کارگردان فیلم سینمایی «ملک سلیمان» با بیان اینکه سینما رسالتی فراتر از سرگرمی دارد، گفت: اگر فیلم تنها به نمایش بحرانها و تاریکیها بسنده کند، از هدف اصلی خود فاصله میگیرد. سینما باید الهامبخش باشد و با روایتهای امیدبخش، مخاطب را به سوی خیر و نیکی سوق دهد.

سینمای دینی یکی از جریانهای مهم و تأثیرگذار در سینمای ایران است که از نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون همواره مورد توجه فیلمسازان و مسئولان فرهنگی قرار داشته است. این نوع سینما تلاش میکند تا علاوه بر سرگرمکردن مخاطب، مفاهیم عمیق انسانی، اخلاقی و الهی را نیز در قالب داستان و تصویر به نمایش بگذارد. در حقیقت، سینمای دینی میکوشد به پرسشهای بنیادین انسان درباره هستی، معنای زندگی، جایگاه ایمان و نسبت او با خداوند پاسخ دهد. همین ویژگی باعث شده این گونه سینمایی جایگاهی متفاوت از دیگر ژانرها پیدا کند.
یکی از شاخصههای اساسی سینمای دینی، تأکید بر بازنمایی حقیقت و هدایت مخاطب به سمت خیر و نیکی است. برخلاف سینمای تجاری که گاه تنها بر جذابیتهای سطحی و فروش بیشتر تمرکز دارد، سینمای دینی رسالتی فراتر برای خود تعریف کرده و آن رساندن پیامهای معنوی و قرآنی به نسلهای مختلف است. این سینما همچنین بر امیدآفرینی، نمایش قهرمانانی برآمده از ایمان و مبارزه میان حق و باطل تکیه دارد و تلاش میکند با زبانی زیبا و تأثیرگذار، آموزههای دینی را به تجربهای عاطفی و ملموس تبدیل کند.
در این میان، برخی کارگردانان توانستهاند با تکیه بر خلاقیت هنری و شناخت عمیق از منابع دینی، نمونههای موفقی در این حوزه خلق کنند. شهریار بحرانی از جمله چهرههایی است که نام او با سینمای دینی و آثار قرآنی گره خورده است. او با ساخت فیلمهایی چون «ملک سلیمان» و سریال «مریم مقدس»، نشان داده که چگونه میتوان همزمان به زیباییشناسی سینمایی وفادار بود و در عین حال محتوایی متکی بر منابع وحیانی ارائه داد.
بحرانی بر این باور است که سینمای دینی نباید تنها به بازگویی ظاهری قصص انبیا بسنده کند، بلکه باید عمق پیامها و مفاهیم الهی را به مخاطب منتقل کند. وی در آثار خود کوشیده است نشان دهد که وحی، نبوت و ایمان میتوانند در قالبی دراماتیک و تصویری به گونهای روایت شوند که برای انسان معاصر نیز الهامبخش باشند. بهرهگیری از جلوههای ویژه، روایتهای پرکشش و شخصیتپردازی عمیق از جمله ابزارهایی بودهاند که او برای تحقق این هدف به کار گرفته است.
ویژگی دیگر سینمای دینی که در آثار بحرانی جلوهگر است، پیوند میان فرهنگ ایرانی و آموزههای اسلامی است. او بر این نکته تأکید دارد که اگر سینما بخواهد بر جان مخاطب ایرانی اثر بگذارد، باید از ریشههای فرهنگی و اعتقادی همین سرزمین تغذیه کند. به همین دلیل است که آثار او نه تنها رنگ و بویی جهانی دارند، بلکه از دل زیستجهان ایرانی برخاسته و در سطح بینالمللی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند.
