( و قرآنی كه در یك جا قرار داشت، قسمت قسمت كردیم تا آن را با درنگ برمردم بخوانی [ و لذا ] آن را به تدریج برتو نازل كردیم.)

از قرائن تاریخی به دست می‌آید كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در اجرای این وظیفه به تناسب مخاطبان قرآن، از دو شیوه «اسماع» و«اِقراء» استفاده كرده‌اند:

الف- اِسماع قرآن: «اِسماع» در لغت به معنای «شنواندن» است و این كار به همین معنا در قرآن به كار رفته است. (روم/ 52) مراد از اسماع، شنواندن قرآن به گوش مردم است كه معمولاً در مكه و نسبت به مشركان قریش، حاجیان و رهگذران صورت می‌پذیرفت. طبق شواهد تاریخی، در سال‌های ابتدای رسالت، رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد الحرام می نشست و به تلاوت قرآن می‌پرداخت و یا به نماز می‌ایستاد و سوره‌هایی را قرائت می كرد و به این ترتیب آیات قرآن را به گوش رهگذران می‌رساند. به عبارت دیگر، رسول خدا(ص) در قالب عبادات روزانه خود، رسالت تبلیغی خویش را نیز دنبال می‌كرد.

از آن جا كه استماع قرآن به تدریج موجب جذب مردم به قرآن می‌شد، مشركان تصمیم گرفتند، علاوه برخودداری از استماع قرآن(لقمان/7 )، مانع نمازخوانی یا تلاوت قرآن رسول خدا شوند.

 ب- اِقراء قرآن: آن چه مشهور است این است كه اساس و اسلوب تعلیم قرآن توسط پیامبر صلی الله علیه و آله «اقراء» بوده است. در تبیین معنای اقراء و بیان كیفیت و شیوه آن گفته‌اند: «قرائت بر كسی» یا «تلاوت بر كسی» به معنای اقراء است، یعنی اگر آیات الهی بركسی خوانده شود، به قصد این كه او نیز آنها را بشنود و تكرار كند ، این عمل «اقراء» نامیده می‏‌شود.

در سال‌های ابتدای بعثت، رسول خدا(ص) در خانه ارقم بن ابی ارقم - واقع در كوه صفا- سكنی گزید. حضرت در همین مكان، نومسلمانان را به حضور می‌طلبید و به آنان قرآن را آموزش می‌داد (عسكری، 1-133) علاوه بر این، مراكز دیگری نیز وجود داشت كه در آن مؤمنان دور از چشم مشركان به تعلیم قرآن می‌پرداختند و در واقع مطالبی را كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرا می‌گرفتند، به یكدیگر آموزش می‌دادند. (ابن هشام، ج1ص366). آموزش قرآن نه تنها در مسجد پیامبر، بلکه در فرصت‌های مختلف از میدان جنگ گرفته تا درون خانه‌ها مورد توجه قرار می‌گرفت. در این باره احادیث فراوانی وجود دارد:

  • از عثمان بن مظعون و عبدالله بن مسعود و ابی بن كعب روایت شده است كه «رسول اكرم صلی الله علیه و آله آیات قرآن را ده آیه، ده آیه به آنان می‌آموختند.»1 
  • در تفسیر نورالثّقلین آمده است كه حضرت علی(علیه السّلام) درباره روش قرآن آموختن خود نزد پیامبراكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هیچ آیه‏‌ای نازل نمی‏‌شد مگر آن كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله آن را بر من اقراء می‏‌فرمود و می‏‌خواند و من می‏‌شنیدم و تكرار می‏‌كردم و پس از آن، همان آیه یا آیات را بر من املاء می‏‌فرمودند و من می‏‌نوشتم3

 مرحله سوم: در این مرحله عده‌ای از مسلمین آیات و سُوَر قرآن كریم را به عده دیگر تعلیم می‌دادند و به اقراء یكدیگر می‌پرداختند. در كتاب مَناهِلُ العِرفان آمده است: « پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برای آموزش قرآن به كسانی كه از جامعه مسلمین دور بوده‏‌اند، كسانی را می‏‌فرستاد تا قرآن را به ایشان آموزش دهند، چنان كه مُصعَبِ بن عُمَیر و اِبن اُم مَكتوم را، قبل ازهجرت به مدینه و مَعاذِ بن جَبل را نیز پس ازهجرت برای آموزش قرآن به مكه فرستادند.» (غفاری،1385) از عِبادَه بن صامت نقل شده است كه: «هنگامی كه فردی به مدینه مهاجرت می‏‌نمود و به جمع مسلمانان وارد می‏‌شد، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله او را به یكی از ما می‏‌سپرد تا به وی قرآن را آموزش دهیم.4»

