راضیه رحمانی، کارشناس بنیاد ایرانشناسی در قزوین، در گفتوگو با ایکنا از قزوین، اظهار کرد: مهمترین خیابان قزوین، خیابان سپه یا خیابان دولتی است که قدیمیترین خیابان دولتی محسوب میشود و قدیمیترین خیابان ایران نیز هست. این خیابان را شاه طهماسب اول صفوی در شمال محله شهرستان قدیم یا حصار شاپور، همزمان با ایجاد جعفرآباد یعنی عمارات و خانههای دو طرف این خیابان و باغ سعادتآباد و عمارات دولتخانه و حرمسرا و باغهای شرقی و غربی عمارات مذکور احداث کرده است که وصف آن همه در اشعار عبدی بیگ نقل شد؛ ظاهراً نام خیابان هم از نام خیابان هرات که محلهای در آن شهر بوده گرفته شده، چراکه شاه طهماسب در دوران ولیعهدی مقیم شهر هرات بوده است.
وی بیان کرد: در زمان شاهصفی خیابان مورد بحث را از سوی جنوب امتداد داده و به گورستان جنوب شهر(گورستان کُهنبَر) رساندهاند. بعدها نام این خیابان بر منازل و مکانهای اطراف آن و به عبارت بهتر بر قسمتی از محله شهرستان قدیم اطلاق شد و این بخش از شهر را محله خیابان نامیدند.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی بیان کرد: در زمان ناصرالدین شاه به مباشرت سعدالسلطنه که بعدها حاکم قزوین شد؛ به دستور میرزا علی اصغرخان اتابک در قسمتی از خیابان احداثی شاه صفی یعنی از مقابل مسجد جامع و بازارچه خیابان تا محل چهارراه سپه فعلی مهمانخانه و چاپارخانه و تلگرافخانه هند و اروپا احداث شد و خیابان سپه را از شرق مهمانخانه در معبر باریکی به خیابان تهران قدیم متصل ساختند که هم اکنون محل بارفروشان است.
وی مطرح کرد: این مهمانخانه و چاپارخانه در سال ۱۳۱۰ شمسی خراب شد و سبزه میدانی بر جای آن احداث شد که به سبب بیآبی مخروبه مانند و بعدها با رسیدن خط آهن به قزوین و بناشدن ایستگاهی در جنوب شهر، خیابان سپه را تا عمارت ایستگاه امتداد دادند و سبزه میدان مذکور و قسمتی از کاروانسرای سعدالسلطنه، که در ضلع جنوبی خیابانی که از دروازه تهران قدیم تا سلامگاه شاهزاده حسین(ع) امتداد داشت بنا شده بود، از میان رفت و در طرفین خیابان مغازههایی بنا شد.
رحمانی با بیان اینکه «عبدیبیگ شیرازی» در چهار دفتر از پنج دفترش با نام «جنات عدن» ابیاتی را به وصف «خیابان قزوین» اختصاص داده است، گفت: عبدیبیگ در این اشعار در کنار وصفی که از حال و هوای خیابان و از لطافت و زیبایی آن دارد و البته در آن مبالغه هم میکند، با نگاهی موشکافانه نکات قابل توجهی از این فضای شهری در دوران شاهطهماسب را نمایان میکند.
وی گفت: نخستین اشاره عبدیبیگ به «خیابان» در دفتر «روضهالصفات» و پس از وصفی بر باغ سعادتآباد است. وی در قسمتی با نام «صفت خیابان جعفرآباد» از فضایی مسرتبخش در خارج از باغ و منزل سعادتآباد یاد میکند که جهت استفاده مردم احداث شده است و در ابیات متوالی به وصف صفا و خرمی این فضا میپردازد.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی اضافه کرد: عبدیبیگ در ادامه وصفی کلی که از فضا دارد به بیان جزئیات و عناصر فضا نیز میپردازد. از آب زلال جاری در «خیابان» و سبزه روییده بر کنار و درون جویها میسراید و از زیبایی تصویر این سبزه بر آب میگوید. همچنین با ظرافت به کف پوشیده از ریگ جویها و سبزه نازکی اشاره دارد که از آن سربرآورده است. از محدود شدن خیابان از دو سمت با دیوار میگوید و به راستی و درستی این جدارهها اشاره میکند، که اگر سر پرگار بر دو سمت آن نهی به اندازه یک سر مو تفاوت در آن نیست.
وی بیان کرد: در ادامه «عبدیبیگ» به نقش شاه در طرح افکندن «خیابان» و قرارگرفتن ۲ درگاه شاهی در ابتدا و انتهای این فضا اشاره میکند که روبهرو شدن این ۲ درگاه غلغلهای در میان انداخته است و چنین بیان میکند که شاه با طرح و ساخت چنین فضایی برای مردم شهر در واقع راه را به آنها نمایانده است.