از همین رو گفتوگوی ایکنا با شهریار بحرانی میتواند فرصتی برای بازاندیشی در باب سینمای دینی، چالشها و ظرفیتهای آن باشد. او در مصاحبه پیشرو، از ضرورتهای توجه به این نوع سینما، شاخصههای اصلی آن، تجربههای شخصیاش در مسیر فیلمسازی و نگاه خود به آینده سخن گفته است. در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
ایکنا – سینمای دینی و مفاهیم مرتبط با دینداری همواره مورد توجه هنرمندان و جامعه بوده است. با توجه به اینکه هر فرد میتواند در مسیر زندگی خود رفتار مثبت یا منفی نشان دهد، به نظر شما دینداری واقعی چیست و چگونه میتوان شاخصههای آن را در زندگی و انتخابهای انسانی مشاهده کرد؟ چه تفاوتی میان فردی که صرفاً ظاهراً وظایف شرعی را انجام میدهد و فردی که با تفکر و اختیار خود مسیر مثبت را انتخاب میکند وجود دارد و این تفاوت چه اهمیت اجتماعی و تربیتی دارد؟
دینداری واقعی به رفتار و انتخاب فرد نسبت به موضوعات الهی و غیر الهی بازمیگردد. فرد دیندار کسی است که با شناخت و تفکر خود، مسیر زندگی خود را تعیین میکند و سعی میکند در جهت مثبت و هماهنگ با ارزشها حرکت کند. دین صرفاً شامل انجام وظایف ظاهری و احکام شرعی نیست، بلکه شاخصهای است که موضع انسان را نسبت به موضوعات مختلف مشخص میکند و به او نشان میدهد در زندگی روزمره باید چگونه رفتار کند.
در واقع، تفاوت میان فردی که فقط ظاهراً به وظایف شرعی پایبند است و فردی که با اختیار و شناخت مسیر صحیح را انتخاب میکند، در میزان هوشمندی و آگاهی وی است. فرد هوشمند با تفکر و انتخاب آگاهانه سعی میکند رفتار و تصمیمات خود را با ارزشهای الهی و انسانی هماهنگ کند. این آگاهی باعث میشود انسان نه تنها در مسیر درست حرکت کند، بلکه بتواند تأثیر مثبت بر جامعه و اطرافیان خود داشته باشد و الگوی مناسبی برای دیگران باشد.
از این منظر، دینداری یک شاخص تربیتی و اخلاقی نیز هست. فردی که مسیر مثبت را با اختیار و شناخت انتخاب میکند، خود را هماهنگ با ارزشها و قوانین الهی میسازد و مسئولیت رفتارهای خود را بر عهده میگیرد. این موضوع اهمیت اجتماعی فراوانی دارد، زیرا انتخابهای آگاهانه فرد میتواند محیط و جامعه پیرامون او را تحت تأثیر قرار دهد و موجب ارتقای سطح اخلاق و رفتار عمومی شود.
بنابراین، شناخت، تفکر و اختیار سه رکن اساسی در تعیین مسیر دینداری هستند. فردی که با این سه عامل مسیر خود را مشخص میکند، نه تنها در جهت مثبت حرکت میکند، بلکه میتواند اثرات تربیتی و اخلاقی گستردهای داشته باشد. دینداری واقعی یعنی انتخاب آگاهانه و هماهنگ با ارزشها، مسیری که انسان را به تعالی اخلاقی و الهی میرساند و به وی امکان میدهد در زندگی و جامعه نقش مؤثری ایفا کند.
ایکنا – با توجه به اهمیت رفتار و انتخاب انسانها در مسیر مثبت یا منفی، سینما به عنوان یک هنر تصویر محور چه نقشی در شکلدهی اخلاق و دینداری مخاطب دارد؟ به نظر شما سینمای دینی چگونه میتواند ارزشهای الهی و انسانی را به تصویر بکشد و تأثیر آن بر رفتار و ذهن مخاطب چه ابعادی دارد؟
سینما به دلیل ماهیت تصویر و روایت، ابزار بسیار قدرتمندی برای شکلدهی رفتار و تفکر انسانهاست. فیلمها و آثار سینمایی میتوانند ارزشها و رفتارهای مثبت را به صورت ملموس و جذاب به مخاطب منتقل کنند. سینمای دینی تلاش میکند مخاطب را به سوی ارزشها و رفتارهای الهی هدایت کند و فضایی ایجاد کند که او بتواند مسیر درست را در زندگی انتخاب کند. این نوع سینما نه تنها آموزنده است، بلکه نقش تربیتی و هدایتگر دارد و میتواند اخلاق و رفتار انسانی را ارتقا دهد.