مرحله چهارم: این مرحله با پدید آمدن گروهی به ثمر رسید كه تلاوت قرآن كریم و تدریس آیات و سُوَر آن به صورت اشتغالات عمده زندگی آنان درآمد؛ اینان به «قُرّاء» مرسوم بودند2. این مرحله را باید مرحله آغاز آموزش رسمی آموزش قرآن در جامعه اسلامی دانست؛ مرحله‌ای كه دورنمایی از گستره انتشار آموزش تعالیم قرآنی و اسلامی را در اقصی نقاط عالم در پی داشت.

در كتاب «المغازیِ واقدی» چنین آمده است: «در میان انصار، هفتاد مرد جوان دیده می شدند كه موسوم به «قُرّاء» بودند و به هنگام در آمدن شب به ناحیه مدینه می‌آمدند و به تعلیم قرائت قرآن می‌پرداختند و اقامه نماز می‌كردند» 3.

مرحله پنجم: عده‌ای از صحابه كه حافظ قرآن بودند، آموزش حفظ آن را برعهده گرفتند و به این كار قیام كردند. اینان عبارت بودند از: علیّ بن ابی طالب, اُبیِّ بن كَعب, عبدالله بن مسعود, زید بن ثابت, عُوَیمِر بن زید, ابو موسی اشعری, عثمان ابن عَفّان.

مرحله ششم: اعزام قاریان و حافظان قرآن كریم به بلاد اسلامی, دوره جدیدی از آموزش قرآن به مسلمانان تلقی می‌شود. از آن جمله می‌توان به رفتن عبدالله بن مسعود (صحابی پیامبر) به شهر كوفه یاد كرد. او باعث شد كه مردم كوفه بعد از مدینه در زمینه قرائت قرآن کریم, شهره شوند4.

مرحله هفتم: از این زمان یعنی نیمه دوم قرن اوّل هجری قمری, آموزش قرآن به عنوان یك ماده درسی در مساجد شهرهای مختلف کشورهای اسلامی استقرار یافت. 5

برای تکمیل این بحث شایسته است که به جایگاه آموزش قرآن به کودکان در مکتب پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز اشاره کنیم.

استقلال آموزش قرآن به کودکان در سنت نبوی و سیره علوی

  • آموزش قرآن از دیدگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

شیخ طبرسی در كتاب مجمع البیان از مَعاذ نقل می‌كند، كه گفت: «شنیدم از رسول خدا(ص) كه می‌فرمود: هیچ مردی نیست كه به فرزندش قرآن آموخته شود، مگر آن كه خداوند، روز قیامت پدر و مادر آن فرزند را به تاج فرشتگان مفتخرگرداند و دو زیور از زیورهای بهشتی كه مردمان هرگز مثل آن را ندیده اند بر اندام آنها بپوشاند.»1

از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: «هنگامی كه معلّم به کودکی خطاب كند كه بگو بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و کودک بگوید بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، خداوند تعالی برائت از آتش جهنم را برای فرزند، پدر ومادر ومعلمش خواهد نوشت.»2

 

  • آموزش قرآن از دیدگاهامیر المؤمنین امام علی علیه‏السلام

امام علی علیه ‏السلام در نامه تربیتی خود به فرزندش امام‏حسن مجتبیعلیه‏السلام بعد از آن كه بر اهمیت تربیت و تسریع در آن تأكید می‏‌کنند، نخستین اقدام خود را آموزش قرآن و معارف و احكام حلال وحرام آن بیان می‏‌كند: « ... وَ اَن اِبـتَـدَئَـكَ بِـتَعـلیـمِ كِـتابِ ‏اللّهِ» یعنی «نخست تو را كتاب خدا بیاموزم ... و ( در آغاز) به چیزی غیر از قرآن نپردازم.» 3

