خودسازی از جمله دلایل عزاداری برای امام حسین(ع) است و باید در کنار آن به فکر پرورش روح هم بود؛ در عزاداری و اشک بر مصایب اهل بیت(ع) باید بهدنبال انتقال پیام عاشورا به نسلهای دیگر باشیم.
ماه محرم و صفر دو ماه برای عزاداری مسلمانان، بهویژه پیروان مکتب اهل بیت(ع) هستند. درباره فلسفه و چرایی یا حکمت این عزاداری باید تأمل و علل و حکمتها، آثار و فواید آن را تبیین و درک کرد، بهمناسبت فرا رسیدن ماه محرم،
امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
یکی از دلایل و حکمتهای عزاداری، فرمانبرداری از سخن و فرمایشات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و حتی قرآن کریم است که به نحو تلویحی به عزاداری و گریه ترغیب نموده است. در احادیث معصومین(ع) که در کتب روایی جمعآوری شدهاند، به عزاداری و اشکریختن برای سرور و سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین(ع) اهمیت بسیار بالایی داده شده است و ثواب بسیاری را بر آن مترتب داشتهاند، البته باید دقت شود که یکی از مصادیق عزاداری، اشکریختن است و منظور از عزاداری هر عملی است که یاد و خاطره حضرت را زنده نگه دارد، حال روضهخوانی باشد، سینهزنی باشد، سخنرانی و... . و دلیل دیگر سیره همه معصومین است که برای
امام حسین(ع) عزاداری و مردم را تشویق کردهاند.
امام صادق(ع) فرمودهاند: «هر که شعری بخواند در مرثیه حسین(ع) و خود بگرید و یک شخص دیگر را نیز بگریاند، بهشت بر او واجب گردد.» امام رضا(ع) به یکی از یاران خود فرمودند: «ای پسر شبیب! اگر خواهی خدا را ملاقات کنی و گناهی بر تو نباشد، زیارت کن حسین(ع) را. ای پسر شبیب! اگر گریه کنی بر حسین ـ علیهالسلام ـ تا آب دیده تو بر روی تو جاری شود، حق تعالی تمام گناهان صغیره و کبیره تو را بیامرزد، خواه اندک باشد، خواه بسیار.»
لذا اینگونه روایات در منابع روایی بسیار به چشم میخورد و این را نباید فراموش کرد که منظور اهل بیت(ع) خصوصاً اشکریختن نبوده، بلکه منظور زنده نگهداشتن یاد و خاطره حسین(ع) بوده است. شهید بزرگوار مرتضی مطهری در اینباره میفرماید: «حسین بن علی(ع) به مردم درس غیرت داد، درس تحمل و بردباری، درس تحمل شداید و سختیها» و اینها برای مردم مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود، پس اینکه میگویند حسین بن علی(ع) چه کرد و چطور اسلام را زنده کرد، جوابش همین است که حسین بن علی(ع) روح تازهای در اسلام دمید، خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریک کرد، عشق و ایده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر، تحمل، بردباری، مقاومت و ایستادگی در مقابل شدائد به مردم داد و ترس را ریخت.
همان مردمی که تا آن مقدار میترسیدند، تبدیل به یک عده شجاع و دلاور شدند. حسین بن علی یک سوژه بزرگ اجتماعی است، بعد از او هر کس قیام میکرد، با شعار «یالثارات حسین(ع)» قیام میکرد. امروز هم یک سوژه بزرگ اجتماعی است، سوژه امر به معروف و نهی از منکر، سوژهای برای اقامه نماز و برای زنده کردن اسلام، همچنین برای اینکه احساسات و عواطف عالیه اسلامی در ما احیا شود. ایشان شخصیت اسلامی مسلمانان را زنده کرد، بعد از قیام حضرت، بسیاری از مسلمانان توبه کردند، دسته دسته قیام کردند و از مردم کوفه پنج هزار نفر بهعنوان توابین قیام کردند و قاتلان صحرای کربلا را قصاص میکردند. زنده کردن مسلمانان یعنی دادن عشق و ایده به آنها.
در ضمن عزاداری و گریه که خود ذاتاً ارزش است، تمام پیامها و شعارها به نسلهای دیگر منتقل میشود و این ارزشها مورد توجه قرار میگیرد. لذا زنده نگه داشتن نام و یاد حضرت، زنده نگه داشتن درسها و ایدهها و این است معنای جمله زیبای پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «همانا حسین کشتی نجات و چراغ فروزنده هدایت است.»
بهترین راه زنده نگه داشتن همین گریهها و عزاداریهاست و ما در هر زمان نیازمند امام حسین(ع) و الگوگیری و پیروی از راه او هستیم تا اگر شرایط مشابه زمان حضرت به وجود آمد، به راحتی بتوانیم قیام کنیم و از جان و مال خود بگذریم، چنانکه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردیم که جوانان ایران اسلامی با اهدا خون خود باعث حفظ نظام و ارزشهای اسلامی شدند. شهید مطهری در این باره نیز میفرماید: «آن چیزهایی که بشر همیشه به زبان میآورد و در عمل کمتر دیده میشود، در وجود حسین بن علی(ع) دیده میشود». چطور روح بشر میتواند این مقدار شکستناپذیر باشد؟ سبحانالله، بشر به کجا میرسد؟ اوج بشر چقدر شکستناپذیر میشود که بدنش قطعهقطعه میشود، جوانانش جلوی چشمش قلم میشوند، در منتهی درجه تشنگی قرار میگیرد که حتی آسمان را تیره و تار میبیند، خاندانش را میبیند که اسیر میشوند، هر چه دارد از دست داده، اما یک چیز برای او باقی است و آن روحش است که هرگز شکست نمیخورد (حتی یک ذره عقبنشینی نمیکند).شما چنین صحنهای از فضائل انسانی را در غیر کربلا سراغ دارید؟ آن وقت بگویید به جای کربلا از آن حادثه یاد کنید. لذا چنین حادثهای را باید زنده نگه داشت.»
اما راجعبه هدف حضرت، شهید مطهری میفرماید: «تحریف بزرگی در مسئله عاشورا شده است. برخیها گفتهاند حسین بن علی(ع) شهید شد تا گناهان شیعه ریخته شود و این مطلب شبیه اعتقاد مسیحیت است که معتقدند حضرت مسیح(ع) کفاره گناهان آنها بوده است، اما این مطلب با روح اسلام سازگاری ندارد و با سخن حسین(ع) نمیسازد. ابا عبدالله برای مبارزه با گناه قیام کرد، نه اینکه سنگری باشد برای گنهکاران.
شهید مطهری گفته است که گریه مردم برای تسلی دل اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) نیست، بلکه هدفشان این است که پرتویی از روح حسین بن علی(ع) بر روح ما بتابد. اگر اشکی برای او میریزیم، باید در مسیر هماهنگی روح باشد. روح ما پرواز کوچکی با روح حسین(ع) انجام دهد و ذرهای از همت، غیرت، حریت، ایمان، تقوا و شجاعت او در ما بتابد. گریه کردن برای مظلومیت امام حسین(ع) اجر بسیار بالایی دارد و سفارش اکید هم به آن شده است، اما اگر در کنار این گریه، گناه و معصیت باشد، باید تلاشی برای فرار از معصیت هم انجام شود، همچنانکه قبلاً بیان شد فلسفه عزاداری برای امام حسین(ع) خودسازی است و باید در کنار آن دنبال پرورش روح هم بود.