جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه/ ۲۸
پرهیز و ستیز؛ دو بعد مکمل تقوا

نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع)در روزگاری که ذهن‌ها از هیاهوی بی‌وقفه‌ اطلاعات پراکنده آکنده شده است، بازگشت به متون ریشه‌دار و نجات‌بخش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و چه متنی گرانسنگ‌تر از نهج‌البلاغه که از سرچشمه‌ حکمت امام علی(ع) جاری شده و قرن‌هاست که دل‌ها و جان‌ها را سیراب می‌کند؟ با تأکید دوباره‌ رهبر معظم انقلاب بر اهمیت آشنایی با این میراث معرفتی، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفت‌وگو با علی‌اکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث، در قالب سلسله‌گفت‌وگوهای «جرعه‌ای از کوثر نهج‌البلاغه» به تبیین پنج حقیقت درهم‌تنیده، سه نشانه اصلی انسان متقی، دو بعد مکمل تقوا و تبیین مانع درونی برای تحقق تقوا می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانیم، شماره‌ بیست‌وهشتم این گفت‌وگوهاست که ما را از ظاهر واژگان عبور می‌دهد و به جان کلمات می‌برد.

ایکنا ـ در مباحث پیشین، تحلیلی ژرف بر مفهوم تقوا با محوریت نهج‌البلاغه بیان کردید. لطفاً در ادامه، جایگاه این فضیلت را با استناد به دیگر منابع حدیثی شیعه، از جمله غررالحکم و دررالکلم برای مخاطبان تبیین کنید.

بحث دقیق، عمیق و انیق تقوا را پس از استفاضه از کتاب مستطاب نهج‌البلاغه، با جرعه‌ای از کتاب دیگر فیوضات علوی، یعنی «غررالحکم و دررالکلم» ابوالفتح آمدی، به پایان می‌بریم. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حدیث شماره ۵۸۴۵ غرر می‌فرماید: «أَيَسُرُّكَ أَنْ تَكُونَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ الْغَالِبِينَ؟ آیا خوش می‌داری که تو هم از حزب‌الله پیروز باشی؟» در ادامه می‌فرماید: «اتَّقِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ أَحْسِنْ فِي كُلِّ أُمُورِكَ، فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ اگر می‌خواهی، تقوای الهی پیشه کن و در تمام کارهایت نیکو عمل کن، زیرا خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کنند و نیکو عمل کنند.»


بیشتر بخوانید:


توجه دارید که عبارت پایانی حضرت درواقع آیه‌ای از قرآن مجید است. خداوند در آیه ۱۲۸ سوره نحل می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ بی‌تردید خدا با کسانی است که پرهیزکاری پیشه کردند و کسانی که از هر نظر نیکوکارند.» عبارت «حِزْبُ اللَّهِ الْغَالِبِينَ» هم درواقع اشاره به آیه ۵۶ سوره مبارک مائده است که می‌فرماید: «وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ؛ و کسانی که خدا و رسولش و مؤمنانی چون علی‌ بن ابیطالب را به سرپرستی و دوستی بپذیرند، حزب خدایند و یقیناً حزب خدا پیروزند.»

این آیه به دنبال آیه معروف ولایت آمده است: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی مانند علی‌ بن ابیطالب‌ هستند که همواره نماز را برپا می‌دارند و در حالی که در رکوعند، به تهی‌دستان زکات می‌دهند.» (مائده/ ۵۵)

یعنی حداقل، پنج حقیقت بزرگ به‌شدت درهم‌تنیده، مستحکم و تفکیک‌ناپذیر است: ۱ ـ اصل ولایت الهی ۲ ـ فضیلت تقوا ۳ ـ عمل به حسنات ۴ ـ تحزب به حزب‌الله ۵ ـ تعیین مصداق غالبین. 

هر کدام از این پنج حقیقت، فضیلتی بی‌نظیر در حیات انسان محسوب می‌شود و ضامن سعادت دنیوی و اخروی فردی و اجتماعی‌اند و شایسته است که معرفت لازم و کافی را نسبت به آن‌ها کسب کنیم.

ایکنا ـ در ادامه، حضرت امیر(ع) نشانه‌هایی برای افراد باتقوا ذکر می‌کند؛ این نشانه‌ها را توضیح دهید. 

بله، حضرت در بیانی دیگر، از میان ده‌ها علامت متقین، سه نشانه مهم و اصلی انسان‌های باتقوا را گلچین می‌کند و می‌فرماید: «لِلْمُتَّقِي ثَلاثُ عَلَامَاتٍ: إِخْلَاصُ الْعَمَلِ، وَقِصَرُ الْأَمَلِ، وَاغْتِنَامُ الْمَهَلِ.» (غررالحکم و دررالکلم، ص ۵۴۸) یعنی برای انسان متقی سه نشانه است: ۱ ـ عمل فقط برای خدا (اخلاص) ۲ ـ کوتاهی آرزوها (نگاه گذرا و موقت به دنیا) ۳ ـ از دست ندادن (اغتنام) فرصت‌ها. 