همچنین در توصیه به فرزندش محمد بن حنیفه فرمود: « ... برتو باد به خواندن قرآن و عمل كردن به آنچه در آن است. خواندن قرآن را در شب و روز و هنگام تهجّد برخود لازم بدان چرا كه قرآن عهد نامه‏‌ای ‏است از سوی خداوند تبارك و تعالی به خلق خود، پس واجب است بر هر مسلمانی كه در هر روز به عهدنامه خود بنگرد ولو پنجاه آیه باشد. 4»

همچنین از امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «حَقُّ الـوَلَـدِ عَـلَی الـوالِـدِ اَن یُـحَسِّنُ اَدَبُـهُ وَ یُـعَلِّـمَـهُ القُـرآن»، «حقِ فرزند بر پدر آن است كه فرزند را نیكو ادب كند و به او قرآن بیاموزد.1»

  • آموزش قرآن در سیره امام حسین علیه السلام

مردی به نام عبدالرحمن سلمی، سوره «حمد» را به فرزند امام حسین علیه السلام آموخت، وقتی كه آن فرزند سوره حمد را نزد امام حسین علیه السلام به خوبی خواند، امام هزار دینار و هزار حلّة گران‌بها به آن معلم جایزه داد و دهانش را پر از جواهر ساخت. 3 وقتی خواستند در این باره با آن حضرت بحث و گفت‌وگو كنند، فرمود: بخشش من كجا می‌تواند با عطای او یعنی آموزش قرآن برابری كند.» 4

4-    حضرت زینب سلام الله علیها ، معلم قرآن

«یک سال پس از استقرار علی علیه السلام در شهر کوفه، زنان و دختران، به آن حضرت پیام فرستادند و گفتند: ما شنیده‏‌ایم که دختر شما «زینب» همانند مادرش فاطمه سلام الله علیها منبع سرشار دانش و دارای علوم و کمالات است. اگر اجازه دهید از آن سرچشمه دانش بهره‏مند شویم. امام اجازه دادند تا زینب کبری سلام الله علیها، بانوان مسلمان کوفه را قرآن آموزش دهند. 5

روزی در یکی از جلساتی که حضرت زینب سلام الله علیها برای زنان کوفی قرآن می‏‌گفت، امیر مؤمنان علیه السلام وارد جلسه شدند. آن روز حضرت زینب علیها السلام آیه اوّل سوره مریم - «کهیعص‏» - را آموزش می‌داد و درباره آن سخن می‏‌گفت.»  6

همانطور كه ملاحظه می‌شود، تعلیم كتاب الله در سنت و سیره قولی و فعلی پیامبر اكرم و خاندان طاهرینش همواره به صورت مستقل موضوعیت داشته است. سیر تاریخی دوران اسلامی نیز نشان از وفاداری مسلمین به این سنت و سیره را نشان می دهد.

 سیر تطوّر آموزش قرآن در دوران اسلامی

استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم را با توجه به جایگاه مهم آموزش آن, در طول دوران اسلامی می توان به وضوح مورد مطالعه قرار داد. این دوران، دارای فراز و فرودهای فراوانی بوده است. اما رشد و تعالی و نیز جایگاه آن در حفظ اسلام اصیل و راستین بر كسی پوشیده نیست. برخی از شواهد این موضوع را می‌توان در الگوهای آموزشی زیر ملاحظه نمود:

1- مساجد: قدیمی‌ترین و معتبرترین جایگاه تعلیم قرآن كریم در مساجد بوده است. استقلال تعلیم قرآن در مساجد از گذشته تا كنون بركسی پوشیده نیست.

2- مكتب خانه‌ها: پس از مساجد، مكتب‌خانه‌ها از قدیمی ترین و معتبرترین جایگاه های مستقل آموزش قرآن كریم در كشورهای اسلامی بوده‌اند.

3- جلسات قرآن هفتگی: جلسات سنتی و خانگی قرآن از گذشته تا كنون از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و نقش اساسی در حفظ سنت نبوی و سیره علوی در حوزه یادگیری قرآن كریم را برعهده داشته است.

