به گزارش ایکنا؛ نخستین جلسه درس تفسیر قرآن کریم آیتالله عباسی خراسانی صبح امروز، 16 فروردینماه در حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه، به تفسیر آیه ۴۸ سوره بقره پرداخت.
خداوند در این آیه میفرماید: «وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ؛ و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمىكند و نه از او شفاعتى پذيرفته و نه به جاى وى بدلى گرفته مىشود و نه يارى خواهند شد». متن جلسه از نظر میگذرد؛
بیان شد بنی اسرائیل پس از اینکه مامور به ذکر نعمت حضرت حق شدند و آن نعمت، نعمت تفضل بر مردم زمان خودشان است، مامور به پرهیز از روز معاد شدند. روز معادی که در آیه برایش چهار خصوصیت بیان شده است. اول اینکه هیچ کس کار دیگری را انجام نمی دهد و هرکس مجازات خودش را دارد: «لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا». جزا اعم از عمل سوء و عمل حسن است؛ یعنی جزا نتیجه کار است چه خوب باشد و چه بد باشد. پس هیچ نفسی از نفس دیگر مجازات نمیشود. اصل دوم این است که در آن روز شفاعتی از کسی پذیرفته نیست و واسطهگری در آن روز نفی شده است: «وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ». البته شفاعت در اینجا منافاتی با اثبات شفاعت ندارد.
خصلت سوم این است که معادل و فدیه از کسی پذیرفته نمیشود: «َلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ». فرق شفاعت و عدل این است که شاید شفاعت رایگان باشد ولی در عدل، انجام کار به عنوان معاوضه و تبدیل است نه اینکه مجانی باشد. آن روز روزی است که معادل مثل کفاره و فدیه پذیرفته نیست. در آن روز فدیهها و همه چیزهای که طرف احتمال میدهد جایگزین کارش شود نفی شده است. چهارمین ویژگی این است که هیچ کمکی به شخص نمیشود: «وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ».
به عبارت دیگر نکتهای که از آیه استفاده میشود این است که در عالم معاد هم روابط اجتماعی انسان و هم روابط فردی او و هم روابط خانوادگی او منسوخ و مسلوب است چون در آن روز نه خانواده میتواند نافع باشد و نه بستگان و نه سرمایه و نه هیچ چیز دیگری. آن روز هیچ چیزی به درد انسان نمیخورد و هیچ چیزی جایگزین ندارد. هر نفسی گرفتار کار خودش است. دوستیها در آن روز گسسته است و دوستی تبدیل به دشمنی میشود مگر در مورد متقین. میتوانیم از این آیه این معنا را استفاده کنیم که اگر تقوا داشته باشیم این چهار امر تحقق پیدا میکند؛ یعنی اگر تقوا باشد هم شفاعت هم واسطهگری و هم قبول فدیه وجود دارد چون آیه میفرماید: «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»، یعنی تنها متقین هستند که دوستیهایشان کارایی دارد، ولی برای دیگران کارایی ندارد. نتیجه اینکه در آن روز هیچ گونه کمک و کفالت و ضمانتی وجود ندارد. نصرت در اینجا هم به معنای فریادرسی است. به لحاظ ادبی به زمین سرسبز نصر گفته میشود. اینها نکتههایی بود که در آیه مطرح است.
نکته دیگر اینکه در آیه ویژگیهای قیامت هم قابل استفاده است. به عبارت بهتر میتوانیم بگوییم در آن روز تنها اتکا و تنها مورد حمایت و نظارت و تدبیر و نظم و نظام قیامت دست حضرت حق است و آن روز روزی است که شفاعت هیچ کس جز کسی که خدا به او اذن داده، پذیرفته نیست. پس منافات ندارد که نفی کلی شفاعت شود، ولی در کنارش، اثبات جزئی شفاعت شود.
بحث دیگر این است که در آن آیهای که به بنی اسرائیل امر شد تقوا داشته باشید، یک سوالی مطرح میشود؛ چه کسانی در روز قیامت مورد شفاعت باری تعالی قرار میگیرند. آیه 28 سوره انبیا جواب این سوال را داده است و میفرماید تنها کسانی مورد شفاعت قرار میگیرند که رضایت از حق داشته باشند: «يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ». رضا دو قسم دارد: رضایی که خدا از انسان راضی باشد و رضایی که انسان از خدا راضی باشد. رضایت انسان از خدا، بالاتر از مرحله رضایت خدا از انسان است. آیه قرآن هم میفرماید: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ». پس کسانی مورد شفاعت قرار میگیرند که راضی از حضرت حق هستند.