آنچه ما از این واقعه(عاشورا) از طریق مقاتل شنیدهایم، «عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت/ خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت» این همه آنچه در کربلا اتفاق افتاده، نیست، صورت ظاهر بوده است.
به گزارش ایکنا؛ اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، در یازدهمین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی» که به ارائه گزیده و گلچینی از سرودههای عاشورایی و آیینی شاعران کهن و معاصر اختصاص دارد، به بازخوانی شعری از محمدرضا محمدی نیکو پرداخت. متن این بخش را در ادامه میخوانید:
در این نوبت شعری از محمدرضا محمدی نیکو از شاعران برجسته در حوزه غزل، قطعه و شعر نیمایی و منثور است و در این زمینهها شعرهای بسیار درخشانی دارد. این غزل شاعر در مدح امام حسین(ع) است که به برخی از وقایع کربلا اشاره دارد و زبان و بیان آن نو است، گرچه اشارات آن از نشانههایی است که برای اهل ادبیات عاشورایی آشناست و برخی ظرافتهای بلاغی در این غزل هست که بعد از خواندن شعر به آنها اشاره خواهم کرد:
ای که پیچید شبی در این کوچه صدایت
یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایت
تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست
ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت
عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت
خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت
همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آن روز
که درخشید خدا در همه آینههایت
کاش بودیم و سرودیده و دستی چو ابوالفضل
میفشاندیم سبکتر ز کفی آب به پایت
از فراسوی ازل تا ابدای حلق بریده
میرود دایره در دایره پژواک صدایت
{$sepehr_media_1820978_400_300}
در این شعر به برخی از آنچه در برخی مقاتل آمده اشاره شاعرانهای شده، از جمله اینکه آن روز آسمان تاریک میشود و گفتهاند به گونهای بود که همه چیز در حال عزاداری بود. «تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست/ ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت» یعنی تا زمانی که این جهان هست، این عزا خواهد بود و بر غریبی امام حسین(ع) اندوه و گریه ادامه خواهد داشت.
نکته دیگر درباره این شعر این است که؛ اشاره میکند، آنچه ما از این واقعه از طریق مقاتل شنیدهایم، «عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت/ خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت» این همه آنچه آنجا اتفاق افتاده، نیست، صورت ظاهر بوده و بخشی از آن از طریق نقل وقایع به دست ما رسیده و بخش دیگر را آن بزرگواران و خدای متعال میدانند.
یک کار زیبای بلاغی و هنروری زبانی در این بیت «کاش بودیم و سرودیده و دستی چو ابوالفضل/ میفشاندیم سبکتر ز کفی آب به پایت» وجود دارد و آن هم ایهامی است که در کف آب، فشاندن و سبک هست.
اگر ما هم بتوانیم کمابیش آن شایستگی را پیدا کنیم، حاصل تبعیت از اهل بیت(ع) و حضور در هیئتهای عزاداری است و دست کم بخشی از آن شایستگی هم برای شیعه اهل بیت(ع) حاصل خواهد شد.