4- خانواده:‌ خانواده‌های مسلمان مهم‌ترین نقش را در تربیت قرآنی فرزندان خانواده برعهده داشته‌اند. نقش الگویی ایشان را باید از برجسته‌ترین این روش‌ها دانست.

5- نظام رسمی: نظام رسمی هم همواره به حوزه یادگیری قرآن به چشم مستقل نگریسته و برای آن، برنامه، محتوا، روش و  ... قائل بوده است.   

6- اسناد تحولی: كلیه اسناد تحولی توجه ویژه به استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم داشته و آن را مجزای از آموزش احكام، اعتقادات و اخلاق اسلامی معرفی كرده‌اند.

 راز استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم

راز استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم در كتاب و سنت و تاریخ اسلام را باید در « آیه 9 سوره حِجر» جست‌وجو كرد:

«اِنّا نَحـنُ نَزَّلـنَا الذِّكـرَ وَ اِنّا لَـهو لَحافِـظونَ»، «بدرستی که ما قرآن را نازل کرده ایم و بطور قطع از آن محافظت خواهیم کرد.»

  • منظور از « اِنّا لَـهُ لَـحافِـظونَ » چه كسانی هستند؟

حفظ و صیانت از آیات الهی، حق نخست قرآن كریم بر امت اسلام است. طبق آیه شریفه بی‌شك اراده و قدرت الهی ضامن حفظ قرآن كریم از حذف و تحریف است. چرا كه خداوند متعال از مصونیت قرآن از هر گونه تحریفی خبر داده و حفاظت از آن را خود برعهده گرفته است. (چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی) اما اینكه اراده الهی به چه شكلی بروز و ظهور می‌یابد، قطعاً به اراده و خواست مسلمانان در حفظ و صیانت از قرآن كریم هم بستگی دارد. امام صادق علیه السلام: «اَبَی اللهُ اَن یُجـرِیَ الاَشـیاءَ اِلاّ بِـاَسبابٍ، فَـجَـعَـلَ لِـكُلِّ شَیءٍ سَـبَـبا ...»، «خداوند ابا دارد از این كه چیزها(امور) را جز از طریق اسباب فراهم آورد. از این رو، براى هر چیزى، سببى قرار داده ... » [الكافی : 1/183/7.]

نمونه‌های متعددی از حساسیت ویژه مسلمانان در طول تاریخ نسبت به حفاظت از هرگونه تغییر در قرآن کریم وجود دارد، به گونه‌ای که حتی نسبت به حذف یک «واو» از قرآن کریم، شدیدترین عکس‌العمل‌ها را نشان می‌دادند و شمشیر را از نیام بیرون می‌کشیدند. این حساسیت، با توجه به دستورات قرآن كریم و توصیه‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منجر به اهتمام مسلمانان نسبت به این حوزه از یادگیری قرآن و انس هر چه بیشتر ایشان با تلاوت، حفظ و کتابت قرآن کریم شده و نیز تقدس و احترام ویژه‌ای برای قرآن کریم به دنبال داشته است.

نتیجه بحث:

  • «قرآن»، «سنت»، «اجماع» و «عقل» (ادلّه اربعه) منابع دینی و مبانی تفكری مكتب اسلام و مذهب تشیع است. از این رو با توجه به حساسیت موضوع تعلیم قرآن كریم در جامعه اسلامی، از متولیان نظام تعلیم و تربیت کشور انتظار می‌رود تا در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، علاوه بر این که دو بخش «قرآن» و «سنت» و نیز پیشینه تاریخی این موضوع در جهان اسلام را مورد دقت و توجه قرار دهند؛ در این موقعیت سرنوشت‌ساز، با حفظ استقلال جایگاه تعلیم قرآن کریم (به عنوان اصیل‌ترین برنامه و شیوه تعلیم و تعلم در جهان اسلام  مصالح مکتب اسلام و قرآن و کشور را دستخوش تغییرات شتابزده و سطحی نگرانه نکنند. هر چند در دو بخش «عقل» و «اجماع» نیز دلالت های بسیار قوی برای حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم وجود دارد. ( كه در مقالات بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت. )
  • اسلام، تنها دینی است كه معجزه‌اش «کتاب» (قرآن) و اولین دستورش «بخوان» (اقرأ) است. و قرآن كریم تنها معجزه به جای مانده از 124 هزار پیامبر الهی است كه به واسطه آن، ارسال رُسل و انزال كتب، ختم شد. كتابی كه پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله در عظمت آن فرمودند: «فَضـلُ الـقُرآنِ عَـلی سـائِـرِ الـكَـلامِ، كَـفَضـلِ اللهِ عَـلی خَلـقِـهِ» «برتری قرآن كریم بر سایر سخنان، مانند برتری خداوند است بر بندگانش» ( اصول كافی،ج ۱، ص ۶۳) لذا باید این موقعیت و برتری را حفظ کرد و آن را افزایش داد.