هنر و سینما نقش ویژهای در انتقال نور الهی و ارزشهای دینی دارند. وقتی اثری هنری با الهام از ارزشهای خدایی خلق میشود، حتی بدون اراده مستقیم مخاطب، نور، آگاهی و بینش الهی را منتقل میکند
در مقابل، سینمایی که مسیر منفی و فساد را به تصویر میکشد، میتواند اثرات مخربی بر جامعه داشته باشد. مثالهای متعدد در سینمای جهان نشان دادهاند که ترویج خشونت، فساد و رفتارهای ناپسند در فیلمها، میتواند به شکل ناخودآگاه سطح جرم و انحرافات اجتماعی را افزایش دهد. این امر نشان میدهد که جهتگیری سینما بسیار اهمیت دارد و میتواند سرنوشت فکری و اخلاقی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
سینمای دینی تلاش دارد با انتخاب موضوعات اخلاقی و الهی، مخاطب را در مسیر مثبت هدایت کند. رفتارهای انسانی و ارزشهای الهی در قالب روایت و تصویر به مخاطب منتقل میشوند و او را ترغیب میکنند تا در زندگی واقعی نیز این ارزشها را بپذیرد و رعایت کند. این فرآیند باعث میشود هنر سینما، فراتر از سرگرمی، نقش تربیتی و آموزشی داشته باشد.
به این ترتیب، سینما میتواند هم مسیر مثبت و هم مسیر منفی را طی کند و اثرگذاری آن بر مخاطب غیرقابل انکار است. انتخاب مسیر مثبت و تولید آثار دینی و اخلاقی، به ارتقای سطح جامعه، تقویت ارزشها و پرورش انسانهای متعالی کمک میکند. از این رو، مسئولیت هنرمندان و سینماگران در جهتگیری آثار بسیار سنگین و مهم است.
ایکنا – با توجه به تجربه شما در عرصه سینمای دینی و رویدادهای تاریخی ایران، آیا میتوان نسل جدید را به سمت سینمای دینی جذب کرد و آنها را تحت تأثیر این آثار قرار داد تا ارزشهای انسانی و الهی را در زندگی خود بپذیرند؟ آیا تصور رایج درباره فاصله گرفتن نسل امروز از ارزشها واقعیت دارد یا نیاز به نگاهی دقیقتر و جامعتر است؟
واقعیت این است که وقتی به رفتار نسل جدید نگاه میکنیم، ممکن است به نظر برسد که برخی از آنها از ارزشها فاصله گرفتهاند، اما این برداشت تمام حقیقت نیست و تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهد. اغلب فقط آنچه به چشممان میآید را مشاهده میکنیم و تصور میکنیم که نسل جدید کاملاً از ارزشهای الهی و انسانی دور شده است؛ در حالیکه خداوند اراده کرده است که با سرعتی شگرف و معجزهآسا، جوامع را به سمت ارزشهای والای انسانی و الهی هدایت کند. این هدایت الهی هم در ایران و هم در سطح جهانی قابل مشاهده است و نشان میدهد که قدرت خداوند همیشه جریان دارد و هیچ جامعهای را رها نمیکند.
نمونههای ملموسی از تأثیر نور الهی در تاریخ ایران وجود دارد. برای مثال، در فتنه ۴۰۱، رفتارهای ناهنجار برخی جوانان نسبت به مقدسات و اصول ارزشمند، فاصلهگیری آنها از ارزشها را به ذهن متبادر میکرد. با این حال، همان جوانان در ماجراهای نبرد ۱۲ روزه، تحت تأثیر نور الهی و فضایی مثبت قرار گرفتند و تغییرات عمیق و چشمگیری در رفتار، گفتار و نگاهشان مشاهده شد. این نشان میدهد که خداوند میتواند در زمان کوتاه، همان افرادی را که پیشتر ظاهراً از ارزشها فاصله گرفتهاند، به مسیر نور و هدایت بازگرداند.
{$sepehr_media_4012133_400_300}
این پدیده محدود به ایران نیست و در سطح جهانی نیز شاهد هدایت الهی هستیم. خداوند با ابزارهای گوناگون، از جمله دانشگاهها، استادان، دانشجویان، مردم عادی و جریانهای اجتماعی، قلب انسانها را به سوی حقیقت و عدالت هدایت میکند. سرعت این هدایت بسیار بالاست و در مدت یک تا دو سال، تغییرات شگرفی در جوامع مختلف رخ میدهد. نمونه ایرانی آن، تغییر رفتار مردم در دوران انقلاب و نبردهای داخلی است که نشان میدهد خداوند صحنه را در دست دارد و هدایت جامعه را رها نکرده است.
