روز پزشک در ایران به یاد و نام شیخالرئیس ابوعلی سینا، حکیم بزرگ و طبیب نامدار، فرصتی برای بازاندیشی در جایگاه پزشک در جامعه است. پزشکی در فرهنگ ما همواره فراتر از یک حرفه، رسالتی اخلاقی و اجتماعی تلقی شده؛ اما در جهان امروز، بهویژه با گسترش فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، رابطه سنتی مبتنی بر اعتماد میان پزشک و بیمار با چالشهایی جدی روبهرو شده است. در حالی که ابنسینا پزشکی را در پیوند با فلسفه و اخلاق میدید، ما امروز شاهد فضایی هستیم که گاه اعتماد عمومی به پزشکان در آن تضعیف میشود. بررسی این بحران اعتماد، عوامل شکلگیری آن و راههای بازسازی پیوند میان جامعه و جامعه پزشکی، موضوعیست که بهمناسبت این روز باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
در عصر دیجیتال، فضای مجازی به بستری بیسابقه برای تبادل اطلاعات پزشکی تبدیل شده است؛ بستری که گاهی همزمان با ارائه اطلاعات مفید، موجی از شبهعلم، شایعات و گمراهی نیز بهدنبال دارد. در چنین شرایطی، اعتماد میان پزشک و بیمار، رکن حیاتی حفظ سلامت عمومی و کارایی نظام درمان است. یادداشت پیش رو در پی بررسی عوامل کاهش اعتماد در فضای مجازی و بیان پیشنهادهایی برای بازسازی رابطه اعتمادآمیز میان پزشک و جامعه است.
اعتماد میان بیمار و پزشک یکی از بنیادیترین ارکان نظام سلامت بهشمار میرود و نبود آن میتواند کل فرایند مراقبت و درمان را تضعیف کند. رابطه درمانی نه تنها تعاملی علمی، بلکه نوعی پیوند اجتماعی و اخلاقیست که کیفیت نتایج پزشکی را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد.
مطالعات نشان داده که سطح زیاد اعتماد بیمار به پزشک، پیروی از دستورات درمانی و دارویی را بهطور قابل توجهی افزایش میدهد. در پژوهشی منتشرشده مشخص شد، بیمارانی که به پزشک خود اعتماد بیشتری دارند، بهطور میانگین ۲۵ درصد بیش از دیگران داروهای خود را طبق دستور مصرف میکنند.
بهبود نتایج درمانی با کاهش اضطراب بیماران و ارتقای کیفیت زندگی آنان رابطه مثبت دارد. این یافتهها نشان میدهد که اعتماد نه مفهومی انتزاعی، بلکه عاملی واقعی در موفقیت پزشکیست.
اعتماد، شکاف میان انتظار بیمار و محدودیتهای علمی یا ساختاری نظام درمان را کاهش میدهد. هر چه سطح اعتماد بیشتر باشد، احتمال طرح شکایات پزشکی و اختلافات حقوقی نیز کاهش مییابد.
اعتماد نهتنها در سطح فردی، بلکه در سطح کلان سلامت عمومی نیز اهمیت دارد. در پژوهشی نشان داده شد در کشورهایی که اعتماد عمومی به پزشکان و نظام سلامت بیشتر است، نرخ واکسیناسیون و مشارکت در برنامههای بهداشت عمومی بهطور معناداری افزایش مییابد.
گسترش اطلاعات نادرست: در دوران همهگیری کووید ـ ۱۹، جریان گسترده اطلاعات غلط و تئوریهای توطئه نهتنها مانع از پذیرش توصیههای علمی شد، بلکه اعتماد عمومی به واکسنها و پزشکان را نیز تضعیف کرد.
تعامل محدود در ارتباط دیجیتال: طبق بررسیها، ۲۵ درصد بیماران دلیل بیاعتمادی خود را کمبود وقت پزشک و ۱۴ درصد فقدان حس شنیدهشدن بیان کردهاند. در فضای مجازی، این مسئله تشدید شده؛ دیدارهای آنلاین طول کمتر و ارتباط انسانی ضعیفتری فراهم میآورد.
