بازیابی جلوه‌هایی از مضمون بهار در فرهنگ عامه

عباس قنبری عدیوی مردم شناس

عباس قنبری عدیوی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی شعبه چهارمحال‌وبختیاری و پژوهشگر فرهنگ عامه در گفت‌وگو با ایکنا، با اشاره به اینکه فرهنگ به دو قسم مادی و غیر مادی تقسیم می‌شود، اظهار کرد: فرهنگ غیرمادی محصول اندیشه‌ها، باورها، عقاید، رفتار و نوع نگاه مردم به زیست اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است؛ تغییر فصل‌ها و فرا رسیدن بهار یکی از موضوعات مهمی است که به حوزه فرهنگ ناملموس یا غیرمادی ورود یافته است.

وی ادامه داد: فصل‌ها از آنجا که با کشت و کار و دامداری و کشاورزی مرتبط هستند، از دیرباز با زندگی روستایی و شهری انسان پیوند دارند. بشر همواره پس از زمستان سرد و طولانی بهار رنگارنگ و پرفایده را تجربه کرده و همین مسئله باعث شد که آرمان‌ها و اندیشه‌های مثبت خود در مورد بهار را در قالب‌های گوناگون اعم از شعرها، ترانه‌ها، نواها، داستان‌ها و افسانه‌ها بازنمایی و سینه به سینه منتقل کند. تغییر فصل‌ها با پدیدار شدن آداب و رسوم همراه بوده و همچنان که واژه بهار به معنای آراستگی و زیبا شدن است و نیاکان ما که همواره شکوفایی درختان و رنگارنگی و نو شدن زمین در بهار را با تمام وجود پس از پشت سر گذاشتن زمستان‌های سخت تجربه کرده‌اند، این تجارب نو شدن و تولد دوباره طبیعت را در قالب‌های گوناگون و ماندگار بازگو کرده و آفریده‌های خود را نسل به نسل آن‌ را منتقل کرده‌اند.

قنبری بهارخوانی‌ها و ترانه‌های بهاری در فرهنگ عامه را حاوی مضامینی چون سرزندگی، نعمت و فراوانی، رویش و سرسبزی و غیره دانست و توضیح داد: دامداران در بهارخوانی‌های خود از خداوند شیر و ماست و دوغ و کره فراوان، زاد و ولد گله و سلامتی خانواده و طبیعت آرام و پرنعمت را طلب می‌کنند؛ کشاورزان نیز در بهارخوانی‌ها از خداوند رویش و برکت می‌خواهند که این دعا و استغاثه به درگاه الهی با کار و تلاش همراه است.

با آمدن بهار زمین نفس می‌کشد

این پژوهشگر فرهنگ عامه با تصریح اینکه درواقع کارآواها و ترانه‌های کار عموماً این خصوصیت را دارند که طلب رزق و نعمت از خداوند توأم با کار و تلاش و زحمت است، گفت: این روحیه دین‌باوری و خداباوری و باور به قدرت لم یزال الهی، خداخواهی و قدرشناسی و شکرگزاری از بدو کودکی در اندیشه روستاییان نهادینه می‌شود و در فرهنگ شفاهی اعم از ترانه‌ها و سرودها، کارآواها، بهارخوانی‌ها و قصه‌ها و افسانه‌ها و لالایی‌ها و غیره بروز و ظهور دارد و در چرخه نسل‌ها منتقل می‌شود.

قنبری بیان کرد: در باور مردم با آمدن بهار زمین نفس می‌کشد و حیات دوباره می‌یابد و کارهایی چون کندن پای درختان، لایروبی جوی‌ها و کانال‌های آب و مهیا شدن برای آبیاری، هرس درختان میوه برای رویش دوباره مصادیق زندگی هستند. مردم همچنین با فرارسیدن نوروز، به تأسی از طبیعت، غبار کینه و قهر را از قلب پاک می‌کنند و به آن تازگی و طراوت می‌بخشند، تلاش می‌کنند که غم‌ها و سوگ‌های سال گذشته را فراموش کنند، دلخوری‌ها را پایان ببخشند و کدورت و دشمنی را به سال جدید انتقال نمی‌دهند.

وی تلاش مردم برای ریشه‌دار ساختن مودت و دوستی را از دیگر مصادیق تأثیرپذیری فرهنگ عامه از مضمون بهار برشمرد و گفت: مردم از دیرباز با فرارسیدن بهار از نیازمندان دستگیری می‌کنند و مهرورزی و انسان‌دوستی را از طبیعت آموخته‌ و ترویج می‌کنند. خیرات برای اموات، پختن حلوای آخر سال موسوم به حلوای علفا، روشن کردن چراغ و شمع در امامزادگان و نیز بر مزار عزیزان و پخش گل و شیرینی نیز تمثیلی از حیات‌باوری و رستاخیز باوری است که ریشه‌ای کهن در اندیشه مردمان ایران‌زمین دارد. برخی نیاکان ما اعتقاد داشتند که از اواخر اسفندماه و اوایل فروردین روح درگذشتگان به اذن الهی به میان خانواده بازمی‌گردند و با آنان زندگی می‌کنند، پختن حلوای علفا جلوه‌ای از این اندیشه معادباورانه است.

این مدرس دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه عیدی دادن بزرگ‌ترها به کوچک‌ترها و به‌ویژه عیدانه بردن خانواده داماد برای تازه‌عروس مصادیقی از ارزش و منزلت کانون خانواده در فرهنگ عامه است، افزود: عیدانه دادن نماد قدرشناسی و قدردانی و نیز شادی‌بخشی و درواقع در امتداد نعمت خداوند به خانواده‌هاست که فرزندی را عطا کرده و لذا به شکرانه این نعمت، شادی می‌بخشند. عیدی دادن کارفرما به کارگران نیز حاوی پیام قدردانی است لذا عیدانه پیام‌آور عشق و قدرشناسی و شور و نشاط است؛ دعاخوانی هنگام تحویل سال نیز نماد خیرخواهی و مهربانی است.

فراموشی برخی آداب و رسوم نوروز

قنبری در پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از آداب و رسوم پسندیده مردمان چهارمحال‌وبختیاری در نوروز امروز فراموش شده‌اند، تصریح کرد: آیین‌ها پیوسته در حال چرخش و یا جابجایی و تلفیق هستند و با اقتضائات زمانی و شرایط اجتماعی ممکن است به فراموشی سپرده و یا دچار تغییر و تحول شوند. شاخصه فرهنگ همین است که پیوسته در حال تغییر و دگرگونی باشد و با اشکال متفاوت ظهور و بروز یابد.

رئیس بنیاد ایران‌شناسی شعبه چهارمحال‌وبختیاری گفت: سنت اصلی یعنی نوروز که مبتنی بر نوع‌دوستی، مهرورزی و خیرخواهی است همواره پابرجاست اما آداب و رسوم و شیوه‌های پاسداشت آن در گذر زمان ممکن است دچار تغییر و فراز و فرود شده باشد. به عنوان مثال، سنت عیدی بردن برادر بزرگ‌تر برای خواهران ازدواج کرده تا حدودی کمرنگ شده و یا طی دو سه سال اخیر، شرایط کرونایی اقتضا می‌کند که دید و بازدیدها به‌صورت مجازی انجام شود تا خانواده‌ها ضمن تامین نیازهای عاطفی، از سلامت برخوردار باشند.