گفتار‌هایی از نهج‌البلاغه/ ۲۶
جایگاه دنیا در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)

نهج‌البلاغهامام علی(ع) تنها فردی است كه از ميان همه گذشتگانی كه سخنی از آنها به‌جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده و گفتار او اقيانوس بيكرانه‌ای است كه سخن هيچ مبلغی به پای آن نخواهد رسيد.

سخنانی که در قالب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها گردآوری شده و مفسران دینی تفسیرهایی در رابطه با آن‌ها داشته‌اند که هرکدام از یک دید و سلیقه به این موضوعات پرداخته‌اند، بر این منوال ما در ایکنا بر این شدیم که ابتدا تفسیری از خطبه‌ها و حکمت‌های امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه در اختیار مخاطبان قرار دهیم که برای رسیدن به این هدف از منابع مختلفی مانند بحارالانوار - جلد 14، غررالحکم و مصادر نهج‌البلاغه – جلد 4 استفاده می‌شود که در ادامه با موضوع «دو دستگی مردم در گذرگاه دنیا» آن را می‌خوانید.

امام علی(ع) در حکمت ۱۳۳ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ قَالَ (علیه السلام): الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِيهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِيهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. و امام علی(ع) فرمود: دنيا سرايى است گذرگاه، نه سرايى كه در آن قرار توان يافت. مردم در دنيا دو گروهند. آنكه، خود را فروخت و به تباهى افكند و آنكه، خود را خريد و آزاد كرد.»

امام علی(ع) در این کلام حکیمانه به حقیقت دنیا اشاره کرده و کسانى را که در دنیا هستند به اعتبار استفاده درست و نادرست به دو گروه تقسیم مى‌کند، نخست مى‌فرماید: «دنیا سراى عبور است نه سراى اقامت»؛ این تشبیه شبیه چیزى است که امام سجاد(ع) از حضرت مسیح نقل کرده است که مى‌گوید: «الدُّنْیا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوها وَلا تَعْمُرُوها; دنیا به منزله پلى است، از آن عبور کنید و به فکر آباد کردن آن (و خانه ساختن بر آن) نباشید».(1)

شبیه این تعبیر در خطبه 203 با بیان دیگرى آمده است، مى‌فرماید: «أیُّهَا النّاسُ، إنَّمَا الدُّنْیا دارُ مَجاز، وَالاْخِرَةُ دارُ قَرار، فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرِّکُمْ.» تعبیرى که در آیه شریفه 39 سوره غافر آمده که می‌گوید(وَإِنَّ الاْخِرَةَ هِىَ دَارُ الْقَرَارِ) نیز از نظر مفهوم کلام این پیام را به ما مى‌دهد که دنیا دار قرار نیست بلکه فقط گذرگاهى است. البته آنها که دنیا را هدف مى‌بینند براى آنان قرارگاه است و آنان که به عنوان وسیله‌اى به آن مى‌نگرند گذرگاه است.(۲)

سپس امام علی(ع) اشاره به این دو گروه کرده مى‌فرماید: «مردم در آن (دنیا) دو گونه‌اند: بعضى خود را فروختند و خویش را هلاک کردند و بعضى خود را خریدند و آزاد کردند»؛ جمله اول اشاره به کسانى است که دنیا را «دار مقرّ» مى‌دانند و جمله دوم ناظر به کسانى است که آن را «دار ممر» مى‌شمارند.

تعبیر به «بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ» اشاره به این است که تمام سرمایه وجود انسان عمر و حیات و زندگى اوست. هنگامى که آن را به متاع اندک دنیا و لذات و هوس‌هاى آلوده آن معاوضه کند، گویى خود را فروخته و به صورت برده‌اى در آمده است و در نتیجه موجب هلاکت خویشتن شده است، زیرا در سراى دیگر جایگاه امن و امانى ندارد.

جمله دوم «ابْتَاعَ نَفْسَهُ؛ خود را خریدارى کرده» اشاره به این است که گویى قبلاً اسیر نفس و برده شیطان بوده سپس با اطاعت پروردگار خود را خریدارى کرده و آزاد نموده است.

در ضمن از این تعبیر پرمعناى امام(ع) استفاده مى‌شود که آزادى حقیقى در پیروى از فرمان خداست و آنچه را بعضى آزادى مى‌پندارند نوعى اسارت در چنگال هوا و هوس و خواسته‌هاى شیطانى است. آرى باید نسبت به نفس خویش امیر بود نه اسیر.

در حدیث دیگرى از حضرت علی(ع) در غررالحکم نقل شده است که فرمود: «اُنْظُرْ إلَى الدُّنْیا نَظَرَ الزّاهِدِ الْمُفارِقِ وَلا تَنْظُرْ إِلَیْها نَظَرَ الْعاشِقِ الْوامِقِ؛ به دنیا همچون زاهدى که مى خواهد از آن جدا شود نگاه کن نه همچون عاشق دلداده»(3)

منابع:

  1. بحارالانوار - جلد 14
  2. غررالحکم
  3. مصادر نهج‌البلاغه - جلد 4