محسن رفعت:
زبان حال باید با عصمت و جایگاه امام حسین(ع) منطبق باشد

محسن رفعتمحسن رفعتبه گزارش ایکنا، محسن رفعت، استاد دانشگاه حضرت معصومه(س)، شامگاه 27 تیرماه در نشست علمی «معیارهای پذیرش و رد زبان حال در روایات عاشورایی» از سلسله نشست‌های مقتل‌پژوهی، با بیان اینکه اگر روایات معتبر عاشورایی را جمع‌آوری کنیم شاید بیش از صد صفحه کتاب معمولی نباشد گفت: این گزارشات به مرور پر و بال پیدا کرده است و تا قرن 13 جلدهای متعددی به خود می‌گیرد مثلا اسرارالشهدای فاضل دربندی به سه جلد قطور تبدیل می‌شود که هر کدام از آن‌ها خودش حدود 900 صفحه است. 

وی با بیان اینکه ما باید چه مواجهه‌ای با این انبوه روایات داشته باشیم اظهار کرد: اخبار عاشورایی عمدتا متواتر نیست و شاید فقط ده روایت متواتر باشد؛ ضمن اینکه جهت اعتبار روایات آنها را بر عرف، تاریخ، سنت و عقل عرضه می‌کنیم. اولین مسئله در صحت اخبار، اصالت راوی و شهر محل سکونت اوست، دوم متن خبر و روایت، سوم قرائن حاشیه‌ای روایت و چهارمنبع درج خبر می باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه استفاده از زبان حال حتی به قبل از اسلام هم باز می‌گردد، ادامه داد: این ابزار به خصوص بعد از عاشورا به صورت منطقی مورد استفاده قرار گرفت زیرا قبل از آن برای اسب و اشیاء خودشان زبان حال درست می‌کردند ولی برخی اشعارشان را به زبان حال برای اهل بیت(ع) بیان کردند؛ البته گاهی این زبان حال گرفتار آفت اغراق شده است و تا جایی که زبان حال‌ها با شان معصومین(ع) سازگاری ندارد و گاهی غلو و  رویکرد صوفی‌گرایانه به خود گرفته است. در حقیقت زبان حال برای عاشورا مانند تیغ دو لبه است که گاهی ویرانگر و گاهی می‌تواند در خدمت اهداف عاشورا باشد.

وی با اشاره به تعریف زبان حال به زبان دل که از طریق مستندات حالیه کشف می‌شود اضافه کرد: مثلا حضرت زینب(س) وقتی از کنار جسد برادر خود عبور کردند سخنانی بر زبان آوردند که اشک دوست و دشمن را درآورده است؛ یا وقتی مسلم بن عقیل برای وداع آمدند امام حسین(ع) برای ایشان دعا کردند که ما به این بیان زبان حال می‌گوییم. 

رفعت با اشاره به ویژگی زبان حال، تصریح کرد: زبان حال کشش بیشتری برای مخاطب دارد؛ روایاتی که از معصومین(ع) برای امام حسین(ع) بیان شده است زبان حال نیست بلکه زبان قال است ولی وقتی این روایات به  دست یک شاعر و روای برسد دامنه زبان قال گسترده‌تر می‌شود تا مخاطب بیشتر جذب آن شود و به این پروراندن، زبان حال گفته می‌شود. زبان حال متناسب با ذوق متکلم جاری می‌شود و تمثیل مهمترین محور در زبان حال است که نمود بارز این زبان حال را در عصر مدرن در فیلم و سریال‌های تاریخی می‌بینیم.

رفعت با اشاره به محدوده زبان حال، اضافه کرد: یکی از پژوهش‌هایی که در حوزه علوم قرآن و حدیث کم است بحث زبان حال می باشد و این کمبود در عرصه روایات عاشورایی مشهود است؛ بطوری که برخی به صورت مطلق زبان حال را قبول دارند؛ منوط به اینکه محدوده آن مشخص باشد. برخی به صورت کامل آن را رد می‌کنند و برخی هم آن را نسبت به معصومین(ع) جایز نمی‌دانند ولی نسبت به بقیه خیر .

