نویسنده کتاب «علیابن موسی الرضا(ع) در انساب و تاریخ» گفت: در سال 1396 طرحی را با عنوان «علیابن موسی الرضا(ع) در انساب و تاریخ» آغاز کردیم که جلد اول موضوعی این طرح در سال 1397 با عنوان «علیابنموسی در انساب و تاریخ» منتشر شد و این اثر واکاوی زندگیِ امام علی ابن موسیالرضا(ع) در دو حوزه زمانی از ولادت تا سفر به خراسان و از سفر به خراسان تا شهادت آن حضرت است.
محمدحسن پاکدامن، پژوهشگر گروه تاریخ، سیره و انساب اهل بیت(ع) بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی اظهار کرد: در سال 1396 طرحی را با عنوان «علیابن موسی الرضا(ع) در انساب و تاریخ» آغاز کردیم و از پیوند بین مباحث نسبشناسی و دادههای تاریخی به دنبال این بودیم بسیاری از کلیگوییهایی که در کتابها راجع به حضرت رضا(ع) نوشته میشود و در فهرست کتابخانهها بسیار زیاد است، قدری فاصله بگیریم و ادعا داشتیم که میتوانیم از تلفیق میانرشتهای دادههای تاریخی، انسابی و دیگر رشتهها به سرنخهای جدیدی برسیم که از آنها میتوانیم شخصیت
حضرت رضا(ع) را کاملتر تبیین و روشن کنیم، لذا این طرح را با حجتالاسلام احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی مطرح کردیم و از سوی ایشان حمایت شد.
مدیر پروژه هشت جلدی طرح علی بن موسیالرضا(ع) در انساب و تاریخ بیان کرد: جلد اول موضوعی این طرح در سال 1397 با عنوان «علیابنموسی در انساب و تاریخ» منتشر شد. این اثر که واکاوی زندگیِ امام علی ابن موسیالرضا(ع) است در دو حوزه زمانی از ولادت تا سفر به خراسان و از سفر به خراسان تا شهادت آن حضرت، مورد مطالعه و پژوهش و بسیار مورد استقبال اندیشمندان و بزرگان قرار گرفت و نظریهپردازیهای مختلفی بر روی آن انجام شد.
وی گفت: یکی از این نظریهپردازیها راجع به اولاد حضرت رضا(ع) و در کتابهای تاریخی مشهور است که حضرت رضا(ع) فرزندی به نام
جوادالائمه(ع) داشتند که ما برای اولینبار در تاریخ شیعه از دل روایت و مباحث رجالی و روایی و احاطه بر آن مباحث، اثبات کردیم که در آن دوره واقفیه حضرت رضا(ع) را در سه موضوع متهم میکردند، یکی اینکه ایشان متهم شدند که فرزندی ندارند و این سیاستی بود که در آن دوره اتفاق افتاد و میگفتند حضرت چطور میتوانند امام باشند، در حالی که وصی پس از ایشان مشخص نباشد؟
پژوهشگر گروه تاریخ، سیره و انساب اهل بیت(ع) بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی افزود: حضرت رضا(ع) اشاره کردند شما خیال میکنید که من فرزند ندارم و حضرت جوادالائمه(ع) آمدند و تمامی تاریخنگاران و نسبشناسان به اعتبار آن روایت که «مولود بابرکتتری از جوادالائمه برای ما نبوده» وجود ایشان را تأیید کردند، اما ما اثبات کردیم، حضرت فرزندان دیگری هم داشتند و چیزی حدود یک دهه قبل از ولادت حضرت جوادالائمه (ع) از دنیا رفتهاند، بهطوری که جامعه واقفیه که میخواستند به حضرت رضا(ع) ضربه بزنند از این راه استفاده کردند و حضرت را ابتر میخوانند.
پاکدامن اظهار کرد: چندین مبحث تاریخی همچون فرزندان و برادران و خواهران حضرت رضا(ع) در این کتاب مطرح شد و تاریخ ولادتشان را با جمع کردن تمامی اقوال و با یک شیوه فقهی اصولی اثبات کردیم که قطعاً شکی نیست که حضرت رضا (ع) در روز پنجشنبه 11 ذیالقعده سال 148 هجری به دنیا آمدهاند.
وی بیان کرد: حتی نوع انگشترهای حضرت رضا(ع) همچون انگشتر مشهورشان که بر آن «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» حک شده پیامهای مختلفی داشته که نیاز به تحلیل دارد. از سویی حضرت رضا(ع) به مرو آمدند و تعهدی پذیرفتند و شاهد قیامهایی از سوی علویان و حسنیها هستند، سیاست مدبرانهای که حضرت رضا(ع) به کار بستند و بینابین هدایتگری کردند و با نقش انگشتر بهصورت بصری بهگونهای نشان دادند که ما حجت خدا بر روی زمین هستیم، چنانکه تا قبل از این سیاست تدبیری ایشان، بسیاری از فرقهها دلخوشی نداشتند، با تدابیر حضرت، قلوبشان نرم شد و این موضوع با توجه به تصوف خراسان آن زمان و نیز زیدیه در این کتاب مطرح شده است.