هنر و سینما نقش ویژهای در انتقال نور الهی و ارزشهای دینی دارند. وقتی اثری هنری با الهام از ارزشهای خدایی خلق میشود، حتی بدون اراده مستقیم مخاطب، نور، آگاهی و بینش الهی را منتقل میکند. تجربههایی مانند نبرد ۱۲ روزه و آثار الهامبخش در سینما و تئاتر نشان میدهد که جریان هنر دینی میتواند مسیر جامعه را به سمت نور و رشد هدایت کند. سینمای امروز ایران در حال شکلگیری به سبک سینمای الهی و زیبایی است که همه عناصر آن در خدمت سرنوشت مثبت و الهی قرار دارد و مخاطب را به سمت ارزشهای انسانی و الهی سوق میدهد.
ایکنا – شما به تغییرات شگفتآور رفتار مردم در زمان کوتاه اشاره کردید، همانند نبرد ۱۲ روزه؛ به نظر شما این تحولات چگونه شکل گرفت و چه نکاتی برای هنرمندان و سینماگران در مسیر خلق آثار دینی و الهامبخش دارد؟
تجربه نشان میدهد که تغییرات رفتاری مردم در زمان کوتاه، نتیجه هدایت فشرده و معجزهآسای الهی است. همان جوانانی که پیشتر در فتنه ۴۰۱ موضعی ناهنجار نسبت به مقدسات داشتند، در ماجراهای نبرد ۱۲ روزه تحت تأثیر نور الهی قرار گرفتند و رفتار و گفتارشان به طور شگفتآوری تغییر کرد. این تحول نشان میدهد که اگر شرایط و فضای مناسب فراهم شود، حتی کسانی که از ارزشها فاصله گرفتهاند، میتوانند با سرعت و شدت تحت تأثیر الهی قرار گیرند.
هدایت الهی نه تنها محدود به ایران بلکه در سطح جهانی جریان دارد و خداوند با ابزارهای متنوعی همچون دانشگاهها، محیطهای اجتماعی، استادان و مردم عادی، قلب انسانها را به سوی حقیقت و عدالت میکشاند. این روند هدایت الهی، سرعت بالایی دارد و در مدت یک تا دو سال، تغییرات اساسی و بنیادین در رفتار و نگاه افراد رخ میدهد. مشاهده این نمونهها، به هنرمندان و سینماگران نشان میدهد که هیچ چیز خارج از اراده الهی نیست و هنر میتواند وسیلهای برای هدایت سریع و مؤثر باشد.
برای هنرمندان دینی، این تجربه یک درس مهم دارد: هنر باید در خدمت نور و هدایت الهی باشد و اثری خلق شود که حتی بدون اراده مستقیم مخاطب، نور و آگاهی را منتقل کند. تجربههایی همچون نبرد ۱۲ روزه و آثار الهامبخش در سینما و تئاتر، گواه این است که جریان هنر دینی میتواند جامعه را در مسیر رشد و ارزشهای الهی هدایت کند و مخاطب را از تاریکی و تباهی نجات دهد. این تجربه نشان میدهد که سینمای دینی و الهامبخش باید با برنامهریزی دقیق، فضاسازی مناسب و تمرکز بر ارزشهای والای انسانی خلق شود تا اثرگذاری واقعی داشته باشد. هنرمندان باید بدانند که مسیر هنر الهی، مسیر نورانی و بلندمدت است و هر لحظه از اجرای اثر، فرصتی است برای انتقال پیام الهی و ارزشهای انسانی به مخاطب. سینمای امروز ایران در حال شکلگیری به سمت چنین هدفی است و میتواند الگویی برای نسل آینده باشد.
