به گزارش ایکنا، هفته دفاع مقدس فرصتی مغتنم است برای بازخوانی و تأمل در ادبیاتی که به عنوان سندی بیبدیل، روایتگر رشادتها، ایثارها و مقاومت یک ملت در برابر دشمنان بوده است. ادبیات دفاع مقدس، فراتر از شرح حوادث نظامی، به بازنمایی تحولات عمیق روحی، اجتماعی و فرهنگی این دوران پرافتخار میپردازد؛ ادبیاتی که با زبان رمان، خاطرهنگاری شفاهی و روایتهای تاریخی، از جبهههای جنگ تا دلهای مردم، نقش مهمی در تثبیت هویت ملی و حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی ایفا کرده است.
ایکنا همزمان با هفته دفاع مقدس به گفتوگو با سردار فتحالله جعفری، رئیس مؤسسه فرهنگی و هنری شهید حسن باقری، مدرس دانشگاه امام حسین(ع)، مشاور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و از فرماندهان جنگ تحمیلی نشسته است تا با دستاوردها، نقاط عطف و چالشهای ادبیات دفاع مقدس بیشتر آشنا شویم. او با تأکید بر ضرورت دقت علمی و اصالت در نگارش آثار دفاع مقدس، از نقش تأثیرگذار نیروهای جوان مؤمن، مقاومت مردمی و تولید داخلی در دوران جنگ گفت و یادآور شد که ادبیات مقاومت باید همواره به عنوان میراثی فرهنگی، پویا و واقعی حفظ شود تا الهامبخش نسلهای آینده باشد. در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
ایکنا ـ درباره دستاوردها و نقاط عطف اصلی نگارشهای شفاهی و رمانهایی که در حوزه دفاع مقدس شکل گرفتهاند و هر کدام در ژانر خاص خود توانستهاند حق مطلب را ادا کنند، توضیح دهید.
قبل از هر چیز باید بگویم که ادبیات دفاع مقدس فراتر از روایت صرف جنگ است؛ ادبیاتی است که روح مقاومت، ایثار و باورهای عمیق یک ملت را به تصویر میکشد. مقام معظم رهبری در مورد عملیات طریقالقدس فرمودند که این عملیات، «فتحالفتوح» بود؛ نه صرفاً فتح یک زمین و سرزمین، بلکه فتح قلوب و تربیت جوانانی که توانستند جنگ را مدیریت و اداره کنند. این تعبیر دقیقاً نشان میدهد که ادبیات دفاع مقدس ما، روایتگر تحولات روحی، اجتماعی و فرهنگی جنگ است، نه فقط حوادث نظامی.
قبل از انقلاب، نیروهای مسلح ما کاملاً وابسته به آمریکاییها بودند، مستشاران آمریکایی با تجهیزات و تصمیمگیریهایشان همه چیز را کنترل میکردند. این وابستگی در آثار اولیه دفاع مقدس هم دیده میشود؛ آنجا که نویسندگان به نوعی فضای نابرابری قدرت و غلبه دشمن را به تصویر کشیدهاند؛ اما با شروع جنگ، همه چیز تغییر کرد. جنگی که از نظر تجهیزات و نیروی انسانی برای ما تلخ و دشوار بود، اما همین دشواری، بستر شکلگیری رشادتهای بینظیر و خلق روایتهای ماندگار در ادبیات دفاع مقدس شد.
ایکنا - چه اقداماتی باعث شد نیروهای ما بتوانند در برابر این دشواریها ایستادگی کنند؟
دو گام اساسی برداشتیم. اول شناسایی، طراحی و برنامهریزی دقیق توسط جوانان مؤمن و انقلابی مثل شهید حسن باقری، غلامعلی رشید و محمد باقری. آنان نه فقط فرماندهان جنگ، بلکه معماران استراتژی دفاع مقدس بودند که در ادبیات شفاهی و مکتوب دفاع مقدس نقش بزرگی ایفا کردند. دوم اینکه تحریمها و فشارهای خارجی ما را به سمت تولید داخلی تجهیزات سوق داد؛ این موضوع به صورت نمادین در ادبیات دفاع مقدس نیز بازتاب یافته، جایی که قهرمانان ما با سلاحهای ساده و ابتکارهای خود توانستند پیروزیهای بزرگ رقم بزنند.