اما مطالعه سیر تطور آموزش قرآن کریم در ایران، نشان از وجود شكاف فرهنگی جامعه و فاصله تدریجی از سنت اصیل تعلیم قرآن كریم دارد. خطر غربزدگی، تنها در انتخاب پوشش غربی و یا رفاه زدگی و تجمل گرایی نیست. بلكه خطرناك ترین شكل غربزدگی در «التقاط فرهنگی» است. از اصلی ترین دلایل بی سوادی قرآنی جامعه، دوری از اسلام اصیل و حركت تدریجی به سمت اسلام لیبرالیستی است كه محور آن «انسان مداری» به جای «توحید محوری» است. فقدان سرمایه گذاری لازم در زمینه انس و ارتباط مستمر و مستقیم آحاد مردم جامعه با قرآن كریم، به عنوان محوری ترین اصل در تعلیم قرآن و در مقابل شکاف تدریجی از مبانی و مبادی شیوه های اصیل آموزش قرآن به نام الگوهای نوین آموزش، از مهمترین دلایل و عوامل مهجوریت قرآن در ایران است. حاصل چنین تفكری، به سطحی نگری و ساده اندیشی در این حوزه از تربیت و یادگیری منجر شده است.

از این رو حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم، در میان 11 حوزه تربیت و یادگیری در سازمان پژوهش، نه تنها طبق قوانین و ضوابط، ضروری است، بلكه منطق عقلی و مصالح اسلامی ایجاب می کند که استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم محترم شمرده شود. این موضوع از چند جنبه حائز اهمیت است:

اولاً - در حفظ هویت «حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم» به عنوان یكی از حوزه های 11 گانه مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه ریزی به عنوان تجلی گاه مبانی نظری و مبادی عملی تعلیم و تربیت اسلامی نقش ایفا نماید.

چرا كه بزرگ ترین ضعف آموزش قرآن در كشور را باید در نپرداختن به مبانی و مبادی تعلیم قرآن كریم دانست؛ رسالت ذاتی و حقیقی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نیز پرداختن به همین مطلب است که تحقق آن، در لوای حفظ استقلال «حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم» امکان پذیر خواهد بود.

و بالعکس، ادغام این حوزه با هر حوزه دیگری، باعث «حضور خنثی آموزش قرآن كریم در سازمان پژوهش» و بالتبع آن در نظام تعلیم و تربیت فردا و فرداهای کشور خواهد شد. تنها حوزه ای كه بر خلاف كلیه اسناد تحولی، در آستانه حذف و انحلال قرار دارد.

ثانیاً- مدیرانی كه طبق قانون برنامه ششم توسعه باید مجری تمام قد سند تحول بنیادین باشند، باید برای هر تغییری در اسناد تحولی «پیوست پژوهشی» ارائه نمایند. از شورای عالی آموزش و پرورش انتظار می رود به وظیفه خود در قبال نظارت برحسن اجرای سند تحول بنیادین و زیرنظام های مربوطه نظارت دقیق داشته باشد؛ و الا باید به جای تحول بنیادین، شاهد تحول بنیانکن در نظام تعلیم و تربیت اسلامی باشیم.

ثالثاً- صیانت از این سنت اصیل، با حفظ استقلال حوزه یادگیری قرآن كریم، (طبق سند برنامه درسی ملی) می‌تواند به عنوان یكی از مهم ترین سنگرهای مقابله با هجمه های فرهنگی غرب به شمار آید. فرهنگ ویرانگر غربی در شكل های مختلف از جمله در قالب مكاتب تربیتی جدید، در صدد استحاله و تخریب این سنت های اصیل و اسلامی است. لذا نباید اجازه داد كه این حوزه از تعلیم و تربیت كه می تواند الهام بخش سایر حوزه های تربیتی در اصلاح الگوهای تربیتی و یادگیری باشد، دستخوش تخریب و انحلال شود.