ایکنا – با توجه به نقش خداوند در هدایت جامعه و اهمیت هنر و سینما، به نظر شما سینمای امروز چگونه میتواند مسیر جامعه را به سمت نور، ارزشهای انسانی و الهی هدایت کند؟ چه ویژگیهایی باید داشته باشد تا تأثیر واقعی بر نسل جدید بگذارد و آنها را به سمت ارزشها سوق دهد؟
سینمای امروز باید به گونهای طراحی و اجرا شود که الهامبخش، نورانی و در خدمت ارزشهای خدایی باشد. اثری که از قدرت هدایت الهی بهره میگیرد، حتی بدون اراده مستقیم مخاطب، نور و آگاهی را منتقل میکند. تجربه تاریخی ایران مانند نبرد ۱۲ روزه نشان داده است که جریان نور الهی میتواند رفتار و نگاه افراد را در کوتاهترین زمان تغییر دهد و این موضوع برای خلق آثار سینمایی الهامبخش اهمیت ویژهای دارد.
علاوه بر این، سینمای الهی باید تمام عناصر خود را در خدمت انتقال پیام و هدایت جامعه قرار دهد. از فیلمنامه و شخصیتپردازی گرفته تا تصویرسازی و موسیقی، همه باید با هدف الهی و ارزشهای انسانی هماهنگ باشد. تنها در این صورت، اثر سینمایی میتواند مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و به سمت نور و ارزشها سوق دهد.
سینمای الهی، هر لحظه از تولید تا اجرا، فرصتی برای هدایت و تأثیرگذاری بر مخاطب فراهم میکند و جامعه را به سمت رشد و نور هدایت میکند
سینمای الهی و دینی باید بتواند جامعه را از تاریکی و تباهی نجات دهد و زمینهای فراهم کند تا نور و هدایت الهی در دل مخاطب نفوذ کند. هنر و سینما ابزارهایی هستند که خداوند برای هدایت جامعه فراهم کرده است و هر اثر الهی میتواند تأثیر شگرفی بر مخاطب و نسل جدید داشته باشد. این تأثیر حتی فراتر از اراده مستقیم انسانها عمل میکند و مسیر جامعه را به سمت ارزشها تغییر میدهد.
سینمای امروز ایران با رعایت این اصول و تمرکز بر هدایت الهی و ارزشهای انسانی، میتواند الگویی باشد برای نسل آینده و راهی باشد برای انتقال نور، عدالت، و ارزشهای الهی به تمام اقشار جامعه. سینمای الهی، سینمایی است که هر لحظه از تولید تا اجرا، فرصتی برای هدایت و تأثیرگذاری بر مخاطب فراهم میکند و جامعه را به سمت رشد و نور هدایت میکند.
ایکنا – شما به تجربه خود در آموزش سینما در غرب اشاره کردید. به نظر شما، دانشی که در آن فضا کسب کردید چگونه در کارهای دینی و الهامبخش شما نقش ایفا کرده است و چه تفاوتی با تجربه هنری در ایران دارد؟
آموزش سینما در غرب به من فرصت داد تا اشراف هنری و تکنیکی بالایی نسبت به فیلمسازی پیدا کنم و ابزارهای مختلف خلق اثر را بشناسم. این دانش شامل تکنیکهای تصویربرداری، نورپردازی، تدوین و روایت داستانی است که در ساخت آثار دینی و الهامبخش، میتواند کیفیت بصری و هنری را افزایش دهد. با این حال، این دانش به تنهایی کافی نیست، زیرا ارزش اصلی در هماهنگی اثر با جریان نورانی و الهی و انتقال پیامهای معنوی است. تجربه غربیها از نظر فنی کمک میکند اما روح اثر را جریان الهی شکل میدهد.
تفاوت اصلی این است که در غرب، آموزش سینما بیشتر بر مهارتهای فنی و زیباییشناسی تمرکز دارد، در حالیکه در ایران و آثار دینی، اهمیت بیشتری به انتقال ارزشها، نور الهی و معنویت داده میشود. وقتی این دو ترکیب شوند، اثر دینی و الهامبخش نه تنها از نظر تکنیکی جذاب است بلکه از نظر معنوی نیز مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد. تجربه شخصی من نشان داده است که دانش تکنیکی غربی، وقتی با ارزشهای الهی ترکیب شود، توانایی خلق آثار ماندگار و الهامبخش را دارد.