ایکنا - رابطه این دستاوردهای نظامی و فنی با ادبیات دفاع مقدس چیست؟
ادبیات دفاع مقدس بازتابدهنده این روحیه است؛ روحیهای که از ناامیدی و وابستگی عبور کرد و به خودباوری، ابتکار و خلاقیت رسید. این ادبیات نه فقط گزارش جنگ است، بلکه داستان تحول یک ملت است. داستانی که در آن سلاحها فقط ابزاری نیستند؛ بلکه نماد مقاومت، ایستادگی و ایماناند. به همین دلیل، رمانها و نگارشهای شفاهی که این تجربهها را منتقل کردهاند، توانستهاند مخاطب را با عمق این تحول انسانی و اجتماعی آشنا کنند. به عبارتی، ادبیات دفاع مقدس، نه فقط روایتگر جنگ بلکه میراث فرهنگی و هویتی ماست.
در زمینه نظامی و دفاعی، پرورش نیروهای جوان و مؤمن توانستند در مقابله با هر دشمنی موفق عمل کنند. این یکی از بزرگترین دستاوردهای ما بود؛ اما باید بگویم در برخی حوزههای دیگر، مثل فناوریهای روزمره مثل تلفن همراه، هنوز به خودکفایی نرسیدیم و به شدت وابسته هستیم. این مسئله آسیبزاست و نشان میدهد که در بعضی عرصهها عقب هستیم.
مثلاً صنعت خودرو هم هنوز وابسته به خارج است و نتوانستهایم توان تولید و رشد را به اندازه کافی بالا ببریم؛ اما در عرصه دفاعی، به دلیل ضرورت تحریمها و تهدیدات، توانستیم خیلی سریع و باکیفیت بهتر از دشمن به تولید برسیم و حتی در برخی موارد از آنها پیشی بگیریم.
ایکنا - در همین راستا، نقش مقاومت مردمی و حضور مردم در صحنه انقلاب و جنگ چقدر اهمیت داشت؟
مقاومت مردمی بزرگترین سرمایه ما بود؛ حضور مردم در صحنه جنگ، انقلاب و دفاع، ستون اصلی پیروزیها بود. همین مردم با ایمان و انگیزه باعث شدند که ما بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و نیروهایی را تربیت کنیم که توان مقابله با دشمن را داشتند.
ایکنا - این بحث به ادبیات مقاومت و دفاع مقدس ارتباط دارد؛ صحیح است؟
کاملاً درست است. ادبیات مقاومت از سال ۱۳۵۹ با حرکتهای نوآورانهای که توسط شهید حسن باقری آغاز شد، شکل جدیتری گرفت. تفکر او که برگرفته از تفکر امام خمینی(ره) بود، ادبیات معنوی را وارد فضای جنگ کرد. مثلاً نام یگانها را با نام ائمه و گردانها را با نام یاران اهل بیت(ع) انتخاب کردند. این کار باعث شد که روحیه شهادتطلبی، ایثار و فداکاری در بین رزمندگان عمیقتر شود.
این ادبیات معنوی و علوی، الهام گرفته از فرهنگ عاشورایی، نقش بزرگی در شکست دشمنان و تقویت اراده نیروهای ما داشت. این همان چیزی است که جنگهای پیشین مثل جنگ جهانی دوم و دیگر جنگهای منطقه نداشتند؛ ادبیاتی که نه فقط گزارش جنگ، بلکه روایت ایمان و مقاومت است.
ایکنا - این ادبیات چه تأثیری بر فرهنگ و تاریخ ما گذاشته است؟
ادبیات مقاومت و ایثار، پایه و اساس هویت ملی ما را تشکیل داده است. کشور ما در طول تاریخ شاهد افت و خیزهای زیادی بوده، اما ادبیات دفاع مقدس یک تحول عظیم فرهنگی و ادبی بود. تا امروز هزاران کتاب، داستان و خاطره نوشته شده که نه فقط تاریخ جنگ بلکه تاریخ یک ملت را رقم زدهاند. این ادبیات باعث افتخار مردم ایران است و نسلهای آینده با آن زندگی میکنند.
