واکاوی مفهوم صلح در قرآن کریم
واژه «صلح» در قرآن در مقابل جنگ نیست

142 اشاره قرآن به صلححجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین به مناسبت پایان ماه صفر، سلسله یادداشت‌هایی با محور بررسی جایگاه صلح در قرآن کریم نوشته و در اختیار ایکنا قرار داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

در گفتار گذشته به صورت مختصر به اهمیت صلح در روابط و حیات اجتماعی اشاره شد. در این گفتار به تعریف صلح و مفاهیم مترادف آن در قرآن کریم می‌پردازیم.

واژه صلح هم در فارسی و هم در عربی به کار رفته است. صلح در فارسی به معنای سازش، توافق و کنار گذاشتن جنگ معنا شده است. در عربی «الصلح‏» به معنای از بین بردن نفرت، ایجاد رضایت بین طرفین منازعه (دعوا)، معنای مقابل فساد و ... به کار رفته است. برای شناسایی دقیق‌تر معنای صلح در قرآن کریم، به کاربرد آن در آیات اشاره می‌شود.

واژه صلح در قرآن کریم تنها دو بار و هر دو بار در آیه ۱۲۸ سوره نساء به کار رفته است: «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ وَ...؛ و اگر زنى از شوهر خویش، ناسازگارى یا رویگردانى را بیمناک باشد، بر آن دو گناهى نیست که از راه صلح با یکدیگر، به سازش گرایند که سازش(صلح) بهتر است».

همانگونه که ملاحظه می‌فرمایید، صلح در متن آیه به معنای سازگاری است؛ همچنین آیه مزبور بر اولویت حفظ زندگی زناشویی و صرف نظر کردن از برخی حقوق نسبت به جدایی دلالت دارد و چنین کاری را پسندیده‌تر می‌داند. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می‌فرمایند:« (زن و مرد) به منظور نوعی اصلاح، مجازند از قسمتی از حقوق خود صرفنظر کنند». بنابر این صلح در نظر ایشان نیز به معنای اصلاح و مصالحه است که از طریق صرف نظر کردن از برخی حقوق زن یا شوهر میسر می‌شود.

البته به خلاف صلح که تنها در یک آیه قرآن (دو بار) آمده است؛ مشتقات صلح هم در اسلوب فعل مانند اصلحوا، تصلحوا و...، و هم در اسلوب اسم مانند صلاح، اصلاح، مصلحون و... ۱۴۰ بار در آیات قرآن کریم آمده است. از قضا در همین آیه نیز فعل «یُصْلِحا» از ریشه صلح به کار رفته است.

بررسی اجمالی مشتقات صلح، نشان می‌دهد که مهم‌ترین معانی آنها عبارتند از: شایسته شدن، خوب شدن، ایجاد سازش، الفت، شایسته کردن چیزی و ... . 

موضوعات و مفاد آیاتی که مشتقات صلح در آنها به کار رفته است، نشان می‌دهد که صلح و مشتقات آن به طور مستقیم و صریح (نفیا و اثباتا) به موضوع صلح در معنای مصطلح که در مناسبات و عرف سیاسی از آن برداشت می‌شود، دلالتی ندارد. همچنین این ماده (صلح) در مقابل نفی شرک، جنگ ( قتال حرب)، و نفی سلطه کافران بر مسلمانان نیز قرار نمی‌گیرد؛ گویا صلح و مشتقات آن، به ویژه ماده صلح تنها در قلمرو اخلاقی و اجتماعی کاربرد دارد. 

در این میان، کاربرد خود واژه صلح در گروه اولیه (خانواده و ...) محدود شده است. به عبارت دیگر، واژه صلح و مشتقات آن که در قرآن کریم در معنای مدارا و سازش و مانند آن است به نظر می‌رسد، نمی‌تواند موید و شاهدی در تایید و مشروعیت صلح در منازعات سیاسی و بین‌المللی به خصوص در معنای مقابل جنگ به معنای اصطلاحی آن قرار گیرد. البته ممکن است صلح در دیگر متون دینی و اسلامی چنین معنایی را افاده نکند که مستقلاً نیازمند بررسی است.

اما واژه‌ای که میان محققان قرآن کریم معادل یا جایگزین صلح است، ماده سلم است که در معانی گوناگون از جمله در سه معنای سلامتی، تسلیم (اسلام) و صلح به معنای مصطلح به کار رفته است. مانند آیه ۲۵ سوره یونس که می‌فرماید «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ؛ و خداوند به سراى سلامت (سلام) فرا مى‏ خواند»؛ یعنی خداوند یا به بهشت یا به دنیایی (زندگی) که در آن صلح و ایمنی است، دعوت می‌کند.

در گفتار آتی درباره معنای اخیر سلم و مشتقات آن، به خصوص اسلوب‌هایی که در معنای صلح مصطلح و در مقابل جنگ قرار می‌گیرند، بحث می‌شود.