{$sepehr_media_4012138_400_300}
این ترکیب دانش و نور الهی در کارهایی مانند آثار دفاع مقدسی، فیلمهای دینی و قرآنی و آثار مذهبی دیده میشود. هنرمند با استفاده از تکنیکهای حرفهای و همزمان همسویی با جریان الهی، میتواند اثری خلق کند که هم از نظر بصری لذتبخش باشد و هم پیام الهی و انسانی را منتقل کند. این همافزایی کیفیت کار را بالا میبرد و اثر را به تجربهای منحصر به فرد برای مخاطب تبدیل میکند.
آموزش غربی و تجربه هنری در ایران مکمل یکدیگر هستند. دانش تکنیکی به هنرمند امکان میدهد تا پیام الهی را با بالاترین کیفیت منتقل کند و جریان نورانی الهی نیز او را هدایت میکند. نتیجه آن، خلق آثار ماندگار و تأثیرگذار است که نه تنها نسل امروز بلکه نسلهای آینده را به سمت ارزشهای الهی و انسانی هدایت میکند. این مسیر نشان میدهد که آموزش، تجربه و هماهنگی با جریان الهی، همه لازم و مکمل یکدیگر هستند.
ایکنا – با توجه به اینکه در آثار شما جذابیتهای بصری و هنری نیز به چشم میخورد، چگونه میتوان کیفیت هنری بالا و ارزشهای الهی را بهطور همزمان در آثار سینمایی دینی حفظ کرد؟ این هماهنگی چه تأثیری بر موفقیت و پذیرش آثار دارد؟
حفظ کیفیت هنری بالا و ارزشهای الهی به طور همزمان نیازمند تلاش مستمر، دقت و حساسیت بسیار بالا در هر مرحله از تولید اثر است. هنرمند باید در تمام مراحل، از ایدهپردازی تا اجرای نهایی، هدف الهی و معنوی اثر را در نظر داشته باشد و با بهرهگیری از دانش فنی و تخصصی، کیفیت بصری و هنری را ارتقا دهد. این فرآیند باعث میشود اثر هم جذاب باشد و هم پیام معنوی و الهی را منتقل کند.
تجربه نشان میدهد که وقتی تیم هنری متخصص، صمیمی و دغدغهمند باشد، کیفیت اثر به طور طبیعی افزایش مییابد. خداوند نیز به چنین گروههایی توفیقات ویژهای میدهد و امکان خلق اثراتی را فراهم میکند که به دل مخاطب مینشیند. این ترکیب از تخصص، صفا و همسویی با جریان الهی، رمز موفقیت آثار سینمایی دینی است و باعث میشود اثر هم در سطح هنری و هم در سطح معنوی تأثیرگذار باشد.
تفاوت اصلی این است که در غرب، آموزش سینما بیشتر بر مهارتهای فنی و زیباییشناسی تمرکز دارد، در حالیکه در ایران و آثار دینی، اهمیت بیشتری به انتقال ارزشها، نور الهی و معنویت داده میشود
این هماهنگی باعث میشود که مخاطب نه تنها از لحاظ بصری لذت ببرد بلکه پیام الهی اثر را نیز دریافت کند. کیفیت هنری بالا، قدرت انتقال پیام را افزایش میدهد و باعث میشود اثر ماندگار شود. وقتی هنر و معنویت با هم ترکیب شوند، اثر به عنوان یک ابزار هدایتگر عمل میکند و میتواند نسل جدید و مخاطبان مختلف را تحت تأثیر قرار دهد.
موفقیت و پذیرش آثار سینمایی دینی مستلزم حفظ تعادل میان کیفیت هنری و ارزشهای الهی است. هنرمند باید همواره تلاش کند این تعادل را حفظ کند و در مسیر خلق آثار الهامبخش، با دقت و تعهد کامل گام بردارد. نتیجه این تلاش، خلق آثاری است که نه تنها جذاب و زیبا هستند بلکه مسیر هدایت و نور الهی را به مخاطب نشان میدهند و تأثیرات مثبت بلندمدت بر جامعه دارند.