ایکنا - در حوزه ادبیات مقاومت شاهد ژانرهای متنوعی هستیم؛ از خاطرهنگاریهای شفاهی گرفته تا رمانهای عاشقانه و تاریخی. به نظر شما کدام یک از این ژانرها بهتر توانستهاند حق مطلب را ادا کنند؟
هر کدام از این ژانرها جایگاه و مخاطب خاص خودشان را دارند و نمیتوان گفت یک ژانر از دیگری بهتر است. مثلاً عدهای علاقهمند هستند که جنگ و عملیاتها را از منظر تاریخی و مستند بررسی کنند؛ این گروه دنبال حقایق دقیق و جزئیات نظامی هستند. عدهای دیگر میخواهند جنگ را از زبان رزمندگان و مردم عادی و از طریق خاطرهنگاریهای شفاهی بشنوند و ببینند؛ این بخش به روایتهای انسانی، احساسی و واقعی میپردازد. عدهای هم دوست دارند تجربه جنگ را از دریچه رمانهای عاشقانه، اجتماعی یا حتی اسطورهای ببینند، که این ژانر به خوبی توانسته فضای معنوی و روحی جنگ را منتقل کند.
در واقع این موارد مکمل هم هستند و هر کدام در بخش خاصی از ادبیات مقاومت حق مطلب را ادا کردهاند و هر کدام مخاطب خاص خود را یافتهاند. ادبیات دفاع مقدس مثل یک پازل است که هر ژانر آن تکهای از حقیقت کلی را نشان میدهد.
ایکنا - با وجود این تنوع، چالشها و آسیبهای پیش روی ادبیات مقاومت در عصر حاضر چیست؟
یکی از بزرگترین چالشها مسئله تحریف است؛ یعنی وقتی برخی روایتها به جای حفظ واقعیت، دچار زیادهگویی، فراموشی یا اشتباه در نقل قولها میشوند. مثلاً بعضیها آنچه واقعاً اتفاق افتاده را فراموش میکنند یا به شکلی تحریفشده بیان میکنند که این آسیب جدی برای ادبیات مقاومت است.
همچنین برخی از این روایتها مبنای مستند و قابل استنادی ندارند. اگر قرار باشد داستانی نقل شود، باید براساس واقعیت و مدارک باشد وگرنه به یک روایت تبلیغی تبدیل میشود که ارزش تحقیقی ندارد. متأسفانه در سالهای اخیر دیدگاه تبلیغی غالب شده و این آسیب بزرگی است؛ چون ادبیات مقاومت باید بر پایه تحقیق و تحلیل دقیق شکل گیرد، نه صرفاً برای تبلیغ و بزرگنمایی.
یکی دیگر از مشکلات، تکرار بیش از حد موضوعات است که باعث خسته شدن مخاطب میشود. باید به دنبال زاویههای جدید، نگاههای متفاوت و تحقیقات عمیقتر باشیم تا این ادبیات زنده و پویا باقی بماند.
ایکنا - چه راهکاری برای مقابله با این آسیبها و حفظ اصالت ادبیات مقاومت پیشنهاد میکنید؟
اولاً باید منابع و اسناد دقیق و موثق به کار گرفته شوند. وقتی خاطرهای گفته میشود، باید راستیآزمایی شود و اگر مطمئن نیستیم، باید آن را به عنوان روایت شخصی و احتمالی معرفی کنیم، نه حقیقت مطلق. ثانیاً باید پژوهشگران، نویسندگان و ناشران با تعهد و دقت بیشتری به این حوزه ورود کنند و از کلیشهها و نگاه صرفاً تبلیغی پرهیز کنند.
همچنین لازم است ادبیات مقاومت به سمت نگاه تحقیقی و علمیتر حرکت کند تا از افسانهپردازی و بزرگنمایی دور بماند. این کار باعث میشود هم ارزش تاریخی حفظ شود و هم ادبیات مقاومت بتواند در سطوح گستردهتر و عمیقتری تأثیرگذار باشد.