فاصله احساسی و امکانات فناوریمدار: در این محیطها، فقدان حضور فیزیکی و زبان بدن پزشک، فرصتی برای ابراز همدلی فراهم نمیکند و بهتصویر کشیدن پزشک در جایگاه فردی ماشینی ممکن است اعتماد را کاهش دهد.
تأخیر در مراجعه یا خوددرمانی، تردید در توصیههای پزشکان، گریز از نظام رسمی سلامت و رویآوردن به منابع غیرموثق، از جمله پیامدهای تضعیف اعتماد در نظام سلامت بهشمار میرود.
مطالعات همچنین نشان میدهد گروههایی مانند اقلیتهای قومی یا فرهنگی که تبعیض را تجربه کردهاند، در فضای مجازی بیش از دیگران در معرض بیاعتمادی قرار میگیرند.
ریشههای تضعیف اعتماد در فضای مجازی عبارت است از محتوای غیرقابلاطمینان و گسترش سریع اطلاعات بدون منبع معتبر، تحریم ارتباط انسانی و از دست رفتن فرصتهای گفتوگوی صمیمانه و با دقت، کاهش زمان ارتباط جلسات کوتاه آنلاین که فرصت توضیح و پرسش را کم میکند، نبود تعامل فرهنگی و زبانی که فقدان آن سبب نادیده گرفته شدن بیمار میشود و تاریخچه تبعیض یا سوءتجربه و تجربههای پیشین منفی.
ارتباط انسانی در فضای آنلاین: پزشکان باید با زبان واضح، همدلانه و آرام صحبت کنند؛ حتی در فضای آنلاین، وقت کافی برای شنیدن بیماران اختصاص دهند و حضور غیرکلامی، مانند نگاه مستقیم به دوربین را جدی بگیرند.
اطمینانبخشی از منابع معتبر: ارائه منابع علمی شناختهشده، لینک به وبسایتهای معتبر یا ارجاع به مقالات پژوهشی، در مقابل اطلاعات دهانبهدهان، روش مؤثری برای افزایش اعتبار است.
آموزش و فرهنگسازی دیجیتال: از بیماران انتظارات منطقی داشته باشیم؛ برای نمونه مفهوم زمان پاسخدهی یا اینکه تشخیص بعضی موارد فقط بهصورت حضوری امکانپذیر است.
تضمین زبان و تطبیق فرهنگی: استفاده از مترجم یا پزشک همزبان در گفتوگوهای آنلاین، بهویژه برای اقلیتهای قومی یا فرهنگی میتواند اثربخش باشد.
شفافیت و صداقت بیشتر: پزشک باید درباره محدودیتهای درمان، هزینهها یا اطلاعات نامطمئن کاملاً شفاف باشد. این شفافیت باعث میشود بیمار احساس کند که طرف مقابل را میتواند حقیقتاً پشتوانه سلامتش بداند.
توسعه ارتباطات ترکیبی (مجازی و حضوری): پیوستگی در مراقبت، یعنی استفاده از ویزیتهای ترکیبی، میتواند اعتماد را تقویت کند؛ بیمار چهرهای آشنا را در فضای واقعی ببیند و آن ارتباط در فضای آنلاین نیز ادامه یابد.
در پایان باید گفت اعتماد میان پزشک و بیمار در فضای مجازی، بدون تلاش آگاهانه، در معرض خطر است؛ اما این بحران قابلیت بازسازی دارد، به شرطی که پزشکان با رویکردی انسانی و استوار، منابع معتبر را تقویت کنند، به زبان و فرهنگ بیماران توجه نشان دهند و با صداقت و شفافیت عمل کنند. فقط با این تمهیدات میتوان فضای آنلاین را به ابزاری قدرتمند برای ارتقای کیفیت ارتباط سلامت تبدیل کرد.
زهراسادات محمدی