ایکنا – با توجه به تجربیات گسترده شما در تولید آثار دینی و مذهبی، چه ملاحظات و تلاشهایی لازم است تا یک اثر دینی موفق از لحاظ جذابیت بصری و کیفیت هنری ساخته شود؟ چگونه میتوان تجربه، دانش و استمرار در کار را با جریان الهی و نورانی هماهنگ کرد تا نتیجهای ماندگار حاصل شود؟
برای خلق یک اثر دینی موفق، لازم است هنرمند مسیر طولانی و سختی را طی کند و تجربههای متعدد کسب کند، دانش بیاموزد و در هر پروژه با آزمون و خطاهای متعدد خود را بازسازی و اصلاح کند. هیچ اثر ماندگاری بدون این تلاشها حاصل نمیشود و جوانان بدون سابقه و تمرین کافی نمیتوانند به کیفیت بالا برسند. تجربه و دانش اساتید دیگر، راهنمای خوبی برای بالا رفتن از ارتفاع مهارتها و کیفیت اثر است و ترکیب آن با تلاش شخصی، باعث میشود اثر نه تنها از نظر بصری جذاب باشد، بلکه پیام الهی و معنوی را نیز منتقل کند.
این مسیر شامل آشنایی عمیق با جریان نورانی الهی و سپردن خود به آن جریان است. هنرمند باید بداند که جریان الهی در جهان همیشه وجود دارد و اگر همراه آن شود، خداوند توان و الهام خود را در وجود او جاری میکند. این الهام باعث میشود اثر به دل مخاطب بنشیند و پیامهای ارزشمند و تربیتی آن بدون زحمت اضافی، منتقل شود. این هماهنگی میان دانش، تجربه و نور الهی، کلید خلق آثار موفق دینی و ماندگار است.
به همین دلیل، حفظ کیفیت بالا و ارزشهای الهی همزمان اهمیت ویژه دارد. هنرمند باید دقت، حساسیت و وسواس کامل در هر مرحله از تولید اثر داشته باشد تا هم پیام معنوی منتقل شود و هم از نظر تکنیکی و بصری جذابیت اثر حفظ شود. خداوند نیز به گروههای هنری صمیمی و دغدغهمند توفیق میدهد و این همدلی و پاکی گروه، باعث خلق اثراتی میشود که به دل مخاطب مینشیند و تجربهای الهامبخش و ماندگار ارائه میدهد.
تجربه نشان داده است که هیچ عاملی مانند پشتکار، صبر، تجربه و هماهنگی با جریان الهی نمیتواند موفقیت یک اثر دینی را تضمین کند. هنرمند باید همواره کیفیت کار خود را ارتقا دهد، خلوص نیت داشته باشد و با توجه به ارزشهای الهی، مسیر هنر دینی را دنبال کند تا آثار او نه تنها جذاب و زیبا باشند بلکه تأثیرات مثبت و ماندگار بر جامعه داشته باشند و نسلهای آینده را به سمت ارزشها و نور الهی هدایت کنند.
ایکنا – با توجه به نقش سینمای دینی در ارتقای فرهنگ عمومی، اخلاق اجتماعی و هویت دینی جامعه، چه توصیهای برای هنرمندان و فیلمسازان دارید تا تأثیرگذاری آثارشان افزایش یابد؟ چگونه میتوان از سیاهنمایی و نمایش آسیبهای اجتماعی اجتناب کرد و به جای آن بهترین رفتارها و ارزشها را برجسته ساخت؟
سینمای دینی نقشی بسیار مهم و تأثیرگذار در ارتقای فرهنگ عمومی، اخلاق اجتماعی و هویت دینی جامعه دارد. وقتی مخاطب در سالن تاریک سینما شخصیتها را مشاهده میکند، رفتار و تصمیمات آنها در دل و فکر او اثر میگذارد. اگر رفتارهای مثبت، اخلاقی و الهامبخش نمایش داده شود، مخاطب به تمایل پیدا میکند که این رفتارها را در زندگی خود نیز بازتاب دهد و از نظر تربیتی رشد کند. این اثرگذاری تنها از طریق نمایش ارزشها و بهترین رفتارها حاصل میشود و نه از طریق تمرکز بر تباهیها و آسیبها.
