پادکست | از دامن صحرای جنون دست ندارم...
شبهای رمضان فرصت متعالی پیوند با سخن و عمل نیک است؛ مناجات، راز و نیاز و گاه شعر و متون ادبی که حال ما را به بهترین حال نزدیک میکند. خبرگزاری ایکنا به انگیزه بهرهمندی بیشتر مخاطبان عزیز از این شبها؛ هر شب یک پادکست با صدای ساعد باقری و با عنوان دفتر غزل تقدیم شما خوبان میکند. بخش ششم این دفتر را با غزلی از کلیم کاشانی میشنویم.
{$sepehr_media_1703792_400_300}
بیقدر نخواهم شد اگر خاک نهادم
خارم منگر، ذره خورشید نژادم
از دامن صحرای جنون دست ندارم
گر اشک به آبم دهد و آه به بادم
در مکتب عشق است کتابم ورق دل
روشن نشود جز به خط زخم سوادم
بی ارجتر از غم به دل ماتمیانم
هر چند که نایابتر از خاطره شادم
در سینه کلیم این همه ناخن که شکستم
از کار دل خود، گره غم نگشادم
کلیم کاشانی