مدیر پروژه هشت جلدی طرح علی ابن موسیالرضا(ع) در انساب و تاریخ با انتقاد از این موضوع که بسیاری از کسانی که دستی بر آتش دارند، اما مطالبهگری نمیکنند، گفت: حضرت رضا(ع) 55 سال عمر کردند، اما بسیاری از شاخصهای وجودیشان در دوره کودکی، نوجوانی و بزرگسالی نامشخص است، گاه امام صامت است، گاه امام ناطق، مانند آنچه درباره امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گفته میشود. حضرت رضا (ع) نیز 35 سال حضور داشتند، اما امام نبودند و باید مشخص شود در این 35 سال شخصیتی که به وصایت پدرش موسیابن جعفر به عنوان عالم آل محمد انتخاب میشود و جریان زندانهای مختلفی که برای حضرت بوده است که 4، 7 و 14 سال نقل شده و زمین خدا بدون حجت باقی نمیماند، نباید دادهای در تاریخ باشد، باید پاسخی داشته باشیم که در این 35 سال حضرت چگونه حشر و نشر داشتند و در دوره هارون، مأمون و امین چگونه بودند.
وی با اشاره به کتابهای متورم تکراری و فوق تکراری که حلاجی نشده است، تأکید کرد: اینگونه کتابها نمیتواند ذهن جوانخواهان امام و حجت خدا را راضی کند که در کلام ملاصدرا به قاعده عقلی نیز اثبات شده است که اگر حجتی روی زمین نباشد، زمین و زمان متلاشی میشود. ما این امام را باید به خوبی معرفی کنیم، در حالیکه معرفیهای امام رضا(ع) همه به چندسال آخری که در توس و مرو بودند بازمیگردد، اما آنچه مهمتر است قبل از این است، یکی از اولین مباحث دوران کودکی و رشد است، پاسخ به سؤالاتی همچون اینکه ایشان از چه زمانی معصوم هستند، از چه زمانی عالم هستند، نسبت معصومیت با سن چگونه است و... .
پاکدامن ادامه داد: برای حل چنین مواردی با چالش جدی روبهرو هستیم، دادههای تاریخی ما بسیار مسکوت و شامل کلیاتی است که در کتابها راجع به زمان حرکت از مدینه به مرو آمده، عبارتی که به اشتباه رایج شده است آنکه میگویند امام از مدینه به مرو هجرت کردند، حال آنکه هجرت با اختیار صورت میگیرد، چنانکه پیامبر(ص) از مکه به مدینه هجرت کردند، اما در مورد حضرت رضا(ع) باید کلمه «اِشخاص» به کار برد، یعنی شخص را به زور بردند که با در نظر داشتن این تفاوت، عمر با برکت حضرت قبل از حضور در مرو یک برگ است و چند سال آخر و حضور در مرو و توس برگی دیگر است، بدین ترتیب حدود 51 سال از زندگی حضرت در آن سو است و باید دید حضرت در مسجدالنبی چه میکردند که به عنوان عالم آل محمد شهره شدند.
پاکدامن در بررسی وجه تسمیه عالم آل محمد با اشاره به وعده امام صادق(ع) به فرزندش موسی ابن جعفر (ع) اظهار کرد: «اِنَّ عالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلبِکَ، وَ لَیتَنِی اَدرَکتُهُ، فَاِنَّهُ سَمِیُّ اَمِیرِالمُؤمِنینِ عَلِیٍّ عَلَیهِ السَّلامَ همانا عالِم آل محمّد(ص) از نسل تو است، و ای کاش قبل از فوت، او را درک میکردم (میدیدم) ...». در مسجدالنبی تمام فرق اسلامی کرسی برای فتوا دادن داشتند و اتفاقا حضرت رضا(ع) طبق منابع اهل سنت در سن 20 یا 22 کرسی داشتند و کسی که در مقابل ایشان در میان فقهای اهل سنت بیشترین طرفدار را داشت، مالک ابن انس بود که از سوی هارون و حاکمیت دوران، برای تألیف کتاب فقهی بزرگی مورد حمایت قرار گرفت تا جامعه اسلامی را به سمتی ببرند که جامعه اسلامی و منبع تشریعی خلافت را یکدست و نظامی بدون «ان قلت» ایجاد کنند، بدینترتیب همه از یک فقه تبعیت کنند.
وی ادامه داد: این مباحث به علم امامت و عصمت امام بازمیگردد و این چالشها از دوران کودکی تا 35 سالگی حضرت و شروع امامت، ما را بر آن داشت که یک جلد را به این موضوع اختصاص دهیم و حدود 4 سال تلاش را در 700 صفحه با مبانی عقلی، عرفانی، روایی و تفصیلی تحت عنوان «شناخت نظام خَلقی و خُلقی پیشوایان شیعه در تراث رضوی و اسلامی» آماده کردیم که ان شاءالله به زودی به بازار نشر خواهد آمد.
