به گزارش ایکنا از خوزستان، حجتالاسلام والمسلمین رضا حیدری، استاد حوزه علمیه اهواز امروز یکشنبه ۵ اردیبهشت در تفسیر آیات منتخب جزء سیزدهم قرآن کریم، گفت: سوره مبارکه یوسف در جزء دوازدهم و سیزدهم واقع است. قرآن میفرماید وقتی برادران یوسف دانستند شخصی که در مقابل آنها است و الان عزیز مصر است، همان یوسف است، به خطای خود اعتراف کردند و حضرت یوسف(ع) به آنها سخت نگرفت و آنها را سرزنش و توبیخ نکرد و آنها را به رحمت و مغفرت پروردگار امیدوار کرد: «الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (یوسف، 92).
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: در این حال یک غم و یک اندوه بزرگی بر دل برادران حضرت یوسف(ع) نشست و آن این بود که پدر بر اثر فراق فرزندش، نابینا شده است و این غم جانکاهی بر خانواده بود. یوسف(ع) برای حل این مشکل بزرگ گفت: این پیراهن را بر صورت او بیندازید پدر بینا میشود. وقتی پدر بینا شد همه نزد من بیایید.
حیدری اظهار کرد: قرآن کریم در آیه 94 سوره یوسف شهادت میدهد که از آن سوی یعقوب(ع) هم گفت: بوی یوسف به مشامم میرسد، اگر مرا به نادانی و کم عقلی متهم نکنید. اطرافیان حضرت، طبق معمول گفتند: تو همچنان در اشتباهی که در تشخیص مسائل داری، باقی هستی. کاروان از راه رسید و آن پیراهن را بر صورت یعقوب انداخت: «فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا»: چون مژده رسان آمد آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت پس بينا شد.
این استاد حوزه علمیه با طرح این سوال که پیراهن یوسف(ع) چرا باید موجب شفای پدر بشود، گفت: این مسأله جای فکر کردن دارد. چرا گاهی برخی کسان احساس میکنند اگر یک پارچهای از حرم امام حسین(ع) به دست ما میرسد، این پارچه متبرک نیست و یا آن را یک پارچه ساده میبینند. این پیراهن، پیراهن ساده است، اما چون پیراهن یوسف(ع) است، ارزشمند است:
گل خوشبوی در حمام روزی رسید از دست مخدومی به دستم
بدو گفتم که مشکلی یا عبیری که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشین بر من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستم
پارچه به خودی خود تأثیر ندارد، این اراده ولی خدا است که به اذن الهی به آن خاصیت میبخشد. بحث شفا یافتن با آبی که پیامبر (ص) به دست کسی بدهند یا با دستی که امام معصوم(ع) بر چشم کسی بکشند، موضوعی است که از آن به معجزه یا گاهی به عنوان کرامت یاد میکنیم. هم باید عنایت معصوم وجود داشته باشد، هم اخلاص و قبولی از سوی پذیرنده این معجزه وجود داشته باشد. حضرت یعقوب(ع) همین که کاروان از مصر به سمت کنعان راه افتاد بوی یوسف را احساس کرد.