به گزارش ایکنا از قم، سیدمحسن اشرفی، روانشناس و پژوهشگر حوزه سلامت روان در دهمین جلسه از سلسه نشستهای افزایش آگاهی جمعی در بحران با عنوان «مدیریت افکار عمومی در شرایط بحران» که به همت جهاددانشگاهی واحد قم، امروز، 18 شهریورماه بهصورت مجازی و در بستر رویتاب برگزار شد، با اشاره به چگونگی غلبه بر استرس ناشی از اخبار بحرانی و مدیریت آن گفت: افکار منفی، بهطور طبیعی و همچون ترس و اضطراب، در تمام آدمیان وجود دارند و حتی میتوان گفت ریشهای ژنتیکی دارند، همانند ترسی که اگر نباشد، ما بیپروا قدم برمیداریم و شاید خود را در معرض سقوط قرار دهیم، بنابراین وجود این افکار، برای بقا ضروری است، اما این افکار تا زمانی که به «فاجعهسازی» منجر نشوند، طبیعیاند.
وی افزود: زمانی که فرد وارد شرایط پراضطراب یا جنگگونهای میشود، ترس، اضطراب و افکار منفی نیز پدیدار شوند، اما اینکه این افکار چنان شدت یابند که برای همه افراد به یک اختلال بدل شوند، نادرست است، اگر پس از گذشت دو ماه همچنان این افکار در ذهن شما تکرار میشوند، تکنیکهایی هست که میتوانند بسیار مؤثر باشند و یکی از این راهکارها ورزش است و کسی که ورزش را در برنامه روزانهاش قرار داده، کمتر به دام استرس و افکار منفی میافتد.
این پژوهشگر حوزه سلامت روان بیان کرد: هر زمان نام استرس و کاهش استرس شنیده میشود، باید بدانید که با یک پدیده ساده و ارزان به نام «ورزش منظم» روبهرو هستید، وقتی استرس به سراغ شما میآید، هورمون کورتیزول ترشح میشود و شما با ورزش میتوانید سطح این هورمون را پایین بیاورید، بهترین قرص، ارزانترین دارو و مؤثرترین راه برای کاهش چشمگیر استرس و کورتیزول، همان ورزش منظم است و پژوهشها و مقالات بسیاری، چه از سوی پزشکان و روانشناسان و چه از سوی متخصصان ورزش، این حقیقت را اثبات کردهاند که ورزش کیفیت خواب را بالا میبرد، استرس را کاهش میدهد و انرژی شگفتانگیزی به بدن میبخشد.
اشرفی اظهار کرد: نخستین گام مقابله با تفکرات منفی، آن است که شناختی درست از افکارتان داشته باشید. از خود بپرسید افکاری که اکنون در ذهن دارم، تا چه اندازه درستاند؟ به آنها نمره بدهید؛ حال اگر نیمی از آنها نادرست باشند، پرسش مهم این است که چرا نادرستاند؟ وقتی این پرسش را در ذهن خود مطرح کنید، ذهن به چالش میافتد و شروع به مقایسه میکند و این مقایسه در رسیدن به درک درست از افکار نادرست و درست به شما کمک میکند. تکنیک دیگری که برای بازگرداندن ذهن به زمان حال پیشنهاد میکنم، «تنفس دو-یک» است. در این روش، دو بار دم میگیرید و یک بار بازدم انجام میدهید و با تکرار این کار ضربان قلب آرام و ذهن سبکتر میشود.
پژوهشگر حوزه سلامت روان با بیان اینکه یکی دیگر از روشهای مفید، «چکنویس افکار» است که با این کار، افکار ذهن انسان به بیرون سپرده و سبکتر میشود، بیان کرد: در آسیبشناسی روانی، زمانی میگوییم اختلالی وجود دارد که آن مشکل بر سه بعد اجتماع، خانواده یا شغل اثر بگذارد، اگر استرس شما به حدی باشد که باعث شود بیدلیل به احتکار بپردازید یا روابط اجتماعیتان را مختل کند، آن زمان میتوان گفت اختلالی وجود دارد، اما اگر چنین نباشد، تنها استرسی است که میتوان آن را کاهش داد.
اشرفی گفت: اضطراب نشانههایی دارد که میتواند در جسم هم بروز پیدا کند؛ از جمله اختلال در خواب، درد معده یا حتی درد در ناحیه کتف. گاهی فرد با اضطراب شدید به پزشک مراجعه میکند، آزمایش میدهد و مشخص میشود هیچ مشکل قلبی یا جسمی ندارد یا کسی که مدام معدهدرد دارد، در نهایت به او میگویند مشکل جسمی نیست، باید به روانشناس مراجعه کند.
وی درباره چگونگی کنترل کودکان در شرایط بحرانی اظهار کرد: در حضور فرزندانتان درباره جنگ، ناامنی، مشکلات مالی یا آسیبهای اجتماعی صحبت نکنید. بگذارید کودک، کودکی کند و نوجوان، نوجوانی؛ 90 درصد اختلالات اضطراب و افسردگی در کودکان، به رفتار والدین بازمیگردد، کودکان آیینه تمامنمای رفتار ما هستند و اگر ما آرامش را در خانه حاکم کنیم، آنها هم آرامش خواهند داشت. اگر ما استرس و نگرانی را بیپروا به خانه بیاوریم، کودکیشان را میگیرم و آیندهشان را پر از سایه اضطراب میکنیم.