یکی از تعابیر حضرت امیر(ع) برای تبیین تقوا در نهج‌البلاغه و همچنین در غررالحکم و دررالکلم، تمثیلاتی است که به‌گونه‌ای پناهندگی و التجا از حملات دشمن را یادآور می‌شود، از جمله «التَّقْوَى حِصْنٌ حَصِينٌ لِمَنْ لَجَأَ إِلَى اللَّهِ؛ تقوا قلعه‌ای محکم و تسخیرناپذیر است برای کسی که به آن پناه ببرد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۱۵۵۸) «حصن» به معنای دژ و قلعه، یعنی مکانی که انسان به هنگام هجوم دشمن به آنجا پناه می‌برد تا از آسیب او در امان باشد و تقوا، قلعه‌ای محکم و تسخیرناپذیر محسوب می‌شود برای کسی که به آن پناه می‌‌برد.

همچنین فرمود: «أَوْقَى جُنَّةٍ التَّقْوَى؛ نگهدارترین سپر، تقواست.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۹۴۶) جُنّه به معنای سپر است؛ وسیله‌ای که انسان آن را به هنگام حمله مستقیم دشمن، مقابل سر، صورت و سینه‌اش می‌گیرد تا صدمه نبیند. 

ایکنا ـ با توجه به این تمثیلات، به نظر می‌رسد حضرت ابعاد گوناگون تقوا را لحاظ کرده است. آیا این تنوع تعابیر ناظر به تنوع کارکردهای تقواست؟

کاملاً درست است. شاید به‌کاربردن تعابیر و تمثیلات گوناگون به‌دلیل تنوع موضوعی و محتوایی تقوا باشد: تقوای فردی، جمعی، سیاسی، حکمرانی، پرهیز و حزم، ستیز و رزم.

به‌کاربردن واژه‌هایی مانند حصن (قلعه و دژ)، جُنّه (سپر و جان‌پناه) و معاذ (پناهگاه و مخفی‌گاه)، انسان را به یاد جنگ و مبارزه و رزم و حفاظت می‌اندازد؛ مبارزه با نفس، جنگ با شیاطین، رزم با طواغیت.

یعنی تقوا در دو بعد کاملاً متفاوت مطرح است؛ اول، بعد احتیاط، خودداری، حزم و دوری از صحنه‌های شبهه‌ناک و مشکوک که به «پرهیزکاری» مشهور شده است و دوم، بعد حضور در عرصه‌های اجتماعی، مجاهده، مبارزه، ستیز و رزم با همه مظاهر باطل که باید نامش را «ستیزکاری» گذاشت. جمع این دو بعد تقوا، همان «جهاد اکبر» و مصداق کامل و جامع این دو جلوه از تقوا، خود امیرالمؤمنین(ع) است؛ سیری در زندگی ایشان، این موضوع را به‌خوبی نشان می‌دهد.

همان‌طور که تعابیر پناهندگی و سپر و پوشش در برابر حمله دشمن برای فضیلت تقوا به‌کار برده شده، برای ماهیت این فضیلت هم نوعی باطن و درون ناپیدا نیز مفروض است که انسان را به خودداری، خودنگهداری و خوددرمانی هدایت و حمایت می‌کند.

حضرت می‌فرماید: «دَاوُوا بِالتَّقْوَى الْأَسْقَامَ، وَبَادِرُوا بِهَا الْحِمَامَ؛ دوا و درمان کنید بیماری‌های خود را به‌وسیله داروی تقوا و به تقوا گرایید، پیش از آنکه زمان مرگتان فرا رسد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۱۵۴) «حِمَام» یعنی امر محتوم و قطعی که مرگ یکی از مصادیق آن است.

و نیز آمده است: «لَا تَقْوَى كَالْكَفِّ عَنِ الْمَحَارِمِ؛ تقوا و پرهیزی همانند خودداری از محرمات و گناهان نیست.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۵۹۷۶) و همچنین: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ مُتَوَلِّهِ بِالدُّنْيَا أَنْ تَسْكُنَهُ التَّقْوَى؛ حرام و ممنوع است در درون آن دلی که شیفتگی دنیا جای گرفته، تقوای الهی نیز جای بگیرد.» (غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۴۹۰۷)

این تعابیر و امثال آن‌ها نیز بیانگر تنوع حملات دشمنان مختلف و تفاوت سلاح‌های آن‌ها به انسان است: دشمن داخلی، نفس و خواسته‌هایش؛ دشمن خارجی اعم از شیاطین جن و انس، وسوسه‌های بیرونی، تطمیع و تهدید و تحدید و تحمیل و... .

بنابراین، دلیل استفاده از تعابیر و تعاریف گوناگون برای معرفی فضیلت تقوا و علامات صاحبان تقوا در لسان مبارک امیرالمؤمنین، امام‌المتقین(ع) به‌دلیل این تنوع‌ها و اشراف کامل حضرت بر همه ابعاد و زوایای این عطیه سعادت‌بخش الهی است.

بحمدالله والمنّه ما توفیق یافتیم که در این گفت‌وگوها، به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره کنیم. إن‌شاء‌الله که مورد رضایت الهی و عنایت علوی قرار گرفته و برای مخاطبان محترم، مفید فایده بوده باشد.

زهراسادات محمدی