آثار هنری نباید نقش مددکار اجتماعی داشته باشند و آسیبها را به تصویر بکشند تا اصلاح کنند، زیرا این رویکرد فضای کار را تاریک میکند و راه توفیقات الهی را میبندد. هنر باید ارزشگرا و هدایتگر باشد و مخاطب را به سمت رشد اخلاقی و انسانی سوق دهد. نمایش بهترین قصهها و رفتارهای زیبا، به مخاطب الهام میدهد و او را به تفکر، اندیشه و عمل مثبت تشویق میکند، بدون اینکه از ابزارهای تاریکی و سیاهنمایی استفاده شود.
هنر مستقل از دولت، نظام و پول باید باشد تا بتواند پیام الهی و انسانی خود را آزادانه منتقل کند. هنرمند باید تمرکز خود را بر ارزشها و اهداف والای انسانی و الهی بگذارد و از هرگونه محدودیت یا فشار دنیایی فاصله گیرد. این آزادی عمل، امکان خلق آثار برجسته و ماندگار را فراهم میکند و باعث میشود اثر نه تنها برای مخاطب بلکه برای نسلهای آینده نیز آموزنده و الهامبخش باشد.
هنرمند باید به جای ورود به حوزه مددکاری اجتماعی، مربی باشد و با خلق آثار الهامبخش، جامعه را به سمت رشد و تعالی هدایت کند. این مسیر نیازمند وسواس، دقت، صبر و تعهد هنری است و نتیجه آن، تولید آثار سینمایی دینی است که هم از نظر کیفیت هنری برجسته باشند و هم تأثیرات مثبت اجتماعی و اخلاقی قابل توجهی بر جای بگذارند.
ایکنا – در پایان، چشمانداز شما برای سینمای دینی در سرزمین ما و توصیهتان برای جوانانی که میخواهند وارد این حوزه شوند چیست؟ چگونه انتظار دارید هنر و هنرمندان این عرصه در آینده تحول یابند و چه فرصتهایی برای آنها وجود دارد؟
چشمانداز سینمای دینی در سرزمین ما بسیار روشن و امیدوارکننده است. در دورهای هستیم که تحولات عظیم و شگفتانگیزی در عرصه هنر و فرهنگ در حال وقوع است و هنرمندان این حوزه فرصتهای ویژهای برای خلق آثار نوآورانه و ماندگار دارند. تولد یک هنر جدید، گروهی جدید از هنرمندان و آثار الهامبخش، در افق نزدیک قابل تصور است و امیدواریم این روند همچنان با قدرت ادامه یابد.
جوانانی که میخواهند وارد این حوزه شوند، باید آماده مسیر طولانی، کسب تجربه، یادگیری و تلاش مستمر باشند. هنر دینی نیازمند خلوص نیت، تعهد به ارزشهای الهی و حساسیت بالا در تولید آثار است. هنرمند باید با صبر و وسواس کار کند، از تجربیات دیگران بهره ببرد و دانش فنی و هنری خود را همزمان با رشد معنوی ارتقا دهد تا بتواند آثار موفق و الهامبخش خلق کند.
تجربه نشان داده است که هیچ عاملی مانند پشتکار، صبر، تجربه و هماهنگی با جریان الهی نمیتواند موفقیت یک اثر دینی را تضمین کند
فرصتها برای هنرمندان امروز بسیار زیاد است؛ زیرا جریان نورانی الهی همیشه در حال حمایت و هدایت است و کسانی که همسویی با این جریان را تجربه کنند، توفیقات ویژهای دریافت میکنند. خداوند به هنرمندان صمیمی، دغدغهمند و متخصص کمک میکند و مسیر خلق آثار ارزشمند و ماندگار را برای آنان هموار میسازد. این فرصت، الهامبخش هر هنرمندی است که قصد دارد در عرصه سینمای دینی و مذهبی فعالیت کند.
در پایان، توصیه من به هنرمندان جوان این است که خلوص نیت، تلاش مستمر، آموزش و کسب تجربه، هماهنگی با جریان الهی و حفظ کیفیت هنری را سرلوحه کار خود قرار دهند. با این رویکرد، آثار آنها نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح بینالمللی نیز ماندگار خواهند شد و نسلهای آینده را به سمت ارزشها و نور الهی هدایت میکنند. این مسیر سخت است اما پر از برکت، الهام و توفیق الهی است.
گفتوگو از داوود کنشلو