همچنین در بخش دیگر این نشست، معصومه صبور، کارشناس رسانه و سردبیر ایکنا به بیان اهمیت رسانهها در مدیریت افکار عمومی در بحران پرداخت و گفت: مدیریت بحران، اصلیترین و کلیدیترین نقش رسانهها هنگام مواجهه با شرایط غیرقابل پیشبینی است، هنگامه بحران، رسانه باید کارکردهای ترویجی، آموزشی و فرهنگی خود را بهکار گیرد تا ضمن آگاهیرسانی، مردم را به امید متمایل کند.
وی یکی از وظایف خطیر اصحاب رسانه را در جهتدهی فرهنگی به افکار عمومی و فاصلهگیری مقطعی از اخبار تلخ دانست و افزود: هرقدر هم ما بکوشیم اخبار را کنترل کنیم، مخاطب در این جهان آکنده از دادهها سرانجام به اصل خبر دست خواهد یافت. تفاوت اصلی در نحوه مواجهه ما با ذهن، روح و روان مخاطب است.
صبور اظهار کرد: تابآوری، نخستین گام مواجهه با شرایط بحرانی است، اما تابآوری پدیدهای یکسان برای همه جوامع نیست و تابآوری مردم غزه در برابر دیدن خون و مرگ با تابآوری مردم ایران، افغانستان یا استرالیا متفاوت است. گرچه بهرهمندی از صلح و آرامش حق همه انسانهاست، اما تحت تأثیر شرایط بحرانی دچار تغییر و تحولاتی میشود.
سردبیر ایکنا بیان کرد: سازمانها و نهادهایی که وظیفه اطلاعرسانی و مدیریت افکار عمومی را برعهده دارند، باید همزمان با آگاهیبخشی، مسئولیت آموزشی خود را نیز ایفا کنند و موضوعاتی مانند رفتار در شرایط بحران، نحوه دریافت اخبار صحیح و مسئولیتهایی که برعهده مردم است را در رسانهها آموزش بدهند.
وی با تأکید بر اینکه دقت در تشخیص اخبار درست و نادرست از مسئولیتهای مخاطبان رسانههاست، تصریح کرد: در دوره بحران، هر خبری را نباید خواند، برخی رسانهها اساساً از منظر تولیدمحتوا و آگاهی، رویکردی مغایر با منافع ملی در پیش میگیرند؛ رسانههایی که گرچه به نام ایران سخن میگویند، اما ایرانی بودن برایشان محلی از اعراب ندارد، حال آنکه رسانهای که ایران و ایرانی بودن برایش دغدغه است، به ذهن مخاطب خود حرمت میگذارد و در اندیشه صیانت از روان اوست.
صبور بیان کرد: آنچه از سوی رسانهها به افکار عمومی عرضه میشود، هم میتواند بحرانآفرین باشد و هم بحرانزدا. اگر ذهن خود را اندکی با این نقش دوگانه رسانه هماهنگ کنیم، درمییابیم که در فضای بحرانزایی و بحرانزدایی، هر خبر، هر حادثه تلخ یا حتی شیرین، بالقوه میتواند به ضد خویش بدل شود.
وی با اشاره به کارکردهای متنوع رسانهها اظهار کرد: رسانه در زمان جنگ و بحران کارکردهای متنوعی دارد. ما در مقام صاحبان تریبونهای اجتماعی و آگاهیرسانی، مجاز نیستیم بیمحابا هر خبر و نقل و روایتی را منتشر کنیم. چه بسا بسیاری از رخدادهای جنگ، سالها پس از پایان آن و تنها در قالب تاریخ شفاهی یا کتاب به دست مردم برسند، ضرورتی ندارد کسانی که در بحبوحه اخبار جنگ به رسانهها دسترسی دارند، مهندسی افکار عمومی را بهگونهای سامان دهند که به زیان زندگی واقعی انسانها تمام شود.
سردبیر ایکنا اصحاب رسانه را بهعنوان کسانی که تریبون رسمی در اختیار دارند، موظف به پاسداری از افکار عمومی دانست و بیان کرد: همانگونه که از سرمایهای ملی و حیاتی حفاظت میشود، این رسالت خطیری است که در روزگار آشوب و هجوم اخبار، بیش از هر زمان دیگری بر دوش ما سنگینی میکند.
وی ضمن بیان چگونگی پاسداری رسانهها از افکار عمومی گفت: آنها با برگزاری نشستها، تولید محتوای حرفهای، افزایش اطلاعات، دریافت بازخورد، انجام مصاحبه و واکنش سریع، تا حدودی به کارکردهای رسانهای خود واقفاند، هرچند در عمل کاستیها کم نیست، اما گروهی دیگر وجود دارد که اساساً روزنامهنگار نیستند، هیچ شناختی از دانش حرفهای رسانه ندارند و از کارکرد حیاتی رسانه در بحران بیخبرند، این گروه برای افکار عمومی خطرآفرین است.
صبور تأکید کرد: مدیریت خطر و بحرانهای طبیعی، خود بهنوعی نوعی «ترمیم و درمان روح مخاطب» است. بهویژه هنگامی که اصحاب خرد و دانایی در سه حوزه جامعهشناسی، روانشناسی و رسانه، سه رشتهای که مستقیماً با روح، آگاهی و سلامت روان انسان سر و کار دارند، دست به دست هم دهند و به سود مخاطب گام بردارند، در این میان، رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکههای اجتماعی، هر یک نقشی بنیادین بر دوش دارند.
وی ادامه داد: آنچه اهمیت دارد، این است که مخاطب با «سواد رسانهای» وارد عرصه مدیریت روح خویش در دوران بحران شود و در مدیریت بحران، رسانهها وظیفهای دیگر نیز دارند که آن، توجه به تفاوتهای بومشناختی و اجتماعی است.
گزارش از هانیه محمدنژاد