یادداشت
جنگ علیه دروزی‌های سویدا معادله اقلیت‌ها در منطقه را تغییر داد

ناجی علی امهز

ناجی علی امهز، نویسنده و تحلیلگر سیاسی لبنان، یادداشتی درباره جنگ علیه دروزی‌های شهر سویدای سوریه در اختیار ایکنا گذاشته که در ادامه می‌خوانیم: 
 
بیایید با صراحت و بدون ابهام یا لاپوشانی صحبت کنیم. آنچه اخیراً در سویداء اتفاق افتاد، تنها یک حادثه امنیتی گذرا نیست. بلکه افشای آشکار توطئه‌ای است که هدف آن ترسیم مجدد نقشه جهان عرب، بدون اقلیت‌ها، درست مانند قرن‌ها پیش است. این هشدار فقط مربوط به دروزی‌ها نیست، بلکه شامل همه اقلیت‌ها، از جمله مسیحیان می‌شود.
 
امروز با توجه به تغییراتی که جهان عرب را فرا گرفته و فروپاشی نظام‌هایی که زمانی به قانون و مرزهای بین‌المللی احترام می‌گذاشتند، دیگر چیزی به نام «فرقه‌های قدرتمند» یا «فرقه‌های مؤثر» وجود ندارد. دلیل آن چیست؟ صِرف یک «ترس واحد» توانست بیش از ۳۰۰ هزار جنگجوی بادیه‌نشین را که شامل خارجی‌ها هم می‌شدند علیه اقلیت دروزی بسیج کند. در واقع، فراخوان‌ها و کلیپ‌هایی در شبکه‌های اجتماعی پخش شده است که تأکید دارد عشایر بادیه‌نشین کشورهای مختلف عربی خود را برای ورود به سوریه و مبارزه با این اقلیت دروزی در سویدا آماده کرده‌اند.

بیشتر بخوانید
{$sepehr_key_476}

 
واقعیت‌های میدانی تلخ و دردناک هستند. جنگ سوریه با آدم‌ربایی و حملات متقابل آغاز شد و به سرعت به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شد.
 
همه اذعان دارند که نیروی جنگنده واقعی در میان شیوخ سویدا از ۱۵ هزار نفر تجاوز نمی‌کند. در مقابل، آنها بیش از ۳۰۰ هزار جنگجوی بادیه‌نشین را به سرکردگی رهبران قفقازی و چچنی از سراسر سوریه بسیج کرده‌اند. تخمین زده می‌شود که حدود ۷۰ هزار جنگجو از عشایر مسلح، این استان را به طور کامل محاصره کرده‌اند و اینترنت، برق و آب را قطع کرده‌اند. اعلام آتش‌بس بیش از ۴۸ ساعت طول کشید؛ به گفته ناظران حقوق بشر، اگر مداخله بین‌المللی دیرهنگام برای توقف جنگ علیه غیرنظامیان سوری انجام نمی‌شد، صدها نفر تاکنون کشته شده‌ بودند.
 
اینجا یک حقیقت تلخ روشن می‌شود: درحالی که دمشق رسماً‌ هرگونه مداخله‌ای را رد کرده و گروه‌های مسلح را غیرقانونی تلقی می‌کند، کشورهای مؤثر به خوبی می‌دانند که بسیج کردن عشایر و مسلح کردن آنها و دادن دسترسی به آنها بدون چراغ سبز یا حتی برنامه‌ریزی مستقیم از سوی رژیمی که می‌خواست به دروزی‌ها درس سختی بدهد، امکان پذیر نیست. لذا این درگیری‌ها به یک صحنه بین‌المللی تبدیل شد و حتی اسرائیل با حملات هوایی خود به بهانه حمایت از اقلیت دروزی وارد این جنگ شد. این مسئله تأکیدی بر آن است که جنگ از مرزهای محلی خود بسیار فراتر رفته است.
 
این واقعه ناگوار رخ داده و خون‌هایی ریخته شده است. دروزی‌ها از دید بخش بزرگی از مردم سوریه به دشمن تبدیل شده‌اند و کشور نیازمند ترمیم این شکاف است، حتی اگر به صورت سطحی و در طی زمانی بسیار طولانی باشد.
 
این جنگ زمانی که عشایر و دروزی‌ها شروع به دفن‌کشتگان خود کنند، پیامدهای مصیبت‌باری در روزهای آینده خواهد داشت. انتقام و خونخواهی عمیق‌تر می‌شود، شکاف بیشتر شده و ترس از یکدیگر به گونه‌ای رسوخ می‌کند که غلبه بر آن دشوار است.
 
سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که «آیا آتش درگیری‌های مذهبی سوریه از لبنان دور خواهد بود؟ یا اینکه لبنان منتظر سهم خود در روزهای آینده خواهد بود؟ آیا لبنان درس خواهد گرفت و فوراً خواستار برگزاری یک نشست ملی گسترده‌ برای رسیدگی به مسائل پیچیده‌ای می‌شود که هشدار فرستاده آمریکا را به واقعیت تبدیل می‌کند؟» زیرا توماس باراک، فرستاده آمریکا به صراحت هشدار داده است که لبنان با تهدیدی جدی روبه‌رو بوده و ممکن است بخشی از سرزمین شام شود که این سرنوشت به لزوم رسیدگی به بحران‌های بزرگ داخلی این کشور بستگی دارد.
 
چیزی مانع از آن نیست که امروز هر اختلاف نظر جزئی در لبنان، طی چند ساعت، به یک «فریاد» تبدیل شود و صدها هزار آواره سوری، که اکثر آنها بادیه‌نشین هستند، به آن پاسخ مثبت دهند؟ در آن صورت لبنان به هرج و مرجی فرو خواهد رفت که حتی اگر تمام ملت‌های جهان مداخله کنند، متوقف نخواهد شد.
 
همه لبنانی‌ها باید به سرعت به حرکت درآیند، زیرا خطر هنوز جلوی در خانه‌های آنهاست و حتی به داخل خانه‌های آنها رسیده است. چیزی که فرستاده آمریکا درباره آن سخن می‌گوید تنها یک تحلیل سیاسی نیست بلکه واقعیتی است که ما به چشم خود می‌بینیم.
 
همچنین جهان از مشغول شدن اعراب به جنگ‌های داخلی و فرقه‌ای نه آسیبی می‌بیند و نه آشفته می‌شود این در حالی است که فلسطین نابود و ملتش قتل عام می‌شوند. 
 
در پایان، امیدواریم که بتوانیم صدای «فریاد» عشایر بادیه‌نشین برای آزادسازی و نجات فلسطین را بشنویم.

ترجمه از فرشته صدیقی