رحمانی اشاره کرد: عبدیبیگ در ادامه در دفتر «دوحهاالزهار» در وصف خیابان نکات ظریف دیگری را بیان میکند؛ بر هندسه مستقیم و مسطح خیابان تأکید میکند و از زیبایی و همنشینی گونههای مختلف درختان در کنار یکدیگر (چنار و نارون، سرو و صنوبر تا بید و عرعر) در دو سوی «خیابان» میسراید. در مورد جوی آب ۲ سمت خیابان و جاری در زیر درختان نیز آنها را از صافی و درستی به جدول تشبیه میکند.
وی اظهار کرد: در دفتر «جنهاالثمار» نیز عبدیبیگ به وصف زیبایی و درستی خیابان، جدارههایش، جویها و درختانش پرداخته است که شاهطهماسب «خیابان» را چنین و چنان آراسته و بر آنچه از زیبایی و دقت کار در خیابان و اجزایش در ۲ دفتر پیش آورده بود تأکیدی دوباره میکند.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی گفت: عبدیبیگ پس از آنکه در دفترهای قبل در وصف سبزی و خرمی خیابان بیتها سروده بود، در دفتر آخر(زینهاالوراق) به نکتهای کلیدی اشاره میکند و خیابان را با این همه زیباییاش مکانی برای گردش و سیر مردم معرفی میکند که اگر میخواهی از زندگی خود بهرهای ببری از جانب شهر به «خیابان» برو و آن بهشت ثانی را نظاره کن.
وی تصریح کرد: سیاحان اروپایی بسیاری، هم در دورانی که قزوین پایتخت حکومت صفویان بود و هم در دورانی که مرکزیت به اصفهان منتقل شده بود و در دورههای بعدتر، به قزوین سفر داشتند و در یادداشتهایشان به دارالخلافه قزوین و سایر فضاها و ابنیه آن شهر اشاره کردهاند. از میان آنها تعدادی نیز وصفی هرچند محدود از «خیابان قزوین» دارند.
رحمانی با بیان اینکه از معروفترین این سفرا «دن گارسیا دسیلوا فیگواروآ» بود که در زمان سلطنت شاهعباس صفوی در قزوین به حضور شاه رفت،گفت: «دنگارسیا» در وصف بار یافتنش نزد شاهعباس صفوی در باغ سعادتآباد اشارهای کوتاه به خیابانی در مقابل درگاه منزل شاه دارد.
وی ادامه داد: «شاردن» که اواخر قرن ۱۷ میلادی به قزوین سفر کرد، در توصیفات هرچند مختصرش از «خیابان قزوین»، به ابتدا و انتهای خیابان و همچنین پوشش گیاهی کهنسال آن اشاره کرده است.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی با اشاره به اینکه در دوره قاجار نوشتههای بیشتری از سیاحان در دست است، تصریح کرد: اگرچه در این دوران مستحدثات صفوی شهر قزوین دیگر آن شکوه سابق را نداشتهاند و خیابان نیز از این قاعده مستثنی نیست با این حال همچنان رد پای «خیابان» در سفرنامههای سیاحان اروپایی دیده میشود که در دوره قاجار به ایران آمدهاند و از شهر قزوین بازدید کردهاند.
وی تشریح کرد: «ارنست اورسل» جهانگرد بلژیکی که در اواخر قرن ۱۹ م به ایران آمده دیگر سیاحی است که در نوشتههایش از قزوین به خیابان مشجری مابین قصر شاهی دوره صفوی و میهمانخانهای که در آن اقامت داشته است اشاره میکند.
رحمانی ادامه داد: ارنست اورسل که حدود سه قرن پس از احداث «خیابان» از قزوین بازدید کرده است، تناسباتی از «خیابان» در دوره قاجار را بیان میکند، ولی نکته قابل توجه اشاره به جریان زندگی اجتماعی در خیابان است.
وی گفت: از دیگر سیاحان اروپایی که در دوره قاجار به ایران میآیند «اوژن فلاندن» جهانگرد فرانسوی است که مقارن با حکومت «محمد شاه قاجار» به قزوین سفر میکند و در وصفی که از خیابان قزوین دارد، به تناسبات خیابان در آن زمان، درختان زینتبخش آن و همچنین به مغازههایی اشاره دارد که در اطراف خیابان قرار دارند.
این کارشناس بنیاد ایرانشناسی در پایان یادآور شد: خیابان سپه قزوین نخستین خیابان طراحیشده ایران در سال ۱۳۸۷ رسماً بهعنوان اولین خیابان ایران در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.