این كه پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله فرمودند: «فَـاِذَا الـتَـبَـسَت عَـلَیـكُـمُ الـفِـتَـن، كَـقِـطَـعِ اللَـیـلِ الـمُظـلِم, فَـعَـلَیـكُم بِالـقُرآنِ»، «هنگامی که فتنه‌های زمانه، مانند پاره های شب تار، شما را در برگرفت، بر شما باد که به قرآن کریم مراجعه و از آن کمک بگیرید.». ( الكافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص: 599) از جهتی تأكیدی است بر توجه به همین هشدار مهم. زنگ خطر حذف آموزش قرآن كریم، در آموزش و پرورش، سالهاست كه به گوش می‌رسد. مدیران دلسوز و با بصیرت و انقلابی به ویژه اعضای محترم شورای عالی آموزش و پرورش، باید مراقب باشند كه اصیل ترین حوزه تربیت و یادگیری در تعلیم و تربیت اسلامی (آموزش قرآن كریم) دستخوش افراط و تفریط نشود.

درخواست:

با توجه به مقاله «استقلال تعلیم قرآن در كتاب و سنت» ( مقاله اول )؛ از سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی انتظار می‌رود در بازآرایی تشكیلاتی سازمان و تصمیم‌های مدیریتی، عنایت لازم را به این درخواست مبذول فرماید:

«استقلالِ حوزه تربیت و یادگیری قرآن كریم و عربی (طبق سند برنامه درسی ملی) به رسمیت شناخته شود.»

 امید است با وجود اسناد ملی متعدد و تصریح قوانین مصوب، فصل الخطاب عمل به سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری و اسناد تحولی باشد. در این صورت است كه منویات مقام معظم رهبری در تحقق سند تحول بنیادین، امكان پذیر خواهد بود. ان شاء االله

 « وَ ما تَوفیـقی اِلّا بِاللهِ ، عَـلَیـهِ تَـوَكَّلـتُ وَ اِلَیـهِ اُنیـبُ »

 رضا نباتی/  مؤلف كتاب های درسی قرآن

كارشناس قرآن سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 

دانشجوی دكترای فلسفه تعلیم و تربیت  

 1 – سوره مزمل /20

2 – سوره بقره /121

3 – سوره محمد / 24

4 – سوره حشر /21

 

1 – سوره حدید/ 16

2 – سوره بقره /44

3 سوره جمعه / 2  

4 - گزارش نهایی طرح پژوهشی آموزش زبان قرآن.  بخش دوم، فصل سوم

5 - اصول كافی، ج 2، كتاب القرآن      

6 - همان، خ 2351

7 - همان، خ 2354 7

1 – البیان فی تفسیر القرآن، آیه الله خویی ، ص38 ، به نقل از تاریخ قرائات قرآن ، ص 24

3 - همان مأخذ و همان صفحه

4 – البیان فی تفسیر القرآن، آیه الله خویی ، ص38 ، به نقل از تاریخ قرائات قرآن ، ص 26

2 – حجتی كرمانی، سید محمد باقر ، تاریخ قرائات قرآن ، ص 27

3 – همان مأخذ ، ص 28

4 – حجتی كرمانی، سید محمد باقر ، تاریخ قرائات قرآن ، ص 31

5 – همان مأخذ و صفحه 32

1 - وسایل. ج‏4، ابواب قرائت قرآن، ح 323

2 - همان، ح328

3 -  نهج البلاغه ، نامه 31 

4 – راجی قمی، محمد،پندهای پدران به فرزندان، ص162 و 163.

1 - نهج البلاغه، حكم 399؛ میزان الحكمة، ج‏8، ص.

3 - بحار الانوار، ج 44، ص 191، علامه مجلسی، بیروت، 1403 ق

4 - مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص66

5 - ریاحین الشریعه، ج‏3، ص‏57 .

6 - خصائص الزینبیه، ص‏27 .

انتهای پیام