تئوری هدف وسیله را توجیه می‌کند

استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) بیان کرد: برخی معتقدند که هدف، وسیله را توجیه می‌کند لذا هر چیزی که باعث رونق بیشتر مجالس اهل بیت(ع) بشود مفید است و ایرادی ندارد لذا زبان حال هم در راستای این هدف مطلوب است. برخی معتقدند که به صورت مطلوب مردود است چه امام و چه غیر امام باشد. برخی زبان حال را با شرایطی می‌پذیرند که این شروط قابل دسته‌بندی است از جمله اینکه وقتی کسی می‌خواهد زبان حالی را به معصوم(ع) نسبت دهد بیان کند که زبان قال نیست. 

وی افزود: شرط دوم این است که اگر کسی بخواهد روایات عاشورایی را بیان کند باید بین زبان حال و قال نوعی سازگاری وجود داشته باشد؛ زبان حالی که بیانگر تردید و اضطرار و نگرانی در امام حسین(ع) در پیدایش عاشورا است قطعا تحریف و با سیره امام حسین(ع) ناسازگار است؛ برخی روایات طوری بیان می‌شود که گویی امام حسین(ع) در انجام یک کار شک دارد؛ مثلا بیان می‌شود وقتی طفل شیرخوار امام حسین(ع) تیر می‌خورد می‌گویند امام مردد است که طفل را به خیمه ببرد یا پشت خیمه؛ این بیان حال با سیره امام(ع) که عقل او بر احساساتش غلبه دارد در تنافی و تضاد است. 

زبان حال منطبق بر عصمت امام(ع) باشد

استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه زبان حال باید با عصمت و جایگاه امام حسین(ع) منطبق باشد، اظهار کرد: کسی که می‌خواهد مقتل بخواند باید قبلا مباحث کلامی را برای خود حلاجی کرده باشد و بعد وارد نقد تاریخ عاشورا و تاریخ‌نویسی آن شود. مثلا داریم امام حسین(ع) در لحظات سخت جنگ از سپاه مقابل خواست که مقداری آب به ایشان بدهند(اسقونی شربه من الماء)؛ ناقل این مطلب، طریحی است؛ از طرف دیگر داریم که حضرت عباس(ع) وقتی برای آوردن آب رفتند از آب نخوردند وقتی به این فکر افتادند که اهل خیام و لشکر تشنه هستند.

وی تاکید کرد: این دو مطلب در تنافی با همدیگر است یعنی حضرت عباس(ع) متوجه تشنگی اهل بیت(ع) بودند ولی گویی امام حسین(ع) متوجه این تشنگی نبودند. بنابراین طلب آب به نظر بنده نوعی زبان حال است و مبنای واقعی ندارد و در قرون 11 و 12 خیلی مورد توجه قرار گرفت ولی در قرون قبل این جور نبود و طلب آب امام از خیمه خودشان بوده است. در منابع آمده است که اینکه امام حسین(ع) طلب آب کرده، یعنی از لشکر خودشان نه اینکه بخواهد برای آب از سپاه مقابل التماس کند.

رفعت بیان کرد: حتی این روایت که اگر دین محمد(ص) جز با شهادت من قوام نمی‌یابد پس ای شمشیرها مرا در بغل بگیرید؛ یا سیوف خذینی. یا تعبیر ان الحیاه عقیده و جهاد و یا کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. یا بعد از دوره شیخ مفید این مطلب مشهور شد که حضرت حج خود را در مکه ناتمام گذاشت. نمونه دیگر فتوای شریح قاضی در قتل امام حسین(ع) است؛ او قبل از امیرمؤمنان(ع) و در زمان ایشان قاضی بود و از مشهورات غیرمعتبر همین فتواست که به وی نسبت داده‌اند و قدمت این ادعا صد سال بیشتر نیست. ممکن است شریح یک فتوایی داده باشد که قیام علیه خلیفه جایز نیست لذا بعدا آن را حمل بر جواز قتل امام حسین(ع) کرده‌اند به خصوص اینکه وی فردی منفعت‌طلب بوده است.