ایکنا - چگونه میتوانیم از نگاه سیاه و سفید و قهرمانسازیهای اغراقآمیز فاصله بگیریم؟
راهکار اصلی، تحقیق و مطالعه است. این وظیفه نویسنده است که قبل از خلق اثر، تحقیق عمیق و دقیق انجام دهد. البته نهادهایی مانند بنیاد حفظ آثار و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مسئول هستند تا با بهرهگیری از کارشناسان متخصص، این آثار را بررسی و صحت محتوای آنها را تأیید کنند. باید دید این آثار تا چه اندازه با واقعیتها همخوانی دارند، نه اینکه صرفاً تخیلات لطیف و دور از واقعیت باشند.
ایکنا - چگونه میتوان مفاهیم ادبیات مقاومت مانند ایثار و فداکاری را به مسائل امروزی جامعه، مثل مقاومت اقتصادی، علمی یا فرهنگی تعمیم داد؟
در حوزههایی مانند مقاومت نظامی پیشرفتهایی داشتهایم، اما در زمینههای اقتصادی و فرهنگی، متأسفانه توسعه لازم صورت نگرفته است. در حالی که دقیقاً از همان مفاهیم مقاومت، خودکفایی و اتکا به خود، میتوان الگوبرداری کرد و آنها را در سایر عرصهها نیز بهکار گرفت. جامعه ما جامعهای نخبهپرور است، برنامهریزیهایی هم انجام شده، اما باید نخبگان را فعالتر و درگیرتر کرد. باید از خود بپرسیم چگونه میتوان این انتقال مفاهیم را به نسل جدید انجام داد. قطعاً با برنامهریزی و استفاده از ظرفیتهای موجود، این امر ممکن است.
ایکنا - ادبیات مقاومت در تراز جهانی چه جایگاهی میتواند داشته باشد؟
اگر بخواهیم ادبیات مقاومت را در سطح بینالمللی مطرح کنیم، باید واقعگرایانه و حرفهای عمل کنیم. پیروزیهایی که در طول جنگ به دست آمدهاند، باید در قالبهای هنری مانند سینما و تئاتر بهدرستی بازنمایی شوند. یکی از ایرادات اساسی ما این است که دشمن را در آثار هنری بیش از حد ضعیف نشان میدهیم، در حالیکه در واقعیت چنین نبوده است. جنگ یک پشتصحنه بسیار پیچیده با طراحی و برنامهریزی فکری و عملی داشته و برای آن تلاش جدی شده است. نشان دادن این واقعیتها، قدرت ما را بهتر به تصویر میکشد.
ایکنا - آیا باید به سمت استفاده از قالبهای جدید مانند اپلیکیشنهای دیجیتال، پادکستهای داستانی یا بازیهای رایانهای با محتوای ادبیات مقاومت برویم؟
حتماً باید این مسیر را دنبال کنیم. این ابزارها صرفاً وسیلهای برای انتقال محتوا هستند و چه بهتر که از آنها برای رساندن مفاهیم مقاومت به نسل امروز استفاده کنیم. ولی باز هم تأکید میکنم که باید تحقیق و مطالعه، پایه و اساس این تولیدات باشد.
ایکنا - چگونه میتوان از طریق ادبیات مقاومت، فرهنگ ایثار و مقاومت را بهصورت واقعی و نه شعاری، در نسلهای مختلف درونیسازی کرد؟
آموزش در سنین پایین بسیار مهم است. از مهدکودک، دبستان و دبیرستان گرفته تا دانشگاه، همه باید در این مسیر نقش داشته باشند. همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: «مهدکودکها را دریابید»، چراکه دانشگاهها میوه همان درختی هستند که در کودکی کاشته شده است. ما که نسل قبل از انقلاب بودیم، دوران مبارزه و جنگ را تجربه کردیم و میدانیم که آن دوران، فرصت تربیت نیروهای متعهد و مقاوم را در پایگاهها و مساجد فراهم کرد. امروز هم باید با برنامهریزی دقیق، مسیر پیشرفت را ادامه دهیم، نه اینکه به گذشته بازگردیم.
گفتوگو از فاطمه برزویی