مدیر پروژه هشت جلدی طرح «علی ابن موسیالرضا(ع) در انساب و تاریخ» افزود: بدینتریب یک تحقیق جامع و کامل با تلاش شبانهروزی را بن مایه حل بسیاری از مسائل این حوزه همچون عصمت و امامت قرار دادیم که به دست آوردن چنین مبانیای میتواند در درک حیات علمی، واقعی و منطبق با زمانه حضرت رضا(ع) نشان دهد که ایشان در عمر 55 ساله خود، چگونه زندگی میکردند.
وی گفت: برای شناخت تمدن اسلامی، نیاز است انسان کامل را بشناسیم، چنانکه در روایت آمده «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها ... اگر حجت در روي زمين نباشد، زمين، مردم را به كام خود فرو میكشد» و برای شناخت عالم و دستیابی به توحید باید نظامی را تعریف کنیم تا شناخته شود، این نظام مانند نخ تسبیح است که در آن همه چیز به هم متصل است و نظالم عالم به نظام انسان کامل بازمیگردد.
پاکدامن افزود: مبنای کار ما در جلد دوم روایت معروف امام رضا(ع) درباره ویژگیهای امام است. در یک عبارت از این روایت آمده که امام در افق اعلی قرار گرفته است، بدین معنا که او از ابتدا متصل به عالم عقل است و کار عالم مجردات را میکند. این حضرات در افق اعلی به جایگاهی میرسند که هیچ بشری عادی به آنجا نتواند رسید و هیچ عارف و کشف و شهودی به پایه علم و کشف و شهود اهل بیت (ع) نمیرسد، با این حال همه اهل بیت(ع) خود را بنده خدا میدانند، چنانکه پیامبر اسلام (ص) ابتدا به پایه عبودیت و سپس به مقام رسالت رسید. اول به عبودیت در ذات خود ایمان آوردند و سپس آن را شکوفا کردند.
مدیر پروژه هشت جلدی طرح علی ابن موسیالرضا(ع) در انساب و تاریخ با اشاره به مبانی حرکت وجودی ملاصدرا گفت: براساس همین نظریه جلد دوم در جلد دوم کتاب حرکت کردیم و چنانکه ملاصدرا به حدوث نفس معتقد است، اهل بیت جسمانیهالحدوث و بشر هستند، با این تفاوت که بشر عادی برای رسیدن به کشفالشهود، علم، روح و برکات تجردی نیاز به تقاعد زمانی دارد، اما این تقاعد زمانی نسبت به اهل بیت(ع) نیست، چنانکه حکیم سبزواری میگوید: «این حقیقت وجود دارد، اما ظهور آن در تقاعد بدن است»، نه بدان معنا که با رشد بدنی ظهور و بروز یابد.
وی درباره هدف از تألیف این مجموعه گفت: دغدغهام آن است که یک امام را با این ساحت بشناسیم، بقیه ریز پازلها از لابهلای روایات بهدست میآید و میتواند یک امام رضا شناسی کامل به دست دهد و در مراحل بعد وارد دوران کودکی و نوجوانی آن حضرت، نحلهها و فرقههای آن دوران، مکاتب فکری، جنگها و جهادهای زمانه و اِشخاص میشویم و حدیث سلسله الذهب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
پاکدامن با اشاره به حدیث سلسلهالذهب آن را معجزه برهانی دانست و افزود: علمای فرق مختلف در نیشابور گرد آمدند و منتظر شدند تا حضرت یک جمله بگویند «کلمة لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن مِن عذابى لااله الاالله، دژ محکم من است؛ پس هرکس که داخل دژ من گردد، از عذاب من در امان است»، راوى مىگوید چون قافله حرکت کرد. حضرت فریاد زد: «بشروطها و انا من شروطها»؛ با شرایط آن، و من از شرایط آن هستم». در سلسله الذهب نخست اصل توحید مطرح میشود و سپس رسیدن به آن آمده است و شرط رسیدن به توحید، امامت است، بدینترتیب ولایت و امامت بدون توحید معنا ندارد.
وی با اشاره به ضرورت شناخت شخصیت حاکمانی چون هارون و مأمون گفت: تدبیرهای ویژهای که اهل بیت(ع) برای حفظ وحدت جامعه اسلامی به کار بستند تا جامعه اسلامی متفرق نشود، خون مسلمانان حفظ شود و تا جایی که میتوانند اسلام اصیل مبتنی بر وحی و منطق نبوی را در جامعه اسلامی حفظ کنند. حضرت در حدیث سلسلهالذهب در عین آنکه تدبیر میکند تا بیان کند مرد میدان خلافت و امامت هستیم، یک جنبه تربیتی را ایجاد میکند و امامشناسی از مقدمات تربیت نسل برای ظهور امام عصر است.