به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن کریم، امروز 20 مردادماه، در نشست مجازی با موضوع «لازمه ایمان به خداوند چیست؟»، اظهار کرد: شماره ۸۳ خطبه الغرّا، یکی از درخشانترین و شگفتانگیزترین خطبههای نهجالبلاغه امیرالمؤمنین(ع) است که از جامعیت ویژهای برخوردار است. در این خطبه، حضرت امیرالمومنین(ع) زمین و آسمان را به هم میدوزد و مخاطبان خود را به سفر از دنیای مادی به جهان پس از مرگ میبرد و حقایقی عمیق و گرانبها را هدیه میدهد و منتقل میکند.
وی ادامه داد: آغاز سخن امیرالمؤمنین(ع) در گفتوگوی نخستین، حمد الهی است؛ حمد و ستایش خدایی که در اوج عزت و جلال قرار دارد و با قدرت متحولکنندهاش، وجود و هستی را اداره میکند. این خداوند، «محول الحول و الاحوال» است؛ یعنی تغییر دهنده حال و وضع انسانها. با اینکه در بلندای آسمانها و عرش قرار دارد، اما به بندگانش نزدیک و مهربان است و نعمتهای فراوان و گستردهای را به آنها ارزانی میدارد. او غنیمتها و فضلهای بسیاری را به بندگانش عطا میکند و گشایشبخش مصائب و سختیهای بزرگ زندگی آنان است.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: حضرت در ادامه، محبت و کرامت خداوند را ستایش میکند که همواره به صورت پیوسته و مداوم، نعمات و ثوابهای فراگیرش را نازل میکند. سپس به شرح ایمان خود میپردازد و میگوید: من به خدا ایمان دارم؛ به خدایی که «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» است، یعنی او اولین است و آخرین، آشکار و پنهان. خدایی که در هیچ زمان و مکانی غایب نیست و همواره همراه بندگان است.
انصاری گفت: امیرالمؤمنین(ع) از خداوند هدایت طلب میکند، زیرا میداند که طی مسیر ایمان و وصول به مقصد الهی، بدون یاری و استعانت او میسر نیست. او از خداوند قادر و قاهر، یعنی صاحب قدرت مطلق، یاری میجوید و اطمینان دارد که اگر با تمام وجود به سوی او دست دراز کند، خداوند آن را بهدرستی پاسخ میدهد و به مقصود خواهد رساند. در این مسیر دشوار هیچ هراسی از موانع و دشواریها ندارد و توکلش به خداوندی است که «کافی و کفایتکننده» اوست.
وی افزود: حضرت این معنا را با آیهای از قرآن تایید میکند: «مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَقَدْ حَسْبَهُ اللَّهُ؛ هر کس بر خدا توکل کند، خداوند کافی و کفایتکننده امور اوست». در اینجا حضرت، ایمان و اعتقاد قلبی خود را بیان کرده و اساس ایمان را شامل چهار رکن «هدایت، استعانت، توکل» میداند. سپس به بیان مفهوم ایمان میپردازد که حقیقیترین معنا و مصداق آن، «عقد القلب» یا گره خوردن عمیق و پیوند قلبی انسان با حقیقت ایمان است. این ایمان درونی باید بهوسیله زبان و اعمال انسان نیز ابراز شود؛ از این رو، حضرت شهادت به رسالت پیامبر اکرم(ص) را به عنوان بالاترین شکل اقرار به ایمان معرفی میکند.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در بیان شهادت خود میگویند که رسول خدا(ص) عبد و رسول خداست؛ عبودیت پیامبر راز رسیدن او به مقامات عالی است. در قرآن کریم نیز اشاره شده است که نزول وحی بر عبد است و معراج پیامبر نیز نمادی از عبودیت او است.
انصاری تصریح کرد: لازم به ذکر است که لازمه ایمان به خداوند، اعتراف به رسالت پیامبر است، چرا که راه رسیدن به خدا و قرب الهی جز از طریق شرایع الهی و هدایت پیامبران میسر نیست. این حقیقتی است که حتی کسانی چون اسکندر مقدونی نیز بدون همراهی با پیامبران الهی به مقصود خلقت نمیرسند. ادیان و پیامبران، مسیر و راهنمای رسیدن به خداوند سبحاناند و دور زدن این مسیر، خیالی باطل و خام است. بنابراین لازمه ایمان، پذیرش کامل و اعتقاد راسخ به جایگاه والای انبیا الهی، بهویژه وجود نازنین پیامبر رحمت(ص) است.
وی گفت: امیرالمؤمنین(ع) در پایان این خطبه، فلسفه رسالت پیامبر اکرم(ص) را به طور موجز و در قالب بیانی کوتاه و عمیق بیان میکند. ایشان میفرمایند که خداوند این پیامبر بزرگوار را برای «انفاظ امر» فرستاده است؛ یعنی برای جاری ساختن و پیاده کردن اوامر الهی در میان بشریت و انتقال راهکارهای سعادت و کمال انسان به مردم. این اوامر، سازوکارهایی است که انسان را به مقصد و مقصود نهایی خلقت رهنمون میشود.
صاحب تفسیر مشکاة ادامه داد: همچنین امیرالمؤمنین(ع) «انها عذر» بودن پیامبر را تبیین میکند؛ یعنی پیامبر به مثابه دلیل و عذر خداوند برای بشر است. این «عذر» به معنای دلیل و موجه بودن راه و دین الهی است که از طریق آن انسانها میتوانند حق را بشناسند و به آن تمسک جویند. در نهایت، حضرت تأکید میکند که رسالت پیامبر از طریق زبان مبارک و وحی الهی به گونهای آسان و روان به انسانها منتقل شده است، به طوری که حقایق الهی سنگین به شکل نرم و قابل فهم در میان مردم منتشر میشود و این خود دلیل روشنی بر رحمت و عنایت الهی به بندگان است.